روزنامه «ایران سپید»

یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰

۱۹ رمضان ۱۴۴۲

 ۲ می  ۲۰۲۱

سال بیست و پنجم شماره ۶۶۸۹

خبرگزاری جمهوری اسلامی       مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وب سایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

عارفان علم عاشق میشوند،

بهترین مردم معلم میشوند؛

عشق بادانش متمم میشود،

هرکه عاشق شد معلم میشود؛

روز معلم بر معلمان و استادان بزرگوار نابینا و کمبینا مبارک

........عناوین این شماره......

*رئیس دبیرخانه ستاد پیگیری و هماهنگی مناسب‌سازی: نشانه قهر خدا در فیلم‌ها نباید فرد ویلچری باشد

*آماده‌سازی ۳۴ هزار دستگاه اخذ رأی الکترونیک تا ۲۰ اردیبهشت ماه

*به بهانه روز معلم، گفتگو با یک معلم پیش کسوت که به فعالیتهای تربیتی اعتقاد داشت

*شاعر بمی از روز سیاه می گوید

*واکسیناسیون افراد بالای ۸۰ سال این هفته تمام می‌شود

*پیش بینی پاداش برای ورزشکاران شانس مدال در پارالمپیک توکیو

*پایان فرار ۲۰ ساله قاتل استاد دانشگاه

.........اخبار ویژه

*رئیس دبیرخانه ستاد پیگیری و هماهنگی مناسب‌سازی: نشانه قهر خدا در فیلم‌ها نباید فرد ویلچری باشد

رئیس دبیرخانه ستاد پیگیری و هماهنگی مناسب‌سازی گفت: هرگاه در فیلمی، شخص گناهکاری وجود دارد که خدا به گونه‌ای او را زمین زده آخر فیلم ویلچری شده، در حالیکه نشانه قهر خدا در فیلم‌ها نباید فرد ویلچری باشد.

ابراهیم‌ کاظمی مومن‌سرائی افزود: همواره در فیلم‌ها اینگونه نشان داده می‌شود که شخصیت منفی، مال‌ مردم‌خور و خطاکار بر اثر ضربه‌ای یا روی تخت بیمارستان بوده یا ویلچری و فلج است و در مجموع نشانه قهر خدا در فیلم‌ها فرد ویلچری است در حالیکه در آموزه های دینی نیز چنین چیزی وجود ندارد. وی با اشاره به روایتی که صبر در آسیب‌ها، پاداش فراوان دارد، اضافه کرد: اگر فردی دچار آسیب جسمی را مسخره کنیم، ناپسند است و مشخص نیست که فیلمسازان با ساختن فیلمی که آخر و عاقبت شخصیت منفی به معلولیت ختم شده،  چه چیزی را می‌خواهند نشان دهند.

ضرورت آموزش به مجریان درباره تعامل با معلولان

رئیس دبیرخانه ستاد پیگیری و هماهنگی مناسب‌سازی در رابطه با کلیپ اخیری که در فضای مجازی منتشر شده و در آن مجری تلویزیونی از مهمان دارای معلولیت می‌پرسد که «متراژ دست و پای خانمت مثل خودته یا مثل ماهاست» نیز گفت: به نظر می‌رسد این کلیپ به‌طور عامدانه در فضای مجازی پخش شده و مشخص است که مجری قصد مسخره کردن ندارد بلکه سئوال را نمی‌تواند به‌ شکل صحیح بپرسد. مومن سرائی افزود: نمی‌توانیم کتمان کنیم که معلولیت، مشکل جسمی و محدودیت است اما محرومیت نیست. در این موضوع مشخص است مجری عامدانه انجام نمی‌دهد اما گاهی افراد دارای معلولیت در برنامه‌های تلویزیونی به سخره گرفته می‌شوند به‌طور مثال سال گذشته دو بازیگر ادای ناشنوایان را درمی‌آوردند و همه می‌خندیدند و این قضیه را مسخره می‌کردند اما به صرف اینکه شخصی، سلبریتی است اجازه ندارد افراد دارای معلولیت را مسخره کند. وی با تاکید بر ضرورت آموزش مجریان در نحوه تعامل با معلولان گفت: مجریان برنامه‌های تلویزیونی باید آموزش ببیند تا نوع سئوال آنها، افراد دارای معلولیت را غمگین نکند یا آن را نوعی توهین تلقی نکنند.

مومن‌سرائی در ادامه به مساله ازدواج معلولان با یکدیگر اشاره کرد و با انتقاد از فرهنگ حاکم بر جامعه مبنی بر اینکه فرد معلول حتما باید با معلول ازدواج کند، افزود: بهتر است فرد دارای معلولیت با فردی که معلولیتی ندارد، ازدواج کند چون در صورت ازدواج دو فرد معلول با یکدیگر احتمال تولد کودک دارای معلولیت نیز بیشتر می‌شود. اخیرا در برنامه شبکه سه، مجری از مهمان دارای معلولیت می‌پرسد که «متراژ دست و پای خانمت مثل خودته یا مثل ماهاست» که این مساله در فضای مجازی بازتاب زیادی داشت و هرچند که «متراژ دست و پا» اصطلاحی بود که مهمان دارای معلولیت برنامه روی آن به عنوان تنها تفاوتش با سایرین تاکید داشت اما برخی معتقدند که یک مجری باید توجه داشته باشد که هزاران فرد دارای معلولیت نیز این برنامه را می‌بینند. براساس آخرین آمار منتشر شده از سوی بهزیستی، یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر دارای معلولیت، تحت پوشش این سازمان قرار دارند. این آمار تنها آمار معلولان تحت پوشش بهزیستی را نشان می‌دهد.

