printlogo


کد خبر: 14759تاریخ: 1397/8/12 08:40
روزنامه شنبه 12 آبان 1397
روزنامه شنبه 12 آبان 1397
قانون حمایت از حقوق معلولان پشت چراغ قرمز بروکراسی - باز هم به خیر گذشت! ای کاش حجت عصا داشت! - باز هم تجربه و هنر زندگی - آخرین خبرها از صفحه خوان NVDA 14 - جدول اعداد و حروف

روزنامه «ایران سپید»

شنبه 12 آبان 1397

24 صفر 1440

3 نوامبر 2018

سال بیست و دوم شماره 5990

صاحب امتیاز:

خبرگزاری جمهوری اسلامی      

مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وبسایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

.........عناوین این شماره.......

قانون حمایت از حقوق معلولان پشت چراغ قرمز بروکراسی 2

باز هم به خیر گذشت! ای کاش حجت عصا داشت! 6

باز هم تجربه و هنر زندگی 11

آخرین خبرها از صفحه خوان NVDA 14

جدول اعداد و حروف 17

............سخن هفته

* قانون حمایت از حقوق معلولان پشت چراغ قرمز بروکراسی: تصویب قانون حمایت از حقوق معلولان در اسفند ماه 1396 پایانی بود بر شش سال تلاش بیوقفه فعالین حقوق مدنی این افراد برای تدوین و تصویب یکی از مهمترین قوانین حمایتی در کشور که در صورت اجرای تمام عیار آن شاهد حل یا حد اقل کاهش بسیاری از مشکلات شهروندان دارای معلولیت این مرز و بوم خواهیم بود. قانونی که متفاوت از سلف خود (قانون جامع حمایت از حقوق معلولان) صرفاً نگاهی حمایتی و رفاهی به حقوق افراد معلول ندارد و با عبور از موانع مختلف اداری و حقوقی در مسیر شش ساله تدوین و تصویب توانست رویکرد حقوق بشری را به نیازهای شهروندان معلول در کالبد قانون تزریق کند، بر ضرورت رفع تبعیضها تأکید کند، به کنوانسیون جهانی حقوق افراد معلول استناد مجدد کند و ظرفیتهای قضایی را برای اجرای کاملتر مفاد قانون و پیگرد مسئولان خاطی یا غافل نسبت به حقوق افراد معلول را در اختیار تشکلهای مردمنهاد این حوزه قرار دهد. این مزایا به معنای کمبودها و نقاط ضعف مشخص در این قانون نیست، اما تدوین و تصویب آن سرآغاز سرفصلی جدید در پیگیری همه جانبه حقوق شهروندان ایرانی دارای محدودیتها و کمتوانیهای جسمی و حسی است. امید و آرزوی میلیونها تن از افراد معلول از چند سال قبل برای تصویب این قانون مؤید همین تأثیر است که سر انجام در آستانه بهار 97 به ثمر نشست. نظر به آن که این قانون پس از تصویب بودجه کشور در سال 97 در مجلس شورای اسلامی تصویب شد، کوشش نمایندگان برای تخصیص بودجه اجرای این قانون منحصر به تخصیصی 200 میلیارد تومانی به عنوان یک حد اقل منابع مالی برای این قانون شد؛ لذا مشخص بود که اجرای کامل قانون منوط به تخصیص بودجه آن در لایحه بودجه سال 98 است، اما متأسفانه اکنون که فقط کمتر از دو ماه به ارسال لایحه بودجه سال آینده کشور به مجلس از سوی دولت باقی مانده است، هنوز شاهد کمترین اقدامات مؤثر عملی برای پیشبینی بودجه اجرایی مواد مختلف قانون در وزارتخانه ها و دستگاه های اجرایی ذیربط هستیم که به شدت نگرانمان میکند و آیا سال 98 نیز سال آغاز اجرای تام و کمال این نخواهد بود؟! در این میان دو مشکل اساسی اداری سر راه پیشبینی و تخصیص بودجه این قانون دیده میشود. مشکل نخست که بسیار تعجب بر انگیز نیز هست، ادعای برخی وزارتخانه ها و دستگاههای اجرایی مبنی بر عدم دریافت ابلاغ قانون است، چطور ممکن است قانونی از سوی رئیس قوه مجریه ابلاغ شود و دستگاههای ذیل دولت از عدم دریافت رسمی ابلاغ قانون سخن بگویند؟! در این خصوص گفتنیست انتشار قانون در روزنامه رسمی به معنی ابلاغ آن است. دوم، رئیس جمهوری قانون را با شماره ابلاغیه رسمی منتشر کرده است و سوم آن که نقش معاونتها و دوایر حقوقی در وزارتخانه ها و دستگاههای اجرایی مختلف چیست؟ قطعاً یکی از وظایفشان ابلاغ قوانین مرتبط به آن وزارتخانه یا آن دستگاه اجرایی به مدیریت و از طریق آن صدور بخشنامه های مربوطه در هر دستگاه است. مشکل دیگر اداری فرا روی این قانون، عدم پیشبینی بودجه اجرایی مواد مرتبط قانون با هر دستگاه اجرایی از سوی مسئولان آن دستگاه در بودجه سالانه آن، علیرغم الزامات خود قانون است. سالهاست سازمانها و دستگاههای اجرایی دولت از کمبود بودجه تحقق حقوق افراد معلول سخن میگویند، اما علیرغم الزامات بالادست، همچنان از پیشبینی بودجه وظایف مربوطه شان شانه خالی میکنند. راه حل پیش رو، افزایش قدرت نظارتی از طریق مجلس و در کنار آن ایجاد کمیته هماهنگی امور معلولان کشور ذیل شورای عالی رفاه است که از احکام خود قانون و نهادی تخصصی و نظارتی بر عملکرد همه وزارتخانه ها و دستگاهها در چارچوب قانون است. برای سال جاری درخواست شفاف و مؤکد از معاونت حقوقی دولت برای درخواست از دستگاهها و وزارتخانه ها در خصوص پیشبینی بودجه قانون برای سال آینده تا ارسال لایحه بودجه کشور از سوی دولت به مجلس است.

