کد خبر: 4599
نقشه شوم زن متاهل به خاطر ارتباط پنهانی
یکی از افسران پلیس آگاهی یکی از ماموریت های ضمن خدمت خود را به عنوان یک خاطره بازگو کرد.

در یکی از روزهای اواسط  بهار سال ٩٠ همسر شخصی به نام "سراج" ٣٠ ساله دارای پارچه فروشی سیار با مراجعه به پلیس آگاهی مرکز استان اعلام داشت که همسرش از عصر 4 روز گذشته با یک دستگاه خودروی پرایدی که به صورت امانت در اختیار او بوده از خانه خارج و تاکنون بازنگشته است.

 

متعاقب آن خودرو در حالی که بار پارچه داخل آن قرار داشته و سوئیچ روی آن بود و نیز دست نوشته‌ای با این مضمون که «فقط یک هفته دیگر توی سد منجیل جنازه اش را پیدا کنید عاقبت کسی که به دختر مردم تجاوز بکند این است، به هوای پارچه با دختر من رابطه داشت فکر می‌کرد، نمی توانیم پیدایش کنیم، داخل شهر خودش پیدایش کردیم ما ترک‌ها سرمان بره غیرتمان نمی رود. والسلام» روی داشبورد خودرو قرار داشت، کشف شد.

 

با توجه به نحوه کشف خودرو که بر اساس اعلام یکی از دوستان فرد مفقود شده به نام "حبیب" به طور اتفاقی در خیابان پارک شده و انعکاس آن به یکی از برداران همسر فقدانی و سپس اعلام به مرکز فوریت های پلیسی ١١٠ و همچنین طراحی سناریوی تماس‌های تلفنی و تلاش در تحریف مطالب و انحراف پلیس در روند پیگیری و نیز سعی بر القای اینکه فقدانی دارای انحراف اخلاقی بوده است و از سویی نوشته به دست آمده در داخل خودرو که بیش از حد شفاف بوده و به عبارتی عامل جنایت نشانه‌های واضحی از خود اعلام داشته و در آن به ترک بودن؛ اهلیت خود در منطقه رستم آباد و محل انداختن جسد و خودکشی فرزند خود که به دور از منطق بوده و به نوعی عامل جنایت اقدام به معرفی خود کرده و جمیع این موارد باعث شد پرونده پس از بستن راه‌های انحرافی ایجاد شده در فاز جدید رسیدگی قرار گیرد.

 

با توجه به باز شدن مسیر جدید در رسیدگی به مفقود شدن "سراج" و خاموشی خط تلفن در همان تاریخ فقدان مشخص شد که وی آخرین فعالیت خود را در آج بیشه رشت داشته است و به دنبال آن با توجه به اینکه در اکثر نقاط سناریوی فقدان اعم از پیدایش خودرو، ارائه اطلاعات پیرامون انحرافات اخلاقی مفقود شده و ... حضور فردی به نام "حبیب" به چشم می‌خورد و اینگونه استنباط می‌شد که او دخالتی در شکل‌گیری موضوع داشته باشد.

 

به همین منظور پیرامون او بررسی غیر محسوس معمول که حکایت از اختلاف با همسر و اقدام به متارکه او داشته و از سویی نامبرده با فقدانی و نیز برادر همسر فقدانی رفاقت و ارتباط داشته و شغل او انجام کار تاسیساتی و تعمیراتی خانه بوده و تحقیقات حاکی از این بود، قبل از فقدان "سراج" حدود بیست روز در خانه مشغول به کار بوده است و برابر اظهارات چند تن از همسایگان تردد او در این ایام در خانه "سراج" به نحوی بوده که بدون حضور او و زمانی که همسر سراج در خانه تنها بودند، انجام می‌گرفت و ارزیابی از کارهای تعمیراتی انجام شده بیانگر این بوده که تعمیرات مذکور که نیاز به دو الی سه روز کار داشته بالغ بر بیست روز به طول انجامیده است.

