روزنامه «ایران سپید»
شنبه 28 تیر 1399
26 ذی القعده 1441
18 جولای 2020
سال بیست و چهارم شماره 6465
صاحب امتیاز:
خبرگزاری جمهوری اسلامی مدیر مسئول: سهیل معینی
سامانه پیامکی: 3000465040
نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388
تلفن: 84711371
شماره انتشارات: 5-88548892
وبسایت: www.iransepid.ir
پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir
........عناوین.........
جای خالی نیاز سنجی از جامعه هدف در برنامه ریزیهای توانبخشی
نویسندگان ایرانیتبار با شهرت جهانی
چرا جواب تست فردی که مبتلا به کروناست، منفی میشود؟
آشپزخانهای دسترسیپذیر با محصول تازه MaxiAids
* جای خالی نیاز سنجی از جامعه هدف در برنامه ریز های توانبخشی
یکی از بزرگترین مشکلات مدیریت امور نابینایان در سطح کشور عدم انجام نیاز سنجی های دقیق از این جامعه هدف در برنامه ریزی های توانبخشیست چه از سوی سازمان های دولتی چه از سوی مراکز خصوصی تحت حمایت سازمان های دولتی و چه از سوی انجمن ها و تشکل های نابینایان و کم بینایان. به عنوان مثال اینکه گروه هدف ما دقیقاً دارای چه نیازهایست ودر تحقق این نیازها با چه مشکلاتی روبرواند موجب آن می شود که اطلاعات لازم جهت برنامه ریزی و ارئه راهکارهای اجرایی فراهم آید. به عنوان مثال استفاده نابینایان و کم بینایان در سطح کشور از مسیرهای عبور نابینایان به چه شکل است تا چه اندازه نابینایان و کم بینایان از این مسیرها استفاده می کنند؟ چه مشکلاتی در راه استفاده از این مسیرها وجود دارد؟ این ها اطلاعات بسیار دقیق و مورد نیاز برنامه ریزی های کاربردی در ایجاد این مسیرها در پیاده روهای مختلف است. آیا واقعاً افراد نابینا از مسیرهای عبور نابینایان استفاده می کنند؟ آیا این مسیرها می توانند هدایت لازم برای فرد نابینا را انجام دهند؟ در مورد خدمات آموزشی برای نابینایان چه خلاًهایی وجود دارد جدا از بحث تحرک و جهت یابی یا مثلاً آموزش های منجر به اشتغال که همگی با آن ها آشنا هستیم چه نیازهایی دیگری توسط افراد نابینا و کم بینا وجود دارد که پس از احصای آن ها قابل برنامه ریزی و ارائه راهکارهای تخصصی است؟ در این زمینه متأسفانه هیچ گونه نیازسنجی مستمر و دقیقی از سوی سازمان های دولتی مراکز خصوصی و حتی تشکل ها و انجمن های نابینایان و کم بینایان در سطح شهرستان ها صورت نمی پذیرد. این کافی نیست که فقط انجمن ها کالا، خدمات مشخصی را به افراد نابینا و کم بینا ارائه دهند. مثلاً آموزش تحرک و جهت یابی یا مثلاً بریل آموزی یا آموزش مهارت های کامپیوتر، افراد نابینا و کم بینا به تفکیک زنان، مردان، کودکان دارای چه نیازها و مشکلات دیگری هستند که باید مطالعه، جمع بندی و برای تدوین راهکارها در اختیار مدیران قرار گیرد. به امید رفع این نیازهای اطلاعاتی جهت برنامه ریزی های توانبخشی و به امید ورود انجمن ها و تشکل های نابینایان و کم بینایان به این عرصه به عنوان قدم های عملی و کاربردی در جهت تقویت مدیریت امور توانبخشی نابینایان و کم بینایان.
* نویسندگان ایرانیتبار با شهرت جهانی
روزنامه شهروند - یاسر نوروزی: گفتم این خانم کیست که رمان زندگی فروغ فرخزاد را نوشته؟ چون اسمش بود «جازمین دارزنیک». «ترانه مرغ اسیر» هم اسم کتابش بود. چاپ به چاپ، پشت هم میرفت و سال ٩٧، یکی دو ماهه، سه چهار چاپ آن رفت. با این حال اسمش هم به گوشم نخورده بود؛ نه بهعنوان رماننویس، نه محقق، نه منتقد. سرچ کردم دیدم پراکندههایی راجع به او در سایتهای داخلی نوشتهاند و دست و پا شکسته گفتهاند کیست. قصه فهمیدم چیست. ماجرا برمیگشت به نسل جدیدی از نویسندگان ایرانی که اسم و رسمی بین نویسندگان معاصر دنیا به هم زدهاند، اما نه برای نوشتن به زبان مادری. درواقع زاده آسیا بودند، اما نه درگیر جبر جغرافیا. رفته بودند. جای دیگری بزرگ شده بودند. حتی بعضیشان خودشان را ایرانی نمیدانستند، اما بههرحال پای شناسنامه یا آن سجل اجنبی که خورده «ایرانی»؛ نخورده؟! نمیدانم. این خانم جازمین که اصلا فارسی هم بلد نبود صحبت کند. چون در یکی از شبکههای اجتماعی برایش پیغام دادم، اما دیدم در جوابم نوشته: Sorry, I Cant Speak Farsi
یاسمین درزنیک
خب این گزارش را با همین خانم یاسمین شروع کنم، چون چند صباحی گپ زدیم. من با انگلیسی شکستهبسته، ایشان هم به زبان نامادری. همان ابتدا هم گفت: «من یاسمین هستم. به من نگو جازمین!» درواقع ناشر ایرانی برداشته بود اسم «یاسمین» را خارجی کرده بود، لابد برای فروش بیشتر! نام خانوادگیاش هم «درزنیک» بود. بعد گفت اصلا خبر ندارد کتابش در ایران ترجمه شده. درواقع ناشر بیخبر برداشته بود رمانش را ترجمه کرده بود و بیحق و حقوق پخش کرده بود دل بازار. بازار کتاب ایران هم که دلگنده است و قوانین کپیرایت در آن گم میشود. برای همین کی به کی است! تو میتوانی کتاب برنده نوبل را بدون اجازهاش اینجا ترجمه کنی، چه رسد به کتاب ایرانیتباری دور و بعید!
