روزنامه «ایران سپید»
یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰
۲۸ ذی الحجه ۱۴۴۲
۸ آگوست ۲۰۲۱
سال بیست و پنجم شماره ۶۷۶۷
خبرگزاری جمهوری اسلامی مدیر مسئول: سهیل معینی
سامانه پیامکی: 3000465040
نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388
تلفن: 84711371
شماره انتشارات: 5-88548892
وب سایت: www.iransepid.ir
پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir
ن و القلم و ما یسطرون
نوشتههایتان طلوع حقیقت و بیان دردهای کسانی است که نمیتوانند بگویند و فریادشان بی صداست.
روزخبرنگار بر اهالی رسانه گرامی باد
......عناوین امروز.....
*حق پرستاری از معلولان برای تمامی افراد به صورت ماهیانه واریز خواهد شد
*تکذیب شایعه آغاز واکسیناسیون متولدین ۱۳۴۸ تا ۱۳۸۱
*لاپورتا: نمیتوانستیم با مسی قرارداد جدید ببندیم
*گم شدن کفش در عروسی با قتل پایان یافت
...........خبر ویژه
مصطفی سراج مدیرکل دفتر امور مراکز توانبخشی و مراقبتی در رابطه با حق پرستاری برای معلولان شدید روان مزمن سرپرست خانوار اظهار اظهار کرد: حق پرستاری برای افراد، چه سرپرست خانوار باشند و چه نباشند با توجه به افزایشی که در تیرماه داشتیم مبلغ ۱ میلیون تومان به صورت ماهیانه واریز میشود.
وی افزود: چند درصد از کمک هزینه افراد دارای معلولیت سازمان بیماران روانی مزمن پرداخت شده البته حق پرستاری که در ماده ۷ قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت ذکر شده است شامل افراد دارای معلولیت شدید و خیلی شدید نیازمند و افراد دارای معلولیتهای چندگانه نیازمند که در خانواده حضور دارند شامل این افراد میشود.
سراج بیان کرد: بیش از ۵۰ درصد افراد دارای معلولیت، دارای معلولیت شدید و خیلی شدید هستند که تعداد این افراد حدود۸۰۰ هزار نفر است هرچند طبق برآوردهای ما و با توجه به صراحتی که در ماده ۷ ذکر شده است حدود ۵۰۰هزار نفر مشمول دریافت حق پرستاری میشوند که مجدد الویت بندی صورت می گیرد.
وی در ادامه تصریح کرد: به طور مثال معلولین خیلی شدید که در دهکهای در آمدی پایینتر هستند در الویت قرار میگیرند به همان نسبت افراد دهکهای درآمدی بالاتر در الویتهای بعدی قرار میگیرند؛ در حال حاضر حدود۳۲ هزار نفر افرادی که در خانواده هستند تحت پوشش حق پرستاری هستند و حدود۲۸ هزار نفر هم افراد دارای آسیب نخاعی که در مجموع به حدود۶۰هزار نفر از افراد حق پرستاری تعلق میگیرد.
سراج همچنین گفت: از این ۶۰ هزار نفر افراد دارای آسیب نخاعی که دارای معلولیت شدید و خیلی شدید باشند عمدتاً پشت نوبت قرار نمیگیرند و افرادی که تحت پوشش قرار میگیرند معمولا در یک پروسه چند ماهه برای این افراد برقرار میشود.
وی در ادامه بیان کرد: برای افرادی که جزء سایر گروههای معلولین هستند سال گذشته سازمان به ۱۲ هزار نفر ۲۰ هزار نفر اضافه کرد و مجموع تعداد به۳۲ هزار نفر رسید و پیشبینی ما بر این است که بیش از۴۰۰هزار نفر مشمول دریافت حق پرستاری میشوند که امیدواریم با اعتباری که از ناحیه دولت و حمایت مجلس در نظر گرفته میشود ان شاءالله این افراد نیز مشمول دریافت حق پرستاری شوند.
