به نقل از روزنامه شهروند،یک حادثه، یک ویروس یا بیماری مادرزادی، حتی یک بیاحتیاطی، آنها را تا پایان عمرشان میزبان صندلیهای چرخدار کرده. معلولان، چه آنها که جانباز جنگاند و چه آنها که پس از بیماری یا حادثه، ضایعه نخاعی شدهاند، مشکلات فراوانی دارند؛ از تهیه وسایل بهداشتیشان با قیمتهایی که هر روز به آن اضافه میشود، گرفته تا رفت و آمدهای پرهزینهشان که خیلی وقتها خانهنشینی را به تردد خیابانی ترجیح دهند. آنقدر که برخی از آنها به دلیل ناتوانی مالی، شاید برای تهیه گاز استریل بهعنوان ارزانترین وسیله بهداشتی، هم دچار مشکل شوند. هزینههایشان بالاست، حالا عدهای تحت پوشش بنیاد جانبازان هستند و کمتر درگیر مسائل مالیاند و عدهای که کم هم نیستند از بهزیستی خدمات میگیرند، معضلاتشان بیشتر. زندگیهایشان هزینه فراوانی دارد.
یکی از نگرانیها هم صندلیهای چرخدارشان است؛ صندلیهایی که ناغافل در خیابانی، کوچهای، پیادهراهی، چرخهایش از جا کنده میشود، میشکند و آنها را با تمام وزنشان، کف زمین میاندازد؛ صندلیهایی که پای معلولان ضایعه نخاعی است. هر جا بروند، بیایند، باید روی این صندلی باشند. سازمان بهزیستی خیلی وقت است که به خاطر کمبود منابع مالی و هزار و یک دلیل دیگر، نمیتواند مرتب ویلچرهایشان را تعویض کند. ویلچرها اغلب ایرانی است، یعنی همان جنسهای بیکیفیتی که شاید نهایت با جوش دادن این طرف و آن طرف و طناب بستن، یکی دوسال بیشتر برایشان کار کند. آن هم در شهری مانند تهران که همه جایش، چالهای و فرورفتگی دارد.
یا آن طرف خیابان زمین را چند متر کندهاند و کارگران مشغول کار هستند یا مغازهداری چنان بساط پهن کرده که مشتری هم جایی ندارد، چه رسد به عابران پیاده و ویلچری. آنها را کمتر در خیابان میبینیم، نه به خاطر تعداد کمشان. سازمان بهزیستی تعدادشان را ١٦هزار نفر اعلام کرده، خیلیها هم تحت پوشش انجمنهای حمایتی هستند. به گفته یحیی سخنگویی، معاون توانبخشی بهزیستی، ٢٠سالی میشود که درباره وضع معلولان کشور، هیچ تحقیق علمی انجام نشده، به همین خاطر هم نتایج سرشماری قابل استناد نیست.
آنها کمتر در شهر رفت و آمد میکنند. بهخاطر آسفالتها، پیادهراهها، خیابانها و... جایی در شهر ندارند. معلولان ضایعه نخاعی بیش از خود، نگران ویلچرهایشان هستند. ویلچری که با هزار زحمت از بهزیستی یا از انجمنها و با پول خیران خریدهاند، در همین کوچه پسکوچهها، میشکنند. ضربه زیاد میخورند، زود خراب میشوند. خراب شوند، جایگزینی ندارند. دلشان به ویلچر جدیدی خوش نیست. بهزیستی نمیتواند به وعدهاش عمل کند. قرار بود هر ٤سال یک بار ویلچر جدیدی به معلولان دهد، حالا ولی خیلی بیشتر از ٤سال میگذرد و خبری از ویلچر نیست. با این همه معاون توانبخشی این سازمان روز گذشته فراخوانی به معلولان ضایعه نخاعی میدهد که بیایند و از این سازمان ویلچر بگیرند. یحیی سخنگویی میگوید: این سازمان ٨٠٠ویلچر برقی خریده که قرار است تا پایان امسال آنها را به معلولان دهد. به گزارش ایسنا، سخنگویی، به طرح توانمندسازی معلولان در این سازمان اشاره میکند؛ طرحی که در آن مصوب شده، هیچ معلولی که نیازمند ویلچر است بدون ویلچر نماند. این مسئول در بهزیستی خبرهایی هم برای نابینایان داشت. به گفته او، قرار است به این افراد عصای هوشمند داده شود، البته اولویت با دانشجویان نابینای تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتراست.
سخنگویی از شناسایی بالغ بر ٣٣٠هزار معلول در کشور خبر میدهد و میگوید: این معلولان بالغ بر ٢٢٠هزار خدمت دریافت میکنند. براساس آمارهای بهداشت جهانی ١٥درصد از افراد جامعه دارای معلولیت هستند و براساس آخرین آمارها در ایران حدود ١٦هزار معلول ضایعه نخاعی وجود دارد. برای کمک به نگهداری معلولان در خانواده امسال ٤٠میلیارد ریال اعتبار پیشبینی شده که بهعنوان حق نگهداری معلولان در استانها و مناطق محروم حداکثر به ازای هر معلول یکمیلیون ریال پرداخت میشود.
