روزنامه سه شنبه 4 آذر ۱۳۹۹
عناوین امروز: ابلاغ اعتبار ۸۰ میلیارد ریالی کمک سرانه آموزشی به مدارس استثنایی - معافیت ماهانه مالیات حقوق سال آینده 4 میلیون تومان شد - کاهش ۱۰ درصدی مرگ های کرونایی تا یک ماه آینده - استاد تجویدی، بزرگِ همیشه ماندنی - چنگیز جلیلوند رفت و ما ماندیم و خودمان - عضو تیم ملی گلبال نابینایان: مسئولان کاشان توجهی به من ندارند - نیاز مالی ندارم؛ برای خوشگذرانی دزدی می کنم
|
روزنامه «ایران سپید»
سه شنبه 4 آذر ۱۳۹۹
8 ربیع الثانی ۱۴۴۲
24 نوامبر 2020
سال بیست و پنجم شماره 6569
خبرگزاری جمهوری اسلامی مدیر مسئول: سهیل معینی
سامانه پیامکی: 3000465040
نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388
تلفن: 84711371
شماره انتشارات: 5-88548892
وب سایت: www.iransepid.ir
پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir
........عناوین این شماره......
ابلاغ اعتبار ۸۰ میلیارد ریالی کمک سرانه آموزشی به مدارس استثنایی
معافیت ماهانه مالیات حقوق سال آینده 4 میلیون تومان شد
کاهش ۱۰ درصدی مرگ های کرونایی تا یک ماه آینده
استاد تجویدی، بزرگِ همیشه ماندنی
چنگیز جلیلوند رفت و ما ماندیم و خودمان
عضو تیم ملی گلبال نابینایان: مسئولان کاشان توجهی به من ندارند
نیاز مالی ندارم؛ برای خوشگذرانی دزدی می کنم
* ابلاغ اعتبار ۸۰ میلیارد ریالی کمک سرانه آموزشی به مدارس استثنایی
رئیس سازمان آموزشوپرورش استثنایی از ابلاغ اعتبار ۸۰ میلیارد ریالی کمک سرانه آموزشی مدارس استثنایی طی چند روز آینده خبر داد.
جواد حسینی در هشتمین نشست شورای معاونین سازمان آموزشوپرورش استثنایی ضمن اعلام این خبر بابیان اینکه حضور باکیفیت در مجامع راهی بهسوی اجتماعی شدن سازمان است اظهار کرد: یکی از برنامههای سازمان آموزشوپرورش استثنایی انعقاد تفاهمنامه همکاری مشترک با دستگاهها و سازمانهای مردمنهاد است و در این راستا ۷ تفاهمنامه منعقدشده است و مراحل انجام بیش از ۲۰ تفاهمنامه دیگر ازجمله تفاهم با سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت نیز در حال انجام است.
حسینی خواستار نظارت مستمر شورای معاونین بر اجرایی شدن برنامههای سه بسته تحولی سازمان آموزشوپرورش استثنایی شد و اظهار کرد: بر اساس بسته تحولی مدرسه انطباقی ۳۲ مدرسه پذیرا و ۳۲ مدرسه اتیسم در استانهای کشور باید بهصورت الگویی و در سال جاری مناسبسازی به لحاظ فضا و شیوههای آموزش شوند.
وی افزود: پیگیری اخذ اعتبار لازم از سازمان نوسازی مدارس و مرکز امور بینالملل وزارت آموزشوپرورش برای مناسبسازی این مدارس باید با جدیت دنبال شود.
رئیس سازمان آموزشوپرورش استثنایی بابیان اینکه بر اساس برنامه نهضت توانافزایی در سال جاری ۱۰ هزار نفر از دانش آموزان استثنایی از تجهیزات آموزشی و توانبخشی بهرهمند خواهند شد، افزود: بخشی از اعتبار لازم برای این برنامه از طریق بنیاد برکت و برخی بانکها تأمین خواهد شد و هفته معلولین فرصت بسیار خوبی برای جلب مشارکت سایر نهادها و خیرین در این زمینه است.
حسینی خواستار راهاندازی پایگاه جامع آموزش در تمامی استانها شد و افزود: در ۷ استان کشور این پایگاهها راهاندازی شده است و با تدوین شیوهنامه اجرایی بهزودی در بقیه استانها نیز پایگاه جامع آموزش با تکیهبر شیوههای آموزش مجازی راهاندازی خواهد شد.
رئیس سازمان آموزشوپرورش استثنایی یکی از مشکلات آموزشهای مجازی را عدم دسترسی دانش آموزان به وسایل ارتباطی دانست و افزود: مدلی باید طراحی شود تا همه جامعه برای تأمین امکانات فناوری موردنیاز دانش آموزان بهصورت هماهنگ و نظاممند بسیج شوند.
وی افزود: میزان گوشی و تبلت موردنیاز، نحوه مشارکت نظاممند همه سطوح جامعه و نحوه تأمین و واگذاری این تجهیزات نیز باید در این مدل دیده شود.
حسینی در پایان با اشاره به برنامه سنجش آمادگی جسمانی و پیشرفت تحصیلی نوآموزان بدو ورود به دبستان گفت: علیرغم شرایط کرونایی هدف ۹۹ درصدی سنجش نوآموزان محقق شده است و فقط تعداد محدودی از نوآموزان نوبتگیری یا سنجش نشدهاند که ادارات استثنایی استانها پیگیر پوشش تمامی نوآموزان در برنامه سنجش خواهند بود.
* معافیت ماهانه مالیات حقوق سال آینده 4 میلیون تومان شد
طبق جزئیات پیشنویس لایحه بودجه سال 1400 معافیت مالیاتی حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی برای سال 48 میلیون تومان و ماهانه تا 4 میلیون تومان از مالیات معاف خواهد شد.