.............گزارش ویژه

* باز هم به خیر گذشت! ای کاش حجت عصا داشت! قصه از یک روز تعطیل شروع میشود. ظهر جمعه ۲۰ مهر ماه، وقتی حجت برای انجام یک کار مالی با یکی از دوستانش، از خانه بیرون میآید و هنگام بازگشت، مسیرش به ایستگاه مترو شهید همت می افتد و آن حادثه رخ میدهد. «سقوط یک شهروند نابینا در چاله مترو» آن هم زمانی که قطار وارد ایستگاه شده. حجت، شهروند کم بینای دستفروش در چاله ایستگاه مترو شهید همت سقوط میکند، سقوطی که همزمان با ورود قطار به ایستگاه میشود و... خوشبختانه حجت از این حادثه هولناک به سلامت جان به در میبرد و به کمک مأموران ایستگاه مترو شهید همت، به اورژانس منتقل شده و به تشخیص پزشک معالج به مدت چند شب در بخش مراقبتهای ویژه بستری میشود. اما این حادثه چطور اتفاق افتاد و چه بر حجت گذشت تا پایش به بخش مراقبتهای بیمارستان پاستور نو رسید، جزئیاتیست که خود او بعد از انتقال به بخش بستری برای خبرنگار ایران سپید تعریف میکند: «ساعت نزدیک یک ظهر جمعه بود که وارد ایستگاه مترو شهید همت شدم و از پله ها پایین رفتم تا سوار قطار بشم؛ احساس کردم در قطار بازه، واسه همین جلو رفتم، اما یه دفعه افتادم تو چاله مترو و همون لحظه قطار اومد روم. بلافاصله مأمور قطار دکمه ایمرجنسی رو زد و قطار وایستاد، اما من بوی دودی که به خاطر توقف آنی قطار پخش میشد رو حس کردم، تو این فاصله حتی دستمو این ور و اون ور میکشیدم و شلنکهای زیر قطار رو احساس میکردم. واسه اینکه ضربه شدیدی بهم نخوره، هی خودمو جا به جا میکردم. بعداً مأمورا گفتن اگه اون کارو نمیکردی، حتماً قطار میکشتت. اینم بگم که مثل شیرجه زدن سقوط کردم تو چاله مترو، یعنی با سر رفتم تو چاله. خیلی ارتفاع زیاد بود، همین که سقوط کردم، چند لحظه غش کردم، اما بلافاصله به هوش اومدم. قطار که وایستاد، مأمورا صدام زدن و گفتن کمی بیام جلوتر و بعد دستامو گرفتن و کشیدنم بیرون. اون مأمور که بیرونم کشید، لباسامو پاک کرد و گفت چیزیت نیست، برو، ولی یه خانم مسافری اونجا بود که با دیدن این صحنه دودستی زد تو سرش و داد و بیداد کرد که مرد ناحسابی! این بدنش گرمه و هنوز نمیدونه داغون شده، باید برسونیدش اورژانس. چند تا از آقایون مسافرم مأمورو به فحش کشیدنش که چرا این نابینا رو نمیبرینش اورژانس؟ این همه پول دارید از مردم میگیرید، پس چیکار میکنید؟ خلاصه مردمو ساکت کردنو منو بردن بالا و گفتن کارت شناسایی بده. منم اول امتناع کردم و وقتی علتشو پرسیدن، گفتم شما از کارت شناسایی و مشخصاتم با خونواده ام تماس میگیرین و اونا از شنیدن این خبر هول میکنن. خودم بهشون اطلاع میدم. وقتی زنگ زدم و به خونواده خبر دادم و خیالم راحت شد، کارت شناساییمو دادم. بعد منو با حال بدی که داشتم سوار قطار کردن تا بیارن ایستگاه بهشتی و از اونجا سوار آمبولانس کنن ببرن اورژانس؛ میگفتن اورژانس مترو تا ایستگاه شهید همت نمیاد. حال بدی داشتم، احساس میکردم گردنم شکسته و به خاطر یکی دو ضربه ای که موقع سقوط و بیرون اومدن از ایستگاه خوردم، حس میکردم بیناییم کم شده. آخه من کم بینام؛ تصاویر رو مبهم میدیدم. بالاخره بردنم اورژانس و تشخیص دادن که باید بستری بشم. واسه همین بردنم بیمارستان پاستور نو و سه چهار شب تو بخش مراقبتهای ویژه بستری کردن. حالام که آوردنم بخش. اون موقع که تو بخش مراقبتهای ویژه بودم، از مددکاری مترو می اومدن و بهم دلداری میدادن و میگفتن خدا بهت رحم کرد، نگران نباش، مترو همه هزینه های بیمارستانو میده. الانم که تو بخش بستریم، سردرد شدیدی دارم و احساس میکنم چشام میخواد از کاسه درآد.» دکتر سام مسلمی، جراح عمومی و پزشک معالج حجت هم ماجرا را از زمانی که به بالین بیمارش رفت چنین تعریف میکند: «عصر جمعه از اورژانس بیمارستان با من تماس گرفتند که شهروند نابینایی با قطار مترو برخورد کرده. در معاینه اولیه متخصص اورژانس مشخص شده که وضعیت مجروح پایدار است، اما ضربه به سر و سینه او وارد شده، اما به علت شدت ضربه، تشخیص من این بود که در بخش مراقبتهای ویژه بستری شود.» دکتر مسلمی سردردهای حجت را طبیعی میداند: «مسلماً این طبیعیست که این شهروند یکی دو ماه با سردرد مواجه شود. این را اضافه کنم که ما به دو دلیل کمی بیشتر از دیگر بیماران ایشان را نگه داشتیم؛ اولاً چون ایشان نابینا هستند و باید از نظر قانونی و اخلاق پزشکی توجه بیشتری به ایشان شود. ثانیاً هنوز سردردهای ایشان شدید است و با وجود طبیعی بودن این سردردها، باید زمان بستریشان بیشتر باشد تا بتوانیم میزان سردردها را کم کنیم. ضمن اینکه من گزارش ماجرا را به همکار پزشک قانونی دادم و منتظر پاسخ ایشان هستم.»