مهوش ادیب، رئیس هیأتمدیره انجمن معلولان ضایعه نخاعی استان تهران، از مشکلات زیادی میگوید که معلولان ضایعه نخاعی برای تهیه ویلچردارند. او میگوید: «ویلچرهایی که بهزیستی میدهد، نوع مرغوب نیست، آنها ایرانی هستند. هر چند که مدل ایرانی هم مدل فراوان دارد، اما بههرحال ویلچر معلولان ضایعه نخاعی بهدلیل اینکه آنها تا پایان گرفتارش هستند، باید کیفیت خاصی داشته و هر چندسال یک بار هم باید تعویض شود.» ادیب که ٣٠سالی میشود به دلیل بیماری، معلول ضایعه نخاعی است، ادامه میدهد: «کسی که پایش شکسته یا به صورت موقت ویلچرشده، با کسی که معلول ضایعه نخاعی است، شرایط متفاوتی دارد.» ویلچرها گران است، ارزانترین و بیکیفیتترین آنها، از ٥٠٠هزار تومان شروع میشود. همان نوع ایرانی که به صاحبش وفادار نیست، یکی دوسال نشده، فرسوده میشود. مدل معمولی و متوسطش، یکمیلیون و ٥٠٠هزار تومان است، اینها اغلب تحت لیسانس آلمان هستند، یعنی چینی و ژاپنی و... هستند.
کیفیت آنها از نوع آلمانی، بهعنوان مرغوبترین مدل ویلچر، پایینتر است، ادیب میگوید: «ویلچری که تا یکی دوسال پیش ٧٠٠هزار تومان بود، حالا یکمیلیون و ٥٠٠هزار تومان شده، بههرحال توان مالی هر کس نوع و مدل ویلچر را تعیین میکند، معلول ضایعه نخاعی آنقدر هزینه دارد که دیگر توانش به خرید نوع خوب ویلچر نمیرسد.» به گفته او، ویلچرهایی هم هستند که با توجه به سایز و وزن و حتی نوع معلولیت معلول ساخته میشوند، اینها اما مدلهای گرانی است که قیمتشان به ٧ تا ٨میلیون تومان میرسد. کسانی که صاحب چنین صندلیهایی هستند، تعدادشان انگشتشمار است.
ویلچرها اما تاریخ مصرف دارند. این را میزان رفت و آمد معلول در سطح شهر تعیین میکند. هر چقدر بیشتر تردد داشته باشد، ویلچرش هم زودتر فرسوده میشود.
خیابانهای شهر آنقدر دستانداز و چاله دارد که با هر ضربهای که به ویلچرها میخورد، چندماه از عمرشان کم میکند. رئیس هیأتمدیره انجمن معلولان ضایعه نخاعی میگوید: «در شرایط عادی این ویلچرها در بهترین شرایط نگهداری، دوسال عمر میکنند. بههرحال این صندلیها، پای ما هستند. ما هیچ مکانی بدون این صندلیها نمیتوانیم برویم.» اینکه بهزیستی هر ٤سال یکبار ویلچر میدهد، موضوعی نیست که مورد تأیید رئیس هیأتمدیره انجمن معلولان ضایعه نخاعی استان تهران باشد. «حتی اگر این وعده عملی شود هم، ٤سال مدتزمان طولانی است. همه اینها بستگی به بخش مددکاری بهزیستی دارد. هر چند این موضوع عملی نمیشود و معلولان برای گرفتن ویلچر با مشکلات زیادی مواجه میشوند و در آخر هم پشیمان میشوند.» همین هم شده تا انجمن معلولان ضایعه نخاعی استان تهران، خودش وارد عمل شود، خیران را پیدا کند تا برای معلولان ویلچربخرند. از ابتدای سال هم تاکنون ٥٠ ویلچر برای معلولان ضایعه نخاعی خریده شدهاست.
او عمدهترین مشکل معلولان را مناسبسازی نشدن خیابانها میداند؛ موضوعی که تردد معلولان را به شدت مختل کرده. «وقتی معلولان نتوانند از خانه خارج شوند، دچار انواع اختلالات روانی میشوند. میزان افسردگی در میان این افراد، بالاست.» رضا امین، جانباز جنگ است. او ویلچرش را از بنیاد جانبازان میگیرد، اما رفت و آمدش در شهر، با معلولان غیرجانباز، فرقی نمیکند. او از مسئولان شهری انتقاد فراوان دارد. امین میگوید: «ویلچرها تقسیمبندی دارند، یعنی ویلچری که برای معلول ضایعه نخاع گردنی است با کسی که معلول سینه است، باید فرق داشته باشد، اما متاسفانه در هیچ بخشی این تقسیمبندیها رعایت نمیشود.» او میگوید: «در بنیاد جانبازان که بهطور مستقیم متولی معلولان ضایعه نخاعی جنگ است، وضع خوب نیست، چه رسد به کسانی که تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند.»
او تسهیلات شهری برای تردد معلولان را بسیار نامناسب میداند. «به هیچ وجه نمیتوان از خدمات شهری استفاده کرد، یک معلول ضایعه نخاعیحتی برای رفتن به یک سوپرمارکت هم مشکل دارد، چه رسد به جابهجایی از یک نقطه شهر به نقطه دیگر.» او همین موضوع را به کمرنگ شدن روابط اجتماعی معلول ارتباط میدهد. «ارتباطات اجتماعی معلولان با شهر خیلی کم است. این موضوع برای ما یک واخوردگی روحی ایجاد کرده و روی اعتمادبهنفس و روحیه ما تأثیر گذاشته، دلیل آن هم نامناسب بودن خدمات شهری برای معلولان است.» به گفته او، ویلچرها برای شهرهای این کشور ساخته نشده. «هر تکانی که ویلچر به خاطر دستاندازها و چالهها میخورد، عمرش را کوتاه میکند، اینها همه معلول را بسیار اذیت میکند و آسیبهای دیگری به او میزند.» به اعتقاد او، تعویض ٤سال یکبار ویلچر، خیلی دیر است، خیلی از معلولان مجبور هستند، ویلچرهایشان را از چند جا جوش بزنند تا بیشتر برایشان کار کند.