روزنامه یکشنبه 15 تیر 1399
عناوین روز: نصب پلاک خودروی معلولان مشروط به احراز اطلاعات در سامانه پلیس است - روحانی: کارمندانی که ماسک نزنند، غیبت میخورند - چگونه در برابر ورود ویروس کرونا مقاوم شویم -
شروع کلاسهای تابستانی مراکز فراگیر کانون، به زودی - شعر, زبان گفتمان من است - گفت و گو با زهرا شاکری, شاعر جوان نابینا - جزئیات مسابقات قهرمانی کشور آمادگی جسمانی - قهرمان پاورلیفتینگ چگونه در دام دختر جوان افتاد
|
روزنامه «ایران سپید»
یکشنبه 15 تیر 1399
13 ذی القعده 1441
5 جولای 2020
سال بیست و چهارم شماره 6454
صاحب امتیاز:
خبرگزاری جمهوری اسلامی مدیر مسئول: سهیل معینی
سامانه پیامکی: 3000465040
نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388
تلفن: 84711371
شماره انتشارات: 5-88548892
وبسایت: www.iransepid.ir
پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir
........عناوین ............
نصب پلاک خودروی معلولان مشروط به احراز اطلاعات در سامانه پلیس است
روحانی: کارمندانی که ماسک نزنند، غیبت میخورند
چگونه در برابر ورود ویروس کرونا مقاوم شویم
شروع کلاسهای تابستانی مراکز فراگیر کانون، به زودی
گفت و گو با زهرا شاکری, شاعر جوان نابینا
جزئیات مسابقات قهرمانی کشور آمادگی جسمانی
قهرمان پاورلیفتینگ چگونه در دام دختر جوان افتاد
* نصب پلاک خودروی معلولان مشروط به احراز اطلاعات در سامانه پلیس است
رئیس مرکز شمارهگذاری پلیس راهور ناجا گفت: شرط ارائه خدمات و اخذ پلاک معلولان در مراکز تعویض پلاک، وجود اطلاعات معلول در سامانه پلیس که از طریق بهزیستی ثبت میشود، است.
سرهنگ علی محمدی افزود: معلولان برای انجام تعویض پلاک قبل از مراجعه به این مراکز، برای بررسی و تأیید صحت اطلاعات شخصی به سازمان بهزیستی شهر خود مراجعه کرده و اطلاعات خود را در سازمان مربوطه بررسی کنند.
وی ادامه داد: باید مجوز لازم از سوی سازمان بهزیستی برای این افراد صادر شود تا بتوانند از پلاک ویژه معلولان استفاده کنند.
رئیس مرکز شماره گذاری پلیس راهور افزود: سازمان بهزیستی استان ها نیز از طریق سیستمی مراتب را به راهور ارجاع داده و در نهایت معلولان باید به مراکز تعویض پلاک مراجعه کرده تا بتوانند پلاک ویژه خود را در یافت کنند.
رئیس مرکز شمارهگذاری پلیس راهور ناجا گفت: پلاک خودروی جانبازی نیز بر روی خودرو افرادی که بالای ۵۰ درصد جانبازی دارند و نیز آنهایی که اسامیشان در سامانه شمارهگذاری ثبت شده، نصب میشود.
محمدی افزود: جانبازان که برابر اعلام بنیاد شهید و امور ایثارگران دارای افتخار ۵۰ درصدی جانبازی به بالا هستند با ارائه کارت شناسایی جانبازی و معرفی نامه از سوی امور ایثارگران بنیاد شهید پس از حضور در مراکز تعویض پلاک و بازدید خودرو، پلاک جانبازی بر روی خودروی آنها نصب می شود.
به گفته وی، اسامی جانبازان حائز شرایط قبلا توسط بنیاد شهید و امور ایثارگران به پلیس راهور اعلام و در سامانه شماره گذاری ثبت شده است.
سرهنگ محمدی گفت: افراد برای تعویض پلاک و نقل و انتقال وسایل نقلیه باید اصل شناسنامه جدید با کارت ملی خود یا نمایندگان قانونی آنها، حضور فروشنده و خریدار یا نماینده قانونی آنها، ارائه برگ عدم خلافی، ارائه اصل فیش پرداخت بهای پلاک براساس تعرفه، مدارک احراز سکونت خریدار، اصل بیمه نامه شخص ثالث معتبر و همچنین ارائه اصل کارت معاینه فنی برای خودروهای شخصی و دولتی که بیش از چهار سال از مدل آن سپری شده باشد و خودروهای عمومی که بیش از یک سال از مدل آن ها سپری شده باشد را ارائه دهند.
