کد خبر: 22139
روزنامه شنبه 10 آبان ۱۳۹۹
عناوین امروز: صحبت های مدیر مسئول ایران سپید در مورد خلأ های گزارش ارائه شده توسط رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی در روز جهانی ایمنی عصای سفید - اما و اگر های استفاده از عصای سفید توسط نابینایان - خیاطی: دوخت پرده ساده برای آشپزخانه، اتاق خواب و پذیرایی/ کودکیاری: تغذیه نوزاد با شیر مادر - کرونا همچنان داغ در فضای مجازی - جدول کلاسیک

روزنامه «ایران سپید»

شنبه 10 آبان ۱۳۹۹

14 ربیع الاول ۱۴۴۲

31 اکتبر  2020

سال بیست و چهارم شماره 6549

خبرگزاری جمهوری اسلامی       مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وب سایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

........عناوین این شماره......

صحبت های مدیر مسئول ایران سپید در مورد خلأ های گزارش ارائه شده توسط رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی در روز جهانی ایمنی عصای سفید

اما و اگر های استفاده از عصای سفید توسط نابینایان

خیاطی: دوخت پرده ساده برای آشپزخانه، اتاق خواب و پذیرایی/ کودکیاری: تغذیه نوزاد با شیر مادر

کرونا همچنان داغ در فضای مجازی

جدول کلاسیک

..........سخن هفته

* صحبت های مدیر مسئول ایران سپید در مورد خلأ های گزارش ارائه شده توسط رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی در روز جهانی ایمنی عصای سفید

در گفتگوی این هفته با اشاره به گزارش ارائه شده  از سوی معاون وزیر و رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی در روز جهانی نابینایان فکر می کنم چند نکته را باید راجع به آن صحبت کنیم و به عنوان برخی خلأ ها و آسیب شناسی در این گزارش به آن بپردازیم. جناب دکتر حسینی رئیس سازمان آموزش و پرورش اسنثنایی در این گزارش که با ارقام دقیقی هم ارائه شد اشاره کرده اند به مجموعه ای از فعالیت ها که برای نزدیک به هشت هزار دانش آموز نابینا و کم بینا در سطح کشور صورت می پذیرد. واقعیت آن است که تعداد دانش آموزان نابینا و کم بینا به حدود کمتر از هشت هزار و پانصد دانش آموز در سطح کشور است. قاعدتاً می تواند مبین این باشد که با این کمیت نسبتاً کم، در مقایسه با کل دانش آموزان استثنایی وهمین طوردر مقایسه با کل دانش آموزان کشور که بالغ بر چهارده میلیون نفر هستند وضعیت رسیدگی به دانش آموزان نابینا باید خیلی بهتر از وضعیت فعلی باشد. نکته بعدی این است که تعداد 4985 دانش آموز نابینا و کم بینا در 913 مدرسه عادی کشور تحصیل می کنند. با توجه به محدودیت این تعداد 913 مدرسه؛ آیا این مدارس برای پشتیبانی دانش آموزان دسترس پذیر شده و از امکانات پشتیبانی لازم برخوردار است اگر برنامه ریزی های دقیقی در این مورد انجام شود قاعدتاً هر سال اگر ما تعداد 150 یا 200 مدرسه را مناسب سازی و به امکانات پشتیبانی لازم و اتاق مرجع مجهز کنیم بعد از 5 سال ما نباید مشکلی از نظر دسترسی دانش آموزان شاغل به تحصیل در مدارس عادی به امکانات خاص داشته باشیم و به نظر می آید که در این خصوص خلأ های موجود توجیه گر برنامه ریزی و امکانات موجود نیست و وضعیت باید بسیار مطلوب تر از این وضعیت  باشد. نکته دیگری که در صحبت های ریاست محترم سازمان آموزش و پرورش  استثنایی غایب بود بحث توجه  به آموزش های توانبخشی در سطح مدارس بود البته به بحث تحرک و جهت یابی اشاره شد و ایشان هم درتوضیحی که دادند مشخص شد که ساعت مشخصی برای درس تحرک و جهت یابی پیش بینی نشده است و این خلأ بزرگی است و در مورد سایر مهارت های توانبخشی مورد نیاز یک دانش آموز نابینا و کم بینا هم ظاهراً امکانات لازم پیش بینی نشده است که قابل بررسی است آن چیزی که یک دانش آموز را موفق می کند نه فقط درس خواندن بلکه آموزش مهارت های پایه ای زندگی بر اساس نابینایست که امکان می دهد این دانش آموز هم در دوران تحصیل و هم بعد از آن در جامعه موفق باشد. به نظر می آید سازمان آموزش و پرورش استثنایی توجه اصلی خودش را بر نظام آموزش عمومی استوار کرده است و متأسفانه توجه لازم را به ضرورت آموزش مهارت های توانبخشی، پیش بینی کادر لازم در این خصوص و مربیانی که می توانند مهارت های مختلف توانبخشی را ترویج بدهند در میان دانش آموزان نابینا ندارد که این نکته قابل بحث است. در مورد تجهیزات مورد نیاز دانش آموزان جدا از اینکه لیست خرد و دقیق این اقلام فعلاً در اختیار ما نیست، در صدد تهیه آن هستیم به نظر می آید پیش بینی 120 میلیارد تومان بودجه برای تأمین این تجهیزات نباید امر مشکلی در حتی شرایط فعلی کشور ما باشد و با یک برنامه ریزی دقیق و تجمیع منابع سازمان آموزش و پرورش استثنایی می تواند این امکانات را در اختیار دانش آموزان نابینا قرار دهد. امر دیگری که ایشان اشاره کردند البته امیدوارم که محقق شود تأمین کل منابع انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش استثنایی ظرف دو سال است، یعنی تأمین دوازده هزار پرسنل با اختصاص ده درصد از کل جذب منابع انسانی آموزش و پرورش برای آموزش و پرورش استثنایی. اگر این اتفاق بیافتد رویداد برزگی است اما به نظر می آید که با مجموعه شرایطی که الان وجود دارد این اتفاق ظاهراً ظرف دو سال محقق نخواهد شد. امیدواریم که تشکل های نابینایی، انجمن های اولیا و مربیان که باز جایگاه واقعیشان را در آموزش و پرورش استثنایی ندارند و یکی از بزرگترین ارکان  رسیدگی به دانش آموزان وجود انجمن های اولیا و مربیان است، بتوانند در برنامه ریزی های آموزشی و توانبخشی شرکت مؤثر مثل بسیاری از کشورها داشته باشد. جا دارد به این انجمن ها توجه خاص مبذول شود و در پایان همچنان نرم افزارهای آموزش از راه دور برای افراد نابینا و کم بینا قابل دسترس نیست و تلاش های ما برای روی دادن این اتفاق که بخشی از حقوق پایه ای دانش آموزان نابینا و کم بینا است همچنان ادامه خواهد داشت.