سراج همچنین در خصوص ارائه خدمات توانبخشی و مراقبتی در منزل اظهار کرد: در حال حاضر ۲۵هزار نفر تحت پوشش این دو فعالیت هستند که حدود ۱۷ هزار و۵۰۰نفر از خدمات توانبخشی در منزل استفاده میکنند و حدود۷ هزار و ۶۰۰ نفر نیز از خدمات مراقبت در منزل استفاده میکنند.
وی در ادامه گفت: در ماه سه خدمت تخصصی توانبخشی مانند فیزیوتراپی، کار درمانی، پرستاری، روانشناسی مدد کاری و... به افراد دارای معلولیت تعلق میگیرد همچنین یارانهای که دولت پرداخت میکند مبلغ پانصد هزار تومان به ازای هر فرد است که به مراکز ارائه دهنده این خدمات پرداخت میشود.
سراج تاکید کرد: در زمینه مراقبت در منزل هر فرد ۳۲ ساعت خدمات مراقبتی دریافت میکند که در ماه این مبلغ حدود ۱ میلیون تومان است.
.........دریافت
*شاید فردا بهتر باشد
امروز هفدهم مرداد، مصادف با روز خبرنگار است.
در میان روزنامه نگاران و خبرنگاران، هستند کسانی که علاوه بر فعالیت های رسانه ای، در حوزه ی شعر هم قلم زده و می زنند. از چهره های مشهور مثل فرخی یزدی، ملک الشعرا بهار و نسیم شمال گرفته تا نسل امروز.
به مناسبت روز خبرنگار، این هفته سه شعر از سروده های محسن بو الحسنی، همکار شاعر و روزنامه نگارمان در روزنامه ی ایران را می خوانیم.
روشن نباشد روز
و حتی دستهای تو
که تکههایی از ابر را
برای خالی نبودن عریضه
رصد میکنند.
شیشه در شکست نور بماند
و رسمالخط نستعلیق من
بر خطوط صافِ عواطفِ فلزی
دستپیچِ قطارها و اتوبوسها بشود.
من از گلوگاه شهر عبور میکنم
و احتمالاً سلام
به عابران مرطوب
در مه رقیق عصرگاهی
که همه چیز را
در ذهن من منور کردهاند
متعاقباً به تو میگویم
که چطور روشن نباشد روز
وقتی که آبهای بیجهت
از شانههای من سرازیر میشوند
و هیچکس راه خانهاش را مثل من
در کوچههایی با عمق یک وجب
گم نمیکند
فکر میکنم حدس زده باشی
که این شعر را
چقدر آهسته نوشتم
که انگشتهای تو بر مماس نلرزد
و من دوباره ظهور کنم به این شکل
مگر این پل شهادت بدهد به من
که بودم
و تاریخ
خدشه بزرگی است
وقتی مسافران
جفت جفت سوار و
تک تک پیاده میشوند.
-------
حالا در این عکس
کسی نمیخندد
و موی آبانیِ من
در آن عصر نه چندان رمانتیک پاییزی
خانه را برای عروس
مفاجا کرده بود.
ما شاهکار اخمهای جهان بودیم
و آمده بودیم کنار پنجره
تا فقط روز را ادامه بدهیم
و هیچ قصدی برای دیدن نبود
وقتی که مادرم گفت
"آن عطر فرانسوی هیچ وقت به اندازهی من
قدر موی براق و شلوار عتیقهات را نمیفهمد"
ما در عکس
شاهد احتراق دستهایی بودیم
که تکان میخورد
و موج بود که از شنل کارون
به کناره پرتاب میشد
چه میدانستم تو یکروز برمیگردی
و به عدم لبخند
در این قاب اشاره میکنی؟
چه میدانستم تو مویت را کوتاه کردهای
و من تا سال بعد
شاهد اشاره به هیچ دورهایی نیستم
و آن عکس ماند
و آن عکاس رفت
و موی من که دیگر به من نمیآمد
به تو میآید
و من که مینویسم
آن عطر گیج را
اول تو اختراع کردی
که در عکس بخندد
و عروس در انزوای من
احتمال بدهد به خوشبختی.