معافیت مالیاتی حقوق در سال جاری 36 میلیون تومان و ماهانه 3 میلیون تومان در نظر گرفته شده است.
* توصیه و هشدارهای پلیس درباره خرید و فروشهای «تلفنی» در تعطیلی صنوف
معاون اجتماعی پلیس پیشگیری تهران:
در این ایام با توجه به تعطیلی واحدهای صنفی شاهد آن هستیم که برخی از این واحدها اعلام کردهاند که خدماتشان را به شکل سفارش تلفنی یا در محل انجام میدهند و برای این منظور شماره تماسی را نیز اعلام کردهاند.
مهم ترین موضوع اطمینان از فروشگاه است و به همین دلیل نیز توصیه میشود که اگر شهروندان قصد سفارش تلفنی کالایی را دارند، حتما از فروشگاههایی این کالا را دریافت کنند که پیشتر به شکل حضوری از آن خرید کرده و از کیفیت محصولات آن با خبرند.
با این وجود تطبیق کیفیت و اصالت کالا را همواره باید به عنوان یک اصل مدنظر قرار داد و به همین دلیل توصیه دیگر پلیس این است که هنگام دریافت محصول حتما بسته آن را بازکرده و کالای دریافتی را از نظر کیفیت و اصالت با آنچه که سفارش دادهاند مطابقت دهند و سپس وجه کامل را پرداخت کنند./ ایسنا
* آذریجهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات:
۷۲ درصد روستاهای کردستان به شبکهی ملی اطلاعات و اینترنت متصلند، ۲۸ درصد هم در دست اقدام. تا حدود یکسال پیش وضع ارتباطات در کردستان قابل قبول نبود، تلاش زیادی کردیم تا نیاز مردم رو برآورده کنیم و رشد قابل توجهی انجام شده است.
آذری: "در جلسه ویدیٔو کنفرانسی با استاندار و مدیران استانی و با حضور مدیران اپراتورها، برنامه ریزی منسجمی برای اتصال روستاهای باقیمانده هم انجام شد. ۱۱۵ روستا را همراه اول پوشش خواهد داد و ۲۱ دکل جدید هم ایرانسل احداث خواهد کرد. البته ایرانسل در چند ماه اخیر نزدیک ۶۰ دکل رو در کردستان به مدار خدمت وارد کرده است. مخابرات ایران هم ارتقای پهنای باند اینترنت خانگی را در ۱۱۶روستا پیگیری میکند.
قرار گذاشتیم تا پایان امسال همهی این کارها به سرانجام برسد تا همه روستاهای کردستان به شبکه متصل شوند. البته دشواری کار به دلیل کوهستانی بودن، در اونجا زیاده اما تلاش میکنیم ارادهی ما از سختیها بزگتر باشه تا درخواست و دستور مردم اجابت بشه."
* سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت امورخارجه از حضور دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در کنفرانس مجازی افغانستان ۲۰۲۰ در ژنو خبر داد.
خطیب زاده افزود: کنفرانسهای ژنو برای افغانستان هر چهارسال یکبار تشکیل می شود و محور اصلی مباحث آن تعهد کشورها برای برقراری صلح و ثبات و توسعه در افغانستان است.
خاطر نشان می سازد کنفرانس سالجاری با حضور ۶۶ کشور و ۳۲ سازمان بین المللی به جهت محدودیتهای ناشی از کورونا به صورت مجازی تشکیل می گردد.
* رئیس سازمان حفاظت محیطزیست:
امسال ۲۵ هزار هکتار از مراتع و جنگلها در آتش سوخت
معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست با اشاره به حریق ۲۵ هزار هکتار از مراتع و جنگلها در سال جاری گفت: در کل خیلی نباید نگران این مسئله باشیم، بلکه این نگرانی را باید برای مسائل دیگر مثل آلودگی هوا، از بین بردن منابع تجدیدپذیر به طور کل، توسعههای غلط و استفادههای بیرویه از منابع طبیعی داشته باشیم، چون این موارد صدها برابر آتش سوزیها به طبیعت لطمه میزند.
* بانک مرکزی اعلام کرد:
استفاده از عناوین نهادهای پولی و بانکی تحت نظارت بانک مرکزی، بدون اخذ مجوز ممنوع است. هرگونه استفاده از عنوان موسسه اعتباری، تعاونی اعتباری، شرکت واسپاری (لیزینگ)، شرکت صرافی و صندوق قرض الحسنه در تابلو، سربرگ، مکاتبات و ... یا اشتغال به این امور بدون داشتن مجوز از بانک مرکزی ممنوع است.
فهرست نهادهای پولی مجاز در زیرمنوی نظارت بانکی سایت بانک مرکزی قرار دارد. این فهرست به صورت مرتب در حال به روزرسانی است و هموطنان عزیز برای اطلاع از نام و مشخصات بانک ها و نهادهای پولی مجاز و آخرین تغییرات در این حوزه، صرفا به وب سایت بانک مرکزی مراجعه کنند.
رسانه های محترم نیز در انتشار اخبار و گزارش های خود قید «مجاز» یا «غیرمجاز» بودن بانک ها و نهادهای پولی را مدنظر قرار دهند.
* حریرچی: اگر مردم رعایت نکنند کشته خواهیم داد
معاون کل وزارت بهداشت:
تا زمانی که واکسن در بین 70 درصد مردم دنیا تزریق نشود که ممکن است تا دو سال طول بکشد رعایت نکات بهداشتی همچون استفاده از ماسک، شستشوی دست ها و نداشتن تردد غیر ضروری مهم است؛ اگر رعایت نکنیم کشته خواهیم داد.
