روزنامه سه شنبه 26 شهریور 1398
دوستان جواد فقدانش را به مرثیه نشستند - تحت تحریم مذاکره نمیکنیم - سهم جواد هم خاطره شد - اقلام مجاز و غیر مجاز در بوفه مدارس - مشکاتیان، جان شیدای موسیقی -
صفرزاده همچنان شانس پارالمپیکی شدن دارد - باور کنید قصدم کشتن پسرم نبود - اطلاعرسانی
|
روزنامه «ایران سپید»
سه شنبه 26 شهریور 1398
17 محرم 1441
17 سپتامبر 2019
سال بیست و سوم شماره 6234
صاحب امتیاز:
خبرگزاری جمهوری اسلامی
مدیر مسئول: سهیل معینی
سامانه پیامکی: 3000465040
نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388
تلفن: 84711371
شماره انتشارات: 5-88548892
وبسایت: www.iransepid.ir
پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir
........عناوین این شماره......
دوستان جواد فقدانش را به مرثیه نشستند 2
اقلام مجاز و غیر مجاز در بوفه مدارس 13
صفرزاده همچنان شانس پارالمپیکی شدن دارد 17
باور کنید قصدم کشتن پسرم نبود 19
* عصر یکشنبه ۲۴ شهریور، جمع بزرگی از نابینایان گرد هم آمدند تا به یاد جواد ایزدی، نابینای فعال در حوزه فنآوری و آشنا برای جامعه نابینایان، بزرگداشتی همراه با احساس اندوه فقدان دوستشان را برگزار کنند. به گزارش ایران سپید، در این برنامه که به همت انجمن موج نور و خانه ریاضیات اصفهان در آمفی تئاتر این انجمن برگزار شد، علاوه بر نابینایان مقیم اصفهان که در برنامه حضور یافتند، جمع زیادی از علاقه مندان جواد ایزدی در ایران و اقصی نقاط جهان، از طریق نرم افزار تیم تاک به صورت مجازی میهمان این برنامه شدند. بر اساس این گزارش، میهمانان بزرگداشت زنده یاد جواد ایزدی –اعم از حاضران در سالن و میهمانان شرکت کننده به صورت مجازی-، احساسشان از غم فقدان این جوان فعال و کارشناس رایانه ای را در قالب خاطره، دلنوشته و شعر بیان کردند. – هیچکس مرا به خاطر خودم دوست ندارد: ستاره از انگلیس، اولین کسی بود که درباره زنده یاد جواد ایزدی صحبت کرد. او ضمن تسلیت به خانواده جواد اظهار کرد: «باید به خودمان هم تسلیت بگوییم؛ چون نمیتوانیم چنین گوهر گرانبهایی را که از دست داده ایم، دوباره به دست بیاوریم.» ستاره در ادامه خاطره ای از جواد نقل کرد: «یادم هست یک بار با جواد درباره دوست داشتن صحبت میکردیم. او گفت: کسی مرا به خاطر خودم دوست ندارد. همه به چشم یک وسیله به من نگاه میکنند. گفتم این طور نیست جواد. همه اتفاقاً تو را دوست دارند و خدای نکرده از نبودنت غصه دار میشوند. او گفت: از این بابت غصه دار میشوند که دیگر کسی نیست مشکلاتشان را حل کند. وقتی تعدادی از پیامهایی را که مستقیماً دریافت کرده بودم مرور میکردم، فهمیدم تا چه اندازه جواد درست میگفت و متأسفانه ما در شناخت اطرافیانمان چقدر ضعیف هستیم. امیدوارم از این پس به جای فقدانها، برای بزرگداشت عزیزانمان که در قید حیاتند دور هم جمع شویم. بیا تا قدر یکدیگر بدانیم، که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم.» - جواد متعلق به همه ما بود: در ادامه سید اسماعیل کیانی، از نابینایان حاضر در سالن، در بیان سجایای اخلاقی جواد ایزدی، ضمن تسلیت به خانواده او اظهار کرد: «جواد فقط متعلق به خانواده اش نبود؛ بلکه به همه ما نابینایان تعلق داشت. او صدای خوشی داشت و همیشه از آواز خوانیهایش لذت میبردیم. از دست دادن جواد برای جامعه نابینایان ضایعه