 

در بخش دیگری از تحقیقات که نظر کارآگاهان را بیشتر به خود جلب کرد این بوده که "حبیب" دارای یک باب خانه ویلایی در منطقه آج بیشه شهرستان رشت یعنی محل خاموشی تلفن فقدانی است.

 

مهمتر از آن که نامبرده در مراحل قبلی تحقیق هیچ گونه صحبتی از خانه مزبور نکرده و همواره نشانی خانه پدری خود را ارائه می‌نمود و نظر به اینکه سیر تحقیقات احتمال ارتباط  نامشروع همسر فقدانی با "حبیب" و متعاقب آن ارتکاب قتل به انگیزه حذف "سراج" را مطرح می‌کرد.

 

با توجه به یافته‌های پلیسی اقدامات اطلاعاتی خط تلفن "حبیب" با تعیین زمانی خاص استعلام و پاسخ حکایت از این داشته که خط مذکور در هنگام خاموشی تلفن فقدانی در همان محل و مقارن با آن فعالیت داشته است و نکته دیگر اینکه در شب فقدان در محل کشف خودروی فقدانی فعال بوده است.

 

ریز مکالمات خطوط  تلفن همراه همسر فقدانی و "حبیب" دریافت و فاقد هر گونه نکته قابل توجه بود اما برخی از شماره‌ها حاکی از این بود که آنان می‌بایست دارای خطوط دیگر باشند که ارائه نکرده‌اند که با این بینش برادر فقدانی آموزش لازم برای بررسی این احتمال توجیه شد که نتیجه کسب یک خط ایرانسل متعلق به همسر "سراج" اما به نام فرد دیگری بوده و کسی از آن اطلاع نداشته است.

 

در ادامه خطوط موجود با هماهنگی قضایی تحت کنترل قرار گرفت و به طور همزمان با ترفند های پلیسی شوک‌هایی به افراد مورد نظر وارد شد که ضمن به دست آمدن چند مورد مکالمه مشکوک همسر فقدانی با خطی ناشناس خط مقابل نیز استعلام مالک شد که متعلق به فردی در خارج از استان بوده اما ردیابی معمول و محل فعالیت آن در رشت بوده و علی رغم اینکه اسمی در مکالمات رد و بدل نمی‌شد، اما احتمال تعلق خط به "حبیب" می‌رفت که با توجه به محدودیت مکالمه خطوط مذکور پیامهای کوتاه طرفین از چند روز قبل از فقدان "سراج" بود.

 

نتیجه استعلام نشان می‌داد بیش از ٥٠٠ مکالمه پیام کوتاه رد و بدل شده در ظرف دو ماه و نیم و اینکه کلیه پیامها بین ساعت 24 تا 5 صبح ارسال می‌شد و روایت از رابطه نامشروع طرفین داشته و نکته جالب توجه اینکه پیامها کاملا فیلتر شده و به صورت رمزی تحریر شده بود اما وقتی که این پیام ها در کنار دیگر قرائن و مطالب پرونده قرار گرفت ضمن مشخص نمودن اینکه طرف مقابل "حبیب" است ارتکاب جنایت را قطعی می‌کرد.

 

با توجه به اینکه مقامات قضایی در ارتباط با قتل، وجود جسد را لازمه و مقدمه کار و صدور دستورات قضایی می‌دانند اما با ارائه مدارک مقام قضایی مجاب به صدور دستورات بطور همزمان در خصوص روابط نامشروع "حبیب" ٣١ ساله و "دنیا" ٢٣ ساله شد.