* اطلاعیه وزارت رفاه یارانه معیشتی خانوارها؛ نحوه دریافت وام یک میلیون تومانی سرپرست خانوار. کمک بلاعوض (ماهانه مبلغ یک میلیون ریال به ازاء هر یک از اعضای خانوار) از آذرماه تا پایان سال جاری به مدت چهار ماه، به سرپرست خانوار پرداخت میشود
تمامی افرادی که درنوبت قبل، وام کرونای معیشتی دریافت کردهاند و درآمد ثابت ندارند، میتوانند متقاضی دریافت وام یک میلیون تومانی باشند. متقاضیان صرفاً کد ملی خود را از تلفن همراه ثبت شده به نام سرپرست خانوار به سرشماره ۶۳۶۹ ارسال نمایند
* کاهش ۱۰ درصدی مرگ های کرونایی تا یک ماه آینده
معاون کل وزارت بهداشت، گفت: هدف گیری ما برای محدودیتها این است که برای یک ماه یعنی تا یکم دی موارد ابتلاء ۳۰ درصد کاهش یابد و موارد مرگ و میر نیز ۱۰ درصد کمتر شود.
به نقل از مهر، ایرج حریرچی، افزود: بررسی آثار محدودیتها زمان بر است و برای کاهش میزان بستریها به دو تا سه هفته و برای کاهش موارد فوتی حداقل یک ماه تا ۵ هفته زمان لازم است.
وی گفت: به طور قطع نتیجه محدودیتها مثبت خواهد بود، اما آثار حداکثری بستگی به میزان همکاری مردم و رعایت دستورالعملها در سطح خانواده و پرهیز از دورهمیها دارد.
وی ادامه داد: تولید انبوه واکسن، زمانبر و هزینه بر است و حتی واکسنی که اکنون در شرکت فایزر در حال تولید است نیاز به یک زنجیره سرد ۷۰ درجه دارد که توزیع آن را در سطح جهان دشوار میکند. به طور قطع تا دو سال آینده تولید و توزیع واکسن مؤثر برای اکثر کشورهای دنیا ممکن نیست و چارهای جز رعایت دستورالعملها نداریم. با وجود واکسن هم حداقل تا دو سال آینده شیوه نامههای بهداشتی باید رعایت شود. حتی پس از تأیید واکسنها و تزریق آن به ۶۰ تا ۷۰ درصد مردم، شیوه نامههای بهداشتی ضد کرونا حداقل تا ۲ سال دیگر باید رعایت شود.
* بازار سیاه داروهای کرونا: عضو ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: هیچ داروی جدیدی برای کرونا در دنیا تولید نشده است. در مورد دارو نگرانی که وجود دارد این است که برخی افرادی که با رسانه ها مصاحبه می کنند، اسم برخی داروها را بیان و اعلام می کنند که بیماران فلان دارو را مصرف کنند، این مسئله باعث شده دوباره ناصرخسرو و بازار سیاه دارو شلوغ شود و دارویی که سه تای آن مثلا سه میلیون تومان بوده اکنون به قیمت ۲۰ تا ۴۰ میلیون تومان در ناصرخسرو فروخته شود.
به نقل از ایرنا، مینو محرز افزود: هنوز هیج دارو و درمان اختصاصی برای کووید ۱۹ وجود ندارد. حتی رمدسیویر هم به عنوان داروی اثربخش بر کووید۱۹ تأیید نشده است. یکی از داروهایی که به قیمت گزاف و بی حساب و کتاب در ناصرخسرو فروخته می شود، رمدسیویر است، این دارو در ایران هم تولید می شود و در صورت نیاز بیمار در بیمارستان با امضای متخصص عفونی برای بیمار تأمین می شود، پوکه های این داروی تزریقی را هم در بیمارستان مثل پوکه داروهای مخدر جمع آوری می کنند که به بازار سیاه نرود. داروی رمدسیویری که اکنون در بازار سیاه است، اگر از تولیدات کارخانه های داخلی است باید معلوم شود که از کجا به بازار سیاه می آید و اگر هم از کشورهای دیگر است که واقعا فاجعه است و معلوم نیست از کجا می آورند. رمدسیویر ایرانی که اکنون در ایران در دو کارخانه تولید می شوند و کیفیت خوبی هم دارند باید فقط در بیمارستان توزیع شوند.
محرز افزود: داروی گیاهی هم که در کرمانشاه ساخته شده و می گویند کووید۱۹ را درمان می کند. معلوم نیست این دارو چیست و از کجا تأییدیه گرفته، چطور ممکن است، سازمان غذا و دارو به دارویی که هنوز در کمیته علمی کرونا تأیید نشده، مجوز بدهد، این کارها مردم را سردرگم می کند و مردم میلیونها تومان برای دارویی پول می دهند که اصلا معلوم نیست، چیست. یکسری داروهای گیاهی یا با پایه گیاهی در دنیا تولید می شوند که خیلی هم خوب و اثربخش هستند اما با حساب و کتاب و تأییدیه های علمی تولید می شوند. تولید این داروها سالها طول می کشد و مدتها طول می کشد که تأییدیه بگیرند و باید مراحل کارآزمایی بالینی دقیق داشته باشند.
محرز درباره تولید واکسن کرونا نیز گفت: تولید واکسن کووید۱۹ در آمریکا یک پیشرفت مهم است تاثیر واکسن شرکت فایزر که با همکاری شرکت آلمانی بیو ان تک ساخته می شود از این نظر مهم است که مانند واکسن ایدز که در دنیا به دنبال ساخت آن هستند، یک نوع واکسن RNA است. عملکرد موفق این واکسن می تواند امیدهایی برای تولید واکسن ایدز هم به وجود آورد. در واقع اگر این واکسن کرونا موفق عمل کند برای همه ویروس های مشابه که واکسن ندارند می توان واکسن ساخت. واکسن کرونا دانشگاه آکسفورد و واکسن کرونا شرکت مدرنا آمریکا هم تولید شده و اعلام کرده اند که از ابتدای سال جدید میلادی وارد بازار می شود. همه نگران این هستیم که واکسن تولیدی کرونا زمان اثربخشی مناسبی داشته باشد و انتظار داریم واکسن کرونایی که تأیید می شود حداقل به اندازه واکسن آنفلوانزا یکسال ایمنی بدهد و هر سال یکبار تکرار شود، اگر این طور باشد یک پیشرفت بزرگ و واکسن بسیار مؤثر است اما اگر قرار باشد هر دو یا سه ماه یکبار تکرار شود، خیلی ارزش ندارد.
