روزنامه «ایران سپید
پنجشنبه 5 تیر 1399
3 ذی القعده 1441
25 جون 2020
سال بیست و چهارم شماره 6446
صاحب امتیاز:
خبرگزاری جمهوری اسلامی
مدیر مسئول: سهیل معینی
سامانه پیامکی: 3000465040
نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388
تلفن: 84711371
شماره انتشارات: 5-88548892
وبسایت: www.iransepid.ir
پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir
........عناوین ...............
ستاد شاهد در آموزش و پرورش استثنایی تشکیل خواهد شد
قرنطینه طولانی مدت خانگی شدنی نیست
درخواست برگزاری اردو برای جودوکاران پارالمپیکی
بازسازی صحنه قتل کودک ده ساله توسط نامادری 27 ساله
* ستاد شاهد در آموزش و پرورش استثنایی تشکیل خواهد شد.
با حضور معاون وزیر و رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی، اعضای شورای معاونین سازمان آموزش و پرورش استثنایی، مدیر کل آموزش بنیاد شهید و مسئولین حوزه آموزش بنیاد شهید نشست مشترک هم اندیشی برگزار شد.
دکتر سید جواد حسینی در این نشست با بیان اینکه ۲۸۳ نفر از دانش آموزان با نیازهای ویژه متعلق به خانواده شهدا و ایثارگران هستند اظهار داشت: 31 درصد از این دانش آموزان فرزند آزاده، ۴۳ درصد فرزند جانباز کمتر از 70 درصد، ۱۶ درصد فرزند جانباز بالای ۷۰ درصد و 10 درصد فرزند شهدا هستند.
وی افزود: برای پیگیری امور آموزشی و پرورشی و ارائه خدمات به این دانش آموزان، ستاد شاهد مشابه ستاد شاهد وزارت آموزش و پرورش در آموزش و پرورش استثنایی تشکیل خواهد شد. معاون وزیر با بیان اینکه ارائه خدمات پرورشی تربیتی و فوق برنامه به این دانش آموزان از ضروریات است اظهار داشت: از سال های گذشته با همکاری بنیاد شهید و آموزش و پرورش استثنایی اردوهایی ویژه دانش آموزان شاهد به همراه خانواده های آنان برگزار شده است که برگزاری این اردوها با تمرکز بر اردوهای زیارتی و خصوصا زیارت اولی ها تدام خواهد داشت.
وی افزود: با استفاده از ظرفیت اردوگاهی وزارت آموزش و پرورش وبنیاد شهید می توان کمیت و کیفیت این اردوها را ارتقاء داد.
حسینی در ادامه با بیان اینکه ارائه خدمات به اولیای این دانش آموزان نیز از اولویت های آموزش و پرورش استثنایی است اظهار داشت: با استفاده از ظرفیت مراکز مشاوره خانواده و مراکز مشکلات ویژه یادگیری می توان خدمات ویژه ای به اولیاء این دانش آموزان نیز ارائه داد.
حسینی با بیان اینکه جامعه به شهدا، فرهنگ شهید و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت نیاز دارد اظهار داشت: طرح شهید پژوهی ویژه دانش آموزان استثنایی، راه اندازی مراکز شهید پژوهی، برگزاری اردوهای راهیان نور وتربیت راویان معلم و راویان دانش آموز از جمله برنامه هایی است که در آموزش و پرورش استثنایی برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت با جدیت پیگیری می شود.
شایان ذکر است در این نشست مقرر شد در راستای همکاری مشترک سازمان آموزش و پرورش استثنایی و بنیاد شهید تفاهم نامه ای بین دو دستگاه به امضاء برسد.
* شرط رایگان بودن تست کرونا
سعید نمکى وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی:
در روزهای آینده خبر خوشی درباره واکسن خواهیم داشت.
افراد برای گرفتن تست باید وارد سیستم شبکه شوند که در این صورت ما از کسی پول نمیگیریم.
