printlogo


کد خبر: 16375تاریخ: 1397/12/4 09:20
روزنامه شنبه 4 اسفند 1397
روزنامه شنبه 4 اسفند 1397
منافع جمعی را فدای منافع فردی نکنیم - سور بز - نابینایان و معضلی به نام Skype - فروش پراید 47 میلیونی در 45 دقیقه - سه، چهار، هفت - جدول کلاسیک/ جملات رایج فارسی در انگلیسی

روزنامه ایران سپید

شنبه 4 اسفند 1397

17 جمادی الثانی 1440

23 فوریه 2019

سال بیست و سوم شماره 6081

صاحب امتیاز:

خبرگزاری جمهوری اسلامی      

مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وبسایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

.........عناوین این شماره.......

منافع جمعی را فدای منافع فردی نکنیم 2

سور بز 5

نابینایان و معضلی به نام Skype 

فروش پراید 47 میلیونی در 45 دقیقه 11

سه، چهار، هفت 15

جدول کلاسیک/ جملات رایج فارسی در انگلیسی 19

* گلواژه: ایمان داشتن به تواناییهای خویش، نیمی از موفقیت و کامیابی است. ژان ژاک روسو

 

 

............سخن هفته

* بازی خطرناک برخی نابینایان با وسایل توانبخشی: یکی از مهمترین نیازهای نابینایان دسترسی به وسایل و فناوریهای توانبخشی و کمک زیستی است. به کمک این وسایل است که نابینایان بر بسیاری از محدودیتهای ناشی از فقدان یا ضعف بینایی خود غلبه میکنند؛ از عصای راهنمای حرکت نابینایان گرفته تا انواع ساعت و وسایل منزل مناسبسازی شده تا وسایل کمک آموزشی و در نهایت، فناوریهای ارتباطاتی و اطلاعاتی و همین اهمیت توجیهگر بسیاری از تشکلها برای دسترسی نابینایان به این وسایل و متعاقب آن پیگیری مداوم از دولت و سازمان بهزیستی برای تخصیص بودجه به تأمین این وسایل است. متأسفانه اخیراً اخباری دال بر منفعت طلبیهای گروهی از نابینایان میرسد که  در ترکیب با شیوه های غلط توزیع این وسایل از سوی سازمان میتواند منافع جمعی نابینایان را به خطر اندازد و پس از رو شدن این سوء استفاده ها از همین وسایل توانبخشی نابینایان با سختی و مشکلات رو به رو میشوند. داستان این است که برخی نابینایان وسایلی را که از سوی مراکز توانبخشی سازمان به آنها داده میشود، پس از دریافت در فضای مجازی به فروش میگذارند؛ به ویژه وسایل گران قیمتی مانند برجسته نگار یا ماشینهای تحریر. باید توجه داشت این وسایل به منظور رفع نیاز افراد به آنها داده میشود و از آنجا که این وسایل به کفایت موجود نیست، همیشه تعداد زیادی از نابینایان پشت نوبت  دریافت هستند. در چنین شرایطی روا نیست عده ای که به این وسایل نیاز ندارند آنها را بگیرند و بفروشند. بودجه این وسایل را دولت برای رفع نیاز نابینایان گذاشته است نه برای ورود به جیب این افراد؛ حتی اگر این فروشندگان نابینا نیاز مادی و مشکلات معیشتی مهم داشته باشند. زیرا این اقدام عملاً دریغ داشتن این وسایل از آنانی است که واقعاً به این وسایل نیاز دارند مانند دانشجویان یا کارمندانی که انجام کارشان در گرو این وسایل است. مشکل دیگر که در این ماهها مشاهده میشود آن است که عده ای به سازمان مراجعه میکنند و برای تهیه برخی وسایل خواهان کمک مالی سازمان میشوند، اما این کمکها را در ازای فاکتورهای جعلی دریافت میکنند. به عبارت دیگر عملاً وسیله ای خرید و فروش نمیشود و بلکه این مددجویان پولی را که برای خرید وسایل توانبخشی به آنها داده شده است، صرف امور دیگری میکنند. در این میان یکسری از شرکتها نیز با صدور فاکتور جعلی بدون فروش کالا مبلغی را دریافت میکنند که قطعاً تخلف است. این مددجویان همان سوء استفاده از بودجه توانبخشی بهزیستی و محروم کردن نیازمندان واقعی به این وسایل را تکرار میکنند. البته راه حل، اصلاح شیوه توزیع وسایل از سوی سازمان بهزیستی است که پیگیری آن وظیفه تشکلهای نابینایان است. اما وظیفه دیگر همین تشکلها و درعین حال وظیفه وجدانی نابینایان است که علاوه بر خودداری از عدم استفاده از این روشهای غلط برای کسب درآمد با فرهنگسازی و در صورت لزوم، دادن هشدار جدی مانع پایمال شدن حقوق سایر نابینایان میشود.