* استاد تجویدی، بزرگِ همیشه ماندنی
هرچه بیشتر میگذرد ارزشها و امتیازاتش برای افرادی که ایشان را میشناختند یا از درسهایشان استفاده برده اند، روشن تر میشود. استادانی که به راستی «بزرگ» هستند، اینچنین اند. گذشت زمان اثر دست شان را کمرنگ نمیکند و از بین نمیبرد. بلکه غبار بی توجهی و سرسری رد شدنها را از روی آنها میزداید و گوهر درونی شان را نمایانتر از پیش میسازد. علی تجویدی از این دست هنرمندان «نامیرا» ست.
در جوانی استاد شد. در زمانهای که احراز جایگاه و عنوان استادی اصلاً و ابداً سهل و آسان نبود. بسیاری استادان زمانه را دیده و ژرف درک کرده و زیر و بم کارشان را نیک شناخته بود. از آن انسانهایی بود که سریع میآموزند و زود به مقام مرجعیت میرسند. او بیش از همه؛ استاد ابوالحسن صبا را مرشد حقیقی خود میدانست و به رکن الدین خان مختاری و مرتضی محجوبی علاقه عمیق داشت. در همان جوانی از دست حاج آقا محمد ایرانی مجرد دست خطی حاوی تأیید و تحسین (همه منظوم) گرفت و در منزل حاج آقا که میعادگاه هنرمندان درجه اول موسیقی بود، همراه صدای استاد طاهرزاده نواخت و مورد تحسین قرار گرفت. آموزش و پژوهش او در میراث گذشته اش کامل بود؛ اما بدان محدود نماند. ریشه داری و نوگرایی در وجود او لازم و ملزوم بودند و او این صفت نایاب را به طور طبیعی در وجود هنرمندش داشت.
نوازنده برجسته ویولن بود و با سه تار، اُخت و آموخته. هنگامی که نوعی بی بند و باری و رمانتیک بازی کولی وارانه در نواختن ویولن ایرانی همه جا سرایت کرد؛ او نه بدان پیوست و نه مثل بعضیها سرخورده و گوشهنشین شد. مسلط و فاخر بر مقام خود ایستاد و با تمرین مرتبش تا اواخر عمر و اوایل بیماری جانکاهش؛ با قدرت و لطافت؛ آرشه بر سیم کشید. آلبوم “یادگار استاد” که حاوی نوای ویولن و سه تار و صدای خسته و گیرای اوست، گواه روشنی بر تواناییهای استثنایی هنرمردی هشتاد ساله است. تحسینی که نثار او شد، پاداشی برای یک عمر حفظ سلامت روح و جسم و حفظ انضباط فردی و توجه عمیق به بنیانهای سازنده و زیباییشناسی اصیل موسیقی ایرانی بود.
بعد از انقلاب و خانه نشینی و محرومیت از امکانات سابقش، زندگی نوینی را طرح ریخت: تدریس را جدی گرفت و شاگردان شایسته ای تربیت کرد، کتابهای ارزشمندش را نوشت و امروزه یکی از معتبرترین و هنری ترین روایات موجود از ردیف موسیقی کلاسیک ایران، همان تالیفات اوست. مقالات پرمحتوا و سخنرانیهای ارزشمند در طی حضور همیشه فعالش در اجتماع، پیوسته از او صادر میشد. در شوراهای متعدد شرکت داشت و با ارکستر ملی ایران در زمان تصدی شاگرد سالیان دورش؛ استاد فرهاد فخرالدینی، آثار قدیم و جدیدش را اجرا کرد. یک تنه برای موسیقی نیرو میگذاشت و حمایتی از طرف جایی نداشت. عشقش به موسیقی و ادبیات کلاسیک ایران حد و مرز نمیشناخت و فعال محض بود تا نفس داشت. همین بود که نه تنها هنرمندان گوناگون؛ بلکه استاد سخت پسند: حسن کسایی نیز علاقه عمیق به او داشت و به احترامش کلاه از سر برمی داشت.
خویشتندار و خانواده دوست بود. کیمیای وجود همسر فرشته خوی اش «شوکت خانم» در این موضوع؛ انکارناپذیر است. او به واقع شوکت زندگی علی تجویدی بود و نزدیک هفتادسال با او زیست و پس از او نیز چندان نپایید.
نواختههای درخشانش؛ آهنگهای همیشه ماندگارش؛ درسهای پربارش، شخصیت برازنده و کم همتایش، و به ویژه بینش ژرف و رأی همیشه درست و صائبش، همه و همه اثر وجود نفیس او در مدت حدود شصت سال حضور در جدی ترین عرصههای موسیقی کلاسیک ایران است. موسیقی ای که در هر زمان گرفتار انواعی از اپیدمیهای مخرب و مغرضانه بود: از غرب گرایی بی منطق و هیستریک سالهای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰، تا چرخش ناگهانی و بیمارگونه به نام »سنت: در سالهای ۱۳۴۷ تا الی ماشاالله؛ از ابتذال همهگیر در دهه ۱۳۵۰ تا تحریم ناگهانی همه نوع موسیقی در دهه ۱۳۶۰ و حملهها و ساز شکستنها؛ از فرصتهای کوتاه دهه ۱۳۷۰ تا فرارسیدن پیری و بیماری، استاد علی تجویدی چون ستونی استوار از اصالت و استقامت، نماد زنده ای از ارزشهایی بود که هیچگاه در هر دوره ای، آنچنان که بایسته و شایسته بود؛ بدان توجه نشد. دیر زمانی است که موسیقی ما، مرجعی چون او ندارد. مجبوریم واقعبین باشیم: دیگر کسی چون او نخواهد بود.