-------
پس تماشایت کردم
مثل این ساختمان بلند
که برای تکهای پرنده فریاد میزند
و سرنوشتش همین است
که منتظر شب باشد
تا گربهها به جفتگیریشان برسند وُ
من به گریه
تماشایت کردم
که چشمهای تاریکت
انگار همیشه دست تکان میدهد
که بگوید:
"خداحافظ
خستهام کردی"
و معلوم نیست فردا
به فرضِ آن کشور
از چه ساعتی شروع شود
اما همین که من موهایم را
شل تر از زندگیام ببندم
و از تمام محیطهای کاری بپرهیزم
یعنی
منتظرم که این دستهای مشوش
به هر بهانهای بگویند
"سلام
میشود آیا به اندوه تو دست زد؟"
جواب تو
کابوس همسایه میشود
و یک لیوان آب یخ
که جنس نایاب این خانههاست
آرزوی خام جوانی
در عمودیترین شب سال
که به جای تو
با این قرص بنفش میخوابد
و لب میگذارد به لب این پنجره
و خواب میبیند
که این شعر را ننوشته
و تو هرگز نرفتهای
حتا به مدت محدود
و آمادهای که بگویی
"فردا
فردا
شاید فردا بهتر باشد"
و من متعاقباً وقوع روز را
به وقت معین اعلام کنم
و باز چشم ببندم.
.....سلامت و بهداشت
*تکذیب شایعه آغاز واکسیناسیون متولدین ۱۳۴۸ تا ۱۳۸۱: روابط عمومی وزارت بهداشت، مطالب منتشر شده در فضای مجازی مبنی بر آغاز واکسیناسیون متولدین ۱۳۴۸ تا ۱۳۸۱ را تکذیب کرد.
به نقل از ایسنا، هموطنان عزیز برای اطلاع از آخرین تصمیمات گروه های هدف فراخوانده شده برای واکسیناسیون می توانند به سایت وزارت بهداشت به آدرس Behdasht.gov.ir ،رسانه ملی و خبرگزاری های معتبر و نیز سامانه Salamat.gov.ir مراجعه کنند.
*ادامه روند افزایشی کرونا در کشور: سخنگوی وزارت بهداشت گفت: روند افزایشی بستری بیماران مبتلا به ویروس کرونا در کشور در هفته دوم مرداد ماه همچنان ادامه دارد و این روند از قله خیز چهارم نیز بیشتر شده است.
به نقل از ایسنا، دکتر سیما سادات لاری افزود: روند بیماران سرپایی با تست مثبت کرونا نیز همچنان افزایشی است و به بیشترین میزان از ابتدای شیوع اپیدمی کووید ۱۹ تاکنون رسیده است.
لاری ادامه داد: در هفته اخیر ۲۶ هزار و ۸۵۱ بیمار مبتلا به کرونا بستری شدند و همچنین موارد سرپایی با تست مثبت کرونا در هفته اخیر ۲۰۵ هزار و ۲۹۴ نفر بوده است.
وی تاکید کرد: بیشترین بروز هفتگی بیماران بستری با تست مثبت کرونا از هشتم تا چهاردهم مرداد ماه به ترتیب در استانهای مازندران، ایلام، گلستان، گیلان و بوشهر بوده است. همچنین کمترین میزان بستری بیماران کرونا در استان سیستان و بلوچستان مشاهده شده است.
لاری اظهار کرد: شیوع ویروس جهش یافته دلتا در کشور و کاهش قابل توجه رعایت پروتکلهای بهداشتی و از طرفی برگزاری مراسم عروسی و عزا در شرایط حاضر منجر به ادامه دار شدن وضعیت افزایشی سرپایی و بستری و همچنین موارد فوتی شده است.
وی گفت: از همه هموطنان عزیزمان میخواهیم که موارد بهداشتی را جدی گرفته و از حضور در مکانهای پرجمعیت خودداری کنند.