* پیمانکاران ملزم به مناسبسازی شدند
مومن سرائی رئیس دبیرخانه ستاد هماهنگی و پیگیری مناسبسازی کشور، از ابلاغ قوانین مناسبسازی به مهندسان، مشاوران و پیمانکاران خبر داد و گفت: پیمانکارانی که براساس این قوانین عمل نکنند امتیاز منفی شغلی میگیرند.
* روحانی: کارمندانی که ماسک نزنند، غیبت میخورند
رئیس جمهور، در جلسه ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا گفت:
کسی نباید مبتلا شدن به ویروس کرونا را ننگ و عار بداند. این یک بیماری است و وظیفه شرعی ماست که به اطرافیان بگوییم که من به این بیماری مبتلا هستم.
ادارات دولتی اگر میخواهند خدمات ارائه دهند، مردم باید از ماسک استفاده کنند و اگر کسی از ماسک استفاده نکرد خدمت ارائه ندهند، این قانون باید ابلاغ شود. اگر کارمندی در سر کار ماسک نزد باید برای او غیبت زد و او را بازگرداند.
* هشدار معاون وزیر ارتباطات به برخی اپراتورها پس از افزایش قیمت اینترنت: برخورد قانونی با ارسال اخطار آغاز شد، قیمتها باید به قبل برگردد.
* 18 میلیون ایرانی کرونا گرفتهاند
دکتر مردانی، عضو کمیته کشوری کرونا گفت:
برای آگاهی از درصد ابتلای افراد یک منطقه به کرونا، از تست سرولوژی استفاده میشود که در ایران نیز این تست بصورت رندوم انجام شده و متوجه شدیم که تا الان ۱۸ میلیون ایرانی به این بیماری مبتلا شدهاند.
نتایج یک مقاله نشان میدهد میزان آنتی بادی IgG بهبودیافتگان بعد از ۳ ماه کاهش پیدا میکند و بعد از ۶ ماه مجددا از بین رفته و ایمنی بدن نسبت به کرونا قطع میشود. ولی این مساله که بعد از نابودی آنتی بادی آیا فرد همچنان ایمن میماند یا نه هنوز مشخص نیست.
* درخواست پدر روحالله زم از رئیس قوهقضاییه
محمد علی زم در این نامه که خطاب به سیدابراهیم رئیسی، رییس قوه قضاییه نوشته شده، آورده است که «حداقل به حرفهای وکیل تسخیری که بنابر آییننامه از دایره افراد معتمد شما انتخاب میشود، گوش کنید... او همچنین نوشته که «روحالله شرایط روحی مناسبی نداشته تا بتواند از خود دفاع کند.»
* تبلیغات نوشابه لاکیدو ممنوع شد
وزارت بهداشت تبلیغات نوشابه لاکیدو محصول شرکت کاله را به دلیل اینکه جزو کالاهای آسیبرسان به سلامت است، ممنوع اعلام کرد
گفتنی است رسانهها از مدتها پیش نسبت به تبلیغات کالاهای آسیبرسان به سلامت در رادیو و تلویزیون انتقاد کرده بودند اما وزارت بهداشت تاکنون واکنشی به این موضوع نشان نداده بود. باید دید آیا صداوسیما توجهی به این ممنوعیت خواهد کرد یا خیر.
*رئیس سازمان غذا و دارو گفت: امروز به صورت روزانه حدود ۶ الی ۷ میلیون ماسک در کشور تولید میشود.
* طرح جدید مجلس برای تعویق در برگزاری کنکور ۹۹
سخنگوی کمیسیون آموزش گفت:
گزارشها و پیامهای متعددی از مردم، والدین داوطلبان و داوطلبان کنکور امسال مبنی بر نگرانیها از شرایط بحران کرونا دریافت کردهایم که مستلزم تمهیداتی است.
براساس این طرح، نمایندگان مجلس خواستار تعویق در برگزاری کنکور ۹۹ از سوی سازمان سنجش شدهاند./تسنیم
* رئیس دانشگاه جامع علمی و کاربردی گفت: آزمونها از ۲۱ تیرماه تا ۱۷ مرداد به صورت مجازی برگزار خواهد شد.
