printlogo


کد خبر: 5297تاریخ: 1393/8/28 11:15
ایران سپید نوزده ساله شد
ایران سپید نوزده ساله شد
در نوزدهمین سالگرد انتشار روزنامه ایران سپید بر آن شدیم تا به نظرسنجی از خوانندگان روزنامه بپردازیم

 به همین بهانه اعضای تحریریه ایران سپید طی تماس با تعدادی از خوانندگان قدیمی و جدید روزنامه در تهران و شهرستانها، از این عزیزان در مورد اولین روزی که خبر انتشار روزنامه را شنیدند و احساسشان وقتی روزنامه بریل را در حضور خانواده شان میخواندند به عنوان اولین سؤال و در سؤالهای بعد در خصوص جذابترین مطلبی که در روزنامه خوانده اند و آیا تا به حال روزنامه توانسته انتظاراتشان را برآورده کند و دوست دارند روزنامه را به صورت پستی دریافت کنند یا از روی سایت بخوانند، پرسیده شده است که جوابهای خوانندگان روزنامه را در زیر میخوانید: 

قدرت ا.. رحمتی: من خبر انتشار روزنامه را تا جایی که یادم هست در فصلنامه رودکی خوانده بودم. به همین جهت از همان روزهای اول مشترک روزنامه شدم. آن روزها روزنامه روی کاغذ معمولی چاپ میشد و مطالبش کم و کوتاه بود و هر روز هم منتشر نمیشد، اما احساس وجد و خوشحالی که از خواندن روزنامه ویژه نابینایان به من دست میداد هنوز با من است. ما باید به داشتن روزنامه ای ویژه خودمان افتخار کنیم. من هیچ وقت با شنیدن متوجه هجی لغات انگلیسی یا دیکته کلمات نمیشوم، اما با خواندن بریل این مشکل برطرف میشود. من مشتری پر و پا قرص جدول بودم، همیشه صفحات جدول را از روزنامه جدا میکردم و در جمعهای خانوادگی با اشتیاق سؤالات را برای فرزندان و خانواده ام میخواندم و مسابقه اطلاعات عمومی میگذاشتم، اما این روزها جدول به سیاقی شده که گویا برای نابینایان طراحی نمیشود و ما به فرزندانمان وابسته شده ایم تا منظور جدول را متوجه شویم. ما این روزها از تغییر مدیریت روزنامه خیلی خوشحالیم. در گذشته ستون ادبیات را دوست داشتم که این روزها جایش خالی است. در حال حاضر ستون تجربه هایمان را قسمت کنیم و  خانه داری به سبک نابینایی، چاردیواری حوادث، فناوری و ورزشی را دوست دارم. ستونی که به آن علاقه خاص داشتم سلامت و بهداشت بود به شرط آن که بیشتر به توضیح بیماریها و اطلاعاتی در مورد خواص مواد غذایی بپردازد. رحمتی ترجیح میدهد که روزنامه بریل را بخواند و به سراغ آموزش اینترنت نرود. 

حمیدرضا رضایی از شیراز میگوید: من از همان سال اول انتشار، روزنامه را میخوانم. آن روزها روزنامه بر روی کاغذ معمولی چاپ میشد. من خبر انتشار روزنامه را اولین بار در سازمان بهزیستی شنیدم و همانجا تقاضای اشتراک دادم. تا قبل از ایران سپید تعدادی از روزنامه ها را با کمک کسی میخواندم، ولی با آمدن این روزنامه احساس استقلال کردم. اخبار سیاسی، اجتماعی و نابینایان برایم جذابیت دارد. سرگذشت نابینایان موفق نیز برایم جالب است و به همین دلیل ستون شش نقطه را با رغبت بیشتری میخوانم. ستونهای ورزشی و جدولی که به تازگی تدوین میشود خیلی برایم جالب است. در گذشته ستون سیاسی با تحلیل مسائل روز همراه بود که این روزها تنها به خبر اکتفا میشود. رضایی می افزاید: با وجود اینکه ساعاتی را در روز با اینترنت سر و کار دارم، هنوز به سایت ایران سپید سر نزده ام و خواندن روزنامه روی کاغذ را ترجیح میدهم. 

حسینعلی موحدزاده از اصفهان میگوید: من همان روزهای اول انتشار ایران سپید خبر انتشارش را از انجمن شهرمان شنیدم و اشتراک گرفتم. احساس خوبی بود متن بریل در زیر دستمان قرار داشت. این قدمی مثبت و موفقیتی برای نابینایان به شمار میرفت. گاه مطالبی که فکر میکنم برای دیگران هم جالب است در جمع خانواده میخوانم مانند آشپزی یا مطالب علمی را. در این سالها اگر بخواهم به روزنامه نمره بدهم، نمره پانزده را میدهم. من خبرهای ویژه روزنامه را ترجیح میدهم تا از اوضاع جامعه نابینایان با خبر باشم. موحدزاده ادامه میدهد: من هنوز روزنامه بریل را ترجیح میدهم؛ با اینکه هر روز با اینترنت سر و کار دارم. من اغلب روزنامه را کامل میخوانم. حوادث را میپسندم. اما مطالب ورزشی را نمیخوانم. ستون کشکول هم بد نیست، ولی هنوز نتوانسته ام با جدول ارتباط خوبی بگیرم. به نظرم جدول پیچیده و کسل کننده است، اما از تعداد کسانی که جواب جدول را میدهند مشخص است جدول جای خود را در میان مخاطبان باز کرده است. 