* چنگیز جلیلوند رفت و ما ماندیم و خودمان
چقدر این جمله و نظایرش برایمان عادی شده: «متأسفانه کرونا یکی از دردانه های هنر ما را برد!»
انگار هر لحظه با شنیدن خبر بیماری یکی از چهره های علمی، فرهنگی و هنری ایران زمین، منتظر شنیدن خبر فقدانش هستیم. جداً چه روزگار غریبیست!
شنیدن خبر از دست دادن چنگیز جلیل وند، گوینده و دوبلر صاحب نام بعد از چند روز مبارزه با ویروس منحوس کرونا، برای من خیلی دردناک بود؛ چه، خاطرات شیرینی از دوران آشنایی با او در ذهنم تداعی شد.
در دوران نوجوانی، به اتفاق حسین شیر خانی، وقتی فیلم هایی که مرحوم فردین یا مرحوم ناصر ملک مطیعی را در خانه ی خودمان یا مثلاً در مهمانی های اقوام از طریق نوار های وی اچ اس می دیدیم و برای هم تعریف می کردیم، هنوز اسم صاحب صدای فردین یا ملک مطیعی را نمی دانستیم. در عالم نوجوانیمان برایش اسمی درست کرده بودیم و با آن زندگی می کردیم.
نوروز ۷۷ بود که شبکه ی ۳ سیما برنامه ای با عنوان «صدا های ماندگار» با اجرای مریم نشیبا را پخش کرد؛ برنامه ای که ما را میخکوب تلویزیون کرد. وقتی در مهمانی ها همه با اشتیاق سریال «خاله خانم» با بازی اکبر عبدی و مینا جعفر زاده را تماشا می کردند یا بیصبرانه منتظر پخش «۷۷» مهران مدیری بودند، ما به دنبال فرصتی می گشتیم به دور از سر و صدا های معمول مهمانی های نوروزی، برنامه ی «صدا های ماندگار» را ببینیم و با دوبلر های مطرح کشور بیشتر آشنا شویم.
عجب برنامه ای بود! در همین برنامه صدا و تصویر زنده یادان حسین معمارزاده، سعید شرافت، مهین بزرگی و... را دیدیم. در همین برنامه بود که اسم چنگیز جلیلوند را بار ها از زبان ایران بزرگ مهر و دیگر صدا پیشه ها شنیدیم؛ اما نمی دانستیم چنگیز جلیل وند، همان صاحب صدای فردین و ملک مطیعیست. آن روز ها تلویزیون جرأت بردن اسم فردین و ملک مطیعی را نداشت؛ زمانی که هر دوی این ستاره های مطرح سه دهه ی سینمای ایران زنده بودند و می شد نه تنها نامشان را بر زبان آورد، حتی سراغی از آن ها گرفت و دلجویی کرد. افسوس که همه ی عزیزان بعد از مرگ از سوی متولیان فرهنگ و هنر این مملکت عزت پیدا می کنند.
باری، آن روز ها یکی از مشغولیت های من، تماس گرفتن با واحد دوبلاژ تلویزیون و صحبت با دوبلر هایی بود که با مناعت طبع، بدون آنکه از نام و نشانم بپرسند و به سن و سالم توجه کنند، صبورانه سؤالات ابتدایی و غیر حرفه ای ام را پاسخ می دادند. یک روز از آقای تورج نصر پرسیدم دوبلر فردین و بهروز کیست که در جواب گفت: چنگیز جلیل وند. تازه آن موقع فهمیدم این همه که از جلیل وند می گویند، منظورشان همان صاحب صداییست که من و حسین و بعد ها امیر سلامی عاشقانه دوستش داشتیم.
عشق و علاقه ی ما به جلیل وند تا جایی بود که هر جا صحبت از او می شد، گوش تیز می کردیم تا بدانیم چه درباره اش می گویند.
در آن روزگار، با وجودی که بردن اسم فردین، بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی در تلویزیون عملاً ممنوع بود، فضای برنامه های سینمایی تلویزیون نسبت به امروز بازتر بود و اهل فن وقتی از فیلم های مطرح کلاسیک جهان صحبت می کردند، پروایی از بردن اسم کسانی مثل جلیل وند نداشتند. چنگیز جلیل وند بعد از پیروزی انقلاب به دالاس آمریکا رفته بود و نزد برادران همسرش زندگی می کرد. به همین علت خیلی ها در داخل ایران از بردن اسم او و کلاً هر هنرمند که خارج از ایران می زیست، پرهیز داشتند.
چند سال بعد، سال ۱۳۸۲ تصادفاً در شبکه ی ۳ برنامه ای را تماشا می کردم که امروز اسم آن برنامه را فراموش کرده ام؛ این اندازه می دانم که یک برنامه ی سینمایی بود. در بخشی از آن برنامه، کسی با صدایی آرام، صحبت از تئاتر دهقان می کرد. گوش که تیز کردم، ابتدا باورم نشد که این شخص، همان چنگیز جلیل وند است؛ وقتی یقین حاصل شد که او خودش را معرفی کرد. خدا می داند وقتی موضوع را با دوستان عاشق مطرح کردم چه شوق و شعفی هر سه مان را فرا گرفت.