* چگونه در برابر ورود ویروس کرونا مقاوم شویم: در اوایل شیوع بیماری کووید 19، می گفتند ویروس کرونا دوستدار سرماست و وقتی هوا گرم شود کم کم از بین می رود اما این پیش بینی درست از کار درنیامد. گفتند وقتی تعداد زیادی از مردم به بیماری مبتلا شوند کم کم ایمنی اجتماعی به وجود می آید، اما الان می بینیم که بیماری روز به روز بیشتر و بیشتر می شود. گفتند بیشتر افراد مسن و کسانی را درگیر می کند که بیماری زمینه ای دارند اما این روزها می بینیم در آمارهای رسمی گفته می شود جوانها بیشتر درگیر می شوند و به ویژه افراد زیر 30 سال، تعداد زیادی از بخشهای icu را اشغال کرده اند. به نظر می رسد این ویروس موذی فکر همه جا را کرده و هیچ راه فراری نگذاشته. هرچند خبرهای خوشی می رسد و وزیر بهداشت می گوید در حال ساخت واکسن کرونا هستیم اما معاون اول او می گوید: در بهترین و خوشبینانه ترین حالت؛ تا 12-14 ماه آینده منتظر واکسن نباشید. متخخصصان عفونی هم نگران پائیز و زمستان هستند که قرار است موج آنفولانزا هم با کرونا همراه شود و تعداد خیلی زیادی را مبتلا کند. از چین هم خبر می رسد که یک ویروس جدید آنفولانزا کشف شده است. از طرفی هم می گویند آنهایی که یکبار به کووید 19 مبتلا شده اند هم باید مراقب باشند چون احتمال دارد دوباره مبتلا شوند. همه هم از درد و رنج بیماران مبتلا به کرونا در بیمارستان خبر دارند که چقدر سخت است و چه مشکلاتی را تحمل می کنند و اگر هم به سلامتی بهبود یابند و از بیمارستان خارج شوند تا سالها عوارض کرونا را همراه خود خواهند داشت. پس اگر قرار است کرونا بگیریم و باز هم به آن مبتلا شویم چه بهتر که از همین اول فکر چاره کنیم. چه کار کنیم؟ از ماسک استفاده کنیم. تنها راه پیشگیری از ابتلا به کووید 19، استفاده از ماسک است.
می گویند ماسک تا 95 درصد جلوی ابتلا به بیماری را می گیرد. این روزها استفاده از دستکش هم دیگر منسوخ شده است. می گویند کسانی که از دستکش استفاده می کردند با اطمینان زیادی به همه چیز دست می زدند و همه کار می کردند و بیشتر خودشان را آلوده می کردند. از امروز هم که استفاده از ماسک در محلهای عمومی و پر تجمع اجباری شده است. پس بیایید یک فکر طولانی مدت برای استفاده از ماسک بکنیم. اینکه نمی توانیم از ماسک استفاده کنیم و جلوی تنفسمان را می گیرد بهانه ای بیش نیست. چون می بینیم پرستاران و پزشکان در بخشها مرتب ماسک دارند و با لباسهای بسیار گرم کارشان را انجام می دهند. امروز می خواهیم از حداقلهای مورد نیاز در کنار استفاده از ماسک بگوییم؛ برای اینکه مطمئن شویم از شر این ویروس در امان می مانیم. اولین مورد رعایت فاصله اجتماعی است. حداقل یک متر. یعنی چه؟ یعنی وقتی شما و فرد روبرویتان دستهایتان را به طرف هم دراز کنید مانند وقتی که می خواهید دست بدهید این فاصله یک متر است. از این فاصله به هیچ وجه نباید جلوتر رفت. عادت کنیم دست به صورتمان نزنیم و هر وقت مجال یافتیم دستهایمان را با آب و صابون خوب بشوییم. و اما در مورد ماسک: بهترین ماسک، ماسک سه لایه طبی است. ماسک n95مورد نیاز نیست. ماسک طبی باید طوری روی صورت قرار بگیرد که کاملا فیکس باشد. برای همین در لبه بالایی ماسک یک سیم نازک قرار دارد که می توان آن را روی بینی فیکس کرد. باید به نکات بهداشتی هنگام در آوردن ماسک دقت کنیم. دستها را شسته ماسک را از کشها گرفته و از صورت جدا می کنیم و دوباره دستها را می شوییم. همیشه باید فرض بر این باشد که قسمت خارجی ماسک، آلوده است و نباید دستی که با ماسک تماس پیدا کرده را به قسمت دیگری از صورت بزنیم. با استفاده از ماسک و عینک ؛ در برابر ویروس کرونا کاملا مقاوم می شویم. پس بیایید همه با هم در پویش من ماسک می زنم شرکت کنیم.