در واقع آنهایی که ما تشخیص میدهیم به عنوان گروه هدف، باید تست شوند، اما اگر کسی خودش بخواهد تست شود در آزمایشگاههای خصوصی نرخ مصوب دارند که تست در آنجا انجام میشود./مهر
* جزئیات پرداخت بیمه بیکاری ایام کرونا
شریعتمداری، وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی:
برای اسفند ماه در یک مرحله ۱۰۳ هزار نفر و مرحله دوم ۴۶ هزار نفر بیمه بیکاری دریافت کردند. برای فروردین نیز حدود ۲۳۰ هزار نفر تایید شدند تا بیمه بیکاری دریافت کنند و تا واریز صورت گیرد همچنین برای اردیبهشت نیز به همین روال خواهد بود.
برای این ۳ ماه بیکاری دولت بیمه بیکاری پرداخت کرد، اما اگر باز هم بعد از این ۳ ماه، بیکاری ادامه داشت، روال طبیعی رسیدگی در کمیته وزارت کار و تامین اجتماعی طی میشود و به ۲۵۰ هزار نفری که پیش از این بیکار بودند و بیمه بیکاری دریافت میکردند اضافه میشوند./باشگاه خبرنگاران
* متوسط قیمت مسکن در تهران به متری ۱۹ میلیون تومان رسید
متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران در خردادماه امسال با افزایشی ۱۲.۱ درصدی نسبت به ماه قبل، به ۱۹ میلیون و ۷۱هزار تومان رسیده است. همچنین تعداد مبایعه نامههای صادر شده در بخش مسکن در خردادماه امسال ۱۱ هزار و ۴۶واحد بوده، در حالی که در خردادماه سال گذشته ۶ هزار و ۱۲۷ واحد مسکونی به فروش رسیده است، بنابراین تعداد مبایعات در خرداد امسال نسبت به سال گذشته، معادل ۸۰.۳ درصد رشد داشته است.
* طرح برخورد با عرضهکنندگان مانتوهای جلوباز در دستور کار پلیس
رئیس پلیس نظارت بر اماکن عمومی پایتخت: در راستای مطالبه مردم از پلیس در روزهای آینده طرح سراسری برخورد با واحدهای صنفی تولید و عرضهکننده مانتوهای شیشهای، جلوباز و توری به مرحله اجرا در خواهد آمد.
* قرنطینه طولانی مدت خانگی شدنی نیست: معاون بهداشت وزارت بهداشت، بر اجباری شدن استفاده از ماسک در کاهش انتقال بیماری کرونا، تاکید کرد.
به نقل از مهر: علی رضا رئیسی، با تاکید بر رعایت فاصله گذاری اجتماعی، گفت: ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که مشاغل در طولانی مدت بازگشایی نشود و مردم در خانه بمانند. این کار شدنی نیست.
وی افزود: این اصل را پذیرفته ایم که نمی توان مدت خیلی طولانی، مشاغل را تعطیل کرد و حتی در خانه ماند.
رئیسی ادامه داد: آنچه مهم است که رعایت شود، رعایت فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی است.
معاون وزیر بهداشت تاکید کرد: بهترین راه در مقابله با انتقال ویروس و کاهش موارد ابتلا، استفاده از ماسک است.
وی گفت: قطعا همه ما در جریان هستیم که استفاده از ماسک در دنیا در حال اجباری شدن است و ما باید برای احترام به حقوق شهروندی، ماسک بزنیم.
رئیسی با تاکید بر اهمیت استفاده از ماسک در فضاهای سرپوشیده و مکان های پر تجمع، تصریح کرد: باید به سمتی برویم که استفاده از ماسک اجباری شود.
وی درباره وضعیت تختهای بستری و تجهیزات بیمارستانی با توجه به افزایش مراجعات و بستری بیمارستانی کووید ۱۹ در کشور، گفت: از نظر تختهای ویژه و بستری وضعیت مطلوبی داریم و به هیچ وجه در وضعیت بحرانی کمبود نیستیم. البته در برخی از استانها که اکنون استانهای درگیر این بیماری هستند، ممکن است درصد بالایی از تختها اشغال شده باشد، اما این به معنای آن نیست که آنجا کمبود تخت داریم.