خلاصه مصر شدیم تا هر طور شده، استاد را پیدا کنیم و به حضورش برسیم. من و حسین شیر خانی در به در استودیو ها را گشتیم و معلوم شد آقای جلیل وند یک ماه است که به ایران برگشته و قرار نیست دوباره مهاجرت بکند. یادش به خیر آقای بازیاران که یکی از نازنینان دوبلاژ است چقدر کمک کرد تا بالاخره فهمیدیم استاد با استودیو قرن ۲۱ قرارداد منعقد کرده و امور دوبلاژ فیلم های این استودیو را به عهده گرفته است.
وقتی با استودیو قرن ۲۱ تماس گرفتم و موفق شدم با خود آقای جلیل وند صحبت کنم، چنان هیجان زده بودم که نمی دانستم چه بگویم. خلاصه با کلی لکنت و بریده بریده، قرار روز دیدار را گذاشتیم. قطعاً حسین و امیر و آقای رفیعی که به اتفاقشان به استودیو قرن ۲۱ رفتیم، ۲۲ مهر ۱۳۸۲ را فراموش نکرده اند. پنج شنبه روزی بود و ما باید رأس ساعت ۶ در استودیو حاضر می شدیم. هیچ وقت فراموش نمی کنم در همان نشست یک ساعته، چه ها از فیلم هایی که آقای جلیل وند جای ستاره های بزرگ جهان صحبت کرده بود گفتیم و شنیدیم. هیچ وقت فراموش نمی کنم که در آغاز صحبت گفت: «من همیشه شما را دوست داشتم. به نابینایان احترام می گذاشتم و کلاً نابینایان در ذهنم جایگاه خاصی دارند....» از همان زمان ارتباط ما با آقای جلیل وند شروع شد و تا سال های اخیر ادامه داشت. خودمان را چنان به او نزدیک می دیدیم که گاه و بیگاه زنگ می زدیم و احوالش را می پرسیدیم. چنان دوستش داشتیم که وقتی هنرمندی را از دست می دادیم، حسین با آه و حسرت، همراه با نوعی طنز می گفت: «ما ماندیم و چنگیز جلیل وند!»
درباره ی شیوه ی کار چنگیز جلیل وند، نقد ها و نظر های مختلفی از گذشته تا امروز نوشته و منتشر شده که از زوایای مختلف جای بحث دارد. بگذریم که در سال های اخیر، نقد های زیادی به کل بدنه ی دوبلاژ ایران می شود که نقل این نقد ها مجال مفصلی را می طلبد.
یکی از نقد ها به دوبله ی جلیل وند در فیلم های ایرانی آن زمان که از سوی منتقدانی مثل مرحوم هوشنگ کاووسی به «فیلمفارسی» مشهور شده بودند و این اسم تا امروز روی آن فیلم ها باقی مانده، اغراق در نشان دادن تیپ هایی مثل لوطی ها و جوانمردان بود؛ مخصوصاً این اغراق در فیلم هایی که ناصر ملک مطیعی و ایرج قادری بازی کرده بودند و جلیل وند جایشان صحبت کرده بود، بیشتر به چشم می خورد. شاید این نقد امروز درست به نظر برسد؛ اما باید به دو نکته توجه داشت: یکم، علاقه ای که از سوی عامه ی مردم به این تیپ ها ایجاد شده بود؛ تا جایی که خیلی از اقشار جامعه به قدری با این تیپ مأنوس شده بودند که گمان می کردند در فیلم های خارجی که جلیل وند صحبت کرده، فردین جای بازیگر اصلی حرف می زند؛ چون جلیل وند را نمی شناختند. خود چنگیز جلیل وند در همان جلسه ی خاطره انگیزی که داشتیم، خاطره ی جالبی نقل کرده که نشان دهنده ی میزان بالای علاقه ی مردم به صدای او بود؛ صدایی که مردم به اسم فردین می شناختند: «یک شب به اتفاق همسرم برای تماشای فیلم حرفه ای ها رفتیم. در آن فیلم، برت لنکستر بازی کرده بود که خودم جای او حرف زده بودم. اواسط فیلم بود که آقایی در ردیف جلوی ما رو به دوستش کرد و با هیجان گفت: حسین آقا! حسین آقا! ببین فردین جای برت حرف می زنه...»
دوم، اصرار تهیه کننده های فیلم های فارسی و همچنین وارد کننده ها و صاحبان سینما هایی که فیلم های خارجی پخش می کردند، به این نوع دوبله ها بود؛ چون مردم علاقه داشتند و پیش می آمد چند سآنس به تماشای فیلمی که جلیل وند، ناظریان و دوستدار در آن فیلم ها حرف زده بودند، بنشینند. در واقع این شکل دوبله برای تهیه کننده ها و صاحبان سینما ها سودآور بود.
برغم نقد هایی که به آن شیوه از دوبله و دوبلر هایی مثل چنگیز جلیل وند، ایرج ناظریان و ایرج دوستدار می شد، یک نکته در خصوص شخص جلیل وند انکار ناپذیر است. چنگیز جلیل وند به اصطلاح «تیپ گو» نبود، یعنی تیپ سازی نمی کرد، مگر به فراخور پرسوناژی که در فیلم بود. اگر در فیلمفارسی ها به شکلی اغراق آمیز جای مرحوم ناصر ملک مطیعی یا ایرج قادری حرف می زد، از آن تیپ برای پیتر اوتول در «هنری پنجم» یا کرک داگلاس در «دلیجان آتش» استفاده نمی کرد. باز اگر برای بازیگری مثل مارلون براندو لحنی شبیه خود بازیگر در فیلم «در بار انداز» انتخاب می کرد، از آن لحن در «زنده باد زاپاتا» که همین بازیگر بازی کرده بود، بهره نمی برد. علاقه مندان به فیلم های قدیمی و بازیگرانی مثل پل نیومن به خوبی متوجه می شوند که چنگیز جلیل وند برای هر فیلم که این بازیگر بازی کرده، لحن مشابهی در نظر نمی گرفت. نوع دوبله ی فیلمی مثل «بیلیارد باز» زمین تا آسمان با «نیش» تفاوت داشت؛ حال آنکه بازیگر هر دو فیلم یک نفر بود.