..........چوب الف

* باز هم تجربه و هنر زندگی:

چندی پیش در همین ستون کتابهایی از مجموعه تجربه و هنر زندگی را خدمت همراهان گرامی معرفی کردیم؛ با این وعده که باز در مجالی دیگر به این مجموعه خواندنی و به واقع کم نظیر باز خواهیم گشت.

اثری که در این شماره بنا داریم به اختصار به آن بپردازیم، کتابی است به نام «بیماری» اثر هاوی کرل که به راستی هم تجربه زندگی است و هم فلسفه و هنر زندگی. کرل کتاب را با شرح بیماری درمان ناپذیر خود آغاز میکند. بیماری نادر و سختی که برای همیشه زندگی او را از جنبه های گوناگون تحت تأثیر و تغییر جدی قرار میدهد. او به این نکته میپردازد که نگاه غالب طبیعتگرایانه که پزشکان به بیماری و معلولیت دارند، به هیچ وجه کافی نیست. آنها هرگز درباره آنچه بیماری یا معلولیت بر سر عواطف و احساسات و زندگی فردی و اجتماعی انسان میآورد، درباره تأثیر عمیق، همه جانبه و انکار ناپذیر بیماری و معلولیت بر زندگی فرد هیچ سخنی نمیگویند و با فرد بیمار و بیماریش همچون شیء رفتار میکنند. از این رو نویسنده رویکردی پدیدارشناسانه را در این خصوص اتخاذ میکند تا از این تجربه های ناب سخن بگوید. رویکردی که گاه گویی به اگزیستانسیالیسم نزدیک میشود. از محدودیتهای تحمیل شونده فردی سخن میگوید. از فرو کاسته شدن انسان به بیماری یا معلولیتش، از توان تندرستی در عین بیماری، از توان بدن و ذهن آدمی در سازگاری با شرایط جدید و یاری قوه خلاقه آدمی در این خصوص و خلاصه نویسنده که خود بیمار است و در دانشگاه فلسفه خوانده خیلی خوب از عهده بر آمده و چشم اندازی جذاب و خواندنی را در برابر چشم خواننده قرار میدهد. خانم کرل تأکید کرده که درباره معلولیتها و بیماریهای روانشناختی سخن نمیگوید، چون به اندازه کافی با آنها آشنا نیست و تنها از بیماری جسمی مزمن سخن میگوید و اگر هم از معلولیت نام میبرد، منظور معلولیت ناشی از بیماری خودش است. اما تحلیلها و تعمقش بر مسأله به قدری جالب، همه جانبه و همدلانه است که گویی با این عوالم هم به خوبی آشنا بوده و آنها را زیسته است. اینکه انسان بتواند از قالب خود بیرون آمده، از بالا شرایط، محدودیتها، امکانات و نقایص خود را زیر نظر بگیرد و در عین حال با دانشی عمیق به تحلیل همه اینها بپردازد، بیتردید مستلزم بلوغ عاطفی و فکری بوده و برای سایرینی که دیگری یا غریبه به حساب میآیند بسیار آموزنده است و میتواند بسیاری از سوء تفاهمهای برخاسته از ناآگاهیشان را برطرف سازد. شاید این نکته اخیر مهمترین انگیزه نگارنده در معرفی این اثر خواندنی در ستون حاضر باشد. با آرزوی فرداهایی بهتر در پرتو همدلی و تفاهم.

علاقه مندان میتوانند نسخه گویای کتاب را که توسط احسان کیانیها به فارسی ترجمه شده و توسط نشر گمان به بازار نشر عرضه شده است، در کتابخانه حسینیه ارشاد بیابند.

