به گزارش ایران سپید غروب یکشنبه 28 خرداد 1396، عوامل پروژه سی با حضور اصحاب رسانه در هتل اسپیناس، از جزئیات این پروژه گفتند.
فردوسی پاس دارنده فرهنگ ایران زمین
در آغاز این نشست پر خبرنگار، امیر حسین ماهوزی، دراماتورژ پروژه، با اشاره به ارزش کار فردوسی در پاسداری از اسطوره های ایران اظهار داشت: «فردوسی با پاسداری از اسطوره های ایران، توانست فرهنگی را پا برجا کند که این فرهنگ تا امروز باقی مانده است. اما پرسش جدی اینجاست، آیا امروز ما می توانیم با پرداختن به شاهنامه، از نو فرهنگ ایران زمین را در شرایط آشوبزده منطقه باز سازی کنیم؟» وی با اشاره به دیگر شاعران ایران که در هر مقطع از تاریخ این سرزمین، سعی در حفظ و پاسداری از فرهنگ ایران زمین کرده اند، اظهار داشت: «در تمام طوفان های تاریخی ایران، اغلب شاعرانی که باز سازی انسان را مد نظر داشته اند، بر شاهنامه تکیه کرده اند. در حمله ترکان سلجوقی، حمله مغول ها و در دوران تیمور، شعرایی مثل مولوی، عطار و حافظ را می بینیم که متکی بر شاهنامه، سعی در باز سازی انسان ایرانی داشته اند.» ماهوزی دوران کنونی را یکی از سخت ترین دوران های ایران زمین بزرگ عنوان کرد و افزود: «به نظر من دوران کنونی یکی از سخت ترین دوران های ایران زمین بزرگ است. گمانم این است که در این آشوب، این اسطوره ها هستند که می توانند ما را نگه دارند. اسطوره ها آئینه هایی هستند که ما خود را در آن ها به نظاره می نشینیم. آن چه حماسه ایران بر اساس آن تکیه کرده و اسطوره ها را باز سازی کرده، از اهمیت خارق العاده ای برخوردار است که شاهنامه را نسبت به سایر حماسه های جهان یگانه کرده و آن، تعارضیست که اتفاقاً ما در این پروژه به آن توجه کرده ایم.»
شاهنامه فقط کتاب جنگ نیستمم
یرحسین ماهوزی شاهنامه را تنها کتاب جنگ ندانسته و بر نگاه مهرورزانه آن تأکید کرد و اظهار داشت: «به نظر من شاهنامه تنها کتاب جنگ نیست و اتفاقاً بر پایه مهر، سعی در حفظ فرهنگ ایران زمین داشته است. کسانی که با شاهنامه آشنا می شوند، خیلی زود در می یابند که پشت آن همه حماسه، مهر عجیبی نهفته است و ما سعی کرده ایم مواردی که از دیده ها مغفول مانده یا با ذهن خیلی ها مأنوس نیست را در این پروژه نشان دهیم. بنا بر این، بر مرکزی ترین و مهم ترین مفهومی که به نظر من، ایران تنها سرزمینیست که بر روی آن متمرکز است، تکیه کرده این و آن، عبارت از مهر است. بر همین اساس، بر روی داستان زال و رودابه، به عنوان یکی از داستان هایی که بر پایه مهر، عشق و محبت استوار است، تکیه کرده ایم. می دانیم اولین متن مقدسی که رابطه انسان با خدا را، رابطه دل و دلدار نشان می دهد، گاهان زرتشت است و باز می بینیم که در عرفان و حماسه ایرانی، مهر ادامه پیدا می کند؛ مهری که رابطه انسان با خودش است. عشقی که مرا برای من تعریف می کند، عشقی که مرا به سرزمینم پیوند می دهد و نهایتاً عشقی که انسان را به مفهوم آزادی می رساند. ما سعی کرده ایم این سه مفهوم را در این پروژه اجرا کنیم؛ عشق در داستان زال و رودابه، عشق به آزادی در داستان رستم و اسفندیار و تقابل آزادی، عشق به میهن و خانواده در داستان رستم و سهراب.»
