روزنامه ایران سپید

یکشنبه 18 فروردین 1398

1 شعبان 1440

7 آپریل 2019

سال بیست و سوم شماره 6104

صاحب امتیاز:

خبرگزاری جمهوری اسلامی      

مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وبسایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

.........عناوین این شماره.......

مناسبسازی اتوبوسهای بی آر تی برای معلولان تا پایان اردیبهشت ماه 2

خیابانی به نام شجریان ۴ 

راه اندازی مجهزترین بیمارستان صحرایی ارتش در پلدختر 5

وادی شعر (محمدشفیع شیرازی) 7

تختی زیر تیغ نابینایان 10

ورزش نابینایان در سال 98 15

قربانیان جنایتهای نوروز 98 17

.............ویژه

* مناسبسازی اتوبوسهای بی آر تی برای معلولان تا پایان اردیبهشت ماه: مدیر عامل شرکت واحد اتوبوسرانی از مناسبسازی ایستگاه و اتوبوسهای بی آر تی برای کم توانان و نابینایان خبر داد. پیمان سنندجی درباره آخرین وضعیت مناسبسازی ایستگاههای اتوبوس و اتوبوسها برای معلولین و نابینایان گفت: اقدامات زیادی برای مناسبسازی و اتوبوسها بخصوص ناوگان بی آر تی دوکابین انجام شده است. وی با بیان اینکه در ایستگاههای اتوبوس بی آر تی تابلوهایی با خط بریل نصب شده است، گفت: همچنین مقرر شده در کنار دستگاههای کارتخوان  ورودی ایستگاهها، دستگاههایی نصب شوند که اسم ایستگاه و مقصد را اعلام کنند. سنندجی با بیان اینکه باید مناسبسازی داخلی ایستگاهها نیز در دستور کار قرار گیرد، گفت: به شهرداریهای مناطق اعلام کرده که میبایست از قسمت بیرونی ایستگاه به داخل نیز مناسبسازی صورت گیرد. وی گفت: در صدد آن هستیم که سیستم اعلام گویای نام ایستگاهها را در داخل اتوبوسها راه اندازی کنیم، اما به دلیل اینکه اتوبوسها متحرک هستند، نیازمند زیرساخت قوی در این حوزه هستیم تا اتوبوس بتواند نام ایستگاه و مسیر طی شده را تشخیص داده و بعد، آن را اعلام کند. سنندجی با بیان اینکه در خط 5 از سامانه علم و صنعت تا بیهقی و خط 7 از راه آهن تا تجریش این مهم انجام شده است، گفت: به نظر میرسد تا آخر اردیبهشت ماه سال جاری همه خطوط بی آر تی به این سیستم مجهز شوند و مابقی خطوط نیز بر اساس اولویتبندی در زمانهای مشخص مناسبسازی خواهند شد.

* علی مفاخریان، شهردار منطقه ۹ تهران با اشاره به کمبود پل عابر پیاده در خیابان آزادی و همچنین نبود آسانسور برای معلولین که نمیتوانند به خاطر وجود نرده های BRT از عرض خیابان عبور کنند، گفت: برای حل این مشکل زیرگذری را در متروی استاد معین پیشبینی کرده ایم تا دسترسی از زیر خیابان آزادی برقرار شود که البته هنوز پله های عابر پیاده و پله برقی آماده نشده است.

............سیاسی

* خیابانی به نام شجریان.  تلاش برای نامگذاری خیابانی در مشهد به نام «محمدرضا شجریان»: سید مسعود ریاضی، عضو شورای شهر مشهد در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «طرح نامگذاری خیابانی به نام استاد شجریان در پایان سال ۹۷ توسط تعدادی از همکارانم امضا و پیشنهاد شد.

* حجت الاسلام محمدحسن ابوترابیفرد، خطیب نماز جمعه تهران گفت: مردم درصدی از حقوق و درآمد خود را به حل مشکل سیلزدگان اختصاص دهند و یک کار بزرگ ملی شکل گیرد تا برادران و خواهران ما و فرزندان عزیز میهن اسلامی که در این حادثه آسیب دیده اند احساس کنند که ملت ایران در کنار آنها هستند.