* شروع کلاسهای تابستانی مراکز فراگیر کانون، به زودی: بعد از تعطیلات کرونایی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ، آموزشهای تابستانه خود را آغاز خواهد کرد. در این رابطه گفتگویی داشتیم با طاهره بشیر، کارشناس مراکز فراگیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در استان تهران.
خانم بشیر می گوید: در سال 1380 کانون با همکاری سازمان بهزیستی، آموزش و پرورش استثنایی و یونیسف، صندوق کودکان سازمان ملل یکی از کتابخانه های خود را در پارک فدک تهران تجهیز و آماده سازی کرد تا در کنار بچه های عادی، بچه های نابینا، ناشنوا و معلول جسمی، حرکتی هم از خدمات کانون استفاده کنند.
س: در تهران چند کتابخانه فراگیر داریم؟
ج: در تهران در حال حاضر 5 کتابخانه فراگیر داریم و تقریبا در مراکز تمام استانها حداقل یک کتابخانه فراگیر وجود دارد. در این کتابخانه ها منابع مطالعاتی تجهیزات و مربیهای آموزش دیده وجود دارند که به بچه های با نیازهای ویژه در کنار بچه های عادی خدمات می دهند. در کانون کتاب محور همه فعالیتهاست ولی کانون بیش از 100 فعالیت علمی، فرهنگی هنری و ادبی مختلف هم برای بچه ها دارد که اطلاعاتش در سایت kpf.ir موجود است. اما به طور ویژه در مراکز فراگیر استان تهران بچه ها می توانند از بسیاری از این فعالیتها به صورت کاملا رایگان استفاده کنند . برای بعضی از کلاسهای تخصصی هم تخفیف گذاشته ایم. من می دانم بچه هایی که نیازهای ویژه دارند هزینه های اضافی زیادی دارند. و خیلی خوب است که بتوانند از فعالیتهای ما به طور رایگان استفاده کنند. ولی فعلا در کارگاههای تخصصی ما با 50 درصد تخفیف ثبت نام می شوند. البته این هزینه نسبت به کلاسهای آموزشی خارج از کانون ناچیز است. الان پنج مرکز فراگیر کانون آماده عضوگیری هستند و کودکان نابینا می توانند به صورت صد در صد رایگان از فعالیتهای عمومی شامل قصه گویی، شعرخوانی ، نقد کتاب و فعالیتهای دیگر استفاده کنند.
س: سن ثبت نام شدگان در چه رنجی است؟
ج: مخاطب ما کودک و نوجوان هستند. از 7 سال تا 16 سال می توانند عضو کتابخانه شوند و از برنامه ها استفاده کنند.
س: دریافت کتاب به صورت حضوری است؟
ج: با شیوع کرونا فعالیتهای حضوری ما متوقف شده بود اما از 15 تیر قرار است خدمات ما به صورت حضوری ارائه شود. که این کار با رعایت پروتکلهای بهداشتی انجام می شود.
س: در باره کلاسها و فرصت ثبت نام بگویید؟
ج: قرار بود ثبت نام از 5تا 15 تیر ماه انجام شود اما احتمالا تا 20 تیر ماه تمدید می شود. افراد باید به نزدیکترین مرکز فراگیر به محل سکونتشان مراجعه کنند و فهرست کلاسهای آن مرکز را ببینند کودکان نابینا می توانند در کلاس نقاشی، خوشنویسی، عروسک سازی، تئاتر عروسکی و هر کلاس دیگری که در آن مرکز ارائه می شود ثبت نام کنند.
س: کلاسهای غیر حضوری چگونه هستند؟
ج: کانون روی سایت kpf.ir کارگاههای مجازی ارائه می دهد که ثبت نام آن کلاسها از روی سایت انجام می شود.و زمان شروع کلاسها هم مشخص شده است. کلاسهای مجازی کشوری برگزار می شود و در این کلاسها دو کارگاه برای بچه های ناشنوا مناسب سازی شده است و خانم مهرنوش تنهایی کلاسها را همزمان با اجرا اشاره می کننداین دو کلاس عبارتند از: .کلاس نوشتن خلاق و کلاس کاردستی. این کار به صورت پایلوت انجام می شود.