* نقطه کور نخواهیم داشت
محمد حسین توتونچیان، مدیر پروژه سی هم با اشاره به تاریخ اجرای این پروژه اظهار داشت: «پروژه سی از 15 مرداد در کاخ سعدآباد اجرا می شود و امیدواریم که بلیت فروشی آن را طی هفته آتی و نهایتاً بعد از عید فطر آغاز کنیم.» وی قیمت گذاری بلیت های این پروژه را در ایران نادر عنوان کرد و اظهار داشت: «قیمت بلیت های پروژه از 25 هزار تا 195 هزار تومان تعیین شده که اتفاق نادری در ایران است. می دانید که معمولاً بلیت های کنسرت ها از 50 هزار تومان به بالا تعیین می شود و علت آن، هزینه های بالای برگزاری کنسرت هاست. اما با نگاه حمایتی از جوانان و فراهم ساختن تسهیلاتی که بتواند کمترین فشار را برای علاقه مندان ایجاد کند، این قیمت گذاری صورت گرفت.» مدیر پروژه سی ابراز امیدواری کرد که علاقه مندان با رضایت کامل، برنامه را ترک کنند: «آن چه بر اساس تجربه به دست آمده، وجود نارضایتی ها در برگزاری کنسرت در فضای باز است. سعی می کنیم با چیدمان جذاب، انتخاب بهترین نوع صندلی ها و در نظر گرفتن شیب مناسب، اسباب انبساط خاطر مخاطبان را فراهم کنیم و تمام تلاشمان را مصروف آن می کنیم که هیچ نقطه کوری وجود نداشته باشد تا همه با خاطره ای خوش، کنسرت را ترک کنند.»
اشتیاق سهراب، آتش اشتیاق مرا شعله ور کرد
نغمه ثمینی، نویسنده پروژه سی، با ابراز خوشحالی از حضور در این پروژه اظهار داشت: «قریب به 9 ماه پیش سهراب پور ناظری با اشتیاق درباره پروژه ای با استفاده از داستان های شاهنامه با من صحبت کرد؛ از این جهت می گویم پروژه، چون هنوز قالب آن معلوم نبود. بعد از چند ماه مطالعه و پژوهش، به این نتیجه رسیدیم که در قالب درامی موسیقایی که نه تئاتر است و نه موسیقی، اما این دو هنر را به هم متصل می کند، کار را آغاز کنیم. ما نگارش متن را با داستان زال و رودابه آغاز کردیم و سایر داستان ها را بعداً به کار اضافه کردیم تا این که متن نهایی، امروز و داغ داغ آماده شد.» سمینی این پروژه را دومین اقتباس خود از شاهنامه عنوان کرد: «اولین بار که از شاهنامه اقتباس کردم، اسب های آسمان خاکستری می بارد بود که 10 سال پیش اجرا شد و الآن بسیار خوشحالم که در این پروژه حضور دارم و از همایون شجریان و سهراب پور ناظری سپاس گذارم که آتش اشتیاق من برای حضور در پروژه سی را شعله ور کردند.»
همنشینی همه عوامل، پیوند تولید اثری واحد
اصغر دشتی، به عنوان کارگردان پروژه سی، تجربه این کار را متفاوت از سایر کار هایش عنوان کرد: «معمولاً در تمام نمایش ها که به عنوان کارگردان حضور دارم، همه تصمیمات با من کارگردان است. حال آن که در این پروژه به پیشنهاد سهراب پور ناظری و همایون شجریان حضور پیدا کردم و قرار شد تعدادی از آرتیست ها گرد هم جمع شوند تا در یک تعامل که چند عنصر را کنار هم قرار می دهد، یک اثر واحد را تقدیم مخاطب کنند. این برای نخستین بار است که در چنین قالبی اتفاق می افتد و به نظرم، همین تعامل بخش جذاب پروژه است.» وی در خصوص روند تولید و تمرینات اظهار داشت: «ما از دی ماه سال گذشته کار های پیش تولید را آغاز کردیم و از اول تیر ماه تمریناتمان را آغاز می کنیم تا در 15 مرداد ماه، پروژه را به مخاطبان عزیز ارائه دهیم.» اصغر دشتی با بیان این که پروژه سی متشکل از تئاتر، موسیقی و متکی بر تکنولوژی ویدیو مپینگ است، اظهار کرد که بازیگران آواز نمی خوانند؛ منتها نوشته خانم ثمینی دارای وزن و ریتمی است که فضایی واحد ارائه می دهد.