در هر حال «ترانه مرغ اسیر»، رمانی با روایتی خطی و خواندنی بود درباره زندگی فروغ، هرچند در مقاطعی آمیخته با تخیلات نویسنده. پیشتر البته در ایران خانم مریم جعفری هم رمانی درباره زندگی فروغ چاپ کرده بود به نام «شهرآشوب» (نشر «شادان»). اما «ترانه مرغ اسیر» سرآغازی شد برای بنده در جهت شناخت بیشتر این نسل؛ نسلی که ایرانی هستند، اما به زبان فارسی نمینویسند. موفق هم شدهاند. مثلا یاسمین درزنیک با رمان اولش، «دختر خوب» به فهرست پرفروشهای «نیویورک تایمز» راه پیدا کرد و برای این کتاب دو جایزه کمیته حقوق بشر ویرجینیا و سانفرانسیسکو را گرفت. «ترانه مرغ اسیر» را هم مثل «دختر خوب» به انگلیسی نوشته که نیویورک تایمز آن را «رمانی زیبا» با «داستانی شکوهمند» خوانده بود. درزنیک متولد ایران است؛ از مادری ایرانی و پدری آلمانی که در کودکی از ایران رفته و درحال حاضر در آمریکا زندگی میکند. برایم نوشت: «اگر ترجمه کتابم را بفرستی، لطف بزرگی کردهای.» ما هم عرق ملیمان زد بالا گفتیم: «حتما، چرا که نه!» بعد خواندم نوشته مادرش اگر ببیند کتابش به فارسی چاپ شده، به آرزویش میرسد. برایش فرستادم. به آرزویش رسید.
آتوسا مشفق
دنبال خانم مشفق نگردید، چون گشتم نیافتم. بعد دیدم که گویا منزویطور و مطرودحال و اینهاست و اصلا نه اهل فضاهای مجازی است، نه حتی واقعی! درواقع قرنطینه شخصی را زودتر از کرونا شروع کرده! همین هفته پیش هم در گفتوگویی با گاردین چیزهایی در اینباره گفته بود که چندان مهم نیست؛ از این امیدواریهای تکراری است و نمینویسم اینجا! آنچه مهم است رمان «آیلین» او است که در ایران با سه ترجمه گلاره جمشیدی (نشر چترنگ)، سیدمهدی موسوی (نشر شمشاد) و مسلم بخشایش (انتشارات نظری) چاپ شده (البته بدون اجازه نویسنده!)، اما درباره نویسنده بگویم که سال ١٩٨١ از مادری کروات و پدری ایرانی در بوستون به دنیا آمده است و به زبان انگلیسی هم مینویسد و موفقیتهای زیادی هم داشته است.
سال٢٠١٤ برای رمان «مکگلو» در فهرست نهایی جایزه بوکر قرار گرفت، سال ٢٠١٦ برای رمان «آیلین» جایزه بنیاد همینگوی را برد و سال بعد هم برای نوشتن رمان «سال استراحت و آرامش» بهشدت تمجید و تحسین شد. او حالا به چنان شهرتی رسیده است که دیوید سداریس، طنزپرداز معروف آمریکایی هم در گفتوگویی اشاره کرده بود بیصبرانه منتظر رمان بعدیاش است؛ هرچند رونمایی از این رمان با عنوان «داستان تنهایی» به علت وضع کرونایی جهان فعلا به تعویق افتاده است. فضای آثار مشفق نوعی طنز سیاه است با کاراکترهای نامتعارف؛ در «مکگلو»، ملوانی مست را میبینید که به جرم قتل دوستش به زندان افتاده است، در «آیلین» همراه کارمند زندان در فضایی آکنده با روانگردانها و قرص و اعتیاد و قتل و تجاور دست و پا میزنید و در «سال استراحت و آرامش» هم به دختری جوان و زیبا میرسید که با گرایش به مخدرهای تجویزی میخواهد زندگی را فراموش کند.