..........گفتگوی ویژه

* اما و اگر های استفاده از عصای سفید توسط نابینایان

استفاده از عصای سفید در بین نابینایان همواره با اما و اگرهایی رو به رو بوده است؛ از آنها که تازه راه استقلال را آغاز کرده اند و با نگرانی از نگاه و نگرش منفی مردم می گویند تا آنان که نمی توانند به عصای سفید اعتماد کنند و در کوچه و خیابان قدم نهند. اما اگر از آنانی که سالها با عصای سفید در شهر تردد می کنند؛ در محل کار خود حاضر می شوند و در جامعه حضوری استوار دارند، بپرسید ، می گویند این مسئله برایشان حل شده است. سوال در باره لزوم استفاده از عصای سفید را باید از کسانی پرسید که در اول راهند. از دانش آموزان و دانشجویانی که می خواهند حضور مستقل خود را به رخ بکشند. فاطمه دالوند، دانشجوی ترم 5 مددکاری اجتماعی در تهران است. او اهل شهرستان درود است و تا قبل از دانشگاه، در شهر خود نتوانسته از عصا استفاده کند. دالوند می گوید: شهر ما امکانات لازم برای آموزش جهت یابی به نابینایان را نداشت بعلاوه به دلیل مسائل فرهنگی، در شهر خودمان از عصا استفاده نمی کردم.  من از زمان ورود به دانشگاه توانستم از عصا استفاده کنم و به نظرم استفاده از عصا برای افرادی که آسیب بینایی دارند خیلی ضروری است . عصا باعث می شود افراد دیگر متوجه شوند که ما مشکل بینایی داریم و هم اینکه با عصا استقلال ما به رسمیت شناخته می شود و بدون کمک دیگران می توانیم در جامعه حضور داشته باشیم. البته برای استفاده از عصا ضروری است که آموزش ببینیم چون عصا زدن هم مانند هر مهارت دیگری به آموزش نیاز دارد تا اصولی انجام شود . از این جهت اگر به کلاس نمی رفتم نمی توانستم آن طور که باید مستقل شوم و در عصا زدن با مشکل روبرو می شدم. در اوایل که می خواستم از عصا استفاده کنم خیلی خجالت می کشیدم و با خود می گفتم؛  کسانی که من را می شناسند مثل دوستان و اساتید وقتی من را با عصا ببینند ممکن است به من بد نگاه کنند ولی وقتی عصا در دست گرفتم خجالتم از بین رفت . برای همین به دوستانی که به همین دلیل عصا نمی گیرند می گویم اگر یک بار از عصا استفاده کنند خجالتشان به طور کامل از بین می رود. از این گذشته این خجالت کشیدن واقعی نیست و ساخته و پرداخته ذهن ماست. ما تصور می کنیم اگر عصا به دست بگیریم با ما بد برخورد می شود در صورتیکه اینطور نیست و به عنوان مثال وقتی من عصا دست می گیرم و بیرون می روم اتفاقا با برخوردهای خوبی مواجه می شوم مثلا اگر به کمک نیاز داشته باشم راحت تر می توانم کمک بگیرم حتی بعضی ها من را خیلی تحسین می کنند که مستقل هستم و از عصا استفاده می کنم. البته بعضی جاها مثل وقتی که می خواهم از خیابان بگذرم با وجود در دست داشتن عصا هم از دیگران کمک می گیرم چون احساس خطر می کنم و اکثر رانندگان قانون عصای سفید را نمی دانند به نظرم کسی که عصا در دست ندارد برای کمک گرفتن از دیگران باید دقت کند تا وقتی که عابری در حال گذشتن از پیش او است درخواست کمک کند و مثلا بگوید آیا ممکن است من را راهنمایی کنید.