* سرعت واکسیناسیون در مراکز بهزیستی با برنامه ستاد کرونا منطبق نیست

مدیرکل دفتر امور توانبخشی و مراقبتی سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه ۲۴.۶ درصد کل افراد مقیم و پرسنل مراکز بهزیستی واکسن کرونا را دریافت کرده‌اند، افزود: متاسفانه سرعت واکسیناسیون در این مراکز با برنامه پیش‌بینی‌شده ستاد ملی مدیریت کرونا منطبق نیست.

مصطفی سراج در فایل صوتی افزود: به طور میانگین اگر آمار واکسیناسیون کرونا در مراکز بهزیستی را با آمار دو روز قبل مقایسه کنیم که ۲۲.۵ درصد بوده و اکنون به ۲۴.۶ درصد رسیده، به طور میانگین آمار ما هر روز یک درصد افزایش پیدا می‌کند و نکته قابل تامل این است که اگر واکسیناسیون بخواهد با این شتاب انجام شود و دانشگاه‌های علوم پزشکی این سرعت را داشته باشند به معنای این است که واکسیناسیون مرحله اول مراکز توانبخشی ۷۵ روز طول خواهد کشید.

وی گفت: این سرعت با برنامه پیش‌بینی‌شده ستاد ملی مدیریت کرونا منطبق نیست بنابراین درخواست داریم که سرعت واکسیناسیون را افزایش دهند و همکاران وزارت بهداشت استان‌هایی را که از واکسیناسیون عقب هستند را سئوال کنند و این موضوع رسیدگی شود. با توجه به مصاحبه اخیر مسئولان وزارت بهداشت که اعلام کردند مرحله اول واکسیناسیون در حال لکه‌گیری است امیدواریم همه افراد مقیم و پرسنل مراکز در کوتاه‌ترین زمان ممکن، واکسن مورد نیاز را دریافت کنند.

 مدیرکل دفتر امور توانبخشی و مراقبتی سازمان بهزیستی کشور اظهار داشت: تا ظهر روز جمعه دهم اردیبهشت امسال، ۱۷ هزار و ۴۸۱ نفر دوز مرحله اول را دریافت کردند. این تعداد ۲۴.۶ درصد کل افراد مقیم و پرسنل مراکز را در برمی‌گیرند. همچنین تعداد ۱۰ هزار و ۸۹۸ نفر نیز دوز مرحله دوم را دریافت کردند.

وی تصریح کرد: در مقایسه عملکرد استان‌ها، کمترین تزریق واکسن نسبت به افراد مقیم و پرسنل مراکز به ترتیب مربوط به استان‌های گلستان، خراسان شمالی، اصفهان و فارس است. متاسفانه در دو استان گلستان و خراسان شمالی این آمار حتی به پنجاه درصد نیز نرسیده است. بیشترین میزان واکسیناسیون به ترتیب مربوط به استان‌های لرستان، خوزستان، آذربایجان شرقی و یزد است.

سراج اضافه کرد: نظر به اینکه واکسیناسیون سایر گروه‌ها اعم از افراد دارای معلولیت ذهنی و جسمی و افراد دارای اختلالات روان در استان‌ها آغاز شده، از این به بعد گزارش‌ها در سه بخش به تفکیک کل افراد مقیم، سالمندان و سایر گروه‌ها ذکر می‌شود. آمار سالمندانی که در مراکزی مانند مراکز افراد دارای اختلالات روان و معلولیت جسمی بودند و قبلا در گروه سالمندان محاسبه می‌شد، از این به بعد در بخش سایر گروه‌ها ذکر می‌شود.

بنا بر این گزارش، ۱۷ هزار و ۴۸۱ نفر در مراکز بهزیستی، دوز مرحله اول واکسن کرونا را دریافت کردند و در مجموع ۷۵ هزار نفر در مراکز بهزیستی به‌ سر می‌برند.

.......اخبار روز

*آماده‌سازی ۳۴ هزار دستگاه اخذ رأی الکترونیک تا ۲۰ اردیبهشت ماه

 دبیر اجرایی هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی کشور از نهایی شدن مرحله آماده‌سازی دستگاه‌های اخذ رای الکترونیک تا ۲۰ اردیبهشت ماه خبر داد.

*موج کناره‌گیری اعتراض آمیز کارکنان شرکت‌های آمریکایی

در پی ممنوع شدن بحث سیاسی در محل کار، نزدیک به یک سوم کارکنان چند شرکت مهم نرم‌آفزاری در آمریکا از شغل خود کناره‌گیری کردند.

نزدیک به ۲۰ نفر از ۵۷ کارمند شرکت نرم افزار بهره وری بیسکمپ ایالات متحده شامل سرپرستان بخش های بازاریابی و مشتریان؛ پس از اعلام جیسون فراید مدیرعامل و بنیانگذار آن در باره اجرای مقررات تازه شامل ممنوعیت گفت‌وگوهای اجتماعی و سیاسی در محیط کار، تصمیم به کناره‌گیری گروهی گرفتند.

نزدیک به ۶۰ نفر از ۱۲۰۰ کارمند شرکت معاملات رمزارز "کوین بیس" نیز در سال گذشته در اعتراض به سیاست مشابهی از سوی برایان آرمسترانگ مدیرک عامل آن کناره‌گیری کردند.