..............چوب الف

* سور بز: «رمان شیوه جالبی است برای خوش گذرانی.» - "من وقتی مینویسم خودم را تکثیر میکنم. دو نفر میشوم. هم نویسنده، هم خواننده. چون همیشه خودم را جای خواننده میگذارم تا بفهمم چه چیزی خوب است و چه چیزی بد. سعی میکنم خودم را با دو چشم دیگر بخوانم و با نگاهی دیگر، طوری که انگار نمیدانم قرار است چه اتفاقی بیفتد." نقل قول بالا متعلق به یکی از نامدارترین و جذابترین نویسندگان آمریکای لاتین است که قرار است در این شماره با یکی از بحث بر انگیزترین آثارش آشنا شویم. ماریو بارگاس یوسا، در کنار مارکز، فوئنتس و کورتاسار، به گفته صاحبنظران، مهمترین نویسندگان ادبیات آمریکای لاتین هستند. ادبیاتی موسوم به «بوم» که بسیاری آنرا با رئالیسم جادویی مترادف میدانند. حال آنکه یوسا، جادو را با واقعیت در نمیآمیزد. در آثار یوسا و از آن جمله رمان تأمل بر انگیز «سور بز» که در این شماره به آن میپردازیم، سیاست و تاریخ با تخیل هنری و ادبیات ناب در هم میآمیزند و اثری را خلق میکنند که تفکر، تخیل ادبی، اندیشه سیاسی و تأملات تاریخی را همزمان در خواننده برمی انگیزد. یوسا در سور بز به ماجرای زندگی و ترور رافائل لئونیداس تروخیو، دیکتاتور مشهور دومینیکن میپردازد. نویسنده در سه خط روایی متفاوت در سه زمان مختلف اما مرتبط با هم، زندگی در سایه دیکتاتور و حوادث و عواقب ناشی از ترور این اژدهای خونخوار و ستمگر و در عین حال سازنده، نجات دهنده و وحدتبخش را میکاود و در این کاوش هنرمندانه و جذاب ذهن، اندیشه و عواطف خواننده را با خود همراه میکند. بیتردید بخش مهمی از تاریخ و فرهنگ امریکای جنوبی و به ویژه کشورهای حوزه کاراییب را میتوان در قالب آثاری از این دست بازخوانی کرد و به گونه ای عمیق و انسانی، مردمانی را شناخت که اگرچه در دورترین فاصله جغرافیایی از ما زندگی میکنند، بیش از آنچه میپنداریم به ما نزدیکند و تجربه های تاریخی کم و بیش مشابه و گاه بسیار متفاوتی را با ما پشت سر گذاشته اند. زندگی و مرگ تروخیو، رابطه اش با اطرافیان و به ویژه رابطه او با خودش، با پیری و بیماریها و ناتوانیهایی که هر روز از راه میرسند و میمانند، انگیزه کسانی که میخواهند دیکتاتور یا «بز» را ترور کنند، زندگی آنها که قربانی اژدها شده اند، حوادث پس از کشته شدن بز و تفاوت آن با رؤیای انقلابی قاتلانش و... و البته تخیل هنرمندی نابغه و کمنظیر، کتاب را به اثری خواندنی و تأثیرگذار تبدیل کرده است. زمانی که این همه را به ترجمه درخشان و روان عبد الله کوثری بیفزاییم، دیگر جای هیچ تردیدی برای رفتن به سراغ کتاب باقی نمیماند. صاحبنظران و به ویژه دوستداران ادبیات بیگمان میدانند که عبد الله کوثری، با ترجمه های روان و خواندنیش نقش بسیار مهمی در معرفی ادبیات آمریکای لاتین به فارسی زبانان داشته است. کتاب سور بز را نشر علم در سال 1388 به بازار نشر عرضه کرده است. «پرستو ولدخان»