اما تعدادی از نابینایان از ابتدا عصا به دست نگرفته اند و در سالیان بعد همچنان بدون عصا در جامعه تردد می کنند. چون و چرایی این موضوع را از داوود چوبینی می پرسیم .ایا چوبینی مخالف در دست گرفتن عصا است؟: او می گوید: اگر سایر نابینایان بخواهند از عصا استفاده کنند من مخالفتی ندارم اما خودم نیازی به گرفتن عصا ندارم.

س: چرا علتش چیست؟

ج: این موضوع در واقع ریشه در نبود آموزش لازم به بچه های نابینا دارد. وقتی شما در جامعه ای زندگی می کنید که از هفت سالگی که وارد مدرسه شده اید شما را در یک زندان می اندازند و می گویند شما باید صرفا درس بخوانید و آموزش مهارتهای اجتماعی و زندگی و تحرک وجهت یابی را کنار می گذارند چنین اتفاقی می افتد به عبارتی اگر از بچگی به امثال من می گفتند این عصا خوب است و وسیله کار و تحرک شماست مانند کسی که می بیند اما مجبور است از عینک استفاده کند چون چشمش مشکل دارد، شاید شرایط متفاوت می شد. من حتی تا 14-15 سالگی نمی دانستم عصا هم وجود دارد البته هم نسلهای من همه همینطور هستند و اگر از آنها بپرسید تا 14-15 سالگی نمی دانستند عصا چیست؟

س: شما در مدرسه نابینایان درس می خواندید؟

ج: بله من در مدرسه دکتر خزائلی درس می خواندم. همه بچه ها با سرویس به مدرسه می آمدند و از عصا استفاده نمی کردند.

س: پس شما علت را در این می بینید که از بچگی این مهارت به شما آموزش داده نشده؟

ج: بله علت عمده ای که دوستانی مثل من بعدها نتوانستند از عصا استفاده کنند همین فقدان آموزش بود البته در مورد من باید بگویم که من روستا زاده هستم و هفت سال اول زندگیم را در روستا بوده ام بچه هایی که در روستا زندگی می کنند خیلی نترس هستند. از آنجایی که پدر و مادر من به من اجازه می دادند با بچه های عادی بیرون از خانه بروم و به صرف نابینا بودن من را در خانه حبس نمی کردند من در 3-4 سالگی با دوستم بیرون می رفتیم و کل روستا را می گشتیم. در روستا جوی و گل و انواع موانع وجود دارد و موانع روستایی اتفاقا بدتر هم هستند یا مثلا وسط کوچه یک تیر برق بزرگ بود من شاید یک بار به تیر برق می خوردم و خانواده هم یک بار را به من اجازه می دادند ولی همان وقت می فهمیدم این طرف تیر برق است و دیگر به آن نمی خوردم و در مدت کوتاهی کل محیط روستا را گشته بودم و اگر به جایی می رفتم امکان نداشت به جایی بخورم. به طور کلی کسی که عصا در دست گرفته نمی تواند آن را کنار بگذارد و کسی که تا حال عصا به دست نگرفته دیگر نمی تواند عصا بگیرد. چون به تواناییهای خودش متکی است. کسی که عصا به دست نمی گیرد باید پیش زمینه هایی داشته باشد مثلا باید ذهنش آنقدر آزاد باشد که برای خودش علامت گذاری کند مثلا وقتی من سوار اتوبوس شرکت واحد می شوم بدون اینکه از کسی بپرسم فلان ایستگاه کجاست؟خودم آن را پیدا می کنم  و پیاده می شوم. چون از پیچها و دست اندازها و .. برای خودم علامتهایی می سازم و در مغزم ثبت می کنم  ولی معمولا کسانی که عصا به دست می گیرند این تمرکز را ندارند چون به عصا متکی هستند و اگر روزی وسط خیابان عصایشان بشکند یا باید آژانس بگیرند یا بایستند تا کسی دنبالشان بیاید.