سنگینیست.» در پایان صحبتهای کیانی، تصنیف «میگذرم» ساخته علی تجویدی با صدای زنده یاد جواد ایزدی پخش شد که اشک حاضران، فضای برنامه را منقلب کرد. – من همه چیزم جواد بود: زری شهریاری از تهران، مهمان دیگری بود که از طریق نرم افزار تیم تاک در این برنامه شرکت کرد. او ضمن اظهار این نکته که «ما» گوهر گرانبهایی را از دست داده ایم، گفت: «من از طرف خودم میگویم که همه چیز من جواد بود. زمانی که در سوئد بودم، وقتی اشکالی برای کامپیوترم پیش میآمد، جواد بدون هیچ ادعایی به کمکم میآمد. همیشه میگفتم تو مثل موریانه ای در کامپیوتر. واقعاً به خانواده جواد تبریک میگویم که چنین نازنینی را در دامن خود پروراندند.» شهریاری در ادامه شعری را که در سوگ جواد سروده بود، خواند. بخشی از آن شعر چنین است: چون گل نوشکفته رفتی، قلب ما را شکسته رفتی؛ دریای دانشت را در خاک نهفته رفتی، عشق و محبتت را در ما نشانده رفتی؛ چون نسیم خوش بهاری بر ما وزیده رفتی؛ مظلوم و بیگناه از جهل زمانه رفتی.....» - من الفبای دستگاه همراه را از جواد آموختم: در بخش دیگری از این برنامه، سید مرتضی نیکزاد، مدیر عامل بنیاد قرآنی روشندلان اصفهان به ایراد سخن پرداخت. او از جواد به عنوان نخبه یاد کرد و اظهار داشت که الفبای دستگاه همراه را از او آموخته است. نیکزاد از حادثه ای که برای جواد ایزدی رخ داد، چند نتیجه گرفت: «از فقدان جواد باید چند نتیجه بگیریم. اول اینکه ما نمیدانیم تا کی زنده ایم؛ پس باید سعی کنیم برای جامعه و همنوعانمان مثمر ثمر باشیم تا بعد از رفتنمان، دیگران غمگینمان شوند. دیگر اینکه جواد به گردن ما حق معلمی داشت. پس باید با قرآن خواندن، انفاق، به جا آوردن نماز قضا و رد مظالم از طرف او، خوبیهایش را جبران کنیم. حمایت از افراد مثمر ثمر و حمایت از فراخوانهایی که برای حل مشکلات نابینایان از سوی انجمنها منتشر میشود، میتواند در حل مشکلاتی که حوادثی مثل این اتفاق را به بار آورد، اثرگذار باشد. پس باید همه ما از این حرکتها پشتیبانی کنیم که مبادا دوباره حادثه ای برای یکی دیگر از ما اتفاق بیفتد.» نیکزاد در ادامه به موضوع تعطیلی مجتمع شهدای هفتم تیر و مرکز فاطمه زهرا (س) اشاره کرد و اظهار داشت: «موضوع تعطیلی دو مرکز شهدای هفتم تیر و فاطمه زهرا (س) مطرح است. به جای غصه خوردن باید کاری بکنیم. ما با دو تن از رؤسای سازمان بهزیستی در این زمینه صحبت کردیم، اما نتیجه نگرفتیم. الآن دوستان طوماری نوشته اند تا حرکتی گسترده انجام دهیم. باید بدانیم که حق گرفتنیست نه دادنی. پس بیایید دستهایمان را به هم دهیم تا احقاق حق کنیم و از حوادثی که برای جواد عزیزمان رخ داد، جلوگیری کنیم.»
* تحت تحریم مذاکره نمیکنیم. ربیعی، سخنگوی دولت با تأکید بر اینکه تحت تحریم مذاکره نخواهیم کرد، گفت: اگر ترامپ اقدامات لازم را انجام دهد و اعتماد را به ما بازگرداند، چارچوبهای قبلی ۱+۵ به قوت خود باقی است و مذاکرات میتواند در آن چارچوب ادامه پیدا کند.
* موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به برخی گمانه زنیهای رسانه ای درباره دیدار ترامپ با رئیس جمهوری در جریان سفر به نیویورک گفت: نه این دیدار در دستور کار ما هست و نه فکر میکنم چنین اتفاقی در نیویورک رخ دهد. ما به دیدار برای عکس گرفتن حساب نمیکنیم، بلکه دیدار باید دستور کار و نتایج ملموس داشته باشد.
* یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن روز (دوشنبه) اعلام کرد که در حمله به پالایشگاههای "بقیق" و "خریص" از پهپادهایی با موتورهای مختلف و جدید و از نوع عادی و جت استفاده شده است.
* سهم جواد هم خاطره شد. چند روزی از فوت جواد ایزدی گذشته؛ روزهای دیگری هم میگذرد؛ بعد هم به ماهها و سالها میرسد و میرود جایی میان خاطراتمان و گم میشود تا حادثه ای دیگر و باز که حادثه ای اتفاق افتاد، جواد و روز حادثه را از گوشه گوشه زوایای ذهنمان بیرون میکشیم و باز تجزیه و تحلیل میکنیم. امیدوارم که دیگر هیچ وقت حوادثی از این قبیل در امنیت ذهنی جامعه نابینایان خللی وارد نکند؛ اما امیدواری کافی نیست؛ باید کاری کنیم. این بار اصفهان مرکز خبر بود؛ فردا ممکن است مشهد، زاهدان، تهران یا هر شهر دیگری مرکز اتفاقهایی از این دست باشد. من هنوز از این خبر رها نشده ام. بارها و بارها در ذهنم لحظه پایین آمدن جواد را تصور کردم؛ لحظه ای که پاهایش در صدد پیدا کردن سکویی برای تکیه گاه بوده، مسافران اتوبوس را در ذهنم ترسیم کردم دانه به دانه شان این که هر کدام چه کردند؛ اصلاً کاری کردند؟ اصلاً فریادی زدند یا همین طور ساکت و بیصدا نشستند و نظاره گر مرگ یک انسان شدند؟ من ساعتهای زیادی از سیزدهم شهریور را مرور کرده ام؛ برای همین ایستگاههایی را که در مسیرم هست، با دقت مرور میکنم، به ایستگاه اتوبوس بی آر تی نزدیک میشوم. آقا رضاً راننده بی آر تی است؛ اما نه در اصفهان. در تهران به سراغش میروم، - تا به حال مسافر دارای معلولیتی را سوار کردی؟ «هر روز مسافران زیادی سوار و پیاده میشوند. برای من که امکان نداره ببینم کدومشون سالمه کدومشون معلول.» – چند ساله راننده هستی؟ «20 سال.» – تو این سالها شده که به شما آموزش داده باشند؟ مثلاً براتون کلاسی گذاشته باشند؟ «یه چند تا کلاس گذاشته بودند.» – در مورد افراد معلول؟ «نه مناسبتی بود بیشتر؛ مثلا نزدیک ماه مهر یا مناسبتهایی مثل 22 بهمن و اینا.» – برای توقف در ایستگاه برنامه مشخصی دارید؟ نه! ایستگاه به ایستگاه توقف داریم دیگه. – تا حالا شده کمی بالاتر یا پایینتر از محل تعیین شده بایستید؟ آر! خب ترمزه دیگه. یه وقت زودتر میگیریم یه وقت دیرتر؛ حالا ممکنه کمی بالا و پایین بشه. – میدونید هفته گذشته یک فرد نابینا برای همین تخلف راننده و کمی بالا و پایین ایستادن جونش رو از دست داده؟ نه! نمیدونستم! بنده خدا! – بله! بنا بر این مهمه که کجا بایستید و مهمه که وقتی مسافر سالمند یا معلولی میخواد سوار یا پیاده بشه، مراقب باشید! عجله راننده برای زودتر حرکت کردن باعث مرگ این بنده خدا شده. بله حق با شماست؛ اما ما هم آدمیم دیگه خانوم؛ حواسمون هزار جا هست؛ زن و بچه و خرج زندگی و صدها مسافر رنگارنگی که سوار و پیاده میشن. از کجا بدونم کدوم نابیناست؛ کی میتونه زود پیاده بشه و کی نمیتونه، ولی چشم؛ سعی خودم رو میکنم.» از آقا رضا تشکر میکنم. هنوز در ایستگاه منتظرم. اتوبوس دیگری میرسد. سوار میشوم و باز همان سؤالها. اصغر نبی هم سالهاست که به قول خودش «کلاچ و ترمز