عصر 9 تیرماه سال جاری اهالی خیابان بوستان 15 منطقه شاهین ویلای کرج شاهد صحنههای دلخراش و غمانگیزی بودند که هیچ گاه فکر نمیکردند با چنین صحنههایی روبهرو شوند.
مردی با یک گالن به مقابل آرایشگاه زنانه رفت و هنگامی که زنش را به بیرون صدا کرد و با وی به مشاجره پرداخت، در یک چشمبرهم زدن گالن بنزین را روی سر زن جوان ریخت و وی را به آتش کشید و با توجه به این که بنزین روی خودش نیز ریخته بود، وی نیز همراه با همسرش آتشگرفت و شعلههای آتش به حدی بود که کسی نمیتوانست به آنان نزدیک شود.اهالی بوستان برای نجات این زوج وارد عمل شدند ولی تلاش آنان بهجایی نرسید و تاسررسیدن آتشنشانی و اورژانس، زن و مرد جوان بهکام مرگ غمانگیزی فرو رفتند.کسی نمیدانست ماجرا از چهقرار بوده که زن بیگناه این چنین قربانی خشم شوهرش شدهاست.
دقایقی بعد تیمهایی از پلیس، آتشنشانی و اورژانس سرصحنه حاضر شدند ولی کار از کار گذشته بود و زن و مرد بهخاطر شدت سوختگی از دنیا رفته بودند. در ادامه، مأموران تجسسهای خود را در این زمینه آغاز کردند و دریافتند مرد آتشافروز که «ولی» 36 ساله است از گذشته با همسرش اختلاف داشته و بههمین خاطر و براساس این اختلافات برای انتقام گرفتن و پایان دادن به زندگی همسرش دست به این عمل تلخ زده است. بنابراین گزارش با توجه به مرگ مرد آتشافروز و همسرش، پرونده پس از پایان تحقیقات از سوی پلیس در اختیار بازپرس ویژه قتل کرج قرار گرفت و وی نیز با توجه به مرگ عامل اصلی جنایت پرونده را مختومه کرد.
گفتوگو با برادر قربانی
«وحید» که همچنان در شوک از دست دادن خواهر 30 سالهاش است و نمیخواهد مرگ وی را باور کند در مصاحبه با خبرنگار شوک گفت: «فریبا» چند سال پیش با ولی ازدواج کرد و در طول این سالها مدام از سوی وی مورد آزار و اذیت قرار گرفت و با توجه به رفتار خشن وی، از زندگی با او خسته شده و به همین خاطر درخواست طلاق داده بود. وی در ادامه افزود: فریبا با اجرا گذاشتن مهریهاش در آستانه جدایی بود.
گفتوگو با خواهر فریبا
«مژگان» که خود نیز در صحنه آتشسوزی حضور داشته است، گفت: وقتی «ولی» به مقابل آرایشگاه آمد، آنجا بودم و خواهرم بیگناه و بیاطلاع از همه چیز قربانی خشم دامادمان شد. وی افزود: فریبا بهخاطر اعتیاد همسرش به زحمت با آرایشگری خرج زندگی خود و بچههایش به نامهای «پوریا» و «پویان» را درمیآورد و شوهرش نیز در طول این چند سال بیکار بود و نه تنها هیچ کمکی برای ادامه زندگیشان نمیکرد بلکه خواهرم را نیز اذیت میکرد. مژگان خاطرنشان کرد: دامادمان با این کارش ضربه بزرگی به خانواده ما زد و بچههایش را از داشتن مادری مهربان و زحمتکش محروم کرد.
شاهدان چه گفتند؟
زن 50 سالهای که از نزدیک شاهد این ماجرا بود به شوک گفت: فریبا چند سالی بود در محلهمان آرایشگری میکرد و زن بسیار زحمتکشی بود، آن روز عصر همسرش به مقابل آرایشگاه آمد و با داد و فریاد روی سر وی بنزین ریخت و صحنههای تکان دهندهای رقم زد، ما با دیدن آتشگرفتن آنان سعی کردیم هر دویشان را نجات بدهیم ولی موفق نشدیم زیرا سرعت آتش بسیار بالا بود. وی ادامه داد: مشکلات هرچقدر هم که بزرگ باشد نباید کسی بهخود اجازه دهد جان دیگری را بگیرد و خانوادههایی را بدبخت کند.