س: برای بچه های نابینا چه کلاسهایی قابل استفاده است؟
ج: کلاسهای موسیقی، نوشتن خلاق،کلاس شعر و قصه و حتی شطرنج. در مرکز 21 کانون در پارک فدک مربی آموزش شطرنج برای نابینایان هم داریم. کلاسها به مرکزی که مراجعه می کنند و خدماتی که آن مرکز ارائه می دهد بستگی دارد. حتی اگر بچه ها در کارگاهها هم شرکت نکنند امانت گرفتن کتاب و فعالیتهای عمومی که حول کتاب شکل می گیرد بسیار مفید هستند.خوبی بزرگ کتابخانه های فراگیر این است که بچه ها کنار هم هستند و هدف هم همین بوده که بچه ها از هم جدا نباشند چون قرار است در جامعه با هم زندگی کنند.
س: آیا کتابها به شکل بریل و صوتی هستند؟
ج: کتابهای لمسی تصویری ما خیلی محدود هستند و یکی از مراکز اصلا این نوع کتابها را ندارد ولی کتابهای بریل وجود دارند کانون هم یکسری کتاب گویا دارد و " کتاب آوا " هم یکسری کتاب گویا دارد که پارسال منتشر و رونمایی شد.
س: درباره فعالیتهای کانون برای سایر بچه ها هم بگویید؟
ج: برای بچه های دیگر هم همین کلاسها وجود دارد ولی کلاسها برای آنها تخفیف ندارد. منتها در مراکز فراگیر ساز تخصصی نداریم ولی در دو سه مرکز دیگر کانون ساز تخصصی هم وجود دارد.
س: در شرایط کرونایی که بازگشاییها با تأخیر انجام می شود بازگشایی کانون به چه صورت است؟
ج: این موضوع خیلی محل مناقشه است. ما هم مدت زمان طولانی تعطیل بودیم و دو ماه هم هست بدون حضور اعضا بازگشایی شده ایم منتها الان تصمیم گرفته شده که با رعایت موارد بهداشتی برنامه های حضوری شروع شوند. به همکاران هم گفته ایم که به والدین بگویند که فعلا اینطوری است و به هر دلیلی که تعطیل اعلام شود فعالیتها دوباره به فضای مجازی انتقال می یابد.
س:آیا در مراکز به نکات بهداشتی هم دقت می شود؟
ج: حتما استفاده از ماسک توصیه می شود خود خانواده ها هم باید مراقبت کنند و بچه ها باید با فاصله بنشینند و تعداد بچه ها در کلاس کم باشد این موارد به صورت دستورالعمل به مراکز گفته شدهاست.
س: نابینایان در استانهای دیگر هم می توانند به مراکز کانون مراجعه کنند؟
ج: بله باید به مراکز فراگیر مراجعه کنند و از کلاسها استفاده کنند.
* شعر, زبان گفتمان من است
گفت و گو با زهرا شاکری, شاعر جوان نابینا
دنیای شعر و ادبیات, یعنی دنیای اندیشه و تأمل درباره ی مسائل مختلف. شاید در ذهن عده ای شعر فقط ابزاری برای گذران لحظات جلوه کند؛ اما کسانی که حقیقتاً علاقه مند ادبیات و شعر هستند, بینشی کاملاً مخالف با این تصور دارند.
زهرا شاکری, شاعر جوان نابینا هم یکی از کسانیست که به دنبال بیان اندیشه هایش با زبان شعر است. «هشت سالم بود که اولین شعرم را گفتم. شاید درکی که الآن از شعر دارم, آن زمان نداشتم. معمولاً انگیزه های آدم در طول زمان تغییر می کنند. آن موقع می نوشتم؛ چون حس خوبی به من می داد. برای من بیشتر جنبه ی هنری داشت و الآن هم چنین است. احساس می کنم می خواهم حرفی بزنم که کلام به تنهایی تأثیر گذار نیست و نیاز به چیزی فراتر از آن دارم, از زبان شعر استفاده می کنم.»
زهرا شاکری شعر را زبان گفتار می داند: «از نظر من شعر زبان گفتار است؛ یک نوع شیوه ی صحبت است. من می گویم حتی شعر مثل عکاسیست؛ وقتی شما یک صحنه را شکار می کنید یا یک محتوا را به تصویر می کشید؛ شاید اگر 10 صفحه درباره اش بنویسید, آن مفهوم منتقل نشود؛ اما همان مفهوم در یک قاب تصویر به بهترین شکل می گنجد و آنچه در ذهن شماست, به گویاترین زبان بیان می شود. شعر هم دقیقاً همین است؛ از یک احساس یا اتفاق تصویری می گیرد و ثبت می کند.»