مباحثات دوقطبی سیاسی از جنبش مهم بودن جان سیاهپوستان، انتخابات و حقوق همجنس گرایان، ماه‌هاست که جامعه ایالات متحده را فراگرفته است./ ایرنا

* به زودی یک میلیون دوز واکسن چینی وارد می‌شود

 مدیرکل امور دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو: انسولین جزو اقلامی است که ۱۰۰ درصد محصول ارزبری دارد. متاسفانه تولید داخلی‌مان فقط توانسته ۵ درصد بازار را تامین کند. نیاز ماهیانه انسولین ما بیش از ۳ میلیون است. به زودی یک میلیون دوز  واکسن سینوفارم هم وارد کشور می‌شود./ صدا و سیما

........گزارش ویژه

*به بهانه روز معلم، گفتگو با یک معلم پیش کسوت که به فعالیتهای تربیتی اعتقاد داشت: 12 اردیبهشت روز معلم نامیده می شود روزی که هر سال به بهانه آن از این قشر فداکار یاد می کنیم. امسال با معلم پیش کسوتی صحبت کرده ایم که علاوه بر تدریس دروس زبان و عربی، در فعالیتهای پرورشی مدرسه نیز دستی داشته است. خالق شعبان معلم بازنشسته ای است که کار تدریس را از سال 60 آغاز کرده است.

 او می گوید: من تا سال 88 در مجتمع نابینایان شهید محبی تدریس می کردم و بعد از آن هم چند سالی به عنوان معلم حق التدریس فعالیت داشتم تا اینکه بازنشست شدم. من بر اساس علاقه ام در مدرسه در زمینه تئاتر و سرود فعالیت داشتم چند نمایشنامه ای هم نوشتم و بچه ها اجرا کردند. دوره ای هم در زمینه تواشیح کار می کردم. اوج کار تواشیح ما کاری بود که در مدرسه احیا اجرا شد که بر اساس آن به گروه قول حج عمره داده شد. البته من سه سال دنبال ادای آن قول بودم تا اینکه به انجام رسید. در مراسم حج هم بچه های ما تواشیح بسیار سنگینی را اجرا کردند . در زمینه کارهای تربیتی هم با مسئول تربیتی مدرسه همکاری داشتم از تدریس رایگان در عصرها تا برگزاری جشنهای مدرسه. من معلم پرورشی نبودم ولی بر اساس علاقه شخصی این کارها را انجام می دادم.

 هدف ما نیز از ایجاد گروه تواشیح در وهله اول پر کردن اوقات فراغت بچه ها بود. در اوایل انقلاب و جنگ بهانه های زیادی برای اجرای برنامه ها داشتیم. در ایام ماه رمضان به جاهای مختلف می رفتیم و تواشیح اجرا می کردیم بعد از آن هم بعضی ها حرفه ای شدند. اوج کار ما در مکه برگزار شد. متاسفانه از آن برنامه ها هیچ فایلی ضبط نشده که برای امروز باقی بماند.

س: بچه ها در چه سنینی بودند؟

ج: در همه مقاطع بودند محسن محمدقلی، مجید مشایخی، صادق عباسی، سعید مولایی و آقای موسوی و بسیاری دیگر که یادم نیست. این بچه ها حتی وقتی دانشجو بودند هم گاهی می آمدند و با هم تمرین می کردیم. ولی به مرور زمان چون الگوی رفتارهای جامعه تغییر کرد. بین این کارها فاصله افتاد. من همچنان آن عشق و علاقه را دارم و اگر باز چنین فضایی ایجاد شود همان کارها را انجام می دهم.

س: نظرتان در مورد فعالیتهای پرورشی این روزها در مدارس چیست؟

ج: شرایط بسیار متفاوت شده است نوع رفتار فردی و اجتماعی عوض شده و توقع بچه ها و مسئولان از هم تغییر کرده. جایگاه این فعالیتها در مدارس ضعیف شده و در مجموع نمی خواهم بگویم افراد کار نمی کنند ولی فعالیتهای پرورشی ضعیف شده است و بهانه هایی که برای این فعالیتها بود الان وجود ندارد و باید با توجه به شرایط جامعه الگوهای دیگری را باید جایگزین کرد البته نیاز روحی و فکری بچه ها هم خیلی متفاوت شده به نظر من برای اینکه بچه های نابینا را از حالت انزوا بیرون بیاوریم باید آنها را به سمت کارهای گروهی بکشیم و به بهانه های مختلف شرایط کار جمعی و دور هم بودن را برای آنها به وجود آوریم چون بسیاری از آنها به هدفهایی که دارند نمی رسند و به دلایل شرایط اجتماعی و جسمی و نبود فرصت های برابر، کاری پیدا نمی کنند یا به خواسته هایشان نمی رسند اگر این فعالیتهای گروهی در مدارس برنامه ریزی شود از نظر روحی بچه ها مقاومتر می شوند تا بتوانند دوره های مختلف زندگی را با آرامش و روحیه بالا بگذرانند به نظرم باید در برنامه های تربیتی آینده نگری داشت.

شهاب الماسی، از دانش آموزان مقطع دبیرستان در مجتمع محبی در آن سالها به عنوان کمک مربی و دستیار با آقای شعبان همکاری داشته است صحبتهای او را از آن روزها می خوانید:

من از ده سالگی در فعالیتهای سرود و تواشیح شرکت می کردم و کلاس موسیقی هم می رفتم. در سال 78 عضو گروه تواشیح مدرسه شدم و از آقای شعبان خیلی چیزها یاد گرفتم و با ایشان همکاری هم می کردم. آن سالها اوج فعالیتهای فرهنگی و هنری بود  و جامعه پذیرش این برنامه ها را داشت. ما به جاهای مختلف برای اجرای برنامه می رفتیم و بچه ها با انرژی شرکت می کردند. در ماه رمضان حتی از سی روز 22-23 روز را برنامه داشتیم.