معاون وزیر بهداشت اظهار داشت: در ارتباط با نیروی انسانی که مهمتر و کاراتر از تجهیزات است، باید بگویم که نیروی آموزش دیده و دوره دیده بسیار اهمیت دارد. علل کمبود نیروی انسانی در این وضعیت باید دقیق تر نگریسته شود.
وی افزود: در بیمارستانها برخی از بخشها را تنها به بیماری کرونا اختصاص دادیم که قاعدتا این بخشها پرستار ویژه خود را میطلبند. برخی از بخشها نیز تختهای ویژه دارند که این بخشها نیز پرستار ویژه نیاز دارند. نکته دیگر هم درگیری خود همکاران ما در برخی از بیمارستانها با کرونا است که حداقل دو هفته باید از فیلد بیمارستان خارج شوند و بعد از بهبودی به محیط کار بازگردند.
رئیسی گفت: مجموعه این موارد باعث شده کمبودهایی ایجاد شود و برای به کارگیری پرستاران فراخوان دهند. البته به طور مزمن نسبت پرستار به تخت در همه جای کشور معمولا از قبل هم کمبود وجود داشته است. در این شرایط ویژه هم که همکاران ما در بیمارستانها فرسایش و خستگی پیدا کردهاند و برخی از پرستاران فعال در بخشهای کرونا حتی تا همین اواخر نیز، زمان استراحتشان را هم در بیمارستان میمانند. این همکاران پرتلاش سختکوش و ایثارگر در سراسر کشور باعث شدهاند در این زمینه موفق باشیم.
وی درباره وضعیت بکارگیری پرستارهای ۸۹ روزه که قرار بود در مجوزهای جدید، استخدام و بکارگیری شوند، افزود: در ارتباط با پرستاران ۸۹ روزه نیز در جریانم برنامه ریزی های خوبی صورت گرفته که به کارگیری طولانی مدت شوند و مجوزهایی برای استخدام آنها در دانشگاهها اخذ شده است.
*پسر شجاع رسانههای افغانستان: فعالیتهای رسانهای همیشه جزو علاقمندیهای نابینایان به حساب میآمده است. ایران و آمریکا و کانادا و نیکاراگوئه و افغانستان هم ندارد. نابینایان شوق حضور در رسانههای گروهی را در سر میپرورانند. حضوری که بخش عمدهاش هدفی در راستای فرهنگسازی را دنبال میکند. آرزوی همه نابینایان این است که بتوانند بلندگویی بیابند تا جامعه اطرافشان را در باره نابینایی آگاه کنند و از اجحافهایی که علیهشان در جامعه صورت میگیرد فریاد بزنند. این، دقیقاً همان کاری است که جوان نابینای افغانستانی، بیش از دوازده سال است که انجام میدهد.
اسمش مصور است و نام فامیلش شجاع. فامیلی که کاملاً برازنده رفتارش است. دست به هر کاری میزند تا ثابت کند نابینایان انسانهای توانمندی هستند و جامعه میتواند از آنها هم به فراخور تواناییهایشان در جهت پیشرفت، استفاده کند. اگر شغلش را از او بپرسی، احتمالاً نخواهد توانست شغل مشخصی را به عنوان حرفه اصلیاش معرفی کند. به وقتش یک آموزگار در زمینه خط بریل است. بعضی وقتها هم در کسوت یک بیزینِسمن، کسب و کار کوچکی را که راه انداخته مدیریت میکند. احتمالاً اما بیشترین وقت خودش را روی رسانه متمرکز کرده است.