محمدحسین ملایی از بیرجند نیز از همان اوایل انتشار همراه روزنامه بوده است و از طریق انجمن شهرشان متوجه انتشار روزنامه شده و اشتراک گرفته است. او 54 سال دارد و میگوید: تا سه چهار سال پیش روزنامه سر وقت به دستم میرسید، اما این سالها بعد از ده روز روزنامه به من میرسد که دیگر همه خبرهایش کهنه شده است. همین باعث شده من هم بی انگیزه شوم و کمتر روزنامه را بخوانم. من نمیتوانم از کامپیوتر استفاده کنم، از این رو نمیتوانم به سایت روزنامه هم دسترسی داشته باشم. من مطالب خانوادگی و اطلاعات مفیدی را که به درد زندگی میخورد میپسندیدم. 

محمدی از تبریز از همان ابتدای انتشار روزنامه ایران سپید همراه آن بوده است. او هم روزنامه را دیر به دیر میگیرد. محمدی میگوید: وقتی این روزنامه منتشر شد خیلی خوشحال بودیم، زیرا میتوانستیم مانند افراد عادی روزنامه بخوانیم و اطلاعاتمان را افزایش دهیم. من به ستونهای ورزشی، حوادث و سلامت و بهداشت علاقه دارم. من کار با اینترنت را بلد نیستم و بریل خواندن را ترجیح میدهم. آقای اورنگی که از چهار سال پیش مشترک روزنامه است پیشنهاد میکند بخشی در روزنامه به مطالب انگلیسی اختصاص یابد. به این ترتیب نابینایان با املای کلمات انگلیسی هم آشنا میشوند و به اطلاعات انگلیسیشان هم اضافه میشود. او ستون فناوریها، حوادث، سیاسی، گپ و چای و شش نقطه را میپسندد و ستون ورزشی را پیگیری نمیکند. 

سلیمه قاسمی، کارشناس علوم تربیتی گرایش کودکان استثنایی میگوید: تابستان سال 76 برادرم در یک کیوسک مطبوعاتی با این روزنامه برخورد میکند و آن را برای من میآورد. در لحظه اول خیلی شوکه شدم که روزنامه ای به خط بریل وجود دارد. وقتی روزنامه را دست افراد دیگر میدیدم دوست داشتم بدانم در روزنامه چه مینویسند و بعد از چاپ روزنامه خودم خبرها را دنبال میکردم، هنگامی که خودم خبرهارا میخواندم درک بهتری داشتم تا زمانی که از دیگران میشنیدم. قاسمی میگوید: ستونهای فرهنگی و علمی برایم از جذابیت بالایی برخوردار است و یادم است بهترین خبری را که از ایران سپید خواندم، تصویب قانون جامع حقوق معلولان بود. این مخاطب دیرینه ایران سپید پیشنهادهایش را این گونه عنوان میکند: روزنامه اکنون بخشهای متنوع و خوبی دارد بخصوص بخش جدول که با شیوه جدید طراحیش درگیری ذهنی خوبی ایجاد کرده است. بخشهایی که از نظر من باید تقویت شوند ستونهای علمی و بخش معرفی کتابهای تازه برای نابینایان است و همچنین مصاحبه با پزشکان متخصص در همه حوزه ها که میتواند بار علمی ایران سپید را افزایش دهد. قاسمی می افزاید: سایت این فرصت را فراهم کرد تا دیگر مردم از اخبار نابینایان مطلع شوند. اما خواندن روزنامه به صورت بریل لطف دیگری دارد. 

مخاطب دیگر روزنامه ایران سپید، سمیه شمس، کارشناس ارشد مدیریت آموزشی، نظرات خود را در مورد روزنامه این گونه عنوان میکند: ایران سپید به نوعی منبع اطلاعرسانی برای افرادی چون من است، اما به دلیل حجم زیاد خط بریل در روزنامه خیلی احساس خاصی نسبت به خواندن آن نداشتم و مثل کتابهای درسی میخوانم، اما بخشهای مورد علاقه من در این روزنامه آشپزی، گفتگوی گروهی و اخبار ویژه است. وجود سایت خوب است، اما برای من چون روزنامه را با خود به محل کار میبرم و آنجا مطالعه میکنم مکتوبش بهتر است و سخن آخرم تشکر از همه ایران سپیدیهاست. 

خواننده بعدی آقای احمدرضا باقری، با مدرک کارشناسی ادبیات است که روزنامه ایران سپید را از دهه 70 مطالعه میکند. او میگوید: ستون فناوریهای امیدبخش را بسیار دوست دارم. از زمان مدیریت آقای معینی فضای روزنامه پیشرفت قابل لمسی داشت و مطالب علمی افزایش پیدا کرد. به نظر من اگر این روزنامه به صورت هفته نامه چاپ شود و به مطالب تخصصی و عمقیتر پرداخته شود بهتر خواهد بود. در مورد سایت هم اگر صفحه خوانها بتوانند به درستی مطالب را بخوانند خوب است و نیازی به روزنامه بریل نیست، اما صفحه خوانهای موجود ایرادهای بسیاری دارند. 

علیرضا حیدری دانشجوی ارشد روانشناسی عمومی، دیگر خواننده ایران سپید است که آشناییش با روزنامه به دوران دبیرستان برمیگردد. نوروز 78 متوجه این روزنامه شدم و بسیار به دنبال آن گشتم تا یک نسخه از آن را به دست آورم و تا مدتها آن روزنامه را به دیگران نشان میدادم و تبلیغش را میکردم. خواسته ام از روزنامه این است که خبرنگارانش در صحنه باشند. ایجاد یک ستون برای شهرستانها و نوشتن مشکلات آنها در روزنامه میتواند تلنگری برای مسئولان شهرستانی باشد؛ خواسته ام به عنوان حرف آخر تعامل همه جانبه میان مخاطبان و مسئولین روزنامه است.

 

لینک مطلب: http://iransepid.ir/News/5297.html
Page Generated in 0/0054 sec