* علاء الدین بروجردی گفت: مردم استان لرستان انتظار دارند رئیس جمهوری شخصاً به مناطق سیلزده لرستان سفر و با مردم این استان گفتگو کند.

..........بهداشت و سلامت

* راه اندازی مجهزترین بیمارستان صحرایی ارتش در پلدختر: رئیس اداره بهداشت و درمان نیروی زمینی ارتش گفت: از اولین روز جاری شدن سیل در پلدختر، 3 تیم پزشکی با تجهیزات کامل وارد این منطقه شدند، اما با توجه به شدت خسارت و نیاز خدمات پزشکی، بیمارستان صحرایی مجهز به امکانات پزشکی را در پلدختر راه اندازی خواهیم کرد. بابلی ادامه داد: اورژانس، اتاق عمل، پزشکان مجرب داخلی، اطفال، عفونت و یک داروخانه مجهز به انواع داروها، بخشهای این بیمارستان را تشکیل میدهند. بابلی گفت: معمولاً در این روزها بیماریهایی از نوع عفونی دامنگیر کودکان شده و ما تمام تلاش خود را در کوتاهترین زمان ممکن با ارائه خدمات پزشکی برای کنترل و جلوگیری از بروز بیماریهای احتمالی به کار خواهیم گرفت. * اعلام رشد تعرفه های پزشکی دولتی و خصوصی سال 98: دبیر شورای عالی بیمه سلامت از تصویب تعرفه های خدمات تشخیصی و درمانی پزشکی سال ۹۸ خبر داد و گفت: بنا بر مصوبه هیئت دولت، این تعرفه ها در سال جاری، در بخش دولتی بطور میانگین ۱۰ و در بخش خصوصی ۱۳ درصد رشد خواهد داشت. دکتر علیرضا اولیاییمنش گفت: برای نخستین بار در سالیان اخیر، تعرفه ها قبل از شروع سال تصویب شده است.

* نقش تغذیه در کاهش استرس: مدیر کل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت گفت: یک رژیم غذایی متعادل در طول زمان، به افزایش تمرکز، هوشیاری، انرژی بالا و کاهش استرس کمک میکند. زهرا عبد اللهی افزود: استرس و اضطراب، سیستم ایمنی بدن را تضعیف و نیاز بدن به مواد مغذی خاص را افزایش میدهد. کربوهیدراتها در مغز باعث افزایش ترشح سروتونین میشوند. برای اینکه میزان سروتونین در خون بالا بماند، بهتر است از مواد غذایی دارای کربوهیدراتهای کمپلکس که به کندی هضم میشوند، استفاده شود. حبوبات، نان، ماکارانی و جو دوسر مثالهایی از این مواد غذایی است.