میکند.» او البته چندین بار مسافر دارای معلولیت داشته و تا به حال به مشکلی برخورد نکرده است. از شنیدن خبر تصادف در اصفهان ناراحت میشود و میگوید: به نظرم راننده هم زیاد مقصر نیست. اتفاقه دیگه میفته؛ این اتفاق ممکن بود برای یک فرد عادی هم بیفته؛ راننده هم بالاخره تقصیر نداره خانوم. قشر راننده بدبخته؛ از صب تا شب پشت فرمون این در و اون در میزنیم برای یک لقمه نون حلال. خانوم ما هم آدمیم دیگه؛ دلمون نمیخواد مسافر رو اذیت کنیم یا خدای ناکرده بهشون آسیب بزنیم؛ اما من شنیدم که افراد معلول ماشینهای مخصوص به خودشون رو دارند. بهتره که از اونا استفاده کنند. – این ماشینها تعدادشون کمه؛ برای همه افراد معلول کافی نیست و بیشتر افراد معلول مجبورند از وسایل حمل و نقل عمومی مثل اتوبوس استفاده کنند. بله! حالا من دقیق نمیدونم؛ اما میتونن حد اقل با کسی بیرون بیان که خدای نکرده مشکلی براشون پیش نیاد. - شما خودتون حاضرید برای آمدن به سر کار خودتون هر روز یکی از اعضای خانواده رو از کار و زندگی بندازید؟ «بالاخره زندگیه دیگه. خدا بهشون کمک کنه!» - خدا به همه ما کمک کنه تا بتونیم به بنده هاش کمک کنیم. میخنده و میگه: «چشم خانوم. اگه یه روز یه آدم معلول دیدم حواسم رو جمع میکنم» تشکر میکنم. وقتی پیاده میشوم فکر میکنم به مصاحبه ای که علیرضا ابراهیمیان، مشاور مناسبسازی معاونت عمران و شهرسازی شهرداری اصفهان در 21 آبان سال 91 با خبرگزاری ایرنا انجام داده و در موضوع ایستگاههای اتوبوس تندرو به معایب ایستگاهها اشاره کرده و گفته در این زمینه مطالعه گسترده ای انجام شده و گزارشهای تکمیلی به همراه عکسها به مسئولان شهرداری و پیمانکاران مربوطه ارائه و در سایت اطلاعرسانی معاونت عمران و شهرسازی جهت اطلاعرسانی به مسئولان موجود است. هرچه در سایت مربوطه گشتم، اثری از این مطالعه گسترده ندیدم. به حرفهای بچه های نابینای اصفهانی فکر میکنم که گفتند بارها و بارها در مورد مناسب نبودن وضعیت ایستگاهها به شهرداری و شورای شهر نامه نگاری کرده اند و جوابی نگرفته اند. به همه درهایی که بروی بچه ها بسته ماند و جوادی که سهمش در ذهن تک تک ما خاطره شد. «افشینفر»
* اقلام مجاز و غیر مجاز در بوفه مدارس: دکتر مریم زارعی، مدیر برنامه تغذیه نوجوانان دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت گفت: پایگاه تغذیه سالم یا بوفه مدرسه، مکانی است که از نظر کارشناسان بهداشت محیط برای ارائه تغذیه سالم مناسب باشد. در ۱۰۹ هزار و ۵۷۶ مدرسه کشور، ۴۹ هزار پایگاه تغذیه سالم وجود دارد. یک تغذیه سالم شامل هرم غذایی کامل از نان و غلات، سبزیجات، میوه ها، شیر و لبنیات، حبوبات و مغزها، گوشت و تخممرغ و گروه اقلام متفرقه شامل روغنها، قندها و... است. بر همین اساس مدارس باید از ارائه مواد غذایی غیر سالم در پایگاههای تغذیه خود جلوگیری کنند. زارعی اضافه کرد: فروش غلات حجیم شده شامل پفک، چیپس، ذرت بو داده و همچنین نوشابه، ماء الشعیر، سوسیس و کالباس، همبرگر، سالاد الویه، انواع اشترودل، پنیر، لواشک، بستنی یخی و... در مدارس ممنوع است.