«پرستو ولدخان»

.........فناوریهای امیدبخش

* آخرین خبرها از صفحه خوان NVDA: عمر صفحه خوان رایگان و متنباز نابینایان، «NVDA»، حالا دارد به یک دهه میرسد و این نرم افزار در این یک دهه توانسته کاربران و طرفداران قابل توجهی برای خود دست و پا کند و چه سعادتی برای یک نرم افزار از این بالاتر که بتواند افزون بر کاربر، برای خودش طرفداران و علاقه مندانی هم داشته باشد. علاقه مندانی که به خاطر متنباز بودن برنامه، از این امکان برخوردارند که ایده هایشان را در توسعه این صفحه خوان دخیل کنند. یکی از عرصه هایی که NVDA به سرعت در آن در حال پیشرفت است، پشتیبانی از امکانات و صفحات مختلف در ویندوز ۱۰ است. به عنوان مثال، چنانچه کاربران از نسخه بروزرسانی ۱۸۰۳ یا بالاتر استفاده کنند، از این امکان برخوردار خواهند بود که در متنهایی که مینویسند، از Emoji یا شکلک استفاده کنند. برای این کار کافی است دکمه های ویندوز و سمیکالن یا در برخی نسخه ها ویندوز و نقطه با هم فشرده شوند تا فهرستی از ایموجی ها نمایش داده شود و کاربر با زدن Enter بر روی هر کدام میتواند آن را به متن خود الصاق کند.

قابلیت «Predictive Text» یا پیشگویی متن هم از دیگر قابلیتهایی است که در ویندوز ۱۰ قرار داده شده و حالا NVDA از آن پشتیبانی میکند. کار این قابلیت این است که در زمان نوشتن متن به زبان انگلیسی و برخی زبانهای دیگر در صفحاتی نظیر word یا firefox، به محض نوشتن حرف اول کلمه ویندوز آن را حدس میزند و به کاربر پیشنهاد میکند. همچنین سه کلمه دیگر را هم به عنوان پیشنهاد مطرح میکند و کاربران میتوانند به جای نوشتن کلمه به صورت کامل، از میان پیشنهادهای مطرح شده یکی را پیدا کرده و به متن خود اضافه کنند. به این ترتیب نوشتن متون انگلیسی برای آنهایی که املای انگلیسیشان تعریفی ندارد قدری آسانتر میشود. برای استفاده از این قابلیت کافی است کاربر پس از نوشتن حرف اول کلمه، جهتنمای بالا را فشار دهد تا وارد فهرست پیشنهادها شود. در این فهرست امکان حرکت با کلیدهای چپ و راست در نظر گرفته شده است. کاربر میتواند با زدن enter یک کلمه را تأیید کند یا با Escape از فهرست پیشنهادها خارج شود. استفاده از این قابلیت البته نیازمند تنظیماتی است که با نوشتن عبارت “Show text suggestions as I type” در منو استارت میتوان به آن تنظیمات دست پیدا کرد.

یکی دیگر از تغییراتی که تقریباً در همه نسخه های NVDA رخ میدهد، اضافه شدن تعدادی از نمایشگرهای بریل به فهرست نمایشگرهای پشتیبانی شده در این صفحه خوان است. در نسخه اخیر NVDA هم پنج نمایشگر دیگر به این فهرست اضافه شده که به این معنا است که دارندگان این پنج نمایشگر دیگر برای اتصال دستگاهشان به رایانه، نیاز به نرم افزار راه انداز نخواهند داشت و NVDA به شکل خودکار به محض اتصال دستگاه آنها را شناسایی خواهد کرد. کاربران میتوانند آخرین نسخه NVDA یعنی ۲۰۱۸.۳.۲ را از NVAccess.org دانلود کنند.