ابراز خوشحالی بازیگران تئاتر و سینما از حضور در پروژه سی
سحر دولت شاهی، بازیگر نقش رودابه اظهار کرد که حضورش در این پروژه، کمک کرد تا نسبت به شاهنامه دغدغه مندتر شود. مهدی پاکدل، بازیگر نقش رستم از این که چنین پروژه ای متکی بر یکی از گنجینه های ادبی اجرا می شود، و همچنین از فرصتی که پیش آمده تا بتواند به عنوان بازیگر در پروژه حضور داشته باشد، اظهار خوشحالی کرد. امیر جدیدی، بازیگر نقش زال نیز اظهار امیدواری کرد که اجرای پروژه سی، نسل امروز را با آفرینش اثری مثل شاهنامه مأنوس کند.
احتمال اجرای آهای خبردار و ابر می بارد
همایون شجریان با اشاره به تصانیف متعددی که در پروژه سی اجرا می شود، اظهار داشت: «ممکن است بسیاری این تصور را داشته باشند که تمام آواز های اجرا شده در این اثر، از شاهنامه خواهد بود. حال آن که در پروژه سی، تصانیف مختلف از موسیقی های متنوع خواهیم داشت که اشعار بعضی از آن ها از فردوسی و برخی، از دیگر بزرگان شعر فارسی خواهد بود. احتمال دارد دو قطعه ابر می بارد و آهای خبر دار را که با استقبال زیادی از سوی مخاطبان مواجه بوده نیز در این پروژه اجرا کنیم.» شجریان هدف از این پروژه را، همنشینی نسل ها عنوان کرد و افزود: «هدف اصلی من و سهراب عزیز، ایجاد فضای همنشینی میان نسل های مختلف است. تلاشمان خلق اثریست تا بتواند از نسل های مختلف شنونده داشته باشد و پیام شاهنامه را به آن نسل ها منتقل کند. بنا بر این، فرم های مختلف موسیقی و نمایشی که در این اثر کنار هم چیده شده اند، سعی در جلب تمام سلایق از سنین مختلف دارد تا مخاطبان این نسل ها، با مفاهیم شاهنامه که ثقیل می نماید، ارتباط نزدیکی برقرار کنند و تشویق به مطالعه این گنجینه فارسی شوند.» شجریان در بخش دیگری از صحبت هایش، از اجرای پروژه سی در فضای کاخ سعدآباد ابراز خورسندی کرد و افزود: «به نظر می رسد بهترین مکانی که بتوان این پروژه را اجرا کرد، فضای کاخ سعدآباد است. من از میراث فرهنگی تشکر می کنم که فضای کاخ سعدآباد را در اختیار ما گذاشتند. توضیح دیگری که باید بدهم و نمی دانم که آیا من باید درباره آن حرف بزنم، وجود نقش های زیاد در این پروژه است. ما نقش زال را خواهیم داشت، نقش رودابه، رستم و همچنین یک منجم هم داریم که در پیشبرد فضای داستان بسیار کمک می کند؛ یک پری هم داریم، البته من تصوری از پری ندارم.»
* هیچ حد و مرزی برای کار هایم قائل نیستم
همایون شجریان در پاسخ به سؤال خبرنگار ایران سپید مبنی بر چشم انداز همکاری با برادران پور ناظری و بازگشت به تولید آثار با فرم موسیقی سنتی اظهار داشت: «قبل از پاسخ به سؤال شما یک نکته را اشاره کنم و آن، عبارت از ریسک پذیری تمام کسانیست که به این پروژه وارد شده اند. در این پروژه، چنین نیست که موسیقی در خدمت متن باشد یا متن در خدمت موسیقی؛ این کار کاملاً متفاوت است. در این کار، همه چیز همدوش هم پیش می رود؛ قرار است ما علاقه مندان به موسیقی و همچنین علاقه مندان به تئاتر را راضی نگه داریم. اما در پاسخ به شما باید بگویم که من حد و مرزی در کار هایم قائل نیستم. تا آنجا که توان و احساسم اجازه می دهد، سعی می کنم تجربه های تازه کسب کنم. به نظر من تکرار یک فرم، دوست داشتنی نیست؛ ضمن این که ما باز آن فرم های سنتی را خواهیم داشت. سلیقه خود من به آن فرم ها نزدیکتر است، چرا که در آن فرم ها بزرگ شده ام. اما با صحبت هایی که همیشه با سهراب داشته ایم، هدف را بر این نهاده ایم که بتوانیم نسل های بعدی که فرزندان ما هستند را علاقه مند شعر و ادبیات ایرانی کنیم. دختر من 10 سالش است. تنها کار هایی که از من دوست دارد، موسیقی رگ خواب و چرا رفتی است. موضوعی که حتی در همسن و سال های دخترم هم مصداق دارد و این موفقیت بزرگی برای ماست.»