.............وادی شعر

* محمدشفیع شیرازی (۱۱۹۷–۱۲۶۲ ه.ق/۱۷۸۳ – ۱۸۴۶ م) فرزند محمد اسماعیل، داماد رحمتعلیشاه شیرازی متخلص به وصال و کنیه اش ابومحمد و ابو احمد، از شعرا، ادیبان و خوشنویسان معروف شیرازی در سده سیزدهم هجری بود. او گاهی آثار خوشنویسی خود را با امضاء «میرزا کوچک» و گاهی با نام «وصال شیرازی» رقم میزد. وصال فرزند محمد اسماعیل شیرازی، جدش میرزا شفیع، دبیر نادرشاه و جد سومش در زمان سلسله صفویه عامل گرمسیرات فارس بود. پس از سپری شدن دوران قدرت زندیه، میرزا شفیع چندی با پریشانی زندگانی کرد و در تنگدستی درگذشت. او چهار فرزند داشت؛ یکی میرزا قاسم که از مشایخ سلسله ذهبیه بود و دیگری میزا اسمعیل که پدر میرزا کوچک بود. میرزا محمد اسمعیل در خوشنویسی و رقوم و سیاق همتا نداشت. وی در ابتدای جوانی از کار دولتی کناره گیری کرد و به آذربایجان رفت و سپس به شیراز بازگشت و با دختر میرزا عبد الرحیم، شاعر شیروانی ازدواج کرد. از این ازدواج، وصال شیرازی در سال ۱۱۹۷ ه.ق به دنیا آمد. دیری نپایید که وصال یتیم شد و پدر مادرش سرپرستی او را بر عهده گرفت. پدر مادر نیز پس از دو سال درگذشت و تربیت میرزا کوچک را خالوی او، میرزا عبد الله تکفل نمود. میرزا عبد الله خطی متوسط داشت و از راه نوشتن قرآن امرار معاش میکرد. وصال چون به سن تمیز رسید، به درویشی و فقر مایل گردید و در طلب مردی کامل بود تا دست ارادت به دامان میرزا ابو القاسم سکوت زد. با وجود آنکه سلاطین و فرمانروایان راغب بودند وصال را در کنف حمایت خود درآورند، اما وصال کمتر گرد این گونه مجالستها میگشت و از راه کتابت قرآن مجید نیاز مادی خود را برطرف میکرد. وی به فرزندان خود میگفت: شعر نیکو صنعت است، ولی شاعری حرفه زشتی است؛ زیرا آن دریایی از دانش و فنی از حکمت است و این نوعی گدایی. وصال دو روز ایام هفته را صرف تدریس به عموم میکرد. در ۶۴ سالگی چشمش به آب مروارید مبتلا شد و یک سال نابینا بود. پس از آن طبیبی از کرمانشاه چشمش را میل زد و چشمش معالجه شد. وصال چنان به مطالعه عشق داشت که بعد از معالجه چشم فوراً مطالعه را از سر گرفت و همین امر باعث شد مجدداً نابینا گردد. در رجب ۱۲۶۲ ه.ق درگذشت و در بقعه شاهچراغ در شیراز، در جوار مدفن مرشد خود میرزای سکوت مدفون شد. وصال از بزرگترین شاعران و ادیبان سده سیزدهم هجری است. دیوان اشعار او نزدیک به سی هزار بیت دارد. وصال در مرثیه سرایی از تمامی شعرا گوی سبقت را ربود.

* ای که میپرسی که را خواهی که مینالی چنین، تا به کی پرسی و من گویم نگار خویش را؟

* از بس هجوم کرده به چشمم خیال دوست، چندان مجال نیست ببینم جمال دوست.

* هر طرف سوخته ای از غم او مینالد، این چه شمعیست که عالم همه پروانه اوست.

............گزارش فرهنگی

* تختی زیر تیغ نابینایان: روز گذشته قسمت نخست میزگرد بررسی فیلم تختی به کارگردانی بهرام توکلی را خواندید و در ادامه ....

اما شما میگویید انفعال، باید ببینید این آدم در چه شرایطی بود؛ نه این آدم، تمام آدمهایی که در این مملکت از حدی بالاتر میروند، در چنان شرایط سختی قرار میگیرند که نمیدانند چه رفتاری پیشه کنند. من این را انفعال نمیگویم. این سرنوشت محتوم قهرمان اینجایی است. شما اگر رفتار قهرمانهای ما را بررسی کنید، میبینید که در چنین شرایطی یا تغییر جهت میدهند و عکس شخصیت سابقشان رفتار میکنند یا از مسیر خارج میشوند یا له میشوند. حرف شما درست است، ولی نکاتی که پاسخ دادید غیر از این است که مثلاً عده ای به تختی بد و بیراه میگفتند و او هیچ جوابی نمیداد. برای اینکه واقعاً جواب نمیداد. حتی در گوش آقای تختی زدند و پاسخ نداد. حالا ممکن است شما این رفتار را به انفعال تعبیر کنید و دیگری به جوانمردی و بزرگمنشی و قطعاً من با گروه دوم موافقم. طبیعی است آدمهای عصبانی و از کنترل در آمده جامعه فعلی سکوت تختی را به انفعال تعبیر کنند. ما سر جای پارک ماشین روی هم چاقو میکشیم، تختی در مقابل سیلی ای که به گوشش میزدند صبر پیشه میکرد تا از روی عصبانیت تصمیم نگیرد. درک رفتار تختی در زمانه ما اصولاً کار ساده ای نیست. اصلاً نیت آقای ملکان و من برای نمایش زیست آقای تختی نمایش همین تفاوتها بود. در زمانه ای که آدمها حتی بی دلیل از دریدن همدیگر لذت میبرند و آرام میشوند، در زمانه ای که مثل آب خوردن به هم تهمت میزنند، در زمانه ای که وقیح بودن ارزش میشود، تماشای زیست کسی مثل آقای تختی لازم است. شما در روایت زندگی تختی، به شکل زیرپوستی نمک سیاسی را وارد زندگی ایشان کردید. بنا بر آنچه ما مطالعه کرده و شنیده ایم، وابستگیهای ملی تختی و وابستگی او به طالقانی و مصدق، به آن شدت که فیلم شما نشان میدهد، نبود و اساساً او قدرت تحلیل سیاسی عمیق نداشت؛ یعنی سیاستورز نبود. شما مواردی را مطرح میکنید، اما فکتی ارائه نمیدهید.