شعر شاکری محدود به دغدغه های شخصیش می شود: «گستره ی جهان شعری هر شاعر به اندازه ی فکر و انگیزه اش است. من سبک های مختلف را امتحان کردم؛ زبان گفتاری زیادی را امتحان کردم. فکر می کنم شعر من محدود به دغدغه های شخصیم, مسائل اجتماعی, مسائل عاطفی, آنچه از اطرافم الهام می گیرم و هر آنچه که مفهومی برای نوشتن و حرفی برای گفتن می دهد, می شود.»
زهرا شاکری چندان به مرز بندی تخیل و واقعیت در شعر قائل نیست: «من این را خیلی پیچیده تر از آن می دانم که شعر را به دو بخش تخیل و واقعیت تقسیم کنم. برای من مهم مفهوم است. شاید بتوانم آن مفهوم را در قالبی بیان کنم که برای کسی که می خواند, رئال نباشد؛ اما فکر می کنم مفهوم همینطور است. چیزی که خودمان را با آن تطبیق می دهیم؛ به نوعی محیط اطرافمان است. اینکه غزل یک موجود زنده بود که نفس می کشید و در یک فضای مدرن به غزل پست مدرن تبدیل شد. حالا این غزل پست مدرن چقدر رئال است؛ تا چه اندازه شرایط جامعه را نشان می دهد, جای بحث دارد. ولی من سعی می کنم حرفم را به مخاطب بزنم؛ حالا با هر زبانی که شده؛ یا نیشدار, تند و بی پیرایه؛ یا در متن های ادبیم در قالب تمثیل و داستان. فکر می کنم مفهوم رئال می تواند در قالبی متفاوت ارائه شود. مثل بعضی کار هایی که شاملو کرده؛ استفاده از ادبیات عامیانه برای بیان چیزی که کاملاً متفاوت بود.»
خود او اول چندان موافق انتشار اشعارش نبود: «اول موافق این نبودم که شعر هایم را منتشر کنم؛ چون معتقد بودم اگر کسی کتاب شعر نداشته باشد, دلیل بر شاعر نبودنش نیست. فکر می کردم چیزی که ارائه می دهم, باید ارزش هزینه و وقتی که برای مطالعه ی آن گذاشته می شود, داشته باشد. اما به اصرار دوستان در صدد انتشار اشعارم هستم. امیدوارم در این مسیر موفق شوم.»
ما در دیار خستگی ها جان گرفتیم,
از خوشه های رنج خود ایمان گرفتیم؛
ما تشنه بودیم, آسمان هم خاک بارید,
از چشم هامان نم نم باران گرفتیم؛
ما زندگی را زیستیم, اما به سختی,
هرجا که می شد, درد را آسان گرفتیم؛
باغ و شراب و سیب را ممنوع کردند,
از سنگ ها ناچار عمری نان گرفتیم؛
از کاروان گرگ ها در جامه ی میش,
یکرنگی و ایثار را پیمان گرفتیم؛
بیچاره بودیم و خدا ما را نبخشید,
پس جام مستی از کف شیطان گرفتیم؛
اینجا نجابت سال های دور خفته است,
ما دل گران دادیم و تن ارزان گرفتیم؛
از قرن های پیش چیزی خوبتر نیست,
برق آمد و ماشین پس از حیوان گرفتیم؛
هرچند حالا ماه را تسخیر کردیم,
خون از رگ این خانه ی ویران, گرفتیم؛
هرگز نفهمیدیم کی افسانه پژمرد,
قدر از خدا, انسانی از انسان گرفتیم؛
پایان ما را ای جهان لطفاً بیآغاز,
چون از همان آغاز ما پایان گرفتیم.
* جزئیات مسابقات قهرمانی کشور آمادگی جسمانی
اولین دوره مسابقات قهرمانی کشور غیر حضوری آمادگی جسمانی/بزرگداشت شهدای هشت سال دفاع مقدس و هفته پارالمپیک، به منظور آمادگی مسابقات پارا آسیایی جوانان در سال 1400 برگزار خواهد شد.
با توجه به شیوع کرونا و تعطیلی اماکن ورزشی از جمله باشگاه ها و پیامدهای منفی ناشی از این اتفاق بر مربیان، داوران و بازیکنان، فدراسیون نابینایان در نظر دارد اولین دوره مسابقات قهرمانی کشور غیر حضوری آمادگی جسمانی را برگزار کند.