در بازرسی از خانه "دنیا" و در لابلای رختخواب‌ها دو عدد سیمکارت که مخفی شده بود و صرفا برای تماس با "حبیب" استفاده می‌شد کشف و پوکه‌های این سیم‌ کارت‌ها نیز در مغازه حبیب کشف شد و با توجه به اینکه قریب به دو ماه بود که خانه خود در منطقه آج بیشه را اجاره داده بود برای بازرسی از آن محدودیت‌هایی وجود داشت اما متهمین در بازجویی ابتدایی حتی رابطه خود را منکر کرده بودند، ولی در مراحل بعدی به سبب وجود مستندات صرفا به داشتن رابطه اعتراف و از فقدان و سرنوشت "سراج" اظهار بی‌اطلاعی کردند.

 

در ادامه ذهنیت کارآگاهان بر آن داشت که "سراج" در خانه "حبیب" به قتل رسیده و احتمال اینکه در همان جا مدفون شده باشد می‌رفت که با این فرض از مرجع قضایی کسب دستور شد و خانه موصوف مورد بازبینی و بازرسی قرار گرفت که محل به مساحت کلی ٥٠ متر و فاقد حیاط بوده که محلی برای مدفون نمودن جسد ظاهراً به نظر نمی رسید، اما زمانی که از کف پذیرایی بازدید شد بخشی از آن تازه سیمان‌کشی شده بود و حالت تازگی و متمایز با دیگر قسمت‌ها داشت که نظر پلیس را به خود جلب کرد و محل مورد نظر حفر و با برداشتن لایه سیمانی بوی تعفن به مشام رسیده که در ادامه حفاری جسد "سراج" کشف که از لحاظ ظاهری آثار ضرب و جرح برروی آن مشهود بود.

 

با توجه به کشف جسد "سراج" ، بعد از گذشت دو ماه و نیم در خانه "حبیب"  متهم ناگزیر لب به اعتراف گشوده و این گونه تصریح کرد: از حدود چهار ماه قبل با همسر "سراج" رابطه برقرار کرده و هنگامی که برای تعمیر در خانه آنان حضور داشته این رابطه شدت گرفته و تا جایی که بعد از اتمام کارِ تعمیرات احساس کردیم دیگر نمی‌توانیم بدون هم بمانیم و به همین دلیل تصمیم به حذف "سراج" گرفتیم و زمانی که در راه  او را دیدم ، سوار خودرویی که در اختیار داشت شدم و سپس ساندیسی که از قبل بیست عدد قرص خواب آور در آن تزریق کرده بودم را به او دادم که او خورد و بی‌هوش شد و سپس او را به خانه خودم انتقال دادم و با میله‌ای آهنی به سر او زدم که فوت کرد و در پذیرایی منزلم چاله‌ای کندم و او را مدفون نمودم و دست نوشته‌ای را در خودرو او قرار دادم و آن را در کنار خیابان پارک کردم.

 

متهم در ادامه اظهار داشت: دو روز بعد نیز به عمد برادر "دنیا" را به بهانه جستجو به مسیر پارک خودرو کشانده و اعلام داشتم که به طور تصادفی خودرو را دیده‌ام و حدود سه روز بعد از دفن تصمیم گرفتم تا به سرعت خانه را اجاره دهم که در این بین متوجه شدم، محل دفن در اثر فساد جسد باد کرده و ترکیده که مجدداً محل را شکافته و با ضربات چاقو تلاش کردم باد جسد را کم کنم و سپس یک ورقه آهنی تهیه کردم و بر روی جسد قرار دادم و حدود سی سانتی متر روی آن را سیمان کشیدم.

 

وی افزود: تماس های انجام شده از خطوط عمومی توسط او انجام گرفته و نیز عین دست نوشته به دست آمده از خودرو توسط او نوشته شده است.

 

نامبرده اذعان داشت: همسر مقتول در جریان جزئیات کار نبوده و تنها در جریان حذف او بوده است که متهمه "دنیا" نیز به موارد اعلامی اعم از رابطه نامشروع و تصمیم به حذف همسرش و اطلاع از قتل آن اعتراف کرد و سپس صحنه قتل توسط متهم بازسازی شد و متهمین با صدور قرارِ تأمین روانه زندان شدند.

 

Page Generated in 0/0045 sec