آقای تختی دوستدار جبهه ملی و آقای دکتر مصدق بود، آقای تختی دوست دار آقای طالقانی و ارادتمند ایشان بود. اینها دیگر فکتهای تاریخی دارد که آقای تختی کجا حاضر بوده و کجا نبوده و چه گفته و چه نگفته. حالا شما دوست ندارید آقای دکتر مصدق را محترمانه روی پرده ببینید یا دوست ندارید ارادت آقای تختی به آقای طالقانی  را ببینید، مشکل از شماست نه از تاریخ. روزنامه نگاری نوشته بود اینها تختی را زانو زده مقابل آقای طالقانی نشانده اند تا روایت خودشان را از زندگی تختی روایت کنند تا فلان شود. اینکه ما یک فریم عکس معروف و موجود از آقای تختی را کنار آقای طالقانی  عیناً بازسازی کردیم و آقای روزنامه نگار این عکسها را ندیده، این سندها را ندیده، اینها مشکل من است یا مشکل کسانی که افتخار میکنند به ندیدن و نخواندن و نخوانده همه چیز دان شدن؟ کسی در تلویزیون نقد فیلم میکند؛ هنوز نمیداند آقای تختی متولد چه سالی است و وقتی ۹ سالش بوده میشود چه سالی و باغ چالی کجاست و نسبت باغ چالی با خانیآباد آن سالها چیست و اصولاً نسبت خانی آباد 1318 با خانیآباد دهه های بعد چیست. طرف میگوید خانیآباد این شکلی نیست، من خودم بچه خانیآبادم. مرد مؤمن! این خانیآباد 1318 است، باید درباره اش تحقیق کنی، نه اینکه بیست سال پیش که از خیابان خانیآباد فعلی رد شدی، این را بگذاری به پای  شناختت از خانیآباد. اگر این قدر کم حوصله هستیم، مگر مجبورمان کرده اند به حرف زدن و نظر دادن؟  کلاً ما با آدمهایی طرفیم که حس میکنند درباره هر چیزی در جهان بدون تحقیق میتوانند حرف بزنند و دیگران هم باید حرفهای اینها را روی چشم بگذارند. اینها درباره اقتصاد نظر میدهند بدون تحقیق، درباره سیاست نظر میدهند بدون سواد، درباره هر فیلمی نظر میدهند بدون تحقیق. درباره موضوع فیلم، اصولاً نوعی احساس علامگی دارند که شما با اینها کاری نمیتوانی بکنی. مثل اعتماد به نفس است برایشان، مثل یکی از اعضای بدنشان است این احساس برایشان، از اینها این احساس علامگی، این احساس دانا بودن را بگیری یک روز هم دوام نمیآورند و به عارضه های جدی جسمی و روحی دچار میشوند. صبح که از خواب بیدار میشوند تا شب که بخوابند در حال نظر دادن درباره زمین و زمان هستند و از این همه دانایی خودشان هم سر کیفند. چرا باید مزاحم کیفشان شد؟ اما واقعیت این است که علاقه آقای تختی به آقای دکتر مصدق و جبهه ملی از نوع فردِ سیاست ورز قطعاً نبوده، اما از سر ناآگاهی هم قطعا نبوده. ایشان نوعی حس همدلانه به مردم داشته که این صدق و صفا و حس همدلانه راهنماییش میکرده به سمت درست، او را صاحب معرفتی کرده بوده برای جهتگیریهای درست سیاسی، ایشان مسئول شاخه ورزش جبهه ملی هم بوده... اتفاقاً تنها رنگ کوچکی از این ارادت نشان داده شده. در یک جمعبندی، تختی اهل نظریه پردازی سیاسی به معنای تئوریسین نبود.