پروژه سی، تحقق رؤیای آهنگ ساز
سهراب پور ناظری، آهنگ ساز پروژه سی، اجرای این پروژه را تحقق رؤیای خود عنوان کرد و در بیان به قول خودش «سرگذشت» این اثر و روند اضافه شدن عوامل آن اظهار کرد: «در امتداد تور های کنسرت و سی دی هایی که با همایون داشتیم، این نیاز را احساس کردم تا در حد توان، به یک اثر ملی فکر کنیم و تأثیرش را در جامعه ببینیم. از این جهت به بحث توان و گنجایش خودمان اشاره می کنم که اگر بنا باشد یک اثر ملی با ظرفیت های بالا تولید شود، حتماً نیازمند حضور دولت است؛ در واقع آثار ملی باید توسط دولت تولید شوند، اما در ایران این کار ها به عهده هنرمندان است؛ البته به لطف خدا ما میراث فرهنگی را در کنار خود داریم که این حضور بسیار ارزنده است. در امتداد پروژه آیینه ها و چرا رفتی، به این فکر افتادم که شب هایی تحت عنوان مثلاً شب حافظ، شب مولوی، شب فردوسی که صرفاً موسیقی ایرانی به همراهی آواز، یک روایت همراه با جلوه های تصویری باشد را اجرا کنیم.با همایون جان که مطرح کردم، بسیار استقبال کرد و قرار شد با حمید نعمت الله که جایش اینجا خالیست، جلسه ای گذاشته و موضوع را مطرح کنیم. در آن جلسه، حمید نعمت الله تمام طرح ما را به هم ریخت و پیشنهاد کرد پروژه ای طراحی و اجرا کنیم که در آن تئاتر باشد، سینما باشد و قرار شد یک فیلم سی دقیقه ای از یکی از داستان های شاهنامه ساخته شود و پرده ای باشد که شخصیت ها با استفاده از تکنولوژی از آن پرده به روی صحنه بیایند و به همان پرده باز گردند.» سهراب پور ناظری با ابراز تأسف از عدم حضور نعمت الله در این پروژه به علت تمام نشدن پروژه سینمایی «شعله ور»، اظهار داشت: «با صحبت هایی که با خانم ثمینی کردیم، ایشان هم استقبال کردند. از طرفی، تهمورس، برادر من که از آغاز این پروژه در کنار من کار کرده، پیشنهاد استفاده از تکنولوژی ویدیو مپینگ به جای سینما کرد. البته این تکنولوژی هنوز در ایران رایج نشده، اما پیشنهاد خوبی بود که با استفاده از این تکنولوژی، از صفحه پشت دکور در طول اجرای برنامه استفاده می شود. در امتداد کار، با مشورت های زیادی که با اهالی تئاتر انجام دادیم، به آقای دشتی رسیدیم و باعث خوشحالیست که با این کارگردان مجرب کار می کنیم. همچنین در امتداد کار، با بازیگران خوبی مثل خانم دولتشاهی، امیر خان جدیدی و مهدی پاکدل صحبت کردیم و این دوستان هم استقبال خوبی از حضور در این پروژه داشتند.»