س: اما همه چیز را نمی توان به ذهن سپرد چون برخی از تغییرات جدید است یا به جاهای جدیدی می رویم مثلا مسیری را روز گذشته رفته اید و فردایش کنده شده است این مشکلات را چه کار می کنید؟

ج: شما وقتی در خیابان راه می روید دیگر نباید به مشکلاتتان فکر کنید و باید فکرتان آزاد باشد نکته دیگر این است که باید حس ششم قوی داشته باشید و از همه مهمتر رابطه انعکاس صدا با بلاک شدن موانع است که باید طوری روی شنوایی تمرکز شود که متوجه تغییرات شوید. من وقتی به یک مانع می رسم مثلا داربست یا دیوار تابلو یا هر چیز دیگری متوجه می شوم مانعی جلویم وجود دارد شاید همان لحظه کسی از من بپرسد چرا ایستادی می گویم مانع بود ولی نمی دانم چه مانعی بود. چون وقتی در جلوی شما مانعی نیست صدا رها است ولی وقتی مانعی در جلو باشد صدا در فضا یی با حالت بسته شنیده می شود جویها هم جای مشخصی دارند شما نمی توانید ادعا کنید جوی در وسط خیابان است جویها یا بغل پیاده رو هستند یا بین کوچه ها. پس وقتی به کنار خیابان می رسم می دانم قطعا نزدیک جوی هستم و باید از روی آن بپرم. سر بعضی از کوچه ها هم ممکن است جوی داشته باشد. اگر برای اولین بار وارد چنین مسیری شوم در سر کوچه احتیاط می کنم. البته من این را هم می گویم که من ادعایی ندارم که وقتی بیرون از خانه می روم به صورت صد در صد هیچ اتفاقی برایم نمی افتد همان طور که فردی بینا نمی تواند چنین ادعایی داشته باشد و همانطور که فرد بینا هم به داربست می خورد. ولی به طور کلی من در رفت و آمدهایم به مشکلی جدی بر نخورده ام و اصرار هم ندارم کسی را ترغیب کنم که از عصا استفاده نکند چون هر کسی مسئول کار خودش هست.