مارشا مهران
عجب مرگ غمانگیزی داشت این مارشا مهران؛ نویسنده ناب «آش انار» که سنوسالی هم نداشت وقتی مرد؛ ٣٦ سال. جسدش را در خانهاش در ایرلند پیدا کردند. احتمال قتل هم وسط آمد، اما پلیس شک و تردیدهای اینچنین را مردود دانست. گفتند از بیماری التهاب روده رنج میبرده است و پزشکی قانونی هم اعلام کرد به علت مسمومیت مرده. هرچند هیچوقت دلیل قطعی مرگ مشخص نشد، اما پرونده بسته شد؛ پرونده نویسندهای که سال١٩٧٧ در تهران به دنیا آمد، اما در آرژانتین بزرگ شد. سه چهارسال بیشتر هم نداشت که خانوادهاش از ایران رفتند. رفتند آرژانتین و آنجا رستورانی زدند که دستمایه اصلی رمان مارشا مهران شد. به فارسی نمینوشت، اما جالب است طعم طعام سرزمین مادری همچنان چاشنی کارش بود.
در «آش انار» از «دلمه» دارد تا «زعفران ایرانی». این رمان را یکی از ناشران معتبر انگلیسیزبان، رندم هاوس، چاپ کرد و «شیکاگو تریبون» درباره آن نوشت: «کتابی اشتهابرانگیز.» حیف که به فارسی ترجمه نشده، چون حتی در ساختار رمان هم از نحوه تهیه غذاهای مختلف استفاده کرده و رمان را به طعمی مطبوع آغشته. غذا برای او فقط رفع گرسنگی نبود، بلکه نوعی همزیستی با طبیعت و فرهنگ کشورهای مختلف بود. در «آش انار» سه خواهر ایرانی با دستپختشان همه را حیرتزده میکنند و خوانندگان هم دقیقا همین حس را دارند. او سال ٢٠٠٨ دومین رمانش را هم با عنوان «گلاب و نان سودا» منتشر کرد، اما زندگیاش به رمانهای بعدی نرسید. سال ٢٠١٤ جسدش را بعد از یک هفته در خانه پیدا کردند و تمام.
مریم مجیدی
از سه نویسنده ایرانیتبار نوشتم که به زبان انگلیسی نوشتهاند؛ حالا، اما نویسندهای دیگر را از همین نسل مهاجر معرفی کنم از پدر و مادری ایرانی که به فرانسه مینویسد. ٦ساله بوده که از ایران رفته و ١٦سال بعد برگشته؛ یعنی ٢٢سالگی. زبان مادری را خوب صحبت میکند، اما به خاطر اینکه از کودکی در فرانسه بزرگ شده، به زبان فرانسه مینویسد. جالب اینجاست برای اولین رمانش هم مفتخر به دریافت جایزه «گنکور» شده؛ جایزهای که فهرست برندگان آن پر از چهرههای پرطمطراق ادبیات جهان است؛ نویسندگانی نظیر مارسل پروست، آندره مالرو، روبر مرل، رومن گاری، پاتریک مودیانو، مارگریت دوراس و... در هرحال که رمان «مارکس و عروسک» در سال ٢٠١٧ جایزه «گنکور» را برد و همین باعث شد به ١٤ زبان دنیا ترجمه شود (هرچند به فارسی ترجمه نشده).
قصه رمان درباره سرگذشت مهاجرت خانواده اوست، اما ابعاد غربت در آن رنگ و بوی ادبیات مهاجرت در مفهوم کلی را ندارد. در واقع اگر بخواهیم به شکلی مختصر نوعی طبقهبندی از این نوع ادبیات ارایه کنیم، میشود اینطور دستهبندی کرد؛ گروهی که بیشتر مفهوم غربت یا یافتن هویت دوباره را در فرهنگ جدید مطرح میکنند و گروهی که هویت از همان ابتدا برای آنها جزو پرسشهای محوری است؛ چراکه روی مرز ایستادهاند؛ خانوادهای ایرانی داری، اما در فرهنگی دیگر زندگی کردهای، بزرگ شدهای و نوشتهای: «حرفزدن به زبان مادری، نوشتن به زبان نامادری...»
دینا نیری
دینا نیری فارغالتحصیل دانشگاه پرینستون است. کارشناسی ارشدش را هم از هاروارد گرفته. تیرماه سال گذشته هم بود که این نویسنده ایرانی آمریکایی، برنده جایزهای در آمریکا شد. نویسندهای که خیلی از ما اسمش را هم نشنیدهایم. او در سن ٨سالگی ایران را ترک کرده، دوسال در کمپ زندگی کرده و در ١٠سالگی به آمریکا رفته. از این نویسنده ایرانی تا بهحال دو رمان منتشر شده: «یک قاشق چای از زمین و دریا» و «پناهنده». رمانهایی که درباره آوارگان و مهاجران دنیاست و به زبان انگلیسی. نیری مقالهنویسی چیرهدست است و با مجلاتی، چون نیویورکتایمز، لسآنجلس تایمز، گاردین، والاستریت ژورنال و آتلانتیک همکاری میکند. در کنار این مهارتها و قلمزدنها، نیری در کارگاههای نویسندگی دانشگاه آیوا هم شرکت داشته. بعدها که از این دورهها فارغالتحصیل شد، حتی به استادی هم رسید و حالا استاد کارآگاههای نویسندگی همانجاست. تازگی هم موفق شده جایزه «پل اینگل» را دریافت کند. جایزه «پل اینگل» هرساله به نویسندگان، ناشران، ویراستاران و معلمانی که در آثارشان به موضوعات روز دنیا و همچنین بهترشدن دنیا در آثار ادبی میپردازند، اهدا میشود. او حالا ساکن آمریکاست.