بر همین اساس، جوانان می بایست متولدین 1380 به بالا و بزرگسالان از سال 1379 به پایین باشند . مسابقات در دو بخش آقایان و بانوان برگزار می شود. هر استان مجاز خواهد بود هر چند ورزشکار که بخواهد، در مسابقات شرکت دهد .
در هر گروه جوانان و بزرگسالان آقایان و بانوان تنها به 3 نفر امتیاز داده خواهد شد که برای هر استان 12 نفر می شود.
به نفرات اول تا سوم مدال، حکم قهرمانی و جوایزی اهداء خواهد شد .
به تیم های اول تا سوم بر اساس امتیاز مجموع آقایان و بانوان، کاپ قهرمانی اهداء خواهد شد.
(نحوه امتیاز به این شرح است: در 4 گروه به نفر اول تا دهم امتیاز داده خواهد شد)
شایسته است ورزشکاران تمرینات جدی خود را با راهنمایی مربیان محترم در منزل آغاز و از اول شهریور ماه نسبت به ارسال فیلم ضبط شده هر ورزشکار اقدام نمایند . ( شایان ذکر است آخرین فرصت ارسال فیلم ها 25 شهریور خواهد بود)
ارسال فیلم توسط ورزشکاران بلامانع است به شرطی که مطابق لیست ورزشکارانی که از طریق هیأت مربوطه، طبق فرم ضمیمه تکمیل می شود، ارسال گردد .
جهت کسب هر گونه اطلاعات بیشتر می توانید در ساعات اداری با بخش فنی فدراسیون نابینایان داخلی 108 تماس بگیرید.
شرایط و مواد مسابقه :
1- طناب زدن: 20 تکرار (سنجش استقامت قلبی تنفسی) به صورت جفت پا
(خطاها : طناب جفت پا زده نشود)
2- دراز و نشست: 10 تکرار (سنجش انعطاف پذیری)
(خطاها : دستها پشت گوش نباشد، در مرحله رفت، آرنج ها به زانو نخورد. در مرحله برگشت، سر به زمین نرسد، کف پاها از زمین جدا شود.
* قهرمان پاورلیفتینگ چگونه در دام دختر جوان افتاد و 43هزار یورو زورگیری کرد؟
ایران نوشت: ظهر 8 خرداد، مردی با پلیس تماس گرفت و گفت از سوی یک زن و دو مرد در یک آژانس هواپیمایی زندانی شده است.
به دنبال این تماس و با هماهنگیهای قضایی مأموران کلانتری 145 ونک راهی محل شدند. با ورود به دفتر آژانس هواپیمایی در خیابان شیخ بهایی، مأموران در یکی از اتاقها با مردی میانسال مواجه شدند که به سختی توانسته بود دست و پا و دهانش را باز کند.
مرد میانسال در تحقیقات گفت: برای گرفتن ویزای آلمان به این آژانس هواپیمایی آمدم. این دفتر را یکی از دوستانم به من معرفی کرده بود. آن روز برای پرداخت پول ویزا که 43 هزار یورو و معادل 823 میلیون تومان بود به دفتر آمدم . زن جوانی که خودش را مدیر آژانس معرفی کرد به همراه سه مرد در دفتر بودند. من تصور کردم که سه مرد جوان مشتری هستند یکی از آنها هیکل ورزشکاری و تنومندی داشت. زن جوان مرا به اتاقی راهنمایی کرد. وقتی وارد اتاق شدم و روی صندلی نشستم ناگهان زن جوان به سه مردی که آنجا بودند اشاره کرد و آنها وارد اتاق شده و دست و پا و دهانم را با چسب بستند و 43 هزار یوروام را سرقت کردند. بعد از سرقت سه مرد و زن جوان مرا دست و پا و دهان بسته در اتاق رها کردند. نیم ساعتی از رفتن آنها گذشت و من که متوجه شدم، آنها از دفتر رفتهاند و کسی آنجا نیست به سختی و درست مثل فیلمهای خارجی دستم را باز کردم و با پلیس تماس گرفتم. تا مأموران خودشان را به اینجا برسانند، من پاهایم را نیز باز کرده بودم.
شناسایی مرد قویهیکل
بهدنبال این آدم ربایی و سرقت 43 هزار یورویی، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه یافت. در بررسیهای اولیه مشخص شد که دفتر آژانس هواپیمایی از مدتی قبل تعطیل بوده و آدم ربایان، بدون اطلاع از صاحب ملک وارد آنجا شده و نقشه خود را اجرا کردهاند.