این ویژگی را در فیلمفارسی ها هم رعایت می کرد. فردین «سلطان قلب ها» کاملاً متفاوت از فردین «گنج قارن» بود و جلیل وند هوشمندانه جای هر کدام از این پرسوناژ ها را مستقلانه حفظ می کرد.
اگر گفته شود چنگیز جلیل وند دوبلری مستقل و به دور از تقلید بود، این سخن گزافه نیست؛ چه، شیوه ی دوبله ی او برای دوبلر های نسل های بعد نوعی الگو بود. مثلاً دوبلر قدری مثل زنده یاد بهرام زند از جلیل وند تقلید نکرد؛ چون خودش لحن و صدای مستقل و متفاوتی داشت؛ اما در آغاز کارش، زمانی که نقش های کوتاه می گفت، از دوبله های فیلم های کلاسیک چنگیز جلیل وند الگو می گرفت تا آنجا که خودش صاحب صدا و دوبله ای منحصر به فرد شد.
چنانکه گفته شد، این روز ها کلاً بدنه ی دوبله ی ایران از سوی منتقدان کوبیده می شود و نسل امروز بر آن است فیلم های جدید تولید شده در دنیا را با زبان اصلی ببیند. برغم تمام نقد ها که البته بخشی هم از سر بی انصافیست، این نکته انکار ناپذیر است که دوبله ی ایران در مقطعی طولانی، جایگاه خاصی در دل مردم داشته و خاطرات زیادی در تاریخ زندگی نسل های قبل درست کرده بود. تمام این خاطرات، مرهون کار های کسانی مثل چنگیز جلیل وند بود که امروز در سوگ فقدانش نشسته ایم. کسانی که دیگر همتایشان پیدا نخواهد شد.
مجید سرایی
* عضو تیم ملی گلبال نابینایان: مسئولان کاشان توجهی به من ندارند
مدیران ورزشی شهر کاشان تنها از چند ورزشکار اسم و رسم دار حمایت می کنند و از ورزشکاران نابینا مانند من که کمتر شناخته شده هستیم، هیچ حمایتی نمی شود.
محمد سرنجی، عضو تیم ملی گلبال نابینایان کشورمان در خصوص آغاز دوران ورزشی اش گفت: ورزش را با دو و میدانی نابینایان و ورزش رزمی شروع کردم و بعد رشته گلبال را انتخاب کردم. در ابتدا با تیم تهران در مسابقات کشوری گلبال شرکت می کردم تا اینکه به تیم ملی دعوت شدم. چند سالی است برای تیم کاشان و استان اصفهان فعالیت می کنم. وی افزود: موفقیتم را مدیون خانوادهام و همسرم هستم زیرا در راه ورزش همیشه مشوق و حامی من بوده اند. سرنجی در خصوص وضعیت زندگی شغلی اش بیان کرد: در دانشگاه علوم پزشکی کاشان مشغول کار هستم. اگر درآمد من از دانشگاه علوم پزشکی نباشد، نمی توانم با ورزش زندگیام را اداره کنم. دانشگاه علوم پزشکی با توجه به شرایطی که دارم، خیلی با من همکاری می کند. بخاطر قوانین و سیاست هایی که در کشور وجود دارد، من و سایر معلولان امکان استخدام شدن نداریم و من بعد از چندین سال تلاش، نتوانسته ام استخدام شوم.
سرنجی با اشاره به خاطرات شیرین دوران حرفه ای اش بیان کرد: ما توانستیم به همراه تیم ملی گلبال آقایان ایران در بازی های پارا آسیایی 2014 اینچئون و 2018 جاکارتا قهرمان شویم. من ۵ قهرمانی آسیا در کارنامه دارم، اما این دو قهرمانی برایم شیرین تر است. در زمان مسابقات آسیایی اینچئون، اولین فرزندم به دنیا آمد و هم زمانی قهرمانی و تولد فرزندم، برایم بسیار دلچسب بود.
وی در خصوص وضعیت ورزشکاران نابینا اظهار کرد: اکثر ورزشکاران نابینا گلایه دارند زیرا ورزشکاران نابینا فقط به اسم حرفه ای هستند و شرایط و امکاناتشان به ورزش حرفه ای شباهتی ندارد. وضعیت در ورزش گلبال نسبت به ورزش های شناخته شده، سخت تر است. چه از لحاظ امکانات و اعزام ها و چه حمایت های قبل و بعد از مسابقات، قابل مقایسه با دیگر ورزش ها و ورزشکاران نیستیم.
وی افزود: شرایط اردوهای تیم ملی اصلاً خوب نیست و مجبور هستیم در مکان های بی کیفیت با امکانات بسیار پایین تمرین کنیم.
سرنجی در خصوص حمایت سازمان بهزیستی از ورزش نابینایان گفت: بخش کوچکی از اداره بهزیستی به ورزش مربوط است و نمی شود از آنها خرده گرفت چرا که در حد خودشان حمایت می کنند. اما اداره تربیت بدنی خیلی بهتر از این می تواند رسیدگی کند و امکاناتش را در اختیار ورزش نابینایان قرار دهد.