مصور شجاع، جوانی نابینا اهل ولایت جوزجان افغانستان است. در شهر شبرغان، از توابع ولایت جوزجان کار و زندگی میکند. نتوانسته تحصیلاتش را در سطح دانشگاهی به پایان برساند. شهریههای سنگین، مانع از تحصیلش در دانشگاه شده. تجارت کوچکی در شبرغان راهاندازی کرده و در کنارش به فعالیتهای رسانهای هم مشغول است. شجاع، دوازده سالی میشود که با رسانههای مختلف به عنوان مجری و برنامهساز همکاری میکند و در موضوعات مرتبط یا غیر مرتبط با نابینایان، در رسانههای گروهی این کشور، فعال است. حالا هم چند وقتی است که رسانه مطلوب خودش را در این شهر راهاندازی کرده. شجاع، از بستر رسانهای محبوب نابینایان یعنی رادیو به عنوان بلندگوی اطلاعرسانی بهره گرفته است. رادیوی مصور شجاع، اسمش رادیو شجاع است. یک شبکه رادیویی ۲۴ ساعته. شبکهای که ۱۹ کارمند دارد. چهار نفر از کارمندان رادیو شجاع، نابینا هستند. او معتقد است در برخی امور رسانه، دقت نابینایان بعضاً از کارمندان بینا هم بیشتر است. شجاع در این رسانه برنامههایی را برای مخاطبان نابینا تولید میکند. هدف او از تأسیس این رسانه این است که بتواند آخرین خبرهای حوزه نابینایان را در کنار آموزشها و اطلاعات مفید و کارآمد، در اختیار نابینایان قرار دهد. در این شبکه رادیویی، به هر دو زبان فارسی و پشتون برای نابینایان برنامه تولید میشود.
سید مصور شجاع که در کنار همه مشغولیتهایش، جایگاه سخنگوی انجمن نابینایان جوزجان را هم بر عهده دارد، مدیریت سه شبکه رادیویی دیگر را هم در شبرغان عهده دار شده است. افزون بر اینها، با مهمترین شبکههای تلویزیونی جوزجان هم به عنوان مجری همکاری دارد. از جمله برنامهای با نام طلوع عید است که با اجرای او در شبکه تلویزیونی «باتور» به روی آنتن میرود. او به اینها هم بسنده نکرده و با سفر به کابل، به دنبال آن است که مجوز تأسیس یک شبکه تلویزیونی را هم دریافت کند.
* درخواست برگزاری اردو برای جودوکاران پارالمپیکی
سرمربی تیم ملی جودوی نابینایان و کمبینایان گفت: برای جلوگیری از افت رنکینگ جودوکاران پارالمپیکی از کمیته ملی پارالمپیک درخواست دارم که زودتر وضعیت اردوها در مناطق سفید را مشخص کند.
محمدرضا حاج یوسفزاده اظهار کرد: با توجه به این که فدراسیون پزشکی ورزشی و ستاد مقابله با کرونا وزارت ورزش و جوانان مجوز فعالیت جودوکاران در باشگاهها را صادر نکرده و باشگاههای جودو اجازه فعالیت ندارند، امیدوارم کمیته ملی پارالمپیک برنامه تمرینات و اردوهای جودوکاران پارالمپیکی در مناطق سفید را زودتر مشخص کند تا از بلاتکلیفی خارج شوند.
وی درباره شروع تمرینات جودوکاران به صورت انفرادی و استفاده از آدمک به جای حریف تمرینی گفت: آدمک به عنوان یک حریف تمرینی برای پرتاب کردن تا ۱۰ دقیقه میتواند کاربرد مناسبی داشته باشد اما برای مرور فن، جابجایی، عکس العمل و... نیاز به حریف تمرینی است و با آدمک نمی توان این فنون را اجرا کرد.
سرمربی تیم ملی جودوی نابینایان و کمبینایان تصریح کرد: طی جلسه ای که با فدراسیون نابینایان و کمبینایان داشتم به ما گفتند که تعداد زمان تمرینات و مکان برگزاری در مناطق سفید را به فدراسیون اعلام کنیم و من تأکید کردم که در صورت امکان اردوها از تیرماه به مدت ۲۵ روز در ماه برگزار شود که البته این مسأله بستگی به تصمیم کمیته ملی پارالمپیک دارد.
یوسف زاده اضافه کرد: در حال حاضر آقای خیراللهزاده در وزن مثبت ۱۰۰ کیلوگرم، نوری منفی ۹۰ کیلوگرم دو جودوکار پارالمپیکی نابینایان هستند که من اسم آنها به همراه آقای خجسته در وزن ۶۶ یا ۷۳ کیلوگرم را جهت برگزاری اردو به فدراسیون دادم که امیدوارم زودتر وضعیت برنامه تمرینات این ۳ جودوکار مشخص شود.