*بیش از ۲۱ میلیون واکسن داخلی و خارجی کرونا تحویل وزارت بهداشت شد: رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت از تحویل بیش از ۲۱ میلیون واکسن داخلی و خارجی کرونا به وزارت بهداشت خبر داد.
به نقل از ایرنا، کیانوش جهانپور روز شنبه در توئیتی تصریح کرد: بر اساس آمار تفکیکی واکسیناسیون کرونا در کشور از ابتدای برنامه واکسیناسیون تا صبح امروز اسپوتنیک نوبت اول: ۴۳۶۱۳۶، اسپوتنیک نوبت دوم: ۳۵۶۶۰۷، سینوفارم نوبت اول: ۸۳۵۲۶۸۴، سینوفارم نوبت دوم: ۱۹۹۶۴۵۰، بهارات نوبت اول: ۵۹۰۸۷و بهارات نوبت دوم: ۵۳۹۶۰ است.
آسترازنکا نوبت اول: ۲۲۷۵۲۸۱، آسترازنکا نوبت دوم: ۵۹۰۶۵۴، برکت نوبت اول: ۱۰۰۲۶۴۱ و برکت نوبت دوم: ۱۰۳۱۰ به وزارت بهداشت تحویل داده شده است.
تاکنون ۲۶ میلیون و ۳۰۵ هزار و ۵۲۸ آزمایش تشخیص کووید۱۹ در کشور انجام شده است. همچنین تاکنون ۱۱ میلیون و ۷۶۵ هزار و ۵۲۸ نفر دز اول واکسن کرونا و دو میلیون و ۹۷۰ هزار و ۶۶۹ نفر نیز دز دوم را تزریق کرده اند و مجموع واکسن های تزریق شده در کشور به ۱۴ میلیون و ۷۳۶ هزار و ۱۹۷ دُز رسید.
در حال حاضر ۲۸۵ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۱۰ شهر در وضعیت نارنجی، ۵۳ شهر در وضعیت زرد قرار دارند و از ابتدای شیوع ویروس کرونا در کشور(اسفند ۹۸) تا کنون ۹۳ هزار و ۸۶ نفر از هموطنان جان خود را از دست داده اند.
...........ورزشی
*لاپورتا: نمیتوانستیم با مسی قرارداد جدید ببندیم
پس از اعلام خبر جدایی مسی از بارسلونا که جهان فوتبال را در شوک فرو برد، خوان لاپورتا، رئیس بارسا، در کنفرانس خبری ویژه ای به این موضوع پرداخت. مسی که از اول جولای و پایان قراردادش با بارسا بازیکن آزاد شده بود، مدت ها در حال مذاکرات گسترده برای تمدید قرارداد خود بود، اما با انتشار این خبر که جهان فوتبال را تکان داد، مسی اکنون باید خود را برای زندگی دور از نوکمپ آماده کند.
لاپورتا گفت: "این مؤسسه با 120 سال سابقه از همه بالاتر است، حتی از بهترین بازیکن تاریخ. بر اساس اعداد و ارقام رسمی، نتایج ممیزی مالی، وضع ما بسیار بدتر از آن چیزی است که انتظار داشتیم. این بدان معناست که ضرر بسیار بیشتر از حد انتظار است و بدهی نیز بسیار بیشتر است، یعنی با قراردادهای فعلی ما هیچ جایی برای قرارداد جدید نداریم. توافق با لئو مسی خطرات خاصی داشت و ما مایل بودیم این خطرات را بپذیریم، اما وقتی وضعیت باشگاه را پس از این ممیزی دیدیم، پس از هیئت مدیره فاجعه بار قبلی هیچ حاشیه امنیت و هیچ جایی برای خطر کردن نداشتیم. تنها راه جا باز کردن در مقیاس حقوق و ثبت قرارداد لئو از طریق پذیرش چیزی است که ما برای بارسا اصلا خوب نمی دانیم (پذیرش قرارداد لالیگا با CVC). ما نمی خواستیم آینده باشگاه را رهن بدهیم.