نظرات دوستان نابینا در مورد استفاده از عصای سفید بیش از چیزهایی است که تا حال گفته شده اما به همین مقدار اکتفا می کنیم و در ادامه صحبتهای علی خواجه حسینی دکترای روانشناسی را در باره استفاده از عصا می خوانیم: عصای سفید سمبل حضور اجتماعی نابینایان است. وقتی از حضور اجتماعی و مطالبات و توقعات نابینایان حرف می زنید و مواردی که در قانون عصای سفید ذکر شده و وقتی با عصای سفید در جامعه حضور پیدا می کنید وسیله ای که پشتوانه ای قانونی دارد در حقیقت به جنبه نمادین و سمبلیک عصای سفید اشاره می کنید. اما چرا برخی از نابینایان از عصای سفید استفاده نمی کنند؟ یکی از دلایل به مسائل روانشناختی و نگرشی افراد بر می گردد. برخی از نابینایان استفاده از عصای سفید را باعث آسیب دیدن خود پنداره خود می دانند و احساس می کنند وقتی عصای سفید را در دست می گیرند ناتوان تلقی می شوند. این حسی است که هم خود فرد نسبت به خود دارد و هم احساس می کند دیگران در مورد او اینگونه می اندیشند. پس عصای سفید را عاملی می داند که طرحواره مثبتی که او از خود دارد را بر هم می زند  که این ناشی از عدم شناخت و دریافت آموزشهای لازم است. عامل دیگر نا آگاه بودن افراد از فواید عصای سفید است. کسی که می گوید از حس مانع برای تشخیص موانع استفاده می کنم و به عصای سفید نیازی ندارم، لازم است که نکات بیشتری در مورد عصای سفید بداند. از حس مانع زمانی می توان استفاده کرد که متغیرهای محیطی به ما اجازه دهد که تمرکز کنیم و صدای انعکاس موانه را دریافت کنیم و بشنویم. این در مورد موانعی است که ارتفاع دارند و بزرگ هستند مثل دیوار اما وقتی با یک جوی آب مواجه می شویم یا با توده ای از شن حس مانع نمی تواند به ما کمک کند که راهمان را پیدا کنیم. در این موارد عصای سفید باید به ما در تامین ایمنی حرکت کمک کند. بحث دیگر تجارب نامناسبی است که برخی از نابینایان دارند. بسیاری از افراد واکنش مناسبی نسبت به عصای سفید از طرف اطرافیان، خانواده و جامعه ندیده اند و زمانی که عصای سفید در دست می گیرند تجربه های ناخوشایند برایشان تداعی می شود و باعث می شود که دوست نداشته باشند از عصا استفاده کنند. عامل دوم عامل اجتماعی است. عوامل اجتماعی چندی باعث می شود از عصا استفاده نکنیم. مثل ناآگاهی جامعه و واکنشهای نامناسبی که در این زمینه وجود دارد که باعث بازداری روانی در مورد استفاده از عصا می شود. همچنین تصویر منفی که رسانه ملی از این موضوع نشان می دهد مثلا نابینایی را در نقش منفی نشان می دهد که عصای سفید در دست دارد. این باعث می شود جامعه نتواند به پیام مثبت این ابزار دست یابد. سومین عامل آموزش است. فقر منابع آموزشی ، نا آشنایی افراد و خانواده ها با عصای سفید و نا آشنایی جامعه . متولیانی که عهده دار آموزش نحوه استفاده از عصای سفید هستند و باید پیام اجتماعی این وسیله را به مردم آموزش دهند کارشان را درست انجام نداده اند و در نتیجه نتوانسته ایم پیام اجتماعی عصای سفید را در سطح جامعه گسترش بدهیم. باید به کمک رسانه ها و متولیان امور معلولان در بخشهای دولتی مثل سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش استثنایی و انجمنهای غیر دولتی فعال در امور نابینایان به طور جدی به آموزش فکر کنیم. پس اصلیترین عامل استفاده نکردن از عصا همان بحث آموزش است . آموزش به جامعه کمک می کند که فرد نابینا را در کنار عصای سفید به عنوان فردی ببیند که پشتوانه قانونی و حمایتهای اجتماعی دارد. آموزش به خانواده ها کمک می کند که فرزند نابینای خود را وقتی که از عصا استفاده می کند در ایمنی و سلامت ببینند و احساس کنند فرزندشان با استفاده از عصای سفید تردد ایمنی خواهد داشت. همینطور نابینایان با استفاده از آموزشهایی که به آنها داده می شود به طرحواره مثبتی از خود در هنگام استفاده از عصا دست می یابند. و به این باور خواهند رسید که با زندگی با کیفیت بالاتر و ایمنی بیشتری تردد خواهند کرد.

این گزارش شاید سوالات بیشتری در ذهن شما ایجاد کرده باشد شاید هم به تعدادی از سوالات شما پاسخ داده باشد اما به هر حال امیدواریم سالهای آینده مهارت استفاده از عصای سفید و آموزش علمی در این زمینه بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.