وی پیرامون این پرسش که وضعیت رضا خجسته از نظر کسب سهمیه پارالمپیک چگونه است، گفت: خجسته یکی از امیدهای ما برای کسب سهمیه در دو وزن ۶۶ یا ۷۳ کیلوگرم است که متأسفانه به دلیل شیوع ویروس کرونا هنوز امکان حضور در مسابقات کسب سهمیه را پیدا نکرده است. در صورتی که شرایط اعزام به مسابقات کسب سهمیه فراهم شود این ۳ جودوکار یعنی خیرالله زاده و نوری برای حفظ رنکینگ خود و خجسته برای کسب سهمیه عازم مسابقات خواهند شد.
سرمربی تیم ملی جودوی نابینایان و کمبینایان در پایان افزود: اگر کمیته ملی پارالمپیک موافقت کند که برای این ۳ جودوکار ۳ حریف تمرینی در اختیار ما قرار دهد، نه تنها مشکل جودوکاران مرتفع خواهد شد بلکه می توانند با آمادگی بهتری در مسابقات آینده حضور پیدا کنند.
* بازسازی صحنه قتل کودک 10ساله توسط نامادری 27 ساله
خراسان نوشت: صبح پنجشنبه هفته گذشته، خودروهای پلیس آگاهی در یکی از خیابان های حاشیه بزرگراه شهید بابانظر مشهد توقف کردند. قرار بود «نامادری سنگدل» صحنه جنایت هولناک خود را در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد بازسازی کند.
اهالی محل با دیدن خودروهای پلیس به تکاپو افتادند و هرکسی درباره «عسل کوچولو» خاطره ای بازگو می کرد اما در این میان اظهارات صاحبخانه «محمد» (پدر عسل) بسیار تکان دهنده بود. او می گفت: بارها عسل را در سرمای سوزناک زمستان در حال تمیزکردن موزائیک های حیاط دیده است که فقط لباس زیر کودکانه به تن داشت .
او که مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاده بود، ادامه داد: روزی به پدر عسل اعتراض کردم که نگذارد این طفل معصوم با این حال و در سرمای سحرگاهی به داخل حیاط بیاید! به او گفتم: من خودم حاضرم هر روز حیاط منزل را جارو کنم! اما نمی توانم این کودک بی گناه را در این شرایط نظاره گر باشم!... ولی پدر او گفت: «عسل» به تمیزکاری علاقه زیادی دارد! به همین خاطر هم دوست دارد حیاط را تمیز کند.
یکی دیگر از اهالی منزلی که «عسل» در آن به قتل رسیده بود، با چشمانی اشکبار ادامه داد: ما نمی دانستیم زن ۲۷ ساله، نامادری «عسل» است ولی از دیدن اوضاع موجود زجر می کشیدیم!
آن زن حتی در گرم ترین روزهای فصل بهار و تابستان هم ژاکت های ضخیمی تن «عسل» می کرد به گونه ای که روز مرگش هم ژاکت قرمز رنگ کاموایی به تن داشت. ما از این که آن دختر کوچک کتک می خورد ناراحت بودیم وقتی به طور پنهانی با بهزیستی تماس گرفتیم، آن ها گفتند باید خود دختر اعتراف کند! اما «عسل» خیلی از نامادری اش وحشت داشت وحاضر نبود درباره زخم های وحشتناک روی پیکرش به کسی چیزی بگوید! یک بار که من از او درباره آثار یک زخم پرسیدم گفت: «زنبور نیش زده است!»
دقایقی بعد از اظهارات اهالی محل و به دستور قاضی، زن جوان با تفهیم اتهام قتل عمدی مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت تا جزئیات این جنایت وحشتناک را بازگو کند.
در همین حال، کارآگاه عظیمی مقدم (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات پرونده جنایی پرداخت و توضیحاتی درباره اظهارات متهم در بازجویی های تخصصی ارائه داد.
