به گزارش ایران سپید رئیس انجمن باور در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت :بر همین اساس باید حقوق اولیه شهروندان معلول رعایت شود و در واقع از وظایف اصلی مدیریت شهری طراحی و ایجاد اماکن عمومی برای معلولان است.
شورای عالی معماری شهرسازی مجموعهای از ضوابط را در این زمینه ابلاغ کرده و این ضوابط در سالهای مختلف تکمیلتر شدهاند و به عنوان یک بسته در اختیار شرکتهایی که در زمینه احداث شهری فعالیت میکنند، قرار گرفته است. از سوی دیگر، ستاد مناسبسازی فضای شهری که در بخش معاونت معماری و شهرسازی شهرداری تهران استقرار یافته قرار است به همراه سازمانهای غیردولتی مناسب سازی را هدایت کند، ولی واقعیت این است که اگر به کل شهرها نگاه کنیم پروژههایی در زمینه دسترسپذیری معلولان در حال اجراست که تنها برخی از این مکانها برخی از ضوابط را اجرا کرده اند، اما مهمترین مشکلی که در امر دسترسپذیری وجود دارد این است که جایگاه دسترسپذیری معلولان در برنامهریزیهای عمران شهری چندان روشن نیست.
به عبارت دیگر بعد این همه سال معلوم نیست به چه دلیل این همه چهار راه و تقاطع در تهران داریم، حتی هنور شاهد نصب و راهاندازی چراغ گویا برای نابینایان به عنوان حق ایمنی در تردد نیستیم. ایستگاههای مترو همچنان مشکل دسترسپذیری دارند، گرچه اقداماتی انجام شده و برخی ایستگاههای مترو بهصورت نسبی قابل دسترسند، اما بقیه ایستگاهها بسیاری از وسایل دسترسی را ندارند، یعنی بسیاری از ضوابط دسترسی در ایستگاهها کامل اجرا نشده است.
عمده شهروندان معلول ما هنوز نمیتوانند از سیستم اتوبوسرانی بی آرتی استفاده کنند، بهدلیل اینکه نه اتوبوسها به لحاظ فنی مجهز به رمپ اتوماتیک هستند و نه کادر حمل و نقل آموزش دیده اند که با شهروندان معلول چگونه تعامل کرده و آنها را هدایت کنند. از سوی دیگر، بسیاری از پارکهایی که ایجاد میشوند همچنان ضوابط دسترسپذیری را به طور کلی رعایت نمیکنند و اگر هم رعایت کنند در همه ضوابط سطوح کاربری تعریف نشده است. برای مثال در ورودی پارک رمپ میگذارند و وقتی معلولان حرکتی وارد پارک میشوند همچنان سرویسهای بهداشتی، رستوران ها، کافیشاپ ها، فضای ورزشی و تفریحی برای آنها قابل استفاده نیست. از این رو زمانی میتوان از دسترسپذیری حرف زد که همه خدمات قابل دسترس باشند، در حالی که به این گونه نیست.
دسترسپذیری جزیرهای
همچنان شاهد هستیم که در ایجاد بسیاری از معابر، نکات ایمنی ویژه عبور معلولان حرکتی و نابینایان رعایت نمیشود، حتی هنوز بسیاری از فضاهای تجاری و فرهنگی جدید مکلف نیستند که ضوابط را رعایت کنند. در مجموع در تهران بهصورت جزیرهای و پراکنده بخشهایی از ضوابط دسترس پذیر اجرا میشوند، ولی این امر به شکل کلی به اجرا درنیامده است. به عبارت دیگر نظارت واحدی در این رابطه نیست. ستاد مناسب سازی فضای شهری تهران نزدیک به یک سال تشکیل جلسه نداده است. در واقع خود ستاد هم پذیرفته که هیچنقشی ندارد، در حالی که وقتی ستاد تشکیل شد اگر نقش نظارتی داشت باید فعالیت میکرد، اما قبلا هم که این ستاد تشکیل جلسه میداد عملا دخالتی در نظارت امر مناسب سازی شهر تهران نداشت.
این مساله را چندین بار در شواری شهر تهران مطرح کردیم و به طور مشخص در یکی دو جلسه ذکر شد که ستاد مناسب سازی شهری اختیارات لازم را ندارد، حتی از شهردار تهران درخواست کردیم دبیری ستاد را برعهده بگیرد یا نماینده تام الاختیاری بگذارد، اما این اتفاق نیفتاد. به عبارت دیگر از سال 94 تاکنون ما شاهد تشکیل جلسه در ستاد نبودیم. البته در چند کارگروه زیرمجموعه ستاد مناسب سازی فضای شهری جلساتی تشکیل شد، ولی این جلسات عملا کمکی به توسعه افزایش ضریب دسترسپذیری شهر و اجرای کاملتر ضوابط نداشته و عملا بخشهای عمرانی خط ستاد را نمیخوانند. به همین دلیل اگر بخواهم خلاصه کنم اقداماتی در زمینه دسترسپذیری شهری انجام میشود، اما وضعیت مطلوب نیست. ما نمیتوانیم در طول یک برنامه پنجساله ارزیابی کنیم که دسترسپذیری براساس شاخصها چقدر بوده است.
برای مثال نمیتوانیم بگوییم که تهران 20درصد دسترسپذیری داشته و اکنون این میزان به 40درصد رسیده است. هرچند این شاخصها از لحاظ علمی وجود دارند، اما تضمین شده نیستند، چون نهادی تن به این نداده که شاخصها تضمین شوند. به نظر من باید سازمانهای غیردولتی معلولان بتوانند در این زمینه نظارت کرده و گزارش بدهند که شهر در طول چند سال گذشته چه تحول عملی پیدا کرده است، اما در کل نمیتوان گفت که تهران در مقایسه با پنج سال گذشته ایمنتر عمل کرده و از سیستم حمل و نقل و اماکن عمومی مناسب برخوردار است، چراکه همچنان محدودیت و موانع جدی دسترسپذیری برای معلولان وجود دارد. در واقع گشایش کیفی را در دسترسپذیری به فضای شهری برای معلولان شاهد نیستیم.
عدم ارائه گزارش توسط شهرداری
بزرگترین وظیفه شورای شهر نظارت بر مدیریت شهری است که باید در تمامی سطوح اعمال شود، در حالی که شواری شهر نظارتی را که ما توقع داشته ایم اعمال نکرده است. به عبارت دیگر وظیفه اعضای شورای شهر این است که گزارشهای اجرایی را در این زمینه از شهردار تهران و معاونان مختلف شهرداری بخواهند و بر اساس این گزارشها قضاوت کنند، اما واقعیت این است که در شورا نمایندگان تذکراتی دادهاند، هرچند شهرداری تهران بهصورت سیستماتیک هیچوقت گزارشاتی را به شورای شهر ارائه نکرده تا مشخص شود وضعیت مناسبسازی در طول سال چقدر پیشرفت داشته است. با وجود این، انتخابات شورای شهر جدید در راه است و باید راه یافتگان به شورا در همه زمینهها از جمله شهروندان معلول که اولین حق آنها دسترسی به اماکن عمومی شهر است، حقوق شهروندی در مدیریت شهری را مدنظر قرار دهند.
در این رابطه سازمانهای غیردولتی معلولان و رسانهها هم وظیفه دارند که عملکرد شورای شهر را نقد کنند و به اعضای شورا فشار بیاورند که وظیفه نظارتی خود را بر مدیریت شهری اعمال کنند و به طور مشخص گزارش بخواهند، چرا که گزارش از وضعیت پیشرفت دسترسپذیری در شهر وجود ندارد و سالانه این امر رصد نمیشود.