* مشکاتیان، جان شیدای موسیقی: شهریور که توی سرازیری می افتد، هرچه که به پاییز نزدیکتر میشویم، اندوه کوچ ناگهانی نابغه هنوز جوانِ موسیقی ایرانی، همچنان مثل ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ بر دلهای علاقمندان به موسیقی چنگ میزند. وقتی مشکاتیان دیگر تصمیم گرفت رختش را از دنیای ما زنده ها بر بکشد، تنها ۵۵ سال داشت. ۵۵ ساله ای که در کارنامه اش آثاری را به ثبت رسانده بود که هر کدامش میتوانست برای یک آهنگساز تا آخر عمر برگ برنده به حساب آید. او در میانسالی از میان ما رفت؛ در حالی که زندگی میتوانست با ما مهربانتر باشد و نابغه میتوانست حد اقل تا بیست سی سال بعد هم برای ما موسیقیهای دلنواز بسازد. اندیشه های عمیق و درک حیرت انگیزش از دنیا و مافیها را توی چمدان مرگ چید و با پایان تابستان، از میان ما رفت. مشکاتیان از آن آهنگسازهایی بود که به معنای واقعی «خاص» به حساب میآمد. به آن معنا که قدما توقع داشتند ردیفدان و پیرو سنت نبود، اما تسلطش به ردیفها هم نقصی نداشت. همین ذهن رها از قید و بندهای مرسوم هم کمکش میکرد تا در آهنگسازی با دستی باز نغمه پردازی کند. آن طور که مشکاتیان نغمات را بسط و گسترش میداد، در آثار کمتر آهنگسازی شنیده میشود. نغمه های خراسان بزرگ، مهمترین توشه ای بود که از نیشابور، شهر زادگاهش با خود به تهران آورده بود و رد پای این نغمات در بسیاری از آثارش هم به راحتی قابل مشاهده است. سنتور مینواخت، اما در همین کار هم صفشکن بود. علیرغم مخالفتهای استادان قدیمی، از نوازندگانی بود که سنتور را با نمد مینواخت و همین هم صدایی خوش به سنتور مشکاتیان بخشیده بود. ملودیهای بدیعش را با ریتمهایی جاندار و پویا و تازه ترکیب میکرد و حاصل ترکیبش بدل به آثاری میشد که هنوز هم گروههای جوان و میانسال موسیقی ایرانی آنها را مشق میکنند. منتقدان موسیقی وقتی برای نخستین بار آثاری نظیر تاب بنفشه و حریم خلوت را با صدای فاطمه واعظی شنیدند، متفق القول، از ظهور یک استعداد بی مانند در موسیقی ایرانی خبر دادند. آهنگسازی که خوب میداند چطور با ایجاد برخی ابداعات در سازآرایی موسیقی ایرانی و افزودن سازهای جدید، از ارکستر ایرانی که تا آن زمان کمتر صدایی شفاف از آن شنیده میشد، صدایی پاکیزه و پر قدرت بیرون بکشد. لطفی در جایی گفته که مشکاتیان «بیداد» را در ۲۴ سالگی ساخته است. آلبومی با صدای شجریان که در میانه دهه شصت شمسی منتشر شد و به قله آثار مشکاتیان و آوازهای خواننده اش تبدیل شد. ارتباط خانوادگی شجریان و مشکاتیان باعث ایجاد نوعی همفکری و همذات پنداری در میان این دو شده بود که حاصلش شاهکارهایی بود که در دهه شصت در اختیار علاقمندان قرار گرفت. جهاندار، افتخاری و علی رستمیان هم از جمله کسانی بودند که افتخار خوانندگی آثار مشکاتیان را داشته اند. بسطامی، از دیگر خوانندگانی است که با مشکاتیان مأنوس بوده و بسیاری از شاهکارهای او را اجرا کرده است.