سپس «منیره- ن» با بیان این که از پنج سال قبل بیماری عصبی دارد درباره قصه تلخ«عسل» گفت:پدرم اهل کرکوک عراق است که با زنی از اهالی خراسان شمالی ازدواج کرد.من هم زمانی که ۱۴ سال بیشتر نداشتم با یکی از بستگان مادرم ازدواج کردم اما او مردی معتاد بود و به من سوءظن داشت. کتکم می زد و هیچ مسئولیتی را در قبال خانواده اش احساس نمیکرد. بالاخره بعد از هفت سال زندگی و در حالی که فرزندی نیز داشتم طلاق گرفتم تا به دنبال سرنوشت خودم بروم اما این سرنوشت به گونه دیگری رقم خورد زمانی که در کشاکش طلاق به دادگاه رفت و آمد داشتم با «محمد» (همسر فعلی ام) آشنا شدم او نیز با همسرش اختلاف داشت و در حال جداشدن از یکدیگر بودند.دراین شرایط من و«محمد» با هم آشنا شدیم و چند ماه بعد درحالی ازدواج کردیم که او نیز دختری به نام «عسل» داشت . اگرچه من نگهداری و مراقبت از «عسل» را نیز پذیرفتم ولی او هیچ وقت به حرف من گوش نمی کرد!
در این لحظه قاضی پرسید مثلا در چه امور مهمی به حرف هایت توجهی نمی کرد؟ که متهم به قتل پاسخ داد: همین طوری گوش نمیکرد وقتی می گفتم: برو داخل اتاق! نمیرفت! ... تا این که روز حادثه نیز همین اتفاق افتاد. روز جمعه بود که من و فرزندانم منزل مادرم در شهرک شهید باهنر مهمان بودیم. عصر حدود ساعت ۶ بعدازظهر وقتی به منزل بازگشتم به «عسل» گفتم تو به داخل اتاق خواب برو! یک لحظه نگاه کردم دیدم هنوز درون پذیرایی است! دیگر عصبانی شدم. چون باشگاه میروم و ورزش می کنم از چارچوب در اتاق گرفتم و با کف پا لگد محکمی به شکم «عسل» کوبیدم طوری که روی تختخواب داخل اتاق افتاد! ولی بلند شد و در حالی که گریه میکرد قصد داشت از چنگم فرار کند دوباره لگد دیگری به او زدم که این بار از زیردستم گریخت و به داخل اتاق دیگر فرار کرد. دنبالش رفتم و با مشت و لگد ضربات دیگری زدم! التماس می کرد که رهایش کنم ولی من خیلی عصبانی بودم او روی دو زانویش بلند شد و درحالی که با چشمانی اشک آلود و ملتمسانه نگاهم می کرد، اشک ریزان گفت: مادر؛ مرا ببخش!
این آخرین جمله ای بود که از زبان عسل شنیدم چرا که بعد در پشت سرش قرار گرفتم و زانویم را به کمرش تکیه دادم. سپس سرش را محکم به عقب کشیدم طوری که صدای شکستن چیزی را حس کردم وقتی دستم را از روی سرو گردن عسل برداشتم، سرش با صدای مهیبی به موکتهای کف اتاق خورد به گونه ای که با خودم گفتم «او ضربه مغزی شد!» می دانستم مرده است! ترسیدم، وسایلم را جمع کردم که فرار کنم ولی باز با مادرم تماس گرفتم و او به سرعت خودش را به منزلم رساند و گفت: او هنوز زنده است! گوشم را روی قلبش گذاشتم و صدای ضربان قلب او را شنیدم به همین دلیل هم با اورژانس تماس گرفتیم اما وقتی او را به بیمارستان ۲۲بهمن رساندند که چند صدمتر بیشتر با منزل ما فاصله ندارد دیگر جانی در بدن نداشت. بعد هم فهمیدم که پزشکان گفتهاند، مهره های کمر «عسل» شکسته است!