ادامه دارد...

............ورزشی

* ورزش نابینایان در سال 98: رهاورد تلاش ملی پوشان نابینا و کمبینا در رشته های مختلف در سال 97، حضور در 10 اعزام برونمرزی که مهمترین آن بازیهای پارا آسیایی جاکارتا بود، منجر به کسب 30 نشان طلا، 23 نقره، 36 برنز و 89 مدال رنگارنگ شد. در این میان، بانوان در سال 97 سهم قابل توجهی در افتخارات ورزش نابینایان داشتند و در مجموع توانستند 4 طلا، 6 نقره و 7 برنز به دست آورند. آقایان نیز در مجموع 72 مدال رنگارنگ به دست آوردند. سال 98 سالی پرکار برای ورزش نابینایان خواهد بود. فدراسیون نابینایان باید مقدمات حضور در بازیهای مختلف جهت کسب سهمیه مسابقات پارالمپیک 2020 توکیو، شرکت در رقابتهای جهانی و آسیایی پیشبینی شده را فراهم کند. در میان رشته های ورزشی نابینایان، ملی پوشان گلبال که شرایط حضور آنها در مسابقات جهانی آمریکا فراهم نشد، میبایست در مسابقات قهرمانی آسیا که در ژاپن برگزار میشود حاضر شوند. از آنجا که تنها تیم قهرمان در این مسابقات میتواند سهمیه پارالمپیک 2020 را به دست آورد، کار تیم ملی گلبال آقایان دشوار است. میطلبد فدراسیون نابینایان تا آذر ماه اردوهای تدارکاتی مناسب از جمله تورنمنتهای بین المللی را برای تیم گلبال در نظر بگیرد تا ناکامی گلبال در پارالمپیک 2016 ریو جبران شود. تیم ملی فوتبال پنج نفره که عنوان نایب قهرمانی در پارالمپیک ریو را یدک میکشد، برای کسب سهمیه پارالمپیک 2020 توکیو، میبایست در مسابقات قهرمانی آسیا که در تایلند برگزار میشود حاضر شود. جودوکاران نابینا نیز اردیبهشت ماه مسابقات جهانی باکو و شهریور ماه مسابقات آسیایی قرقیزستان را در پیش دارند و هر دو تورنمنت برای کسب سهمیه پارالمپیک حائز اهمیت است. در رشته های شنا و دو و میدانی نیز مسابقات مختلفی زیر نظر IPC در سال 98 برگزار خواهد شد که مهمترین آن، بازیهای جهانی دو و میدانی است که آبان ماه سال جاری در امارات برگزار میشود.

«امیر سرمدی»