........خانه داری به سبک نابینایی

* خیاطی: دوخت پرده ساده برای آشپزخانه، اتاق خواب و پذیرایی

در این بخش از آموزش خیاطی، برش و دوخت پرده ساده را آموزش می دهیم. پرده های ساده برای پنجره آشپزخانه، اتاق خواب و پذیرایی استفاده می شوند. برای این کار ابتدا باید پارچه مناسب را انتخاب کنیم. عرض پارچه های پرده ای معمولاً دو یا سه متر است که بسته به ارتفاع پنجره ای که می خواهید برای آن پرده بدوزید از پارچه با عرض مناسب استفاده می شود. معمولا پنجره های اتاق خواب و آشپزخانه کوتاهترند و برای همین پارچه های با عرض دو متر مناسبترند. اما پنجره های پذیرایی اغلب بلندتر هستند یعنی تا سطح زمین ادامه می یابند که به این ترتیب برای دوخت پرده آنها باید از پارچه های با عرض سه متر استفاده شود. پارچه های مناسب برای پرده آشپزخانه اغلب طرحهای متفاوتی مثل چهارخانه یا طرح وسایل آشپزی، میوه و غیره  دارند. در طراحی پرده اتاق کودک، اغلب طرحهای کارتونی یا اسباب بازی به کار می رود و پارچه های پرده ای مناسب برای پذیرایی از جنس تور، حریر، مخمل، کتان و غیره است که بسته به سلیقه تهیه می شوند. برای محاسبه میزان پرده مورد نیاز به دو اندازه نیاز داریم اندازه عرض پنجره و اندازه قد آن از چوب پرده تا جایی که قرار است پرده ادامه یابد. عرض پنجره را کمی بیشتر بگیرید تا پرده کمی روی دیوار را هم بپوشاند. اگر جنس پرده تور یا حریر باشد برای دوخت پرده ساده تا سه و نیم برابر عرض پنجره به پارچه نیاز است و برای پارچه های ضخیم تر تا دو و نیم برابر عرض پنجره کافی است. به عنوان مثال برای پارچه نازک، اگر عرض پنجره شما دو متر باشد سه برابر و نیم آن هفت متر می شود که میزان پارچه لازم برای دوخت پرده است. معمولا ارتفاع آپارتمان ها بین دو متر و هفتاد تا هشتاد و پنج است که از عرض سه متری پارچه مقداری برای تای پایین و بالای پرده باقی می ماند. حال اگر ارتفاع پنجره ما دو مترو هفتاد سانت باشد در این حالت ترکی پارچه بالا و پایین پرده قرار می گیرد و دو طرف برش خورده پارچه در کناره ها قرار می گیرد اول این دو کناره را از بالا تا پایین به اندازه یک سانت و سپس دو سانت تا کرده و چرخکاری می کنیم. بعد برای پایین پرده ابتدا ترکی را یک سانت تا زده و بعد چهار سانت دیگر به سمت پشت پرده برگردانده و می دوزیم این قسمت که دو طرف آن باز است برای قرار دادن نوار سربی است. نوار سربی گویچه های سنگین فلزی است که در غلافی از پارچه پوشانده شده میزان مورد نیاز این نوار سربی به اندازه میزان پارچه پرده یعنی هفت متر است تا در پایین پرده  در قسمت تا شده کشیده شود سنگینی نوار سربی باعث می شود پرده کشیده و چینهای آن شکیلتر به نظر آید. برای بالای پرده یعنی محلی که باید نوار پرده دوخته شود از پارچه پرده ای در قسمت بالا بیست سانت باقی می ماند که آن را در سرتاسر پرده به پشت پرده تا می زنیم بعد نوار پرده مناسب را انتخاب و به اندازه کمی بیشتر از هفت متر آماده می کنیم نوارهای پرده ای بر اساس تعداد نخ آن نامگذاری می شوند دو نخ،، سه نخ یا چهار نخ که هر چه تعداد نخ آن بیشتر باشد بعد از دوخت چینهای پرده بلندتر و مرتب تر به نظر می آیند. برای دوخت نوار پرده روی قسمت تا شده در پشت پرده از بالا یک سانت پایین آمده و نوار را قرار می دهیم در ابتدای پرده باید کمی از نوار پرده را در بین دو لایه پارچه قرار دهیم و روی آن را بدوزیم. نخهای این قسمت از نوار پرده باید خارج شده باشد برای این کار در عرض نوار پرده مثلا در نوار پرده چهار نخه، نخها را از قسمت اول آن بیرون می آوریم و اضافه نوار را در بین دو لایه پرده تا می زنیم. سپس ابتدا بالای نوار را در سرتاسر پرده می دوزیم و بعداز آن پایین نوار پرده را می دوزیم برای بهتر ایستادن نوار پرده یک یا دو ردیف دیگر بر روی نوار پرده کار دوخت را ادامه می دهیم اما محل این دوختها باید طوری انتخاب شوند که از بین دو شکافی که در وسط نوار پرده در سرتاسر آن وجود دارد نگذرد این شکافها برای قرار گرفتن نوار پرده بر روی گیره تعبیه شده اند. گیره از این دو شکاف گذشته و نوار پرده مثل قلابی روی گیره قرار می گیرد. بعد از دوخت نوار پرده از یک سمت چهار نخ نوار پرده را با هم گره می زنیم و از سمت دیگر چهار نخ را با هم گرفته و می کشیم. حدود پنج متر از این نخها را کشیده و چینهای به وجود آمده را در سرتاسر پرده پخش می کنیم و بعد از اندازه زدن پرده با عرض پنجره اضافی نخها را با هم گره می زنیم تا چینها باز نشوند. تقریبا برای هر ده سانت پرده به یک گیره نیاز داریم که برای این پرده که به اندازه دو متر آماده شده حدود بیست گیره کافی است اگر گیره ها از نوع ساده بود گیره ها را روی نوار پرده وصل و بعد از آن قسمت چرخدار گیره ها را یکی یکی داخل چوب پرده وارد می کنیم و تا انتهای چوب پرده می کشیم و دو سر چوب پرده را با بست مخصوص می بندیم تا پرده از ریل آن خارج نشود. نوعی از گیره های پرده ای دو بخشی است بخشی را که چرخدار است به تعداد مورد نظر روی چوب پرده می اندازیم و سپس بخش قلابدار گیره را به نوار پرده متصل می کنیم سپس برای نصب پرده قلابها را از ابتدا یکی یکی به چرخهای روی چوب پرده وصل می کنیم. دقت کنید نوار سربی بعد از نصب پرده باید در محل خود قرار گیرد و دو سر آن به دو انتهای پایین پرده کوک زده شود تا جمع نشود. توصیه می کنیم کسانی که برای اولین بار کار دوخت پرده را انجام می دهند ابتدا کار دوخت را در مقیاس کوچکتر انجام دهند تا بعد بتوانند آن را در مقیاس پرده واقعی مدلسازی کنند.