تا اینکه به دنباله برنامه موسسه احیا که خیرین در آن شرکت می کردند به ما سفر حج هدیه شد ما در 25 تیر 82 عازم سفر حج شدیم تا 8 مرداد. سفر بسیار خوب و به یاد ماندنی بود. اکثر کاروان را بچه های نابینا تشکیل می دادند به همراه تعدادی که آنها را همراهی می کردند.

آن سالها آقای شعبان در تمریناتی که در روز برگزار می شد حضور داشتند ولی شبها خودمان تمرین می کردیم علاقه بچه ها آنقدر زیاد بود که ساعتها می نشستیم و تمرینهای سختی انجام می دادیم. تمرینهایی که خیلی به انرژی نیاز داشت و بچه ها چون دوست داشتند دل می دادند و کار می کردند. یادم هست گاه شب تمرین می گذاشتیم از 8  شب ولی یکدفعه متوجه می شدیم که ساعت یک بعد از نیمه شب است و حتی خاموشی خوابگاهها خورده ولی مسئولین با ما همکاری کرده اند و چیزی نگفته اند. ولی متاسفانه آن فعالیتهای هنری این روزها به آن شکل نیست.

آقای الماسی درباره تاثیر این برنامه ها بر روحیه دانش آموزان می گوید: فعالیتهای هنری مخصوصا در عرصه موسیقی برای نابینایان خیلی جذاب است چون می توانند با آن کاملا ارتباط برقرار کنند. بر همین اساس بیشتر اوقات فراغت بچه ها به همین کلاسهای هنری می گذشت. موسیقی، تواشیح یا قرآن. خیلی خوب بود حتی در مسیر زندگی بچه ها نیز تاثیرگذار بود خیلیها از همین کلاسها بعدها توانستند مربی بشوند و درآمد داشته باشند از جمله خود من که بعد از تحصیل تا هفت سال از این راه درآمد داشتم تا اینکه کارمند دولت شدم.

این گفتگو ما را به حال و هوای سالهای قبل مدارس برد در گزارشهای بعدی سعی داریم از فعالیتهای پرورشی سالهای اخیر و به ویژه دوران کرونا صحبت کنیم.

.........دریافت

*شاعر بمی از روز سیاه می گوید

با یک هفته تأخیر، درباره ی یکی دیگر از شاعران امروز سخن می گوییم. با این توضیح که تأخیرمان بی دلیل نبود. گرچه ما اولین یکشنبه ی هر ماه به معرفی شاعران جوان می پردازیم؛ منتهی یکشنبه ی گذشته را به صحبت درباره ی فرمانروای ملک سخن، سعدی اختصاص دادیم؛ چه، اول اردیبهشت هر سال، روز بزرگداشت سعدیست. با وجود اینکه یکشنبه ی گذشته پنجمین روز از اردیبهشت بود و چند روز از بزرگداشت شیخ اجل می گذشت، مع الوصف بنا را بر سخن درباره ی بخشی از وجوه جامع الاطراف شعر سعدی نهادیم.

  امروز درباره ی حامد عسکری، شاعر جوان اهل بم می گوییم:

«حامد عسکری متولد 10 خرداد 1361 در بم، ترانه سرا و شاعر است.

او فارغ التحصیل لیسانس رشته حقوق قضایی از دانشگاه تهران شمال است. حامد عسکری فوق دیپلم خود را در پایه لمعتین در حوزه علمیه گذرانده است، پدرش معلم بود.

خودش درباره ی شروع به سرودن شعر می گوید: من زندگی‌ ام شعر بوده است. اصلا طبیعتی که ما در آن جا به دنیا آمدیم این گونه بوده است مایی که چهار دست و پا روی قالی کرمان می‌ رفتیم تا قنات‌ ها و کوچه باغ‌ هایی که آن جا بود، ناگزیری از شاعر شدن نبود، نه تنها من بلکه پدر بزرگم هم این گونه بوده است. بعد از سوم راهنمایی رفتم حوزه علمیه و مشغول درس شدم و بعد شروع کردم به صورت قاچاقی دیپلم گرفتن. لمعتین را تمام کردم و همزمان دیپلم هم گرفتم. در دانشگاه امتحان دادم و حقوق قبول شدم. کتاب بالینی‌ ام سعدی است و بیدل؛ شبی دو سه تا غزل از سعدی و بیدل باید بخوانم؛ هفته‌ ای چند صفحه نهج‌ البلاغه باید بخوانم. رمان و داستان کوتاه هم زیاد می‌خوانم؛ البته از شاعران معاصر و هم‌ نسلان کمتر می‌ خوانم. کودکی عجیبی داشتم. پسرعمه من متخصص زدن گنجشک با تیروکمان بود و من بقیه بستنی ام را کنار لانه مورچه ها می گذاشتم تا درگرمای بم چیز خنک بخورند. بارها برای کارتون کوزت گریه کردم حتی آن موقع ها کارتونی پخش می شد که ۱۵ پسربچه در جزیره ای گرفتار شده بودند، یادم می آید برای شبکه ۲ نامه ای نوشتم و راهکار دادم که آنها می توانند با این کار از آن جزیره بیرون بیایند. تمام بچگی من پر از احساسات این شکلی بود. بیشتر از سن خودم می فهمیدم و گاهی خیلی دردم می آمد

هنگام وقوع زلزله ی ویرانگر بم، حامد عسکری در دانشگاه رفسنجان بود. زمانی به شهرش رسید که همه جا آوار بود و ویرانی: وقتی بعد از زلزله برگشتم بم، شهر آوارشده بود. ۴۷ نفر از دوستان و آشنایان نزدیکم را از دست دادم؛ پدربزرگم، مادربزرگم، عموزاده های پدرم و همبازی هایم. شب قبل توی بم عروسی بود. بم تالار نداشت و عروسی ها در خانه برگزار می شدند. فردایش عروس و داماد را از زیر آوار بیرون آوردند.

