طرح «معین الضعفا»ست! پایین پای حضرت! زیباست نگاههای اشک آلودشان. همین چشمها از خادمان امام رضا(ع) در حوزه اماکن متبرکه رضوی سپاسگزاری میکنند که با صندلی چرخدار و اسپند و عود به استقبال این زائران سالمند آمدهاند. شعف از نگاههای ممتدشان پیداست؛ خشنود از اینکه میهمان امام رئوف هستند. تا چشمهاشان به گنبد و بارگاه امام رضا(ع) میافتد، بغضشان میترکد. گویا آمدهاند تا با امامشان نجوا کنند و درد دل... از دعوت این امام عزیز خوشحالاند و مطمئن، مطمئن از این که دست خالی بر نخواهند گشت... اینان از مراکز نگهداری سالمندان ومعلولین درسطح مشهد به زیارت مشرف شدهاند... وقتی چشمان اشکبارشان به پنجره فولاد و گنبد منور امام هشتم میافتد، بزرگترین خواسته را گذر عمر خسته کنندهی خود میخوانند و با همهی بیوفاییها و جفاهایی که از روزگار و حتی فرزندان خود دیدهاند، از آقای رئوف، عاقبت به خیری و خوشبختی همه را طلب میکنند. زبان قلم شکستهتر میگردد و با لرزش صدای این زائران سالخورده همراهی میکند که یا علی بن موسی الرضا دستهایم را بستان و دخیل پنجرههای ضریحت گردان... ای ضامن آهو! چشمانم را بستان و آبستن اشک برگردان ... که با دیدن روی بارانی این سالخوردههای عاشق در حسرت قطرات اشک بر هم فرود میآیند ... آقا... دل و جان و چشم و سرم را باور کن به نگاهت تا برسم به باورت، باوری که از نگاه رأفتت جاری است. یا انیس ...