..........فناوری های امیدبخش

* نابینایان و معضلی به نام Skype: یکی از محبوبترین نرم افزارهای پیامرسان در میان نابینایان از قدیم الایام skype بوده است. نرم افزاری که امکان برقراری تماسهای صوتی و تصویری را به شکل دو نفره و گروهی یا به اصطلاح کنفرانسی برقرار میکرده است. مدتی است اما بروزرسانیهای متعدد و عجیب و غریب این نرم افزار آن را به یکی از دغدغه ها و دردسرهای استفاده کننده هایش بدل کرده است. این آپدیتهای انقلابی تقریباً از وقتی شروع شد که Microsoft امتیاز توسعه و انتشار این نرم افزار را خریداری کرد. حالا هم یکی از همین دست انقلابات در این نرم افزار اتفاق افتاده و کاربران نابینا را حسابی سردرگم کرده است.

ادامه استفاده کاربران نابینا از Skype در حال حاضر از سه مسیر امکانپذیر است. اول اینکه به استفاده از همان نسخه هفت از skype classic ادامه بدهند که در این صورت باید این نکته هم در نظر گرفته شود که استفاده از این نسخه تنها تا پایان نوامبر ۲۰۱۹ امکانپذیر است و کاربران بالاخره مجبور به کوچ از نسخه کلاسیک به مدرن خواهند شد. راه دوم، نصب نسخه desktop version 8 است که از طریق وبسایت Skype امکانش برای کاربران فراهم شده است. راه سوم هم دانلود و نصب نسخه universal از فروشگاه Microsoft است. از این نسخه با عنوان Skype for windows 10 هم یاد شده است. با یادآوری این نکته که صفحه خوانها کمترین پشتیبانی را از این نسخه انجام داده اند، پیشنهاد میشود تا آنجا که برایتان مقدور است، از دانلود و نصب این نسخه از Skype پرهیز کنید. البته راه چهارمی هم وجود دارد و آن این است که صورت مسأله به کل پاک شود و کاربران به جای استفاده از نسخه مربوط به ویندوز، از نسخه ای که برای اندروید طراحی شده استفاده کنند. گویا کاربران نابینای زیادی هم این مسیر را در پیش گرفته اند.

اگر skype desktop version 8 را دانلود کرده اید، بهتر است برای استفاده راحتتر، دستی به دامان نسخه های اخیر صفحه خوان JAWS برسانید؛ چرا که در این نسخه ها و به طور خاص در JAWS 2019، اسکریپتهایی لحاظ شده و کلیدهای میانبری طراحی شده که کاربران نابینا بتوانند به آسانی از Skype استفاده کنند. اگر به JAWS مسلح شدید و خواستید فهرستی از کلیدهای میانبر این صفحه خوان را در skype مشاهده کنید، از کلیدهای ترکیبی Insert + H و Insert + W استفاده کنید. همچنین این امکان وجود دارد که با جستجوی عبارت Skype hotkeys در موتور جستجوی Google، به صفحه ای بروید که فهرست تمامی کلیدهای میانبر Skype را نمایش میدهد. این دسته از میانبرها به صفحه خوانها ارتباطی ندارند و حتی بدون صفحه خوان هم قابل استفاده اند، اما آنهایی که با Insert + H در اختیارتان قرار میگیرد، فقط زمانی قابل استفاده اند که JAWS را در رایانه تان اجرا کرده باشید.