در ادامه بازسازی صحنه جنایت، دکتر مقیمان (پزشک قانونی خراسان رضوی) سوالات تخصصی ویژه ای را از زن جوان در مقابل دوربین قوه قضاییه پرسید. دکتر مقیمان که لحظه به لحظه چگونگی وقوع این جنایت را موشکافی می کرد سوالاتی را از وارد آوردن ضربات وحشتناک بر پیکر نحیف عسل کوچولو می پرسید که زن جوان در مخمصه تناقض گویی هایش دست و پا می زد و هر بار مجبور می شد دروغی را اصلاح کند! دکتر مقیمان که به جای «عسل» مقابل زن جوان ایستاده بود، تاکید داشت همان گونه ضربه ای را که بر پیکر عسل زده است به طور نمایشی در حضور قاضی ویژه قتل عمد تکرار کند!
بنابراین گزارش، در نهایت نیز دکتر مقیمان با تاکید بر این که نوعا عمل و ضربات متهم کشنده است! به بازسازی صحنه این جنایت فجیع پایان داد و بدین ترتیب به دستور قاضی احمدینژاد، نامادری قاتل روانه زندان شد تا این پرونده جنایی نیز دیگر مراحل دادرسی را طی کند.
سابقه خبر
شب بیست و سوم خرداد، کارکنان بیمارستان ۲۲ بهمن مشهد در تماس با پلیس ۱۱۰، از مرگ دلخراش کودک ۱۰ساله ای خبر دادند که آثار کودک آزاری هولناکی روی پیکرش نمایان بود. دقایقی بعد با حضور قاضی ویژه قتل عمد و عوامل بررسی صحنه جرم در مرکز درمانی، تحقیقات گسترده ای آغاز و مشخص شد که دختر بچه ۱۰ ساله بر اثر شکستگی مهره های کمر و خون ریزی داخلی به قتل رسیده است. به همین دلیل، قاضی علی اکبر احمدی نژاد، دستور بازداشت «منیره» (نامادری عسل) را صادر کرد. به گزارش خراسان، بازجویی از نامادری در اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ علی بهرامزاده (رئیس دایره قتل عمد) در حالی ادامه یافت که وی دقایقی بعد به قتل دختر شوهرش اعتراف کرد و گفت: از پنج سال قبل تحت نظر پزشک بودم اما از حدود ۱۵ روز گذشته دیگر داروهایم را مصرف نکردم که این ماجرا رخ داد. در همین حال ،قاضی احمدی نژاد از متهم پرسید، اگر به خاطر مصرف نکردن دارو این حادثه رخ داد پس چرا هیچ گاه به دختر خودت آسیب نرساندی؟ و تنها «عسل» قربانی کودک آزاری هایت بود؟ ولی زن جوان فقط با سکوتی مرموز که هیچ احساس نگرانی نیز در چهره اش دیده نمیشد به سوال قاضی و می داد.
* با سلام و آرزوی سلامتی برای همه خوانندگان ایران سپید و شنوندگان بسته صوتی آن. روز دختر را با کمی تأخیر البته در نسخه آنلاین گرامی میداریم و با گرامیداشت این روز تلاش کسانی که این مناسبت را پیش بینی و بنیان گذاشته اند توجه ویژه به امور و جایگاه بخشی از جامعه بانوان کشور است که هنوز متأهل نشده اما دارای حقوق مشخص خود و همینطور نیازهای مشخص خود هستند. نیاز به تحصیل، ورزش، دسترسی به فعالیت های فرهنگی و البته امید به آینده برای داشتن شغل و تشکیل خانواده همه از مصادیق بارز حقوق دختران کشور ما و از جمله دختران نابینا و کم بیناست که البته با مشکلات مضاعفی در این زمینه ها رویرو هستند. به امید توجه مضاعف سازمان های غیر دولتی و دولتی فعال در حوزه نابینایان و کم بینایان به توجه ویژه به نیازهای دختران گرامی جامعه ما. در همین مورد پاسخ به پرسش ها و نظرات دوستان را آغاز می کنم با اشاره به فایل ارسالی خانم ترمه که ضمن تشکراز پادکست ویژه روز دختران ایران سپید گله کردند که چرا فضای این برنامه فضای آکنده از گله و شکایت بوده و فضای شاد و مفرحی نداشته که البته میتواند اعتراض