* کودکیاری: تغذیه نوزاد با شیر مادر

تغذیه نوزاد با شیر مادر بسیار اهمیت دارد. همه مادران باید بدانند که هر مادری که نوزادی به دنیا می آورد شیر کافی برای تغذیه نوزاد خود دارد و اگر مادری با کم بودن شیر مواجه می شود مشکل می تواند در نحوه شیردادن به نوزاد، ندانستن مکانیسمهایی که موجب افزایش شیر مادر می شود و موارد دیگری از این دست باشد. اهمیت تغذیه با شیر مادر تا آنجاست که به مادران شاغل هم توصیه می شود در محل کار خود و در فواصل ساعات کاری به عکس نوزاد خود نگاه کنند زیرا این کار موجب افزایش ترشح هورمون و افزایش شیر مادر می شود مادران نابینا هم باید بدانند همانگونه که نگاه کردن به عکس نوزاد ترشح هورمون اکسی توسین را افزایش می دهد هر چیزی که مادر را به یاد نوزاد خود بیندازد نیز چنین اثری خواهد داشت. نوزادان کمی نیاز به شیر کمکی دارند و مادر باید داند که استفاده از شیر کمکی مشکلات زیادی برای نوزاد به همراه دارد. برای شیر دادن به نوزاد، مادر باید در هر بار تغذیه یک سینه خود را به دهان نوزاد بگذارد برای این کار نوزاد را در سمتی که می خواهد به او شیر بدهد قرار داده سر نوزاد را در آرنج گذاشته و بدن نوزاد روی دست قرار می گیرد و با کف دست نوزاد به بدن مادر نزدیک می شود در این شرایط مادر با دست دیگر سینه را در دهان نوزاد می گذارد. اگر هنگام شیر دادن به نوزاد تمام هاله سینه در دهان نوزاد قرار بگیرد در آینده مشکلی برای نوزاد و مادر پیش نمی آید. در این حالت نوزاد روش صحیح مکیدن را یاد می گیرد که موجب ترشح بیشتر شیر می شود. در هنگام شیر دادن باید دقت شود که جلوی بینی نوزاد گرفته باشد  و اگر بینی نوزاد به دلیل سرماخوردگی یا حساسیت بسته باشد با استفاده از قطره و اسپری نرمالسالین می توان راه بینی را برای نفس کشیدن باز نگه داشت. نوزاد معمولا در چند دقیقه اول به اندازه کافی شیر می خورد و مکیدن او بعد از این زمان بیشتر  به دلیل رابطه عاطفی بین مادر و نوزاد صورت می گیرد و هر چه مکیدن بیشتر باشد ترشح شیر هم بیشتر خواهد شد بعلاوه بسیاری از مشکلات روحی و عاطفی کودکان که در آینده ممکن است با آن روبرو شوند به دلیل ارضا نشدن این حس است. روش دوم شیر دادن به نوزاد که خیلی متداول نیست این است که مادر از سمتی که می خواهد به نوزاد خود شیر بدهد بچه را مانند بقچه ای که زیر بغل قرار می گیرد نگه می دارد و در حالتی که صورت نوزاد به سمت بدن مادر است به او شیر می دهد. مادر باید توجه کند که هنگام شیر خوردن نوزاد، صدای شیر خوردن او را بشنود و گرفتن آروغ نوزاد بعد از شیر خوردن هم باید مورد توجه باشد. برای افزایش شیر مادر راههای وجود دارد از جمله تماس پوستی مادر و نوزاد که برای آن نوزاد در حالتی که پوشک شده، روی پوست بدن مادر قرار می گیرد. و مدتی در همین وضعیت می ماند. مادر همچنین می تواند از ماساژ بدن نوزاد استفاده کند. این کار هم ترشح شیر را بیشتر می کند و هم بعد از حمام کردن نوزاد موجب چرب شدن پوست و پیشگیری از خشکی پوست نوزاد می شود.  برای این منظور مادر دست خود را با دو سه قطره روغن زیتون چرب می کند دستها را به هم می مالد و به صورت دورانی تمام نقاط بدن نوزاد را ماساژ می دهد به جز نواحی باز بدن مثل دهان، دور چشمها و ناحیه تناسلی. ماساژ همچنین به ارتباط عاطفی بیشتر بین مادر و نوزاد کمک می کند.