..........هشتگ

* فروش پراید 47 میلیونی در 45 دقیقه. یکی از داغترین بحثهای فضای مجازی این هفته فروش فوری پراید بود. متقاضیان در ظرف تنها 45 دقیقه همه پرایدها را خریدند و ظرفیت فروش این محصول به صفر رسید. این در حالی است که مردم همواره از کیفیت پایین پراید انتقاد کرده اند و بارها کارشناسان بی کیفیتی این محصول را عامل بسیاری از تصادفات دانسته اند، ولی فروش این محصول در ظرف تنها 45 دقیقه و آن هم به صورت نقدی یکی از موضوعات داغ بحثهای کاربران شبکه های مجازی بود. نظرات چند تن از کاربران را میخوانید: «چند نفر تو تصادف پراید جونشون رو از دست دادند؟ مردم همین کشور بودند؟ فکر نکنم. اینایی هم که تو ۴۵ دقیقه ظرفیت فروش پراید رو تکمیل کردند مردم همین کشور هستند؟ فکر نکنم.»، «با این قیمت پراید دیگه نمیشه پراید گفت الآن پرادو.»، «همه از اینکه پیش فروش سایپا تو ۴۵دقیقه پر شد ناراحت و شاکین! فکر کنم یه سری از فضا اومدن رفتن تو سایت ثبت نام کردن و برگشتن سیاره خودشون!»، «ملت چپ و راست تو گروههای تلگرامی دارند میگن بفرما پراید ظرف ۴۵ دقیقه پیش فروشش تموم شد؛ ما مردم حق مونه هرچی سرمون بیاد. ولی این بزرگواران دقت نمیکنند که اونایی که خریدند خیلیاشون دلالند. میخرند که چند صباح دیگه با قیمت بالاتر بفروشند.»، «چطورمیتونم به هموطنانم و کشورم خیانت کنم؟ برو پراید 47 میلیونی بخر». اما هشتگ داغ بعدی اظهارات ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان بود در کنفرانس مونیخ. ظریف در دفاع از برنامه موشکی کشورمان به زمان جنگ و روزهایی که برای خرید حد اقل تسلیحات به دنیا التماس میکردیم اشاره کرد و از سکوت اروپا در آن مقطع زمانی انتقاد کرد. وی در پاسخ به سؤال خبرنگار که از او در خصوص وضعیت بازداشت فعالان محیط زیست پرسید، به جریان قتل خاشقچی و سکوت اروپا استناد کرد و گفت حقوق بشر تنها ابزاری در دست قدرتهاست. شما هر جا که بخواهید واکنش نشان میدهید و هر گاه بخواهید سکوت میکنید. سوژه داغ بعدی فیلمی بود از برخورد گشت ارشاد با دو دختر جوان به اتهام بدحجابی که در توئیتر منتشر شد. مأموران گشت ارشاد دو دختر را سوار خودروی گشت کرده بودند، اما با اعتراض بعضی از شهروندان تهرانی مواجه شدند و وقتی این اعتراض بالا گرفت، پلیس تیر هوایی شلیک کرد. البته مردم هم در خودروی ون را کندند. ابتدا بعضی کاربران خبر و واقعه را روایت کردند و بعد فیلمش منتشر شد و به یکی از فیلمهای پربازدید روز هم تبدیل شد و بعد هم موج نوشتن درباره آن آغاز شد. بسیاری از کاربران رفتار مأموران را نقد کردند و کاربرانی هم از کار پلیس دفاع میکردند. این نظرات را بخوانید: «عقل حکم میکنه الآن که مردم تحت سختترین فشارها هستن، دولت دیگه دست کم این کارا رو از تو خیابونا جمع کنه!»، «دزدهای گوشی و مواد فروشها، در سطح شهر جولان میدن، اینا جرم اجتماعی رو ول کردند و گیر دادند به این چیزا. آمار گوشی دزدی صعودی داره میره بالا»، «اولاً پلیس باید اقتدار داشته باشه، دوماً پلیس که دست به باتوم و گاز اشکآور نمیشه باید حلوا حلوا کرد، ثالثاً هر جامعه ای هنجار داره و هنجار شکن مجرمه»، «من موندم دیگه خانمها از آزادی چی میخوان، الآن که حجابشون با بی حجابی خیلی فرقی نداره، پشت فرمون و تو همه مراسم همه که بی حجاب، الآن مشکل ما اینه؟»، «چه خبره تو این مملکت شلیک هوایی پلیس، کندن در خودروی گشت ارشاد، همش بخاطر بیحجابی یه خانم». رضا یزدانی خواننده پاپ با کار عجیبی که انجام داد، یکی از سوژه های بحث بر انگیز فضای مجازی شد. او در اکران مردمی فیلم مأموریت غیر ممکن با عقابی روی دستش شرکت کرد و ایستاد و عکس گرفت. عقابی که در فیلم حضور دارد و به گفته بعضی صفحات اینستاگرامی نامش «توران خانم» است! ماجرا البته فقط از نظر مردم عجیب نبود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرده در حال بررسی این موضوع است.