 اینطور برایتان بگویم که بعد از زلزله بم ۳۱۲ تا از شماره های گوشی من پاک شد. همگی در زلزله رفتند. از زلزله بم و تاریخ ۵ دی ۸۲ سال ها می گذرد، من هنوز شب ها هفته ای یک‌بار خواب زلزله می بینم. هنوز نمی توانم به کنسرو ماهی لب بزنم؛ از بس که آن زمان شام و ناهار صبحانه مان شده بود تن ماهی، هنوز وقتی دخترم پتو را روی سرش می کشد نمی توانم نگاهش کنم. حالم خراب می شود.

بعد از زلزله، حامد عسکری آنقدر روحیه اش بهم ریخت که به تهران انتقالی گرفت: از وقتی که انتقالی دانشگاهم را گرفتم ساکن تهران شدم. من برای شعر خیلی رنج و فقر کشیدم. در ساختمانی که بودم عربی درس می دادم. ویراستاری می کردم. فایل صوتی یکی از دوستان خبرنگارم را پیاده می کردم. کارهای پروژه ای انجام می دادم؛ حتی گاهی مجبور به کار ساختمانی هم شدم. کم کم با شاعرها آشنا شدم و به محافل ادبی رفتم. من آدم کویری و خونگرمی بودم و زود به جمع های ادبی راه پیدا کردم.

با همسرش در یکی از انجمن های ادبی دانشگاه آشنا می شود و به قول خودش همسرش کسی بود که توانست او را اهلی کند و حالا ثمره ازدواجش بعد از ۹ سال باران و محمد نیکان است: بعد از ازدواج به ثبات رسیدم و توانستم بهتر شعر بگویم. ماه‌ های اول ازدواج حتی تلویزیون را از کارتن در نیاوردیم. مدام باهم کتاب و تاریخ بیهقی می خواندیم. بعد همسرم درسش را ادامه داد و مدرک کارشناسی ارشد در ادبیات را گرفت؛ اما در شعر پشت من ایستاد تا من جلو بیایم. نصفه شب ها شعر می گویم که همه خوابند. اگر شعرم تمام نشد که هیچ، اگر شد پاکنویسش می کنم و می گذارم جایی که همسرم ببیند. اگر زیرش را امضا کرد یعنی تایید شد و می رود توی دفتر شعرم

تا کنون دو کتاب از وی به نام های «حال و هوایی از ترنج و بلوچ» و «خانومی که شما باشی» + مجموعه غزل هایی بنام «سرمه ای» منتشر شده است.

(شعری درباره ی زلزله ی بم)

داغ داریم نه داغـی که بر آن اخم کنیم،

مرگمان باد اگر شکوه ای از زخم کنیم؛

مرد آن است که از نسل سیاوش باشد،

"عاشقی شیوه‌ی رندان بلا کش باشد"؛

چند قرن است که زخمی متوالی دارند،

از کویــر آمده‌ها بغض سفالی دارند؛

بنویسید گلو های شما راه بهشت،

بنویسید مرا شهر مرا خشت به خشت؛

بنویسید زنـی مُرد که زنبیل نداشت،

پسری زیر زمین بود و پدر بیل نداشت؛

بنویسید که با عطر وضو آوردند،

نعش دلدار مرا لای پتــو آوردند؛

زلفها گرچه پر از خاک و لبش گرچه کبود،

«دوش مــی‌آمد و رخساره بر افروخته بود»؛

خوب داند که به این سینه چه ها می گذرد،

هر که از کوچه ی معشوقه ما می گذرد؛

بنویسید غـــم و خشت و تگرگ آمده بود،

از در و پنجره‌ ها ضجـــه‌ی مرگ آمده بود؛

شهر آنقدر پریشان شده بود از تاریخ،

شاه قاجار بـــه دلداری ارگ آمده بود؛

با دلی پر شده از زخـــم نمک می‌خوردیم،

دوش وقت سحر از غصه ترک می‌خوردیم؛

بنویسید کـــه بم مظهر گمنامی ‌هاست،

سرزمین نفس زخمی بسطامی‌هاست؛

ننویسید کـــه بـــم تلـــی از آواره شده است،

بم به خال لب یک دوست گرفتار شده است؛

مثل وقتی که دل چلچله‌ای می‌شکند،

مرد هـــم زیر غم زلزله‌ای می‌شکند؛

زیر بارِ غــم شهرم جگـرم می سوزد،

به خدا بال و پرم بال و پرم می‌سوزد؛

مثل مرغی شده‌ دل در قفسی از آتش،

هر قدر این ور آن ور بپرم مـــی‌سوزد؛

بوی نارنج و حناهای نکـــوبیده بخیر!

که در این شهر ِ پر از دود سرم می‌سوزد؛

چاره‌ای نیست گلم قسمت من هم این است،

دل به هـــر سرو قدی مـی‌سپرم می‌سوزد؛

الغرض از غم دنیــا گله‌ای نیست عزیز!