...........کشکول

* جدول اعداد و حروف: برای بدست آوردن رمز جدول کافیست به سؤالات چهارده گانه پاسخ دهید. به همراه هر سؤال اعدادی به تعداد حروف هر پاسخ داده شده، به طوری که هر حرف پاسخ شما یک عدد دارد که انتهای هر سؤال به ترتیب جایگیری حرف، در پاسخ آمده است. در انتها با مرتب کردن اعداد، رمز جدول که سخنی از "نلسون ماندلا" است بدست میآید. برای تفهیم بهتر این جدول، 72 خانه خالی را از شماره 1 تا 72 در نظر بگیرید که قرار است با پاسخ دادن به هر سؤال، شماره مربوط به هر حرف پاسخ را داخل خانه های جدول جای دهید که در آخر خانه های جدول، به ترتیب رمز را تشکیل میدهند. سؤالات: 1. شعری از سعدی شیرازی که به صورت ضرب المثل استفاده میشود: "علاج واقعه پیش از........، دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست" (35-16-43-14-5-17-33-42-62-8-72) 2. قسمت سقفدار مسجدهای بزرگ (11-41-30-53-67-45) 3. تا..... هست زندگی باید کرد (3-50-25-9-34) 4. عدسی محدبی که چیزهای بسیار ریز را نشان میدهد (21-22-6-68-60-29) 5. نخستین سیاره منظومه شمسی به نسبت فاصله از خورشید (20-39-47-56-72) 6. سعادت (2-24-71-69-23-7-49) 7. کشیدن تصویری طنزآمیز از کسی یا موضوعی (12-59-66-52-62-31-19-51-54) 8. هدایت هواپیما را به عهده دارد (70-13-1-64-32) 9. گر نگهدار من آن است که من میدانم، ......... را در بغل سنگ نگه میدارد (4-27-15-6) 10. جلو آفتاب را میگیرد (46-28-58-26-55-44-61) 11. رودی در مصر (48-38-40) 12. مشکی (18-36-57-63) 13. جدید (10-65) 14. زمینه (19-37). شما تا چهارشنبه هفته جاری فرصت دارید رمز جدول را با شماره پیامک 3000465040 به ما اعلام کنید. برنده این هفته آقای منصور ایرانینژاد از مشهد است. رمز جدول هفته گذشته: پسرها گریه نمیکنند-کودکان باز میگردند.

* حرفهای تکان دهنده: به یاد آور مردن پدران و فرزندانت را، کجا بودند و اکنون رهسپار چه جایی شده اند؟ میبینم که تو نیز به همین زودی به آنان خواهی پیوست و باعث عبرت دیگران خواهی گشت. امام حسین (ع) – خداوندا! تو آگاهی که آنچه انجام دادیم ، نه برای رقابت در کسب جاه و مقام بود و نه برای چیزهای پوچ و بیهوده دنیا، بلکه برای این بود که نشانه های راه دینت را ارائه دهیم و (مفاسد را) در شهرهای تو اصلاح کنیم تا بندگان مظلوم تو در امنیت و آسایش باشند و به احکام تو عمل کنند. امام حسین (ع) - در سه چیز براى امّت خود احساس خطر میکنم: گمراهى بعد از آن که هدایت و معرفت پیدا کرده باشند. گمراهیها و لغزشهاى به وجود آمده از فتنه ها. مشتهیات شکم، و آرزوهاى نفسانى و شهوت پرستى. حضرت محمد (ص)

* جملات رایج فارسی در انگلیسی: hit he jackpot: پول قلنبه ای به جیب زدن - extension lead: سیم سیار - Chances are slim: هیچ شانسی نیست - Good old days: یادش بخیر - The blame falls on me: تقصیر منه - Go fly a kite: برو پی کارت - Beyond of all doubt: تردیدی نیست - tell tale: زیراب زن.

* پاسخ سؤالات جدول هفته گذشته: گروه اول: (1. پلکان 2. کلان 3. نال) گروه دوم: (1. ورسای 2. راوی 3. رأی) گروه سوم: (1. مرداد 2. مداد 3. دام) گروه چهارم: (1. هلاکو 2. لاوک 3. وال) گروه پنجم: (1. داراب 2. بارد 3. برد) گروه ششم: (1. رنگین 2. رنین 3. نیر) گروه هفتم: (1. ربانی 2. بانی 3. نیا) گروه هشتم: (1. دیوار 2. داور 3. رود) گروه نهم: (1. هزیمت 2. تمیز 3. تیم) گروه دهم: (1. منامه 2. مهام 3. ماه) گروه یازدهم: (1. سمیرا 2. ساری 3. رأس) گروه دوازدهم: (1. گونیا 2. واگن 3. وان) گروه سیزدهم: (1. کبریا 2. باری 3. بای) گروه چهاردهم: (1. دندان 2. دادن 3. دنا) گروه پانزدهم: (1. سندان 2. سدنا 3. داس) گروه شانزدهم: (دیدار 2. یارد 3. یار).

 


لینک مطلب: http://iransepid.ir/News/14759.html
Page Generated in 0/0064 sec