...........سه، چهار، هفت

* نمایش «ساعت پنج شد بابا» به کارگردانی گلنار اکبری که روز 24 بهمن ماه در سومین روز سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در بخش میهمان ساعت 16 و 18 در تالار استاد انتظامی خانه هنرمندان ایران روی صحنه رفت، اثری در حوزۀ تئاتر درمانی است و نقشآفرینیهای آن را هنرمندان کم توان بر عهده داشتند. گلنار اکبری در گفتگو با ایران تئاتر در خصوص محتوای این  نمایش اظهار کرد: بن مایۀ «ساعت پنج شد بابا» دربارۀ تنهایی آدمها است و داستان خانواده ای را روایت میکند که مراسمی را پیش رو دارند و با ورود میهمانها اتفاقاتی برای آنها پیش میآید. مدتها به دنبال متنی بودم که برای اجرا توسط هنرمندان کم توان مناسب باشد و با مطالعه نمایشنامۀ حسین فضل اللهی متوجه شدم که این متن به لحاظ مفهوم و درونمایه با فضای ذهنی معلولین قرابت زیادی دارد. البته این نمایشنامه هیچ ارتباط مستقیمی با مسائل معلولین ندارد و روابط معمول میان آدمها را روایت میکند؛ در واقع تنها یکی از شخصیتهای نمایش است که به دلیل وضعیت ذهنی و روانی تا اندازه ای در شرایط ویژه قرار دارد. او دربارۀ هنرمندانی که در این نمایش نقشآفرینی میکنند، گفت: هنرمندانی که در این نمایش ایفای نقش میکنند، بیشتر از 15 سال است در عرصه نمایش فعالیت دارند و پیش از این نیز در نمایشهای متعددی حضور داشته اند. من هم از حدود 5 سال قبل با آنها آشنایی دارم و در این مدت فعالیتهایی را به طور مشترک صورت داده ایم و کار بر روی نمایش «ساعت پنج شد بابا» را هم از یک سال پیش آغاز کردیم. بازیگران این نمایش دچار معلولیتهای متفاوتی هستند؛ یکی از آنها معلول جسمی-ذهنی، فلج مغزی 50 درصد و دیگری سندرم دان است. پایان نامه من در مورد تئاتر درمانی بود و به دنبال مطالعاتی که در این زمینه داشتم به کار در این حیطه علاقه بیشتری پیدا کردم. از همان زمان دوست داشتم با این بچه ها تئاتر کار کنم و جامعه هدفم آنها باشند. میخواستم از علم و آموخته هایم در این راه استفاده کنم و به صورت عملی تجربه تأثیر تئاتر روی معلولان را داشته باشم. این هنرمند در ارتباط با تجربۀ آماده سازی نمایش «ساعت پنج شد بابا» بیان کرد: کار بر روی این نمایش تجربه ای شیرین، ولی در عین حال بسیار دشوار بود. واقعیت این است که وقتی کار با افراد کم توان را انتخاب میکنیم، باید انتظار دشواریها و حتی پیشآمدهای غیر منتظره بسیاری را داشته باشیم. اساساً آماده سازی اثری با مشارکت معلولین نیاز به زمان زیادی دارد تا طی آن به رشد و هماهنگی برای درک بنمایه های اثر و همین طور توانمندیهای لازم دست پیدا کنیم. در بسیاری موارد لازم است تا در چنین تجربه هایی کار را از مقدمات اولیه تئاتر شروع کنیم و پیش برویم. البته منظور از این حرف این نیست که سهم هنرمندان کم توان را در آماده سازی نمایشها انکار کنیم؛ مسئله این است که پروژه های مبتنی بر تئاتر درمانی اساساً در حین مراحل آماده سازی است که به توانمندیهای لازم برای اجرای آثار منجر میشوند و نتیجۀ نهایی تا اندازۀ زیادی حاصل روشها و شیوه هایی است که هنرمندان کم توان را قادر میسازد تا به کیفیتهایی که به عنوان اهداف پروژه تعریف شده، دست پیدا کنند. به این ترتیب در حقیقت همین توانمندیها و کیفیتها در ادراک مسائل و توانمندی در بروز آنها است که کارکرد اصلی تئاتر درمانی محسوب میشود. این دست تأثیرات هنر نمایش را که حتی در مسائل روزمرۀ هنرمندان کم توان قابل مشاهده است، به هیچ وجه نمیتوان انکار کرد. همین که یک معلول برای تمرین تئاتر از خانه بیرون میآید، احساس میکند نقش مهمی به او داده اند و وظایف تأثیرگزاری دارد، حس خوبی پیدا میکند و این احساس و اعتماد به نفس در زندگی شخصی او تأثیر مستقیم دارد. گفتنی است بازیگران نمایش "ساعت پنج شد بابا" شنو قادری، مرتضی محبوبی و هاشم پورمحمدی هستند.

