هرگز نخواستیم صندوق صدقه بگذاریم
هرچند خانهنشینی کرونایی در یک سال گذشته، شرایط سختی را پیش روی بسیاری از جهانیان قرار داده ولی وضعیت برخی از گروهها دشوارتر هم هست؛ گروههایی که بنا به دلایلی، پیش از کرونا هم خانه نشین بودند و بعد از مدتی که آموخته بودند از این گوشهنشینی بیرون بیایند، مهمان ناخوانده، دوباره آنان را به انزوا کشاند. «بچههای باران» البته اجازه ندادند این ویروس ذرهبینی همه داشتههایشان را نابود کند بلکه کوشیدند راههای دیگری برای در حضور در جامعه بیابند.
|
به گزارش ایران سپید به نقل از ایسنا ، موسسه خیریه توانمندسازی «بچههای باران» مشهد، سالها پیش به کوشش حمید کیانیان با همراهی همسرش راهاندازی شده است. اعضای این گروه همه دچار معلولیت جسمی حرکتی هستند و کیانیان و همسرش به کمک تئاتر توانستهاند زندگی تازهای را برای آنان به ارمغان بیاورند.«بچههای باران» که پیش از این برای حضور در جامعه اعتماد به نفس نداشتند، مدتی بعد از حضور در این گروه و انجام فعالیتهای هنری که بیشتر بر تئاتر، موسیقی و صنایع دستی متمرکز است، این اعتماد به نفس را به دست آوردند.آنان توانستند با مردم ارتباط برقرار کنند و از همه مهمتر آموختند روی پای خود بایستند و برای خود درآمد کسب کنند. به همین دلیل در این گروه، هرگز صندوق صدقه یا هر راهی که به عنوان روشی ترحم آمیز برای جلب حمایت مردم تلقی شود، جایی نداشته است.
اما کرونا زندگی این گروه را هم دچار دگرگونیهای زیادی کرد با این تفاوت که اعضای آن خیلی زودتر از بعضی مدیران که در بحرانها تا مدتها گیج و سرگردان میمانند، خود را جمع و جور کردند و توانستند راههای دیگری را جایگزین کنند. هرچند این راههای تازه، دستاندازهای زیادی هم داشته است.مجموعه شرایط و فعالیتهای این گروه سبب شد با حمید کیانیان گفتگویی انجام دهیم. او درباره حال و روز این گروه تئاتری در دوران کرونا به ایسنا میگوید: ما هم مانند همه فعالان تئاتر زمین گیر شدیم. پیش از کرونا برای اجرای تئاتر و کنسرت موسیقی سالی 5- 4 سفر به شهرهای مختلف داشتیم ولی حالا همه آن سفرها تعطیل شده است.کیانیان ادامه میدهد: مشکل بزرگ ما این است که درآمدمان تقریبا از بین رفته و به صفر رسیده است.
هرگز در گروه تئاتر باران صندوق صدقات نداشتیم و دنبال مشارکتهای ترحمآمیز مردم نبودهایم بلکه کوشیدهایم فضایی برای درآمدزایی اعضای گروه ایجاد کنیم تا بچههای ما بیاموزند روی پای خود بایستند و خودشان درآمد داشته باشند ولی حالا همه اینها از بین رفته است.او در تشریح به دیگر موانعی که پیش روی این گروه قرار گرفته است، اضافه میکند: مساله دیگر همین است که خودتان هم گفتید، در این گروه کار درمانی میکردیم و تئاتر وسیلهای برای درمان اعضای گروه بود که در دو بخش انجام میشد؛ یکی در زمان تمرینها و دیگری همزمان با اجرا که بچهها اعتماد به نفس حضور در مقابل جمع را پیدا و خود را باور میکردند که این موضوع در رشد اعتماد به نفسشان بسیار موثر بود.اما این گروه خیلی زودتر از یکسری از مدیران که عموما در برخورد با با بحرانها تا مدتها گیج میمانند، خود را جمع و جور کردند و چارهای جستند. آنان کمپینی با نام «مرا میبینی» در صفحات اجتماعی خود راه انداختند و شروع به ساخت تئاترهای کوتاه یک دقیقهای کردند. آنان این تئاترها را در صفحات خود بارگذاری میکنند و این نمایشها ساعت 12 ظهر هر جمعه قابل دیدن است.
اما این همه فعالیت آنان نیست. کیانیان درباره دیگر فعالیتهای این گروه در صفحات مجازی توضیح میدهد: ما در جستجوهایمان متوجه شدیم هیچ سایتی اطلاعات درستی درباره معلولیت نمیدهد. هیچ کس نمیگوید که با یک معلول چگونه باید برخورد کرد. هیچ توضیحی درباره انواع معلولیتها وجود ندارد و هیچ کسی نمیگوید هر نوع از معلولان چه نیازهایی دارند و ... در ایران متاسفانه اطلاعات درستی در این زمینه نیست و حتی در سایتهای خارجی هم این اطلاعات عموما پراکنده است. بنابراین ما شروع کردیم به جستجو و از منابع سازمان بهداشت جهانی هم استفاده کردیم .او ادامه میدهد: نتایج این جستجوها را بتدریج بر صفحاتمان قرار میدهیم و در کنار آن هم بچهها خاطرات خود را در ارتباط با معلولیت و در بر خورد با مردم روایت میکنند.این مطالب هم در کنار تئاترهای کوتاه یک دقیقهای بارگذاری میشود.کیانیان درباره مزایای ساخت تئاترهای یک دقیقهای برای اعضای این گروه تئاتری میگوید: بچهها به واسطه تمرینهایی که انجام میدهند، پروسه درمان را طی میکنند.