............حوادث

* قربانیان جنایتهای نوروز 98: تعطیلات نوروز امسال با حوادث تلخ بسیاری همراه بود. غیر از سیل که بیش از نیمی از کشور را درگیر کرد و تلفات و خسارات زیادی به همراه داشت، وقوع حوادث جنایی نیز جان چند مرد و زن و کودک را گرفت. نخستین جنایت: ساعت ٥ صبح یکم فروردین مأموران کلانتری ١٠٦ نامجو در جریان کشف جسد زن جوانی قرار گرفتند. به دنبال اعلام این خبر مأموران راهی ساختمان نیمه ساز در خیابان کهن شدند. به محض ورود به محل، آنها با جسد زن ٣٥ ساله ای داخل گونی روی فرغون مواجه شدند. تحقیقات اولیه حکایت از آن داشت که زن جوان با طنابی ضخیم خفه شده و بعد از قتل، جسد از سوی عامل یا عاملان این جنایت داخل گونی گذاشته شده است. به دستور بازپرس جنایی 20 کارگری که در ساختمان نیمه ساز مشغول کار بودند بازداشت شدند. تحقیقات در این خصوص ادامه داشت تا اینکه مشخص شد زن جوان آخرین بار با یکی از کارگرهای افغان دیده شده است. بدین ترتیب تحقیقات از مرد افغان صورت گرفت و او به قتل زن جوان اعتراف کرد. مرد افغان گفت: مدتی قبل با فرنگیس -مقتول- آشنا شدم. شب گذشته به خانه ام آمد. سر موضوعی با هم بحث کردیم و من ناخواسته او را به قتل رساندم. - سه دانگ خانه به قیمت جان مادر: ساعت ١٢ شب سه شنبه ٦ فروردین مأموران کلانتری 152 خانیآباد نو از مرگ مشکوک زن میانسالی در خانه اش با خبر شدند. جسد این زن در پاگرد طبقه دوم به سوم ساختمان افتاده بود. با حضور بازپرس امور جنایی تهران و تیم بررسی صحنه جرم، تحقیقات آغاز شد. در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد دختر جوان این زن بر سر سه دانگ ملک با مادرش اختلاف داشته است. همچنین با توجه به آثار کبودی و شکستگی روی بدن زن میانسال، فرضیه مرگ به خاطر سقوط از راه پله ها رنگ باخت. این احتمال زمانی پر رنگتر شد که همسایه ها اعلام کردند صدای درگیری زن میانسال و دخترش را ساعت 9 شب، همزمان با مرگ او از خانه شنیده اند. این در حالی بود که در بازرسی از خانه وی لکه های خون روی کمد خانه دیده شد. درحالی که دختر جوان مدعی بود برای خرید از خانه خارج شده و در زمان حادثه در محل حضور نداشته است، اما در تحقیقات با توجه به سرنخهایی که به دست آمد، این احتمال مطرح شد که دختر جوان با مادرش درگیر شده و او را هل داده و به قتل رسانده است. بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی و بازداشت دختر جوان به عنوان مظنون به قتل را صادر کرد. - قتل مرد مسافر در خانه خواهر: شامگاه دوشنبه ٥ فروردین نیز مأموران کلانتری ١٥٢ خانیآباد نو در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت، قتل مرد جوانی را اعلام کردند. بدنبال اعلام این خبر، بازپرس جنایی به همراه تیم تحقیق راهی محل حادثه شدند. با ورود به محل، آنها با جسد مرد ٣٥ ساله در حالی که آثار بریدگی روی گلویش به چشم میخورد مواجه شدند. بررسیها نشان میداد که مرد جوان پس از جدایی از همسرش برای گذراندن ایام عید به تهران و خانه خواهرش آمده بود. روز حادثه خواهر مقتول به همراه خانواده اش برای رفتن به میهمانی از خانه خارج شدند، اما بعد از بازگشت به خانه با جسد مرد جوان مواجه شدند. متخصصان پزشکی قانونی زمان مرگ را ٦ ساعت قبل از کشف جسد اعلام کردند. این در حالی است که در ورودی سالم بود و این احتمال مطرح شد که مرد جوان از سوی یک آشنا به قتل رسیده است. تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت ادامه دارد. - شب 10 فروردین مرد جوانی به دلیل اختلاف با خانواده همسرش با سلاح کلاشینکف به سوی اعضای خانواده همسرش تیر اندازی کرد. در این تیر اندازی 7 نفر به قتل رسیده و دو نفر مجروح شدند. داماد جوان پس از این تیر اندازی اقدام به خودزنی کرد و توسط مأموران بلافاصله به همراه مصدومان به بیمارستان منتقل شد. اما ساعاتی پس از انتقال مجروحان به بیمارستان، دو نفر دیگر نیز جان باختند و شمار قربانیان به 9 نفر رسید.