گله‌ای هست اگر، حوصله‌ای نیست عزیز!

یاد دادند به ما نخل ِ کمر تا نکنیم،

آنچه داریــم ز بیگانه تمنا نکنیم؛

آسمان هست، غزل هست، کبوتر داریم،

باید این چـــادر ماتم زده را برداریم؛

تنِ تردِ همه ی چلچله ها در خاک و،

پای هر گور، چهل نخل تنـاور داریم؛

مشتی از خاک تو را باد که پاشید به شهر،

پشت هــر حنجره یک ایرج دیگر داریم؛

مثل ققنوس ز ما باز شرر خواهد خاست،

بم همین طور نمی‌ماند و بر خواهد خاست؛

داغ دیدیم شما داغ نبینید قبول!

تبــری همنفس باغ نبینید قبول!

هیـــچ جای دل آباد شما بم نشود،

سایه‌ی لطف خدا از سر ما کم نشود؛

گاه گاهی به لب عشق صدامان بکنید،

داغ دیدیــــم امیــد است دعامان بکنید؛

بــم به امید خدا شاد و جوان خواهد شد،

"نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد ".

.......سلامت و بهداشت

*واکسیناسیون افراد بالای ۸۰ سال این هفته تمام می‌شود: سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: فاز یک واکسیناسیون کرونا در کشور برای نیروهای بهداشتی و درمانی تمام شد و فاز دوم برای افراد بالای ۸۰ ساله شروع شده است. امیدواریم تا پایان این هفته واکسیناسیون افراد بالای ۸۰ سال را تمام کنیم از هفته آینده نیز ۷۵ تا ۸۰ساله ها و بعد از آن  ۶۵ تا ۷۰ ساله را شروع خواهیم کرد. به نقل از ایرنا، علیرضا رئیسی افزود: سامانه ثبت نام واکسن کرونا نیز آماده است و به زودی به مردم معرفی می شود.

سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: برای واکسیناسیون سالمندان فعلا نیازی به ثبت نام و مراجعه حضوری نیست. نیازی به مراجعه به سایت هم نیست و از طریق تلفن و پیامک به مردم اعلام می شود و اگر تا هفته آینده پیامک ارسال نشد، سامانه وزارت بهداشت برای ثبت نام سالمندان برای واکسن معرفی می شود.

وی افزود: متوسط رعایت پروتکل های بهداشتی در کشور ۶۱ درصد است و بیشترین اصنافی که پروتکل ها را رعایت نمی کنند، سوپرمارکت ها، خواربار فروشی ها و نانوایی ها هستند.نوع غالب ویروس کرونا در ایران ویروس جهش یافته انگلیس است که در کشور تاخت و تاز می کند. حدود ۸۰ درصد ویروس کرونا در ایران از نوع ویروس جهش یافته انگلیسی است. ویروسی که سیستم بهداشت و درمان انگلیس را به زانو درآورد و بسیاری از کشورهای اروپایی را درگیر کرد.

وی افزود: در دنیا انواع ویروس جهش یافته کرونا مانند ویروس انگلیسی، آفریقای جنوبی و هندی تاخت و تاز می کند. متاسفانه هندوستان با وضعیت نامناسبی مواجه است. سیستم بهداشت و درمان این کشور تقریبا ناتوان شده است  امیدواریم این کشور هم سر و سامان بگیرد و بتواند بیماری را کنترل کند.

وی ادامه داد: ویروس انگلیسی در ایران با سرعت بالای گسترش یافته است اما با همکاری مردم و به خصوص بازاریان آثار و شواهد خوبی داریم. در ۲۵ استان کشور وضعیت به ثبات رسیده است گرچه هنوز میزان بیماری کم نیست اما روند افزایش یابنده متوقف شده است.در ۱۵ استان روند نزولی کرونا شروع شده است. در ۱۰ استان تقریبا به اوج بیماری رسیده ایم و انتظار داریم این هفته و هفته آینده از ورودی بیمارستان ها کاسته شود و این استان ها روند نزولی را طی کنند.

رئیسی افزود: ۶ استان هنوز روند نزولی را شروع نکرده اند و باید مراقبت های بیشتری داشته باشند. گر چه بر اساس شواهد به اوج بیماری نزدیک شده اند. زمانی که قله و اوج بیماری می رسد اگر پروتکل ها به خوبی رعایت شود یک هفته بعد سیر افزایش یابنده بیماری متوقف می شود.

این ۶ استان که هنوز باید به شدت اصول بهداشتی و پروتکل ها را رعایت کنند شامل تهران، البرز، قزوین، خراسان جنوبی، هرمزگان و سیستان و بلوچستان هستند که در روزهای آینده به اوج بیماری می رسند و بعد شاهد روند نزولی در این استان ها خواهیم بود.

معاون بهداشت وزیر بهداشت افزود:  در استان های جنوبی به ویژه بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و کرمان با توجه به در معرض خطر بودن نسبت به ویروس های جهش یافته از جمله ویروس جهش یافته آفریقای جنوبی باید اصول بهداشتی را بیشتر رعایت کنند.

وی با بیان اینکه هم اکنون ۱۹۸ شهر در وضعیت قرمز، ۱۵۷ شهر نارنجی، ۷۴ شهر زرد و ۹ شهر آبی داریم، گفت:

وی با اشاره به اینکه در هفته گذشته حدود ۵۷۰۰ نفر از اتباع خارجی که ورود غیر مجاز داشتند برگردانده شدند،  افزود: اکثر افرادی که غیر مجاز وارد می شوند از استان های شرقی هستند و ۶۷ درصد آنها از مرزهای سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی وارد کشور می شوند.