ضمن اینکه با بالا رفتن آمار بازدیدکنندگان از صفحات مجازیمان راه تازهای برای ارتباط با مردم پیدا کردهاند و همین موضوع هم برایشان دلگرم کننده است و خوشحالند حال که خانهنشین شدهاند، دستکم دیده خواهند شد.او با بیان اینکه عمده فعالیتهای این گروه بر اجرای تئاتر و موسیقی متمرکز است، خاطرنشان میکند: بیشتر انرژی ما معطوف به فعالیتهای آموزشی است. البته پیگیر رشد تئاترهای مجازیمان هستیم مثل کنسرتهای مجازی که برگزار میشود. هرچند نیازمند زیرساختهای عظیمی است که فعلا دستمان از آنها کوتاه است.کیانیان در باره حمایت نهادهای مرتبط برای ایجاد این زیرساختها میگوید: نهادها معمولا هیچ کمکی نمیکنند شاید در حد برقراری یک ارتباط همراهی کنند.تنها ارگانی که کمک میکند، شهرداری و شورای شهر است که حالا هم حسابی درگیر انتخابات هستند و فضایشان سیاسی است. بنابراین فعلا همه چیز روی هواست.این فعال تئاتر اضافه میکند: کسان دیگری هم میتوانند کمک کنند مثلا سایتهای بزرگی که کنسرت برگزار میکنند ولی معمولا توقعی از آنان داشت چون ما هیچ سودی برایشان نداریم به همین دلیل فعلا از دوستان خودمان کمک میگیریم.
کیانیان میافزاید: قرار است روی پای خود بایستیم و چشم امید به کسی نداشته باشیم. بسیاری از نهادها اگر کمکی کنند، ده برابر آن را میخواهند و مساله این است که عموما خواهان تبلیغات سیاسی هستند و نه فرهنگی. او با ابراز تاسف از تداوم کرونا ادامه میدهد: این شرایط تا یکی دوسال دیگر ادامه خواهد داشت . بچههای ما هم که به دلیل شرایط خاصشان خانهنشین بودند و حالا با این خانهنشینی اجباری سطح انرژیشان خیلی پایینتر از قبل میشود. به همین دلیل تلاش کردهایم با تمرینهای کوچک خانهای یا با برگزاری همایشهای خیلی جمع و جور ارتباط آنان را با مردم حفظ کنیم.
کیانیان از برپایی جلسات پرسش و پاسخ با مردم به عنوان یکی از راههای ارتباط گیری با مردم خبر میدهد و اضافه میکند: جلسات صمیمانهای داریم برای پرسش و پاسخ با مردم. به این صورت که یکی از اعضای گروه ما که دارای معلولیت است، جلوی مردم مینشیند و آنان پرسشهای خود را با او در میان میگذارند. شبیه یک جلسه سخنرانی کوچک است که البته حالت گفتگویی دارد. خوشبختانه با اینکه تبلیغات زیادی نداشتهایم، از این جلسات هم استقبال خوبی شده است. او معتقد است این جلسات هم شناخت مردم را از معلولیت بالا میبرد و هم یک بار دیگر به اعضای گروه یادآوری میکند که قرار است با این شرایط سخت مبارزه کنند و به دیگران هم این انرژی را بدهند که تسلیم کرونا نشوند و اگر انگیزههایشان را از دست دادهاند، انگیزههای تازهتری را جایگزین کنند.
کیانیان درباره ضعف فرهنگسازی در زمینه معلولیت هم توضیح میدهد: هر هشت دقیقه در دنیا یک نفر به جمع معلولان اضافه میشود. یعنی بین 10 تا 15 درصد جمعیت جهان دچار معلولیت هستند و دو سوم این جمعیت متعلق به کشورهای در حال توسعه است. ضمن اینکه دردنیا سالمندان و بیکاران را جزو معلولان به شمار میآورند ولی هنوز ما در ابتداییترین امور گرفتاری داریم. هنوز نمیدانیم وقتی پل مقابل خانه ما متعلق به ما نیست و نباید ماشینمان را روی آن پارک کنیم چرا که این پل متعلق به مردم است. هنوز این آگاهی وجود ندارد که بزرگترین اقلیت جهان معلولان هستند ولی بسیاری از خیابانهای ما برای عبور و مرور آنان مناسب نیست. ما سعی میکنیم این مطالب را در صفحاتمان منتشر کنیم او که برادر کوچکتر داود و رضا کیانیان است، از حضور روانشناسان مجرب در جلسات لایو این گروه خبر میدهد و میگوید: روز جهانی تئاتر با رضا کیانیان یک لایو درباره بچههای معلول داشتیم و در ادامه هم جلسات خوبی با روانشناسان خوب کشور و هنرمندان اهل فن که در این زمینه آگاهی دارند، خواهیم داشت. این جلسات برای آشنایی با معلولیت و فرهنگسازی در این زمینه است.
لینک مطلب: | http://iransepid.ir/News/33356.html |