در حالی که در این شاخه از تحقیقات، مأموران با بنبست مواجه شده بودند، آنها به سراغ دوربینهای مداربسته دفتر آژانس هواپیمایی و اطراف آن رفتند. بازبینی دوربینها نشان میداد که سه مرد و زن جوان سوار بر خودروی پراید عبوری شده و آنجا را ترک کردهاند.
اما دوربینهای مداربسته، سرنخ اصلی را در اختیار مأموران قرار داد و تصویر متهمان بهدست آمد. از آنجا که یکی از متهمان بسیار قویهیکل بود و چهره آشنایی داشت در اقدامات دیگر پلیسی هویت وی بهدست آمد. او قهرمان پاورلیفتینگ و دارنده مدال طلا بود. با بهدست آمدن هویت متهم تیم تحقیق راهی خانه او شده و مرد جوان را بازداشت کردند.
سودای زندگی در نروژ
با دستگیری مرد جوان، او ابتدا منکر سرقت و گروگانگیری شد اما با توجه به مدارک پلیسی او به جرم خود با همدستی دو نفر از دوستانش و به دستور زن جوان اعتراف کرد.
با اعتراف امین؛ دو همدست او که یکی از آنها کارمند یکی از ادارات و دیگری پیک موتوری بود بازداشت شدند. به دستور بازپرس ایرد موسی؛ تحقیقات برای دستگیری زن جوان ادامه دارد.
گفتوگو با سردسته باند
چرا یک قهرمان ورزشی در نقشه سرقت شرکت کرده است؟
ماجرا برمی گردد به دو سال قبل. من لیسانس مدیریت کسب و کار دارم. اما بیشتر مربیگری میکنم و غریق نجات نیز هستم. آن زمان تصمیم داشتم ویزا بگیرم و به کشور نروژ بروم. در استخری که کار میکنم با فردی دوست شدم و او وقتی فهمید قصد مهاجرت دارم دوستش را که صاحب آژانس هواپیمایی بود به من معرفی کرد. به دفتر هواپیمایی رفتم و رئیس دفتر گفت برای رفتن به نروژ برای هر نفر باید 120 میلیون تومان بدهی. من دو دختر دارم و با همسرم، هزینه رفتنمان خیلی زیاد میشد. از طرفی میترسیدم که این پولها را بدهم و در آخر هم موفق به رفتن نشوم. برای همین اول 50 میلیون تومان به کوروش، رئیس دفتر هواپیمایی دادم و قرار شد مابقی را بعد از انجام کارهایمان به او پرداخت کنم. اما کوروش بعد از گرفتن پول به خارج رفت و مدتی بعد هم دفتر هواپیمایی تعطیل شد و 50 میلیون تومانم را از دست دادم.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
حدود دو ماه قبل از طریق همان دوستم که کوروش را به من معرفی کرده بود با خبر شدم او یک دفتر آژانس هواپیمایی در خیابان شیخ بهایی راهاندازی کرده است به دفتر جدید که رفتم با شیلا آشنا شدم او خودش را مدیر دفتر هواپیمایی معرفی کرد و گفت مسئولیت آنجا به عهده اوست و 50 میلیون تومان بدهیام را پرداخت خواهد کرد.
آیا به پولت رسیدی؟
چند وقت بعد کوروش با من تماس گرفت و گفت بدهیات را میدهم اما یک مشکل وجود دارد. او گفت با فردی معامله دارد و قرار است که از وی یورو بگیرد و در عوضش به او چک بدهد. کوروش گفت میترسم که شیلا نتواند این معامله را بخوبی انجام دهد و سرش کلاه برود برای همین از من خواست که با شیلا در این معامله همراه باشم. طبق قرار، من نقش برادر شیلا را بازی میکردم و دو نفر از دوستانم را نیز با خودم بردم که مشکلی پیش نیاید.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
مرد میانسال که مغازهدار بود به دفتر آمد و شیلا او را داخل اتاق حبس کرد و بعد از بستن دست و پا و دهانش، یوروها را از او گرفت و چهار نفری دفتر را ترک کردیم. با خودروی عبوری به میدان آزادی و از آنجا به میدان امام حسین(ع) رفتیم و در نهایت شیلا به من 5 هزار یورو داد و گفت دیگر به تو بدهی نداریم.
لینک مطلب: | http://iransepid.ir/News/21221.html |