اراده مسی برای تسهیل ماندن او در باشگاه مشخص بود و ما از این بابت سپاسگزاریم. فکر می کردیم قرارداد پنج ساله با پرداخت تعویقی در چارچوب FFP لالیگا قرار می گیرد. ما انعطاف پذیری بیشتری می خواستیم، در کشورهای دیگر این موضوع پذیرفته می شد، اما در اینجا نه. لاپورتا تأیید کرد که توافق با مسی کم و بیش به این شکل بود که مسی دو سال بازی می کرد، اما پنج سال دستمزد می گرفت. لالیگا اما این روش دور زدن FFP را برای فصل 22-2021 نپذیرفت. تکرار می کنم که نمی خواهم امیدهای کاذب ایجاد کنم. مذاکره با مسی به پایان رسیده است. لالیگا درباره محدودیت دستمزد خود انعطاف پذیر نیست، تنها در صورتی این کار را می کند که حقوق پخش این باشگاه را به مدت نیم قرن در رهن قرار دهیم. ناراحت کننده است که بازیکنی مانند لئو مسی، در این شرایط شیوع کرونا در جهان، نمی تواند خداحافظی و ادای احترامی را که شایسته آن است را داشته باشد. در دو سال آینده و با حضور هواداران در ورزشگاه، خیلی بهتر می شد. مسی همیشه رفتار فوق العاده ای داشته است. اثباتش این بود که ما با او به توافق مالی رسیدیم، او همیشه مایل بود کارها را آسان کند. اما لحظه ای فرا رسید که با وجود قوانین FFP دیگر نمی شد کاری کرد. ما نمی خواستیم این عذاب را طولانی کنیم. ما آخر هفته جام خوان گمپر را داریم، لالیگا به زودی شروع می شود. مجبور شدیم این تصمیم را بگیریم.
مسی و نماینده ای او نیز برای انتخاب باشگاه جدید به زمان نیاز دارند. دیروز آخرین گفتگو را با پدر لئو داشتم. مذاکرات بسیار حساسی طی چند ماه انجام شده بود. ما موفق شدیم به توافق برسیم، اما به دلایل خارجی امضای قرارداد امکان پذیر نبود. سقف محدودیت دستمزدی ما پر شده است، حتی بدون لئو هم ما هیچ جایی و هیچ حاشیه مالی نداریم. لئو خوشحال نیست. او می خواست بماند، ما همه می خواستیم بماند. اما او مجبور شده است، مانند ما، با واقعیتی روبرو شود که قابل تغییر نیست. بهترین ها را برای او و خانواده اش آرزو می کنم، هرجا که می روند، بارسا همیشه خانه او خواهد بود. بدون مسی، حقوق بازیکنان حدود 95 درصد درآمد باشگاه است.
بنابراین هنوز کارهای زیادی باید انجام دهیم تا در FFP لالیگا قرار بگیریم. با محاسبات ما، می توانیم چهار قرارداد جدید را در سقف حقوق لالیگا ثبت کنیم. به دلیل تلاش بازیکنان، اندازه حقوق آنها در وضعیتی مشابه با لئو نیست. لاپورتا در پاسخ به این پرسش که آیا مسی می تواند با دستمزد "نمادین" بازی کند، همانطور که پائو گسول برای تیم بسکتبال بارسا بازی کرد، گفت: "من این گزینه را دوست داشتم، اما لئو تمام تلاش خود را کرد تا به توافق برسیم، ما نمی توانیم او را به خاطر هیچ چیزی سرزنش کنیم. من با خورخه صحبت کرده ام و به لئو پیام دادم. همه چیز تمام شده.
