این حادثه به روز 19فروردینماه سال91 برمیگردد. در آن روز مردی به نام محسن که در یکی از نهادهای دولتی کار میکرد، ساعتی بعد از آنکه به محل کارش رفت از سوی نظافتچی شرکت قربانی اسیدپاشی شد. اسیدپاش یکباره به سوی محسن حملهور شد و بعد از آنکه با چاقو چند ضربه به وی زد، مقدار زیادی اسید که داخل یک قابلمه بود را روی او ریخت.
مرد اسیدپاش همان موقع پا به فرار گذاشت و محسن که از درد بهخودش میپیچید به بیمارستان منتقل شد. شدت جراحات وی به حدی بود که چشم راستش را از دست داد و گوش، صورت، سر، دست، کمر و برخی دیگر از اعضای بدنش دچار سوختگی شدیدی شد. بهدنبال این حادثه تحقیقات برای دستگیری مرد اسیدپاش آغاز شد تا اینکه 2روز بعد مرزبانان عراقی درحالیکه او از طریق مرز مریوان به عراق گریخته بود، وی را دستگیر کردند و به پلیس ایران تحویل دادند.
او در بازجوییها ادعا کرد که چون محسن برای او مزاحمت ایجاد کرده بود، دست به چنین کاری زده است. او گفت: در طول تعطیلات عید مدام یک نفر مزاحمم میشد و عیدم را خراب کرده بود. نمیدانستم فرد مزاحم چهکسی است اما چند روز بعد از تعطیلات یکی از همکارانم گفت شخص مزاحم، محسن است. برای همین رویش اسید پاشیدم.
بهدنبال اعترافات این مرد او با رأی قضات شعبه 71دادگاه کیفری استان تهران به قصاص گوش، چشم و پرداخت دیه بابت جراحات و سوختگیهای محسن محکوم شد. این رأی با اعتراض متهم به دیوانعالی کشور فرستاده شد اما قضات دیوان اعلام کردند انجام قصاص فقط درخصوص گوش متهم عملی است و چشم او را نمیتوان قصاص کرد. پرونده بار دیگر به دادگاه فرستاده شد و این بار روی میز قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری یک قرار گرفت.
در جلسه محاکمه که صبح دیروز به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد، بار دیگر محسن مرتضوی و وکیلش اکبر مرتضوی خواستار قصاص مرد اسیدپاش شدند. در ادامه نوبت به متهم رسید تا از خود دفاع کند. او در اظهاراتی عجیب گفت: من فقط با چاقو چند ضربه به محسن زدم و او میخواست با یک قابلمه رویم اسید بپاشد و من از خودم دفاع کردم و اسید روی خودش ریخت. من بیگناهم. اظهارات این مرد در شرایطی بود که همهچیز علیه او بود. به این ترتیب قضات دادگاه تصمیم گرفتند پرونده را به کمیسیون عالی پزشکی قانونی ارسال کنند تا درباره امکان قصاص چشم متهم اظهارنظر شود.
در همین حال محسن مرتضوی در اینباره به همشهری گفت: در این مدت 80 جراحی روی بدنم انجام شده و من همه زندگیام را فروختم و خرج درمانم کردم اما فایده چندانی نداشته است و در این مدت با کمک بنیاد خیریه نیکو در بیمارستانهای دولتی درمانم را دنبال میکردم اما باید دیهام را دریافت کنم تا بتوانم درمانم را ادامه دهم. وی ادامه داد: دیهای که دادگاه بهخاطر سوختگی صورت، کمر و دست و پلک و... برایم درنظر گرفته معادل دیه کامل 5 انسان میشود اما مرد اسیدپاش قادر نیست این پول را بدهد. در این مدت دختر 10ساله و همسرم از من پرستاری میکنند و من مدیون تلاشهایشان هستم.