واردی باشد با این توضیح که تلاش دست اندرکاران تولید این بسته ویژه در واقع توجه واقع بینانه به امور دختران بوده بدون اینکه بخواهیم رنگ و لعابی غیر واقعی و مصنوعی به شرایط دختران بزنیم و به این دلیل شاید این برنامه ویژه تا حدودی رنگ گله و شکایت گرفته و از آن شادی لازم برخوردار نبوده اما به هر حال تذکر این دوست شنونده و خواننده ما درست است. سایر نکات و موارد مورد اشاره دو دوست عزیزمان آقای مهرداد مصلحی از لاهیجان و خانم شجاعی از سلماس هر کدام به نوعی بر ضرورت انتشار بریل روزنامه ایران سپید تأکید کرده اند با این توضیح آقای مصلحی که اگر بریل روزانه امکان پذیر نیست فعلاً حداقل بریل در قالب یک ماهنامه به دست خواننده ها برسد و خانم شجاعی نیز تأکید کرده است که دسترسی به محتوای روزنامه از طریق سایت جای بریل را نمیگیرد و در سایه کمبود انتشارکتب بریل نبود روزنامه ایران سپید به عنوان مهمترین منبع دائمی بریل در کشور می تواند به سواد دیکته افراد نابینا می تواند آسیب جدی بزند و به همین دلیل خواهان انتشارمجدد بریل شدند و ما نیزدر اینجا در پاسخ به این دو خواننده و همچنین خوانندگان دیگری که به این ضرورت تأکید داشته اند اعلام می کنیم ما به شدت در صدد از سرگیری انتشار بریل هستیم و انشاا... در پایان تیرماه و آغاز مرداد ماه سعی می کنیم همه موانع موجود را غلبه کنیم و دور بزنیم و مجدد روزنامه بریل را در دسترس سرانگشتات کنجکاو و جویای اطلاعات شما خوانندگان عزیز قرار دهیم. آقای هادی ندیمی از خوانندگان دیگر ما هستند که با گذاشتن کامنتی در سایت جویا شدند که آیا افراد بیکار نابینا مشمول بیمه هستند و چرا بیمه فقط به شاغلین تعلق میگیرد؟ در پاسخ به این دوست عزیز باید تأکید کنم که بیمه افراد فقط در صورتی است که آنها حق بیمه را به صندوق های بیمه گر پرداخت کنند و از انجایی که یک فردغیر شاغل اگر بیمه ای را پرداخت نکند نمیتواند مشمول بیمه باشد جبران این بیمه برای این افراد پرداخت مستمری است در نتیجه این دو خدمت را نباید با همدیگر خلط کنیم و فکر کنیم امکان بیمه باید برای افرادی فراهم شود که در اصل هیچ گونه حق بیمه ای را پرداخت نمی کنند. آقای ستوده که فایل را در معرفی کتاب آن سوی تاریکی ارسال کرده بودند گله کرده بودند که چرا این فایل صوتی در بسته پادکست پخش نشده گویا توضیحات جناب ستوده در معرفی این کتاب متناسب با فضای ستون معرفی کتاب ما کافی و وافی نبوده و به این دلیل این معرفی در نظر گرفته نشده است. خواهش می کنم آقای ستوده اگر کتب دیگری را می شناسند با توضیحات مفصل تری متناسب با آن میزان توضیحاتی که در ستون چوب الف یا معرفی کتب ما در ایران سپید ذکر می شود این کتب را به خوانندگان معرفی کنند. آقای مرادی از خوزستان نیز از تهیه گزارش ویژه شیوع کرونا در خوزستان تشکر کردند و همینطور از تنوع مطالب ایران سپید. یکی دیگر از دوستان خواننده خواهان انتشار ستون خانه داری به سبک نابینایی با مطالب جدید شامل آشپزی، کودکیاری و مطالب مربوط به آرایش و آرایه های مختلف است که ما در نظر داریم این ستون را مجدد تولید کنیم با محتوای جدید منتشر کنیم. در اینجا از تمام دوستانی که با ما تماس گرفته اند چه به صورت تلفنی چه گذاشتن کامنت و ارسال پیامک تشکر می کنم و آرزوی سلامتی دارم تا گفتگوی مجدد در هفته آینده.