..........هشتگ

* کرونا همچنان داغ در فضای مجازی

فیلمی که از رفتار پلیس با یک متهم به نام مهرداد سپهری در مشهد منتشر شد که بازتاب زیادی داشت اخبار  مربوط به این ماجرا یعنی درگذشت متهم و چگونگی اتفاق افتادن حادثه و مسائلی از این دست جزو بحثترین موارد مطرح شده در شبکه های مجازی بود و بیشتر صحبتها هم معطوف به آموزش نیروهای انتظامی در برخورد با متهمان بود.این ماجرا در کنار اتفاقی که در آبادان افتاد بسیار با هم مقایسه می شدند قبل از این حادثه در آبادان هم درگیری بین یک دختر و چند زن اتفاق افتاد

که مامور حراست به محض حضور در محل حادثه رفتار زشتی با دختر داشت که فیلم منتشر شده آن موجب بازداشت مامور حراست شد.

همانطور که ذکر شد با مطرح شدن این دو رویداد همه از لزوم آموزش رفتار قانونمندانه به سیستم قضائی و انتظامی و مجموعه های زیر نظرشان سخن می گفتند.

در هفته گذشته هم بالا رفتن آمار کرونا و رکوردهای جدیدی که در تعداد مرگ و میر روزانه اعلام می شد محل بحث کاربران بود برگزاری یک جشن در مشهد بدون در نظر گرفتن پروتکلهای بهداشتی و در شرایطی که وضعیت مشهد قرمز و بحرانی است یکی دیگر از دلایل بحث پیرامون این موضوع بود البته گران بودن هزینه تست کمبود و گران بودن دارو و تجهیزات مبارزه با کرونا همچنان بحث داغی بین کاربران فضای مجازی به شمار می رود.

در کنار اینها خبر ابتلای محمد باقر قالیباف رئیس مجلس به کرونا هم در فضای مجازی خبرساز شد قالیباف که از چندی قبل سفرهای استانی اش را آغاز کرده بود و بازدیدی هم بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی از بخش بیماران کرونایی بیمارستانی داشت محل انتقادهای فراوانی قرار گرفته بود که خبر و تایید ابتلای او به کرونا بار دیگر همه این موارد را پر رنگ کرد.

سقوط شاخص بورس و تجمع سهامداران در مقابل مجلس نیز یکی دیگر از سوژه های داغ هفته بود.

اظهارات مادر رومینا اشرفی دختری که با داس و توسط پدرش به قتل رسید هم از خبرسازهای هفته بود مادر رومینا گفته بود که برای اعلام رضایت تحت فشار قرار دارد و خانواده همسرش می خواهند فرزند حضانت فرزند دیگرش رو از او سلب کنند تا تحت فشار قرار بگیرد و رضایت دهد او خواستار مجازاتی شدیدتر و متناسب با جرمش برای پدر رومینا شده بود

.........کشکول

* جدول کلاسیک: برای پیدا کردن رمز 23حرفی ما باید به 23سؤال پاسخ دهید و حروف اول پاسخها را پشت هم بچینید تا رمز جدول، که سخنی از اسکار وایلد بدست آید. سؤالات: 1.شلوار جنگی (پنج) 2. از حکمای بزرگ یونان (پنج) 3. جراحت(سه) 4. خالق لغت نامه (دوازده) 5. شاعر معاصر سامانیان (هشت) 6. شبیه و مانند(دو) 7. ماه کامل (سه) 8. وتر(دو) 9. اثر پا (دو) 10. خسف (شش) 11. مساوی شدن (پنج) 12. اختراع مارکنی (پنج) 13.مدل خیاطی (سه) 14. خشن و زمخت (سه) 15. مادر یوسف (ع) (پنج) 16.مانکن لباس (چهار) 17. اثری از اشترواس (دوازده) 18. در (هفت)19.از خدایان هندو(چهار) 20.مزه خرمالو (دو) 21.مسافر سرزمین عجایب (چهار)22. ماتم(سه) 23. واحد شمارش مو(سه).

رمز جدول هفته گذشته: نتیجه محاسبه زمان است. پاسخ سؤالات جدول هفته گذشته: 1.نمرود 2. تافتون 3. یدکی 4. جاوید نامه 5. هد 6. مهمیز 7. حم 8. اما 9. سستی 10.بل 11. همت 12. زخم 13. منفعل 14. آتلانتا 15. نام 16.ابا 17. سن 18. تگرگ.

 

 

 

Page Generated in 0/0057 sec