جلوی بانک ایستاده و به رمپ (سطح شیبدار) ورودی بانک خیره شده است، چند بار تلاش میکند که با صندلی چرخدار از رمپ بالا برود، اما شیب نامناسب رمپ مانع میشود، بالاخره با کمک چند نفر وارد بانک میشود، اما گیشه بانک به قدری بالا است که حتی نمیتواند، تحویلدار بانک را ببیند! با کمک اطرافیان مبلغی به حسابش واریز میکند و باز هم به کمک عدهای دیگر از هموطنان از بانک خارج میشود، اما این پایان راه نیست، حالا باید با اعمال شاقه از خیابان عبور کند و این یعنی مشکلات تمام ناشدنی جانبازان و معلولان در سطح معابر عمومی شهرهای استان گلستان ...
در کشور ما نیز، بعد از انقلاب اسلامی و بروز جنگ تحمیلی تعداد افرادی که از معلولیتهای مختلف رنج میبرند به فزونی گرایید و شمار بسیاری از هموطنان ما که به درجه پر افتخار جانبازی نائل شدند در زمره افراد توان خواه جامعه قرار گرفتند.
فلذا آمار معلولیت در کشور سیر صعودی پیدا کرد. جانبازان و معلولان در جامعه با دشواریها و گرفتاریهای زیادی دست و پنجه نرم میکنند: عبور و مرور، سوار شدن یا پیاده شدن از خودرو، ورود به اماکن دولتی یا ساختمانهای چند مرتبه و سایر مشکلات ریز و درشت دیگر که پرداختن به همه آنها از حوصله این مقال خارج است، اما یکی از اساسیترین مشکلات معلولان در حال حاضر نبود گذرگاه، پیادهرو و پل مناسب برای عبور جانبازان و معلولان در اکثر معابر عمومی شهرهای استان است. تا جایی که بسیاری از توان خواهان استان به تنهایی قادر به تردد در سطح پیادهروها و عبور از معابر شهری نیستند.
معابر استاندارد
در اکثر کشورهای دنیا معلولان به سه دسته زیر تقسیمبندی میشوند و معابر پیادهرو بر اساس نیازهای آنها ساماندهی میشوند. این سه دسته عبارتند از:
الف) معلولان دارای مشکلات بینایی،
ب) معلولان دارای مشکلات شنوایی،
پ) معلولان دارای مشکلات جسمی - حرکتی
بنابراین لزوم مطالعه و برنامهریزی متناسب با نیازهای فیزیکی معلولان بر اساس معلولیتهای سهگانه بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.
در این کشورها با توجه به میزان رفت و آمد معلولان و در نظر گرفتن ترافیک منطقه از امکانات و وسایل مورد نیاز معلولان استفاده میشود. نصب علایم هشداردهنده صوتی و تصویری، نصب میلههای هدایتکننده، تعیین مسیرهای محل عبور معلولان، نصب چراغ کنترل شونده فردی به منظور قرمز نگه داشتن چراغ راهنمایی و از همه مهمتر معماری اصولی و ساخت معابر استاندارد با شیب و عرض مناسب از جمله اقدامات اولیه در خدمترسانی به جامعه معلولان است.
اما متاسفانه در کشور ما در سالهای اخیر تلاش جدید و منسجمی در رفع مشکل آمد و شد جانبازان و معلولان صورت نگرفته است و بیشتر شاهد حرکتهای نمادین و موقتی بودهایم تا شاهد تلاشهای جدی و ماندگار.
بر همین اساس همه ساله در روز جهانی معلولان عدهای از مسئولان در برخی شهرها به طور نمادین روی صندلی چرخدار مینشینند و با لبخند لحظاتی از زندگی دردناک جانبازان و معلولان را تجربه میکنند و وعده بازسازی و اصلاح معابر و گذرگاهها و ... را میدهند. اما معلولان نیک میدانند وعدههای روی صندلی چرخدار دوام و قوام چندانی ندارند و بعد از پیاده شدن مسئول مربوطه از صندلی چرخدار به فراموشی سپرده میشوند و یا در پیچ و خم بروکراسی اداری عقیم میمانند.
محسن زنگانه یکی از توان خواهان بهزیستی علیآبادکتول در این باره میگوید: هر چند بنده بدون عصا و صندلی چرخدار در سطح خیابانها رفت و آمد میکنم، ولی به دلیل معلولیت نیمه شدیدی که دارم نمیتوانم مانند سایر شهروندان به تندی از معابر عبور کنم.