هدف ما باز سازی هویت ملی است
آهنگساز پروژه سی هدف اصلی از اجرای این پروژه را، باز سازی هویت ملی عنوان کرد و اظهار داشت: «شاید این حرف بزرگی باشد، اما ما سعی کردیم در پروژه های قبلی در اندازه توان خودمان نسل جوان را با شعر ایرانی و غزل معاصر آشنا کنیم و این گنجینه ها را در میان نسل امروز ترویج کنیم. بنا بر این، فکر کردیم گامی بلندتر برداریم و قطعاً دیکته نانوشته بی غلط است و اگر نوشته شود، بدون ایراد نیست. اما ما امیدواریم محاسن این کار به قدری زیاد باشد که آن ایراد ها دیده نشوند.» پور ناظری موسیقی این پروژه را، گردآوری از موسیقی های متنوع مثل موسیقی خراسانی، موسیقی معاصر و حتی موسیقی غربی عنوان کرد. وی همچنین همزمانی اجرای پروژه حافظ ناظری که بر اساس شاهنامه فردوسی است با پروژه سی را حسن تصادف عنوان کرد و از این که دو پروژه در طول یک سال درباره شاهنامه اجرا می شود، ابراز خوشحالی کرد.
آهنگساز رگ خواب به انعقاد تفاهمنامه با میراث فرهنگی نیز اشاره کوتاهی کرد: «این تفاهمنامه فیما بین سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و جهانگردی و شرکت دلآواز و شرکت بارانا منعقد شد.»در بخشی از این نشست نسبتاً طولانی، سهراب پور ناظری در پاسخ به خبرنگار ایران سپید که از وی توضیحات مفصلتری پیرامون گونه های موسیقی استفاده شده در پروژه خواسته بود، اظهار کرد: «به نظر من شاهنامه پتانسیل کنسرت شدن را ندارد؛ شاهنامه یک اثر رواییست که باید یک خنیاگر با دوتار یا تنبور آن را بخواند و روایت کند. اگر از آن قالب خارج شود، به نظر من بعد از چند بیت قابلیتش را از دست می دهد. اگر امیر حسین ماهوزی تا صبح با آن لحنی که مختص اوست برای من شاهنامه بخواند، همچنان اشک از چشمانم سرازیر می شود، اما اگر مقرر شود که شاهنامه در قالب فرم موسیقی سنتی اجرا شود، آن هم به مدت یک ساعت و 20 دقیقه در یک کنسرت، کاریست مشکل. بنا بر این با استفاده از متنی که در قالب یک نمایش یا فیلم سینماییست، موسیقی را انتخاب می کنیم. منظورم از موسیقی غربی، اجرای سمفونی شماره 5 بتهوون نیست؛ شاید آوازیست در قالب ارکستر کلاسیک یا قطعه ایست حماسی در چهارگاه که با ارکستر کلاسیک اجرا می شود. سازبندی ما هم شامل ساز هایی مثل دوتار، تنبور، دودوک یا بالابان، عود، سه تار، تار و ساز های کوبه ای، به اضافه ارکستر غربیست.»
در پایان این نشست خبری، همایون شجریان در توضیح بیشتر پیرامون ثبت ملی ربنا اظهار داشت: «وقتی به سازمان میراث فرهنگی برای انعقاد تفاهمنامه ای که سهراب اشاره کرد رفته بودیم، دوستان ما را سورپرایز کردند و خبر ثبت ملی ربنا را دادند.» وی با اشاره به این که ربنا متعلق به مردم است، برخی اظهارات را خلاف واقع دانست و افزود: «بر خلاف برخی اظهار نظر ها درباره اینکه پدر به پخش ربنا از تلویزیون اعتراض داشتند، باید بگویم که چنین نیست و اتفاقاً در نامه ای که پدر در آن سال ها نوشته بودند مبنی بر اعتراض به پخش آثارشان از صدا و سیما، ربنا را متعلق به مردم دانسته بودند.»
بر اساس این گزارش، «سی» یک پروژه چند رسانه ایست که بر اساس نوشته ای نغمه ثمینی، متکی بر داستان های زال و رودابه و رستم و اسفندیار، با اشاره ای به رستم و سهراب از داستان های شاهنامه فردوسی و کارگردانی اصغر دشتی، 15 مرداد ماه در کاخ سعدآباد اجرا می شود. آهنگ سازی این پروژه بر عهده سهراب پور ناظری و خوانندگی آن نیز به عهده همایون شجریان است. گفتنیست، سحر دولتشاهی، امیر جدیدی و مهدی پاکدل، بازیگرانی هستند که در این پروژه ایفای نقش می کنند و قرار است 4 بازیگر دیگر که هنوز نامشان مشخص نیست، به جمع سه نفره بازیگران بپیوندند.
مجید سرایی