سرنجی در ارتباط با پاداش های پرداخت شده به ورزشکاران نابینا گفت: پاداش های کشوری که از سمت وزارتخانه داده می شود، کم است و بدقولی در پرداختی وجود دارد. در ابتدا، قرار بود پاداش ها به صورت سکه داده شود، اما به دلیل نوسانات قیمت سکه و گرانی، پاداش ها به صورت نقدی تغییر کرد. در اکثر مواقع، پاداش مسابقات از هزینه ای که یک ورزشکار برای شرکت در مسابقات کرده، کمتر است و جوابگو نیست.
مهمتر از پاداش، بی توجهی مدیران ورزشی به رشته های مختلف نابینایان است. به ویژه در شهرستان ها هیچ تجلیلی از نابینایان نمی شود. برای مثال، من اهل کاشان هستم ولی در کاشان هیچ حمایتی از من تا الان نشده است. مسئولان کاشان فقط از چند ورزشکار اسم و رسم دار حمایت می کنند و از ورزشکارانی مثل من که کمتر شناخته شده هستیم، هیچ حمایتی نمی شود.
* نیاز مالی ندارم؛ برای خوشگذرانی دزدی می کنم
باشگاه خبرنگاران نوشت: رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ، از بازداشت زن میانسالی خبر داد که با پرسه در بیمارستانهای تهران زنان بیمار را مسموم و طلاهایشان را سرقت میکرد. متهم انگیزهاش را خوشگذرانی اعلام کرد.
سردار علیرضا لطفی درباره این خبر توضیح داد: اواخر شهریورماه امسال ماموران حراست بیمارستان امام حسین (ع) به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ خبر دادند که حادثه سرقت در این مرکز درمانی اتفاق افتاده است. وقتی ماموران کلانتری ۱۰۶ نامجو در محل حاضر شدند مشخص شد طلاهای یکی از بیماران که زنی ۳۰ ساله بود سرقت شده است.
وی ادامه داد: بعد از مطرح شدن شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای ناحیه ۳۴ تهران برای رسیدگی تخصصی به کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی ارجاع شد و شاکی درباره جزئیات بیشتری از ماجرا گفت، روز حادثه برای درمان به بیمارستان امام حسین مراجعه کردم. در اورژانس منتظر بودم که زنی حدوا ۵۰ ساله کنارم نشست و درباره مراجعه به بیمارستان حرف زدیم. او خودش را سولماز معرفی کرد و درباره علت مراجعهاش به بیمارستان حرف زد. لحظاتی که گذشت از کیفش یک آب میوه بیرون آورد و به من تعارف کرد. من هم از روی ادب قبول کردم. لحظاتی بعد از اینکه آب میوه را خوردم ناگهان سرم گیج رفت و بی حال شدم. آنجا بود که با کمک سولماز از اورژانس خارج شدیم و در محوطهای خلوت در حیاط بیمارستان روی یک صندلی نشستم. بعداً از آن دیگر چیزی به یاد ندارم تا اینکه ساعتی بعد چشم باز کردم و متوجه شدم که آن زن من را با آب میوه مسموم بیهوش کرده و ۶۰ میلیون تومان طلایی که همراهم بود را دزدیده و فرار کرده است.
رئیس پلیس آگاهی تهران ادامه داد: کاراگاهان در جریان تحقیقات خود متوجه شدند که ده شکایت مشابه به کلانتریهای تهران گزارش شده است. بررسی شکایتهای مطرح شده نشان داد مشخصاتی که شاکیان از متهم در اختیار پلیس گذاشته بودند با هم مطابقت دارد بنابراین مشخص شد که زن میانسال با پرسه در بیمارستانها به این شیوه در حال سرقت کردن است که با اقدامهای پلیسی چهره وی به دست آمد و از سوی شاکیان هم شناسایی شد.
سردار لطفی گفت: کاراگاهان پلیس با اطلاعاتی که در اختیار داشتند موفق شدند متهم را شناسایی و با هماهنگیهای قضائی بیست و هشتم آبان ماه او را هنگام ورود به یکی از بیمارستانها بازداشت کنند. کارآگاهان همچنین در بازرسی از کیف متهم آب میوه و خرمای آلوده به داروهای بیهوشی کشف کردند.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: سولماز درت حقیقات اولیه اعتراف کرد که در یک سال گذشته ۱۵ فقره سرقت به شیوه بیهوشی انجام داده است. متهم درباره انگیزهاش از سرقت هم گفت به دلیل تأمین هزینه زندگی تصمیم گرفته است به این شیوه سرقت کند. او گفت من برای سرقت به بیمارستانهای شلوغ میرفتم و بعد از پرسه، سوژه مورد نظرم را انتخاب میکردم و به بهانهای با او وارد دوستی میشدم. در فرصت مناسب او را با آب میوهای که از قبل آن را به داروهای خواب آور آلوده کرده بیهوش و پول و طلاهایشان را سرقت میکردم. اموال سرقت شده را هم به مالخری در شرق تهران میفروختم و با پولش خوشگذرانی میکردم تا اینکه دستگیر شدم.
سردار لطفی تصریح کرد: کارآگاهان به دنبال اظهارات سارق توانستند خریدار اموال مسروقه را در مخفیگاهش دستگیر کنند که متهم در تحقیقات اولیه به جرم خود اعتراف کرد.
وی گفت: با توجه به زحمات همکارانم در پایگاه سوم که منجر به دستگیری مجرمان شد طی بازرسی از منزل سارق مشخص شد وی هیچ گونه نیاز مالی نداشته و صرفاً به دلیل زیادخواهی و خوشگذرانی سرقت انجام داده است و در بررسیهای بیشتر وی دارای یک فقره سابقه کیفری در سالهای گذشته به اتهام سرقت بوده است.
این مقام ارشد انتظامی در پایان گفت: تاکنون ۱۰ تن از مال باختگان شناسایی شده است و متهم با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس پرونده برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پایگاه سوم قرار دارد.
لینک مطلب: | http://iransepid.ir/News/22326.html |