وی گفت: میانگین رعایت پروتکل های بهداشتی در مراکز ورزشی ۵۰ درصد است. باشگاه های ورزشی به علت تهویه نامناسب و فضای سربسته عامل انتقال بیماری هستند.

وی افزود: میزان رعایت پروتکل های بهداشتی در پایانه های مسافربری حدود ۷۳ درصد است. بدترین جاها نیز از نظر رعایت پروتکل های بهداشتی سوپر مارکت ها، خواربار فروشی ها و بعد از آن نانوایی هاست. امیدواریم با رعایت پروتکل ها وضعیت مناسب تری داشته باشیم.

توصیه وزارت بهداشت: در منزل خود احیا بگیرید: معاونت بهداشت وزارت بهداشت، توصیه کرده است: با توجه به شرایط نامناسب همه گیری کروناویروس، امسال در شب های قدر تا حد امکان مراسم احیا برگزار نشود و از طریق فضای مجازی و رادیو و تلویزیون مراسم احیا را در منزل خود برپا کنید و در صورت حضور در مراسم احیا، شیوه نامه های بهداشتی را به طور کامل رعایت و در مراسم هایی با تجمع زیاد افراد و در فضای بسته شرکت نکنید.

به نقل از ایسنا،در ادامه این پیام با یادآوری اینکه در مراسمی که در فضای باز، با جمعیت محدود و به مدت کوتاه برگزار می شود، حاضر شوید، تاکید شده است: در زمان حضور در مراسم احیا، به هیج وجه ماسک را برندارید و فاصله خود با دیگران را حفظ کنید و تا حد امکان از خوردن و آشامیدن در حین حضور در مراسم احیا بپرهیزید.

بنابر اعلام روابط عمومی وزارت بهداشت، براساس این توصیه ها از توزیع نذری و خیرات در داخل مراسم خودداری کرده و نذورات را به صورت بیرون بر در اختیار شرکت کنندگان مراسم قرار دهید؛ نگهداری مواد غذایی و نوشیدنی داغ نباید در ظروف یکبار مصرف پلاستیکی یا ظروف یکبار مصرف نازک و رنگ روشن باشد.

معاونت بهداشت با تاکید بر اینکه نذورات خود را در قالب بسته های حمایتی در اختیار نیازمندان قرار دهید، یادآور شده است: به منظور بهره مندی از اجر معنوی شب های قدر در فعالیت های خیرخواهانه (حمایت از نیازمندان و آزادی زندانیان) مشارکت کنید.

.........ورزشی

*پیش بینی پاداش برای ورزشکاران شانس مدال در پارالمپیک توکیو

هادی رضایی گفت: به منظور ایجاد انگیزه و افزایش رکورد ورزشکاران شانس کسب مدال طلا، نقره و برنز در پارالمپیک توکیو، ورزشکاران پارالمپیکی علاوه بر حقوق ماهیانه، می‌توانند پاداش ویژه هم دریافت کنند. به شرط آن که تا زمان اعزام به توکیو علاوه بر حفظ آمادگی بدنی، رکورد خود را نیز افزایش دهند و این ارتقا از سوی کادر فنی و آکادمی ملی پارالمپیک‌ مورد تأیید قرار بگیرد.

رضایی درباره وضعیت حقوق ورزشکاران پارالمپیکی در سال جاری بیان کرد: طبق مصوبه کمیته ملی پارالمپیک، ورزشکارانی که شانس کسب مدال طلا در توکیو دارند، ۵ میلیون تومان حقوق ماهانه دریافت می‌کنند که این رقم برای ورزشکاران شانس مدال نقره و برنز به ترتیب ۴ و ۳ میلیون تومان است. البته حقوق مصوب تا پایان سال گذشته به طور کامل پرداخت شده و اولین مرحله پرداختی در سال جاری هم برای ورزشکاران شانس کسب طلا، نقره و برنز ظرف چند روز آینده واریز خواهد شد.

رضایی در پایان همچنین در خصوص پاداش پای سکو مدال آوران خاطرنشان کرد: در اولین جلسه هیأت اجرایی که اردیبهشت برگزار می شود، پاداش پای سکو ورزشکاران بعد از تصویب هیات اجرایی، اعلام خواهد شد.

* قرعه مرحله یک‌هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا مشخص شد

در پایان مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا، سه تیم ایرانی به مرحله حذفی صعود کردند تا لیگ برتر خلیج فارس بیشترین سهم را در مرحله یک هشتم نهایی داشته باشد.

8 تیم صعودکننده به مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا حریفان خود را شناختند. در مرحله حذفی، پرسپولیس با استقلال تاجیکستان روبرو می‌شود. استقلال میزبان الهلال عربستان خواهد بود، تراکتور میهمان النصر است و دو نماینده امارات یعنی شارجه و الوحده رودرروی هم خواهند ایستاد.

بازی های مرحله یک هشتم نهایی روز 22 و 23 شهریور ماه برگزار می شود و مشخص نیست که به صورت متمرکز خواهد بود یا در شهرهای مختلف برگزار می‌شود.