......حوادث
*گم شدن کفش در عروسی با قتل پایان یافت
رسیدگی به پرونده قتل جوانی که به خاطر گم شدن کفشهایش در یک جشن عروسی با یک پدر و پسر درگیر و کشته شده است در حالی در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد که متهم اصلی پرونده پس از ۶ سال هنوز متواری است. این قتل در سال ۹۴ و به دنبال وقوع درگیری خونین در جشن عروسی در پیشوای ورامین رخ داد. پس از آن مأموران بلافاصله به محل اعزام شدند و پس از تحقیقات اولیه مشخص شد یکی از میهمانان جشن عروسی به نام اکبر در درگیری با یک پدر و پسر بشدت مجروح و به بیمارستان منتقل شده است. اکبر که از ناحیه سر آسیب دیده بود، تحت عمل جراحی قرار گرفت اما چند روز بعد به خاطر خونریزی مغزی جان باخت. با مرگ این پسر جوان، مأموران پلیس به بازجویی از میهمانان جشن عروسی پرداختند و معلوم شد اکبر به خاطر گم شدن کفشهایش در جشن عروسی با یک پدر و پسر به نامهای سیامک و شهرام درگیر شده بود.با افشای این ماجرا پلیس به ردیابی پدر و پسر پرداخت و توانست سیامک ۵۷ ساله را بازداشت کند.
اما شهرام به مکان نامعلومی گریخته بود و مأموران موفق نشدند ردی از او به دست آورند.یکی از شاهدان به مأموران گفت: ما در مراسم عروسی بودیم که یکباره مقتول داد و فریاد کرد و مدعی شد که سیامک و شهرام کفشهایم را دزدیدند و این پدر و پسر هم موضوع را انکار میکردند. تا اینکه سیامک و شهرام از محل جشن خارج شدند و بعد از آن متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاد ؛ البته من سیامک را ندیدم اما شهرام به سراغ اکبر رفت و باهم درگیر شدند و مقتول ضربهای به سرش خورد و بیهوش شد. ما هم به سرعت او را به بیمارستان رساندیم و دیگر از سیامک و شهرام خبری نداشتیم چون در آن لحظه بیشتر حواسمان به حال اکبر بود.
با شکایت اولیای دم و در حالی که شش سال از این ماجرا گذشته بود، پلیس ردی از شهرام به دست نیاورد و برای او و پدرش به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر و پروندهشان به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه رسیدگی به پرونده، اولیای دم درخواست دیه کردند. مادر قربانی گفت: پسرم آن شب به جشن عروسی رفته بود اما کفشهایش سرقت شد و به همین خاطر با دو متهم درگیر شده بود و آنها بی رحمانه با آجر و چوب به سر پسرم زدند و گریختند. حالا هم پس از ۶ سال از این ماجرا پلیس هنوز ردی از شهرام به دست نیاورده است. اگرچه داغ پسرم را هنوز در دل دارم اما حاضرم با دریافت دیه از خون پسرم گذشت کنم. من میدانم ضارب پسرم شهرام بوده و نمیخواهم پدر و مادر او هم داغدار شوند.
اما از اینکه خودش را مخفی کرده، خیلی ناراحتم او باید بازداشت شود و تاوان کاری را که کرده است ، پس بدهد. سپس سیامک در جایگاه ویژه ایستاد و منکر مشارکت در قتل شد و گفت: من و پسرم آن شب به جشن عروسی رفته بودیم اما اکبر به خاطر گم شدن کفشهایش شروع به داد و فریاد کرد. او به من و پسرم مظنون شده بود و میگفت ما کفشهای نوی او را سرقت کردهایم. ما سعی کردیم او را آرام کنیم اما اکبر دست بردار نبود و فحاشی میکرد. به همین خاطر دعوا بالا گرفت. من که عصبانی شده بودم، جشن عروسی را ترک کردم و از حیاط بیرون رفتم؛ اما چند دقیقه بعد وقتی به آنجا برگشتم دیدم اکبر خونین روی زمین افتاده است.
من هیچ ضربهای به او نزدم و بی دلیل بازداشت شدهام. همه دیدند که من ضربهای نزدهام اما چون پسرم نیست من را بازداشت کردند. وی افزود: البته من خودم ندیدم که پسرم ضربهای به مقتول زده باشد. در آن دعوا چند نفر شرکت داشتند و شاید فرد دیگری اکبر را زده است.متهم در پاسخ به این سؤال قاضی که آیا میداند پسرش کجاست، گفت: نمیدانم. او با من و خانواده در تماس نیست و از او بی خبرم. با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.