* صفرزاده همچنان شانس پارالمپیکی شدن دارد: رئیس انجمن دو و میدانی نابینایان درباره دلیل عدم اعزام هاجر صفرزاده به مسابقات جهانی امارات گفت: چون سیاست کمیته پارالمپیک تنها اعزام نفرات مدالآور است، صفرزاده به دلیل افت رکورد، شانس حضور خود در این مسابقات را از دست داد، اما همچنان فرصت حضور در پارالمپیک 2020 توکیو را دارد. علی اصغر هادیزاده گفت: بر اساس سیاست کمیته ملی پارالمپیک، تنها کسانی امکان اعزام به مسابقات جهانی امارات را داشتند که در مسابقات قهرمانی کشور و انتخابی تیم ملی رکورد آنها طی چهار سال گذشته در حد مدال بوده و در رنکینگ جهانی جزو نفرات اول تا چهارم باشند. هاجر صفرزاده هرچند رکوردش نسبت به گذشته بهبود پیدا کرده و از دوندگان خوب نابینا است، اما رکوردش برای کسب مدال فاصله زیادی داشت و با سیاست کمیته پارالمپیک همخوانی نداشت. وی گفت: صفرزاده درست است در سطح آسیا یکی از بهترین دو و میدانی کاران نابینا است، اما رکوردش در حد مدالآوری در جهان نیست. البته حضور در مسابقات جهانی امارات و کسب سهمیه تنها شرط لازم برای اعزام به پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو نیست، بلکه کسانی میتوانند در لیست نفرات اعزامی به توکیو قرار بگیرند که تا زمان اعزام رکورد آنها ارتقا پیدا کند و شانس مدالآوری داشته باشند. بنا بر این چون سهمیه به فرد تعلق نمیگیرد، اگر هاجر صفرزاده تا زمان اعزام تیم دو و میدانی به پارالمپیک بتواند رکوردش را ارتقا دهد و جزو سیاست کمیته پارالمپیک قرار بگیرد، شانس زیادی برای اعزام به توکیو خواهد داشت. هادیزاده افزود: ۶ دو و میدانیکار اعزامی به امارات جزو ورزشکارانی هستند که رنکینگ جهانی آنها در حد مدالآوری است و از بهترین دو و میدانی کاران نابینا هستند که رکورد آنها در سالهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته و مورد تأیید کمیته پارالمپیک است.
* باور کنید قصدم کشتن پسرم نبود: پدر سالخورده ای که در جریان درگیری با پسر معتادش او را با خودرو زیر گرفته بود، صبح روز یکشنبه محاکمه شد. رسیدگی به این پرونده از سال 96 و بهدنبال مرگ مشکوک مردی 42 ساله به نام فرهاد که در برخورد با خودرو پدرش جان باخته بود، آغاز شد. در ادامه، پدر 78 ساله فرهاد گفت: فرهاد از 16سالگی گرفتار اعتیاد بود و دو بار هم ازدواج کرد؛ اما از همسرانش جدا شد. او 25 سال اعتیاد داشت و در این مدت حدود 20 بار او را برای ترک بردیم، اما هر بار پس از بازگشت دوباره کارهایش را تکرار میکرد. او در این سالها زندگی را برای همه خانواده تلخ کرده بود. آن روز هم قصدم این بود که او را برای مداوا ببرم، اما به یکباره در خودرو را باز کرد و بیرون پرید. بعد با پرتاب سنگی شیشه جلو خودرو ام را شکست و دوباره سنگ دیگری برداشت که من ناگهان از ترس پایم را روی گاز گذاشتم و به فرهاد برخورد کردم. نوع قتل شبه عمد اعلام و متهم از قتل عمد تبرئه شد.
* همایش آشنایی با برجسته نگار هوشمند همراه در 6 استان کشور: شرکت پکتوس در نظر دارد همایش آشنایی با دستگاه برجسته نگار هوشمند همراه در 6 استان را برگزار کند. ساعت برگزاری همایش در این استانها به شرح زیر است: چهارشنبه ۲۷ شهریور: کرمانشاه ساعت 14 الی 17.30، فرهنگسرای کوثر. تلفن تماس: 09188314438. ایلام: ساعت 9 صبح کتابخانه مرکزی. شماره تماس: 09183444307. خراسان جنوبی: ساعت 9.30 الی 11.30 مجتمع حمایتی الزهرا. شماره تماس: 09353921089. شنبه ۳۰ شهریور: قزوین: ساعت 9 مؤسسه نابینایان و کمبینایان قزوین. شماره تماس: 09191876156 شماره مؤسسه: 02833244173.
در ارتباط با زمان و مکان همایش آشنایی با برجسته نگار هوشمند همراه در دو استان خوزستان و آذربایجان شرقی به زودی اطلاعرسانی خواهد شد.
لینک مطلب: | http://iransepid.ir/News/18621.html |