.......حوادث

*پایان فرار ۲۰ ساله قاتل استاد دانشگاه

مرد جنایتکار که به‌خاطر ۶۰ میلیون تومان یک استاد دانشگاه را به قتل رسانده بود پس از ۲۰ سال زندگی مخفیانه از سوی پلیس دستگیر شد. رسیدگی به این پرونده از ساعت سه بامداد ۱۷ شهریور سال ۸۰ با گزارش قتل مردی میانسال در غرب تهران به پلیس آغاز شد. وقتی مأموران کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب به محل حادثه رسیدند، دریافتند مقتول یک استاد دانشگاه بوده که از ناحیه پهلو و قفسه سینه مورد اصابت چاقو قرار گرفته بود. در تحقیق از همسایه‌ها آنها مدعی شدند ۴ مرد جوان را دیده‌اند که سراسیمه از خانه ویلایی استاد دانشگاه بیرون آمده و فرار کردند.

با حضور تیم جنایی در محل، آنها با خانه بهم ریخته رو‌به ‌رو شدند و همین مسأله حکایت از آن داشت که عاملان این جنایت قصد سرقت داشته ‌اند. اما سالم بودن درهای ورودی، این احتمال را مطرح کرد که ۴ مرد جوان با استاد دانشگاه آشنا بوده‌اند. همچنین بررسی‌ها نشان می‌داد که مقتول استاد دانشگاه یکی از شهرهای نزدیک تهران بوده است و به تنهایی زندگی می‌کرده و همسر او مدتی قبل جدا شده است.

در گام بعدی کارآگاهان به سراغ همسر مقتول رفته و زن جوان در تحقیقات گفت: به خاطر اختلافاتی که با همسرم داشتم یک سال قبل از او جدا شدم و به همراه پسر کوچکم به تنهایی زندگی می‌کنم.

 از ماجرای قتل همسرم نیز بی‌خبر بودم تا اینکه در روزنامه‌ها خبر قتل او را خواندم و نمی‌دانم چه کسی او را به قتل رسانده است. بررسی‌ها برای شناسایی و دستگیری عاملان این جنایت ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در ادامه تحقیقات ردپای ۴ مرد جوان را که از دوستان مقتول بودند در این جنایت پیدا کردند. بنابراین تحقیقات روی شناسایی این افراد متمرکز شد و در نهایت سه نفر از آنها دستگیر شدند.

سه متهم جوان به درگیری با مقتول با انگیزه سرقت اعتراف کردند. یکی از آنها گفت: مدتی است که مقتول را می‌شناسیم و به خانه او رفت و آمد داشتیم. در این رفت و آمدها با خبر شدیم که او مقدار زیادی پول نقد در خانه دارد و به همین دلیل نقشه سرقت از خانه ‌اش را کشیدیم.

 شب حادثه به خانه او رفتیم و پس از ساعتی تصمیم به سرقت گرفتیم اما او متوجه شد و شروع به سر و صدا کرد. ترس از دستگیری باعث شد که فرار کنیم. اما دوستمان اشکان، هنگام فرار با او درگیر شد و برای رهایی از دستش او را با چاقو زد و متواری شد.

با اعتراف سه متهم و ادامه تحقیقات، مشخص شد که عامل اصلی این جنایت اشکان است. بدین ترتیب مأموران برای دستگیری او وارد عمل شدند اما اشکان پس از جنایت، مخفیانه از کشور خارج شده بود.

 تحقیقات برای دستگیری اشکان ادامه یافت اما هیچ رد و نشانی از او به ‌دست نیامد. با گذشت ۲۰ سال از این جنایت و در حالی که این پرونده همچنان در اداره دهم پلیس آگاهی باز بود سرانجام اوایل اردیبهشت امسال، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت موفق شدند ردی از قاتل به ‌دست آورند. بررسی‌ها نشان می‌داد که او در منطقه تهرانپارس ساکن شده است. پس از هماهنگی‌های قضایی با بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت، کارآگاهان اداره دهم وارد عمل شده و اشکان را بازداشت کردند.

اشکان که ابتدا منکر جنایت بود، پس از مواجهه با مدارک و شواهد پلیسی به قتل ناخواسته استاد دانشگاه اعتراف کرد. او گفت: آن زمان ۲۱ سال داشتم و در یک میهمانی شبانه با مقتول آشنا شدم. از آنجایی که به تنهایی زندگی می‌کرد، با دوستانم زیاد به خانه‌ اش رفت و آمد داشتیم. تا اینکه متوجه شدم ۶۰ میلیون تومان پول نقد در خانه ‌اش دارد. سرقت این پول وسوسه‌ ام کرد. شب حادثه به بهانه میهمانی به خانه ‌اش رفتیم اما مقتول متوجه شد که قصد سرقت داریم و شروع به سر و صدا کرد.

می‌خواستیم فرار کنیم که مرا گرفت و من هم به ناچار دست به چاقو شدم و دو ضربه به مقتول زدم. بعد از آن فرار کردم و به خارج از کشور رفتم اما پس از مدتی دوباره به ایران برگشتم و زندگی جدیدی با هویت جعلی برای خودم درست کردم. هیچ وقت فکرش را هم نمی‌کردم پس از ۲۰ سال از قتل هنوز پرونده در جریان باشد. به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

* دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان:خدایا در این ماه بهره‌ ام را از برکت‌هایش کامل گردان و راهم را به سوی نیکی‌هایش هموار نما و از پذیرفتن خوبی‌هایش محرومم مساز، ای هدایت کننده به سوی حقیقت آشکار

کوفه امشب التهاب محشر است / کوفه امشب کربلایی دیگر است
جبرئیل آوای غم سر داده است / در فلک شوری دگر افتاده است
تیر غصه بر دل زارم نشست / تیغ دشمن فرق مولایم شکست
قلب مجنون سوی صحرا می رود / حیدر-ع امشب سوی زهرا میرود