فیروزه جزایری دوما
«عطر سنبل، عطر کاج» به سرعت بین مردم پیچید و همه از خالق آن بهعنوان یکی از نویسندگان محبوب ایرانی گفتند. هرچند زمان زیادی نگذشت که فیروزه جزایری در گفتوگویی از خوانندگان فارسیزبان تمنا کرد کتابهایش را که به فارسی ترجمه شده، نخرند و نخوانند! عجب معرکهای بود! چون بعضی ترجمهها از آثارش آنقدر افتضاح بودند که اصولا نمیفهمیدی درحال خواندن یک متن فارسی هستی یا ترجمه درهم و برهم گوگلترنسلیتور. اما همچنان کتابهایش را خریدند و به حرف نویسنده گوش نکردند! «عطر سنبل، عطر کاج» با نوعی شوخطبعی به بعضی سنتهای ایرانی اشاره داشت؛ البته با انتقادهایی هم همراه شد. بعضیها گفتند نویسنده رسم و رسوم ایرانی را به سخره گرفته و از این حرفها که یک مقدار مته به خشخاش گذاشتن است و به نظر بنده دور از حوزه نقد و نقادی. ضمن اینکه نویسنده در ایران بزرگ نشده و چه انتظاری میشود داشت؟
او متولد ١٣٣٤ در آبادان است، اما در سن هفتسالگی به همراه خانواده از طرف شرکت نفت ایران که پدرش در آن بهعنوان مهندس کار میکرد، به شهر ویتیر در کالیفرنیا رفت. بعد از دوسال زندگی در آمریکا هم به ایران بازگشت و در اهواز و تهران بود. دوسال بعد، اما دوباره خانوادهاش به آمریکا برگشتند و فیروزه جزایری برای تحصیل به دانشگاه برکلی رفت. آنجا با مردی فرانسوی ازدواج کرد و... زندگی خصوصیاش را بروید در اینترنت بخوانید؛ به ما ارتباطی ندارد. آنچه مربوط است، شهرتش در نوشتن است که به کتاب «عطر سنبل، عطر کاج» برنمیگردد. جزایری به خاطر نوشتن کتاب «خاطره بزرگشدن یک ایرانی در آمریکا» معروف شد. این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای آمریکا در چندسال اخیر بود و یکی از سه نامزد نهایی جایزه «ترنر» در سال ٢٠٠٥؛ همینطور نامزد جایزه «پن» در بخش آثار خلاقه غیرتخیلی.
پروچیستا خاکپور
اسم کتاب آنقدرها تأملبرانگیز و عجیب بود که بخواهم بدانم نویسندهاش کیست: «پسران و دیگر اشیای قابل اشتعال»! خاکپور، نویسنده ایرانی آمریکایی، این رمان را سال ٢٠٠٧ به زبان انگلیسی نوشت و همانسال هم جایزه کتاب کالیفرنیا را برد. «پسران...» به فهرست بهترین کتابهای شیکاگو تریبون هم راه پیدا کرد و کتاب برگزیده نیویورکتایمز هم بود. اینها همه افتخارات رمان اولش بود. سال ٢٠١٤ هم رمان دوم را با عنوان «وهم» منتشر کرد که در فهرست ٣٠ کتاب برتر سال به انتخاب نشریه هافینگتن پست جای گرفت. حدود دوسال پیش هم سومین رمانش با عنوان «مریض» چاپ شد. خاکپور در «پسران...» به نسلهای مختلف مهاجران پرداخته، در «وهم» سراغ درگیری شخصی خودش با بیماری غدد لنفاوی رفته و در «مریض» دوباره کندوکاوی درباره بیماری کرده است. خاکپور متولد ١٣٥٧ در تهران است و حالا ساکن نیویورک. به انگلیسی مینویسد و در آمریکا به شهرت رسیده است. چهارساله بوده که به آن کشور رفته و تمام تحصیلاتش را هم طبیعتا آنجا به پایان برده؛ مدرک عالی در رشته نویسندگی خلاق. او هنوز هم برای نشریات و روزنامههای آن کشور مینویسد.