* گلواژه: امید و آرزو آخرین چیزی است که دست از گریبان بشر برمیدارد. ژان ژاک روسو

..........کشکول

* جدول کلاسیک: برای پیدا کردن رمز 28 حرفی ما باید به 28 سؤال پاسخ دهید و حروف اول پاسخها را پشت هم بچینید که رمز جدول مصرعی از مولانا بدست میآید. سؤالات: 1. ماتادور (شش) 2. رودی در آلمان (چهار) 3. رنگین کمان (شش) 4. گیاه پنیرک (پنج) 5. تقویم (هفت) 6. نازبو (پنج) 7. داروساز (هفت) 8. فیلم مهیج (پنج) 9. گاز جوشکاری (شش) 10. ریشه یاب اعداد (هفت) 11. گوسفند استرالیایی (شش) 12. فرزند زاده (سه) 13. فرزند زکریای پیامبر (چهار) 14. گوشواره مدیترانه (چهار) 15. رمان کوتاه (چهار) 16. گیاهشناسی (شش) 17. رهبر قوم هون (پنج) 18. پاسپورت (هفت) 19. لقب هندی (چهار) 20. ظرفیت الکترونیکی (پنج) 21. یارگان ورزشی (سه) 22. روزنامه ژاپنی (پنج) 23. برهنه، لخت (دو) 24. اسب چاپار (سه) 25. بولتن (هفت) 26. خالق اثر تابستان و دود (هفت) 27. راهب بودایی (چهار) 28. خزانه دار (پنج). شما تا چهارشنبه هفته جاری فرصت دارید رمز جدول را با شماره پیامک 3000465040 به ما اعلام کنید. رمز جدول هفته گذشته: آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه انسانهای روی زمین با هم برابرند.

* جدی نگیرید: آقا داماد حالا پدر کارخونه داره خودت چی داری؟ یه پدرِ کارخونه دار... قانع کننده بود. مبارکه. - سلامتى مامانم که همیشه بچه مردم بهتر از منه به جز: وقت خونه تکونى کردن!

* جملات رایج فارسی در انگلیسی: you are a curse، آدم بدقدمی هستی - Open a can of worms، آتش در لانه زنبور کردن - White lie، دروغ مصلحت آمیز - Fat Cat، مایه دار - get off my back، دست از سرم بردار - dont give me that، خالی نبند

* پاسخ سؤالات جدول هفته گذشته: 1. مرحبا دل 2. عقیق 3. همشهری 4. روزنامه 5. ابد و یک روز 6. بهبهان 7. دیوار 8. قناعت 9. زیبا 10. میانه 11. تمنا 12. سیب 13. وار.

 


لینک مطلب: http://iransepid.ir/News/16375.html
Page Generated in 0/0044 sec