کد خبر: 8788
نقشه زیرکانه دختر ۱۷ ساله برای فرار از دام دو شیطان‌صفت
دختر ۱۷ ساله برای فرار از دست ۲ آدم‌ربای شیطان صفت، نقش بازی کرد و خود را به مریضی زد. وقتی نقشه او گرفت، وی توانست از خودرو پیاده شود و از مردم کمک بخواهد

به گزارش ایران سپید به نقل از همشهری آنلاین حوالی نیمه‌شب 26 اسفندماه سال گذشته، دختر نوجوانی در خیابان ابریشم در جنوب تهران از یک خودروی پژو پیاده شد و به سرعت به سمت یک فروشگاه دوید. پشت‌سر او مردمیانسالی درحال دویدن بود و دختر نوجوان بالاخره خود را به فروشگاه مواد غذایی رساند و فریاد‌زنان از صاحب آن کمک خواست. او که دستپاچه و وحشت‌زده بود، مدعی شد که 2نفر او را ربوده‌اند.صاحب فروشگاه نیز اهالی محل را خبر کرد و مردم ابتدا مرد میانسالی را که پشت‌سر دختر نوجوان می‌دوید دستگیر کردند و بعد با پلیس تماس گرفتند. طولی نکشید که دومین متهم پرونده نیز دستگیر شد. او بی‌خبر از ماجرا زمانی که از مغازه‌ای در آن حوالی بیرون آمد و به طرف خودرو رفت، با دیدن جمعیت که در آنجا جمع شده بودند، فهمید که همدستش گیر افتاده و پا به فرار گذاشت اما اهالی محل مانع فرار او شدند و هردو را تحویل ماموران کلانتری 160خزانه دادند. اما ماجرا چه بود و دختر نوجوان چطور در دام این دو نفر گرفتار شده بود؟

2متهم 44 و 24ساله به اداره پلیس منتقل شدند. دختر نوجوان درحالی‌که هنوز وحشت‌زده و مضطرب بود وقتی پیش روی مامور پلیس قرار گرفت درخصوص جزئیات ماجرا چنین گفت: ساعتی قبل همراه پدرم در میدان شهدا بودیم که او برای انجام کاری از من جدا شد و خواست خودم به تنهایی به خانه بروم. بعد هم مرا سوار خودروی پژو که به‌نظر می‌رسید تاکسی است کرد و خودش رفت.در بین راه راننده و پسرجوانی که روی صندلی جلو نشسته بود با یکدیگر صحبت می‌کردند و من تا به آن لحظه متوجه نشدم که با هم همدست و دوست هستند و نقشه شومی در سر دارند. در بین راه راننده سیگاری روشن کرد و از من پرسید که آیا دود آن مرا اذیت می‌کند؟ من سرم را تکان دادم که یعنی مشکلی نیست.پسرجوانی که در صندلی جلو نشسته بود اما شروع کرد به سرفه کردن و به بهانه اینکه دود سیگار اذیتش می‌کند به صندلی عقب آمد. او سرصحبت را با من باز کرد و وقتی دید من جوابش را سربالا می‌دهم با موبایلش یک فیلم مستجهن نشانم داد. وحشت کردم و می‌خواستم از ماشین پیاده شوم اما او با تهدید مرا مجبور به سکوت کرد و پس از آن مورد آزار و اذیت قرار داد.درحالی‌که التماس می‌کردم رهایم کنند راننده کنار خیابان توقف کرد و این بار جای خود را با پسرجوان عوض کرد. او هم نیت شومی در سر داشت که من خودم را به بی‌حالی زدم و گفتم حالم به‌شدت خراب شده و دچار تنگی نفس شده‌ام. واقعا حالم بد شده بود اما کمی هم نقش بازی کردم تا آنها را بترسانم. در چنین شرایطی پسرجوان کنار خیابان توقف کرد تا برایم آب یا آبمیوه بخرد. آنجا بود که باز هم خود را به بی‌حالی زدم و به بهانه اینکه حالت تهوع دارم از ماشین پیاده شدم. مرد میانسال هم پیاده شد تا مرا بپاید اما من از فرصت استفاده کرده و در یک لحظه از دستش فرار کردم و به سمت فروشگاه رفتم و درخواست کمک کردم.

با شکایت دختر نوجوان 2متهم صبح دیروز برای انجام تحقیق و آخرین دفاع به شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران منتقل شدند. پسرجوان درحالی‌که اشک می‌ریخت به قاضی سعید احمدبیگی گفت: من صاحب یک فروشگاه لباس در شرق تهران هستم و مرد میانسال را به‌عنوان راننده استخدام کرده بودم.نمی‌دانم چه شد که آن شب ناگهان وسوسه‌های شیطانی به سراغم آمد. وی ادامه داد: آن شب راننده دنبالم آمده و قصد رفتن به خانه را داشتم که در بین راه دختر نوجوان را دیدیم. از راننده خواستم تا او را هم سوار کرده و هرجا که می‌خواهد برساند. راننده هم توقف کرد. اصلا نقشه‌ای از قبل نداشتیم و همه‌‌چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. درست وقتی که به صندلی عقب رفتم وسوسه شدم که حالا به‌شدت پشیمانم و تقاضای بخشش دارم. متهم ردیف دوم مرد میانسال و راننده مسافرکش است. او می‌گوید معتاد به شیشه و تریاک بوده اما چند‌ماه قبل ترک کرده است. او هم ادعا کرد که همه‌‌چیز اتفاقی بود. پس از پایان جلسه آخرین دفاع، متهمان به زندان منتقل شدند تا پس از صدور قرارمجرمیت، در دادگاه کیفری محاکمه شوند.

Page Generated in 0/0049 sec