علی عراقی
خب انتهای این گزارش تقریبا کپی است! کپی محض که نه البته؛ واقعیت این است هفته گذشته تازه با نامش آشنا شدم و اصلا این گزارش را به همین مناسبت نوشتم. در واقع علی عراقی را اصلا نمیشناسم و آنچه در پایان میآورم، به نقل از آمازون است و ترجمه خبرگزاری کتاب. مختصر اینکه علی عراقی، نویسنده ایرانی آمریکایی رمان «بیمرگیهای تهران» است. از انتشار رمانش هم زیاد نمیگذرد؛ به تازگی در ٤٠٠ صفحه به انگلیسی منتشر شده و نشر معتبر ملویل هاوس در آمریکا آن را چاپ کرده. چندان سر درنیاوردم رمان درباره چیست، اما دستکم میدانم از آن نوع رمانهای رئال جادوست. احمد ترکاشوند، شخصیت اصلی رمان که کودکیاش را در خانهای در تهران گذرانده، کمکم خاطراتش را به یاد میآورد؛ خاطرات خانه پدری که گویا نفرین شده. مجله پابلیشرزویکلی درباره رمان این نویسنده نوشته «رمانی تأثیرگذار» و آن را با آثار آلخو کارپانتیه، نویسنده کوبایی و رمانهای مارکز مقایسه کرده. کاترین دیویس، رماننویس آمریکایی هم درباره رمانش گفته: «اولین رمان خیرهکننده این نویسنده ایرانی چیزی را به ما میدهد که در اخبار نمیتوان یافت. ورود به قلب، مکانی است که گمان میکنیم بهعنوان ایران میشناسیمش. رمان او «ایران هزار و یک شب است» و او شهرزاد قصهگوی ما. قصهای که او تعریف میکند باشکوه، بیرحمانه و مسحورکننده است و مانند قصههای شهرزاد برای زندهماندن حیاتی است.» علی عراقی حالا ساکن سن لوئیس آمریکاست و دانشجوی دکترای ادبیات تطبیقی دانشگاه واشنگتن.
* چرا جواب تست فردی که مبتلا به کروناست، منفی میشود؟
الهه صالحی: نزدیک به پنج ماه است که کرونا ویروس مهمان ناخوانده کره زمین شده و تمام معادلات را بهم ریخته و نام و تعداد مبتلایان و قربانیانش هر روز در صدر اخبار خودنمایی میکند و مفاهیم و نگرانیهایی جدید به دنیا اضافه شده است. یکی از این نگرانیها، ترس از ابتلا به کرونا است که باعث شده تا برخی با دیدن کوچکترین علائمی اضطراب ابتلا به این ویروس به جانشان بیفتد و همین موضوع، تست کرونا را تبدیل به موضوعی مهم کرده است.
میگویند کرونا ناشناخته است، هنوز نه داروی قطعی برای درمان دارد و نه هنوز واکسنی برای آن ساخته شده و از طرفی هر روز به تعداد علائم آن افزوده میشود و علاوه بر تمام این ها به گفته متخصصان همین ناشناختگی سبب شده که هنوز تست تشخیصی قطعی برای این بیماری وجود نداشته باشد.
آزمایش خون و تست سیتی اسکن از اولین روشهایی بودند که در ابتدای شیوع این بیماری تلاش میشد تا از طریق آنها ابتلا به کوید۱۹ را تشخیص داد اما این روشها در برخی موارد پاسخ صحیح نداشتند و تست فردی که علائم بالینی داشت و مبتلا به این ویروس بود، منفی اعلام میشد. اما اخیرا از روش دیگری به اسم PCR یا تست مخاط استفاده میشود که در این روش از مخاط گلو یا حلق فرد برداشته میشود تا ابتلا به این ویروس تشخیص داده شود. با این وجود این تست هم در تشخیص ابتلا، دقت صد در صدی ندارد.
نمونه معروف این مثبت و منفی شدن کاذب تست کرونا، بازیکنان تیم استقلال بودند که تست اولیه آنها مثبت اعلام شد و کمی بعد گفته شد که تست ثانویه منفی بوده است.
یکی از افرادی که اخیرا درگیر این بیماری شده است، به خبرآنلاین میگوید: شش روز بعد از بروز علائم و بستری شدن، از من آزمایش خون و سی تی اسکن گرفته شد که هیچ کدام وجود ویروس در بدن را تشخیص ندادند اما دو روز بعد، آزمایش PCR من مثبت شد. دکتر کامیاب، متخصص پاتولوژی و هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با خبرآنلاین با تاکید براینکه هیچ چیز به اندازه پیشگیری و رعایت اصول بهداشتی کاربردی نیست، میگوید: برای اینکه از فردی آزمایش کرونا گرفته شود، در ابتدا باید فرد علائم بالینی داشته باشد و بدون هیچ علامتی آزمایش دادن، منطقی نیست. در حل حاضر بهترین روش موجود برای تست کرونا، PCR تست مخاطی است که البته این تست هم به طور قطعی ویروس را نشان نمیدهد و بسته به اینکه در چه دورهای از بیماری از فرد تست گرفته میشود، درصد خطای متفاوتی دارد.