نبود خط ویژه معلولان و عدم رعایت سرعت مطمئنه از سوی رانندگان باعث میشود که در هنگام عبور از خیابان با مشکلات جدی مواجه شوم و همواره احتمال تصادف برای من و افرادی نظیر من وجود دارد.
یکی دیگر از توان خواهان استان که دچار عارضه کمبینایی است از نبود پیادهروهای استاندارد در سطح شهرهای استان خبر داد گفت: در اکثر شهرهای استان علاوه بر اینکه عرض پیادهروها استاندارد نیست، مالکان زیادی در حال ساخت و ساز هستند و کل پیادهرو را برای انجام امور بنایی و قرار دادن مصالح خود اشغال میکنند.
به همین دلیل مردم باید برای تردد باید وارد خیابان شوند که این امر برای بنده و سایر معلولان دشواریهای زیادی را به وجود میآورد.
مقصر اصلی کیست؟
آنچه مسلم است این است که رفع برخی عیوب شهری که در طی سالها به وجود آمدهاند، با صدور یک بخشنامه یا اجرای چند طرح ضربتی امکانپذیر نیست. اما جالب این جاست که هیچگاه سعی نمیشود، جلوی ضرر و دوباره کاری گرفته شود و حتی در ساخت و سازهای جدید هم اصول و موارد ایمنی و مقررات مختلف، علیالخصوص بخشنامههای مربوط به عبور و مرور معلولان جدی گرفته نمیشود.
به عنوان مثال بعد از اینکه یک ساختمان دولتی احداث شد، پیمانکار در صدد اجرای تعبیه رمپ (سطح شیبدار) بر میآید که به دلیل کارشناسی نبودن و عدم همخوانی با سازه، این رمپها عمدتا کارآیی ندارند و بلااستفاده میمانند یا در برخی ادارات مشاهده شده که ورودی سطح شیبدار، با زنجیر مسدود شده است!
از برآیند مشاهدات و اقدامات شکل گرفته در طول این سالها چنین بر میآید که نگاه به مسئله آمد و شد معلولان در کشور، یک نگاه جدی و دارای اولویت نیست و هر از گاهی به منظور خالی نبودن عریضه طرحهایی در کشور و در استانها اجرا میشود تا زونکن اقدامات انجام شده در خصوص پیگیری مسئله آمد و شد معلولان خالی نباشد!
هر چند در برخی نقاط اقدامات ارزشمندی صورت گرفته است ولی چیزی که مدنظر جامعه معلولان است، با اقدامات موضعی و موقتی منافات دارد. وقتی در بسیاری از شهرهای استان پیادهروها با میلههای فلزی یا بتونی مسدود شدهاند، به نظر شما یک معلول چگونه باید در پیادهرو با صندلی چرخدار تردد کند؟ به نظر شما ساخت پیادهرو استاندارد از یک سو و مسدود کردن همان پیادهرو با میلههای فلزی در وسط پیادهرو، بر اساس کدام منطق صورت میگیرد؟!
سخن آخر؛
شاید خیلی از شهروندان عادی نیز از وضعیت معابر عمومی شهرهای استان راضی نباشند، ولی به هر طریق امکان تردد (هر چند در برخی به سختی) برای افراد عادی وجود دارد. ولی باور کنیم عبور و مرور برای جماعتی که با عصای سفید، دو عصا، صندلی چرخدار و ... سختتر از آنچه است که فکر میکنیم. امید است مسئولان استان و دستاندرکاران امور معلولان دچار روزمرگی نشوند و به اعلام گزارش در خصوص توزیع سمعک و عصا و صندلی چرخدار و ... به معلولان بسنده نکنند.
شاید داشتن معبری که یک معلول بتواند در آن بدون استعانت از دیگران طی طریق کند از هر هدیه دیگری برایشان شیرینتر و گواراتر باشد.
باور کنیم جانبازان و معلولان در معابر شهری با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند. کافی است تنها چند ساعت مسئولیت هل دادن صندلی چرخدار یکی از جانبازان و معلولان شهرمان را، در معابر شهری به عهده بگیریم.
تنها چند ساعت ...
گزارش از: وحید حاجسعیدی