بهترین وقت برای تست PCR چه زمانی است؟
کامیاب ادامه میدهد: به طور مثال تا چند روز قبل از بروز علائم یا در روزهای اول بیماری، جواب این تست احتمالا منفی خواهد بود و این درصد خطا با بروز بیشتر علائم کمتر میشود. در شروع بروز بیماری تا ۴۰ درصد احتمال خطا وجود دارد و بهترین زمان برای تست PCR چند روز پس از بروز کامل علائم است اما حتی در این حالت هم ۲۰ تا ۳۰ درصد ممکن است تست خطاب کاذب داشته باشد، یعنی فرد مبتلا باشد اما آزمایش نتیجه را منفی نشان دهد. همچنین بعد از گذشت ده روز و ضعیف شدن بیماری مجددا درصد منفی کاذب شدن تست دوباره بالا میرود.
قطعا اصلیترین پاسخ این سوال، ناشناخته بودن ویروس کرونا است؛ اما عوامل دیگری هم بر این موضوع تاثیر گذارند. به همین دلیل است که متخصصان توصیه میکنند انجام این تست و تفسیر آن حتما باید توسط پزشک انجام شود.
به طور مثال ممکن است نمونه مخاطی در مراحل جمع آوری یا آنالیز آلوده شود، یا در دمای درستی نگهداری نشود یا اینکه مواد شیمیایی که برای استخراج ژنتیک ویروس استفاده میشود، درست کار نکند که همه این عوامل سبب میشوند تا آزمایش شما نتیجه درستی نداشته باشد.
مبتلا شدن به کرونا ما را از ابتلای مجدد ایمن میکند؟
تست خون یکی از اصلیترین تستهایی بود که در ابتدای شیوع کرونا انجام میشد. این تست در واقع، نشان دهنده وضعیت التهاب در بدن است و در تشخیص خیلی از عفونتها در بدن کاربرد دارد.
دکتر کامیاب در این رابطه میگوید: تستهایی که برای تشخصی کرونا به کار میرود، تستهای سرولوژیک خون است. یعنی سیستم ایمنی بدن بر علیه یک انتی ژن، انتی بادی تولید میکند و میزان این آنتی بادی را در خون اندازه گیری میکنند.
این متخصص پاتولوژی ادامه میدهد: دو نوع آنتی بادی در بدن وجود دارد. نوع اول Igm است که این انتی بادی در مرحله حاد بیماری که علائم واضح هستند، بالا میرود و به مرور هم پایین میآید. آنتی بادی دوم Igg است که همزمان با پایین امدن میزان انتی بادی اول بالا میرود. وجود این آنتی بادی در خون همان دلیلی است که در تحلیل تستها گفته میشود که نشان دهنده این است که فرد از بیماری بهبود یافته است.
دکتر کامیاب با تأکید بر اینکه بالا بودن آنتی بادی دوم در بدن به هیچ عنوان دلیل بر ایمن شدن فرد نیست، میگوید: سیستم ایمنی افراد با یکدیگر متفاوت است، میزان این انتی بادی ممکن است به مرور پایین بیاید و فرد دوباره مبتلا شود؛ به همین دلیل است که تاکنون ساخت واکسن برای این ویروس موفقیت آمیز نبوده است.
چقدر میتوان به تبلیغات تست کرونا در منزل اعتماد کرد؟
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که پیامکی با مضمون انجام تست کرونا در منزل یا تبلیغاتی از این دست مواجهه شده باشید.
خبرآنلاین در تماس با یکی از این مراکز از نوع تست و هزینه آن پرسید، و اپراتور در پاسخ با بیان اینکه تست کرونا در منزل توسط یک مجموعه آزمایشگاهی انجام میشود، گفت: معمولا افرادی که برای این تست به ما مراجعه میکنند، یا شخص هستند یا موسسات که برای سلامت سنجی کارکنان و مجموعه خود اقدام میکنند. آزمایشگاه ما تست PCR و خون انجام میدهد که هزینه تست ۵۸۰ هزار تومان است و تست خون که آنتی بادی را چک میکند، ۱۳۴ هزار تومان است و هزینه ایاب و ذهاب به منزل شما با توجه به فاصلهای که از ما دارید، از ۷۵ هزار تومان به بالا متغیر است.
از میزان اعتماد قطعی به تست که سوال میشود، اپراتور میگوید خیالتان راحت باشد، به شما نتیجه قطعی اعلام میشود.
دکتر کامیاب در این رابطه میگوید: تست خونهایی که اخیرا در منزل گرفته میشود، بر اساس تستهای سرولوژیک است و آنتی بادی IGG را در بدن نشان میدهد و با توجه به صحبتهای گفته شده، وجود این آنتی بادی قطعیتی را در مورد ابتلا نشان نمیدهد.
* آشپزخانهای دسترسیپذیر با محصول تازه MaxiAids: کمپانی MaxiAids از جمله شناخته شدهترینها در حوزه طراحی و ساخت لوازم آسانساز زندگی برای نابینایان به شمار میرود. از جمله فعالیتهای این کمپانی، مناسبسازی محصولات کاربردی در شاخه لوازم خانگی برای استفاده نابینایان است. در این نوشته بنا داریم نگاهی بیاندازیم به یکی از آخرین محصولات این کمپانی؛ محصولی که قرار است آشپزی را برای نابینایان تسهیل کند.
آشپزی با دستگاههای موسوم به «Toaster Oven»، این روزها در میان ایرانیها هم بسیار جا افتاده است. این دستگاهها با امکانات گستردهای که معمولاً دارند، در موقعیتهای مختلف به کار صاحبانشان میآیند. موقعیتهایی نظیر گرم کردن غذا، انواع پخت و پز و حتی شیرینیپزی. این میان مشکلی که کاربران نابینا با آن مواجه میشوند این است که معمولاً این دستگاهها یا بهتر بگوییم پنل تنظیمات آنها، به گونهای طراحی نمیشوند که نابینایان هم بتوانند به راحتی از آن استفاده کنند. معمولاً کاربران نابینا مجبور میشوند به اقسام ترفندها متوسل شوند تا شاید بتوانند تا حدودی از قابلیتهای دستگاه بهرهمند شوند. کاری که MaxiAids انجام داده اما قضیه را به کل برای نابینایان حل کرده است. MaxiAids, یک محصول پر طرفدار بازار را برای استفاده نابینایان مناسبسازی کرده است. این شرکت برای این کار به سراغ دستگاهی به نام Black+Decker TO4314SSD رفته است. توان مصرفی دستگاه ۱۲۰۰ وات است و وزنش هم چیزی حدود ۸ کیلو. محفظه داخلی دستگاه حدود ۳۰ در ۳۰ در ۲۰ سانتیمتر است و برای سوخاری کردن یک مرغ کوچک یا پخت یک پیتزا با قطر ۳۰ سانتیمتر کاملاً مناسب است.
اتفاقی که در جهت مناسبسازی در این دستگاه رخ داده این است که صفحه لمسی آن حذف شده و به جایش دو ردیف پنج تایی از دکمههایی با برچسب بریل به آن اضافه شده است. افزون بر این، راهنمای صوتی هم در این دستگاه تعبیه شده است. دکمهها اینطور طراحی شدهاند که سمت چپی مقادیر را زیاد و سمت راستی کم کند. چیدمان این دکمهها به این ترتیب است که در بالاترین ردیف، دو دکمه مربوط به حالت پخت قرار گرفته و کاربر میتواند با استفاده از دکمههای سمت چپ و راست، حالات مختلفی نظیر toast, شیرینیپزی، کباب، سوخاری و... را انتخاب کند. دستگاه به شکل پیشفرض حالت Toast را انتخاب کرده است. دو دکمه ردیف دوم مخصوص کم و زیاد کردن دما است. بسته به حالتی که انتخاب شده، دما روی کمترین حالت قرار میگیرد و کاربر با دو دکمه ردیف دوم، مقادیر را جابجا میکند. دما به فارنهایت اعلام میشود و امکان تنظیم آن بر روی سانتیگراد هم وجود ندارد. کاربر به کمک ردیفهای بعدی میتواند زمانسنج دستگاه را تغییر دهد، دستور شروع و توقف پخت را صادر کند و صدای پیغامهای صوتی دستگاه را کم و زیاد کند. این دستگاه به قابلیت Convection هم که غذا را به کمک وزیدن باد گرم میپزد، مجهز شده است.
MaxiAids به همراه دستگاه، انواع و اقسام سینیها و دستگیرههای لازم را هم ارسال میکند. همچنین راهنمای صوتی استفاده دستگاه هم در قالب یک DVD در اختیار کاربر قرار میگیرد که البته کار با دستگاه آنقدر ساده است که احتمالاً کاربران نیازی به آن نخواهند داشت. MaxiAids این دستگاه پر کاربرد را به قیمت ۳۵۰ دلار به بازار عرضه کرده است.
* دوراهی کنکور یا کرونا
شیوع ویروس کرونا در کشور پیامدهای منفی زیادی را به دنبال داشت؛ کاهش درآمد مردم، تعطیلی بسیاری از مراکز خدماتی، رکود بازار و کسب و کارها، تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی و بدتر شدن وضعیت معیشتی مردم از جمله مشکلاتی بود که در پی شیوع کرونا در همه کشورهای دنیا به وجود آمد.
در ابتدای شیوع این ویروس احتمال میرفت که با گرم شدن هوا و بالا رفتن دما از ۳۵ درجه، کرونا به طور کلی از بین برود، اما با شروع فصل تابستان و گرمتر شدن هوا نمودار شیوع این ویروس منحوس در کشور نه تنها سیر نزولی نداشته بلکه رو به بالا صعود کرد. همین امر باعث شد تا سازمان سنجش و آموزش کشور با اتخاذ تدابیری زمان کنکورهای ورودی دانشگاهها شامل کنکور سراسری کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری را به تعویق بیاندازد.
با مطالبه فراوان متقاضیان، زمان برگزاری کنکورهای کشور دو هفته معوق شده است، اما این امر تفاوتی برای دانشجویان و دانشآموزان متقاضی کنکور امسال ندارد، زیرا در این دوهفته وضعیت کرونا در کشور به وضعیت سفید تغییر نیافته و نگرانیهای متقاضیان برای ابتلا به کرونا ادامه خواهد داشت.
کنکور دکتری و کارشناسی ارشد با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی ابلاغی برگزار شودکمیسیون آموزش نامهای درباره تعویق کنکور به رئیس جمهور ارسال نکرده استمکاتبه مجلسیها با رئیس جمهور برای تعویق زمان برگزاری کنکور ۹۹
این موضوع باعث شده است تا دانشجویان و دانشآموزان کشور با راهاندازی طوفان توئیتری و درج نظر برای توئیتهای مسئولان مربوطه، برای گرفتن تصمیمی بهتر و تعویق کنکورهای کشور تا پاییز پیش رو مطالبهگری کنند. متقاضیان در توئیتهای خود عنوان کرده اند که برگزاری کنکور در این وضعیت جولان کرونا باعث قتل عام مردم ایران است، زیرا نجمع ۳ میلیونی متقاضیان را به همراه داشته و هرمتقاضی میتوان ناقل این بیماری در خانواده خود باشد.
در ادامه تعدادی از توئیتهای کاربران که با داغ کردن هشتگهای «تعویق کنکور»، «سلامت دانشجو» و «سلامت کنکوری» منتشر کردند را مشاهده میکنید: دو هفته تعویق وضعیت رو سفید نمیکنه
ما نمیخواهیم بمیریم
جوان رو بر سر دو راهی میذارین یا جونتون رو انتخاب کنید یا اینده تون رو!!!
خبر نهایی شدن حکم اعدام سه جوان معترض حادثه آبانماه سبب واکنش کاربران توییتر فارسی شد.
امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی سه جوانی هستند که پس از حوادث و اعتراضات آبانماه ایران به خاطر گرانی بنزین، به اعدام محکوم شدند.
این حکم، سبب ایجاد موجی از واکنشهای کاربران فضای مجازی به ویژه توییتر فارسی شد. کاربران با هشتگ «اعدام نکنید»، حاکمیت، قوه قضائیه و شخص سیدابراهیم رئیسی را مخاطب توییتهای خود قرار دادند.
این هشتگ به مدت ۲ ساعت، هشتگ نخست جهان شده بود. این هشتگ در آلمان ترند اول، در کانادا ترند دوم و در بریتانیا تا رده نهم رسید. در آمریکا اما هشتگ «اعدام نکنید» نتوانست جزو ۱۰ هشتگ نخست قرار گیرد.
غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه نیز درباره تایید حکم اعدام این سه نفر در نشست خبری خود گفت: «این حکم بعد از فرجامخواهی متهمان و وکلای مدافع به تایید دیوان عالی کشور رسیده و به دادسرا اعاده شد. اینکه حکم اجرا شود یا نشود ممکن است در فرآیند قانونی دادرسیهای فوقالعاده یا اعمال ماده ۴۷۷ یا هر موجب قانونی تغییر کند. خبر تایید حکم صحت دارد.»
احسان خواجه امیری خواننده موسیقی پاپ از ابتلای خود به کرونا خبر داد.
به گزارش ایرنا، احسان خواجه امیری دقایقی قبل با انتشار مطلبی در فضای مجازی از ابتلای خود به کرونا خبر داد و نوشت کرونا از چیزی که فکر میکنید به شما نزدیک تر است.
این هنرمند با انتشار عکس خود در فضای مجازی خاطرنشان کرد که در روز چهارم ابتلا به کرونا قرار دارد.
پیش از این منوچهر هادی و همسرش یکتا ناصر و رضا بهرام و پیمان قاسم خانی از جمله هنرمندانی بودند که به این ویروس مبتلا شدند.
* جدول کلاسیک: برای پیدا کردن رمز 18 حرفی ما باید به 18 سؤال پاسخ دهید و حروف اول پاسخها را پشت هم بچینید تا رمز جدول که جمله ای از اسکار وایلد است بدست آید. تعداد حروف هر پاسخ را بعد از هر سوال برای کمک به شما ذکر کرده ایم. سؤالات: 1.نزول (4) 2. عجز(7) 3. با خوف می آید(3) 4. نقشه کشی (10) 5. نوای خواب (6) 6.نشانه مصدر جعلی (2) 7. نمایش غم انگیز (4) 8. اثری از مولانا (8) 9. از شهرهای معروف ژاپن (8) 10. ناحیه ای در نیویورک (5) 11. نی نواختن(3) 12. وکیل(7) 13. نماد تاریخی شهر شیراز (10) 14. ناشتا (5) 15. موی گردن شیر (3) 16. از ایالات کشور آمریکا(7) 17. تاوه نان پزی(3) 18. نقش و نگار جامه (4). شما تا چهارشنبه هفته جاری فرصت دارید رمز جدول را با شماره پیامک 3000465040 به ما اعلام کنید. رمز جدول: بهترین تعقل خودشناسی است.
* پاسخ سؤالات جدول هفته گذشته: 1. بن ماری 2. هالی 3. تردید 4. رادیکال 5. یونان 6.نشانه 7. تمشک 8. عادت 9. قلابی 10. لسان الغیب 11.خوارزمی 12. ویار 13. دیفرانسیل 14. شون کانری 15. نگارنده 16. التیام 17. سرزمین 18.یل 19. اندیکاتور 20. ساغر 21. تهمت.