روزنامه «ایران سپید»
شنبه 2 آذر 1398
25 ربیع الاول 1441
23 نوامبر 2019
سال بیست و چهارم شماره 6286
صاحب امتیاز:
خبرگزاری جمهوری اسلامی
مدیر مسئول: سهیل معینی
سامانه پیامکی: 3000465040
نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388
تلفن: 84711371
شماره انتشارات: 5-88548892
وبسایت: www.iransepid.ir
پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir
........عناوین این شماره......
در این بلبشو جای معلولان کجاست؟ 2
معرفی دو کتاب "زنگبار یا دلیل آخر" و مجموعه داستان "مخمل و جین تن خانواده ات کن" 5
همکاری دنباله دار میان FS و مایکروسافت 10
جدول کلاسیک/ حقایق تکان دهنده درباره زباله 17
* در این بلبشو جای معلولان کجاست؟ این روزها فضای عمومی کشور درگیر مسئله اصلاح بهای بنزین و تبعات خواسته و ناخواسته آن است. اگر در یک نکته بتوان توافق داشت، این است که دلیل این همه التهاب، فشارهای اقتصادی روی عموم مردم، منظور شهروندانی است که از راه حقوق و دستمزد خود یا از راه درآمدهای محدود در حد تأمین حد اقل معاش زندگی میکنند. این گروهها تاب و توان فشارهای بیشتر را ندارند؛ به همین دلیل دولت بلافاصله پس از افزایش بهای بنزین چه در قالب سهمیه بندی و چه در قالب فروش آزاد، بسته حمایت معیشتی را جهت جبران فشار به 18 میلیون خانوار کشور، یعنی عملاً 75 درصد جمعیت کشور را در دستور کار قرار داد. طبعاً در این هیاهوی اجتماعی، سیاسی و رسانه ای جلب توجه مسئولان به ویژگیها و نیازهای گروههایی از جامعه همچون افراد دارای معلولیت، سخت به نظر میرسد. اما این شرایط فعالین حقوق مدنی این گروه اجتماعی را از ضرورت یادآوری منافع حد اقلی افراد معلول غافل نمیکند. اولین مسئله توجه به ضرورت عدم کاهش امکان تردد افراد معلول در جامعه با توجه به سهمیه بندی بنزین است؛ بطور روشن، ضروری است سهمیه خودروهای ویژه افراد معلول بیش از سهمیه خودروهای عادی تعیین شود با 60 لیتر بنزین معلولان دارای خودرو و فعال در شهرهای بزرگ کشور عملاً با محدودیت امکان تردد یا تحمل هزینه های سنگین خرید بنزین آزاد رو به رو هستند. دولت باید برای این افراد سهمیه ویژه در نظر بگیرد؛ زیرا بسیاری از آنان بدون استفاده از خودروی خود با محدودیت جدی در استفاده از سامانه های حمل و نقل عمومی رو به رو هستند. عدالت حکم میکند سهمیه سوخت این افراد متناسب با نیاز و ویژگیهایشان تعیین شود. مسئله دیگر، توجه ویژه به هزینه های زندگی افراد معلول مازاد بر هزینه های مردم غیر معلول است. اگر بخشی از عدالت اجتماعی حکم میکند فشارهای اقتصادی روی اکثریت حقوق و دستمزد بگیر جامعه ناشی از افزایش بهای بنزین و آثار ثانویه آن روی بهای کالا و خدمات جبران شود که قطعاً چنین است، همان عدالت اجتماعی حکم میکند به گروههایی که حقوق و دستمزد متعارف نمیگیرند و از سوی دیگر متحمل برخی هزینه های مضاعف نیز همچون خدمات توانبخشی و مراقبتی هستند، به طریق اولا مورد توجه قرار گیرند و سهم بیشتر و عادلانه تری از حمایتهای توزیع شده دولت دریافت کنند. اما متأسفانه در سیاستگزاریهای اعمالی فقط نیاز عمومی اقشار متوسط و پایین دست لحاظ میشود. حال آنکه باید از مجموعه یارانه های توزیع شده سهم بیشتری به افراد معلول فاقد شغل و متکی به مستمری، زنان سرپرست خانوار، افراد بیکار متأهل پرداخت شود تا بتوانند در رویارویی با امواج سنگین فشارهای اقتصادی خود را روی آب نگاه دارند تا وضعیت کشور بهبود یابد. تنها هدف استراتژیک پرداخت یارانه باید برقراری عدالت اجتماعی، بویژه برای آنانی باشد که فاصله بیشتری با برخورداری از حد اقل زندگی را دارند.
* معرفی کتاب «زنگبار یا دلیل آخر» اثر آلفرد آندرش: «آلفرد آندِرش» (۱۹۸۰-۱۹۱۴) نویسنده سرشناس آلمانی است که متأسفانه در ایران، کمتر شناخته شده است. آندرش در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی بسیار پرکار بود و بیشتر آثارش را در آن سالها نوشت. اگرچه عامل شهرت و ستایش وی، نخستین رمان و شاهکارش به نام «زنگبار» بود که در سال ۱۹۵۷ منتشر شد و بسیاری را شیفته خود نمود. منتقدان ادبی، آندرش را از «بنیانگذاران ادبیات مدرن در آلمان» و همرده «هاینریش بُل و گونترگراس» میدانند. آندرش در جوانی همزمان با کار در یک کتابفروشی، روزنامه نگاری میکرد. با تغییرات ناگهانی در سیاست دهه ۳۰ در آلمان و به قدرت رسیدن حزب نازی، آندرش مانند بسیاری دیگر در ابتدا ممنوع القلم شد، سپس بازداشت شد و در نهایت سر از «اردوگاه کار اجباری» درآورد. آندرش به عنوان یک کمونیست حتی در زندان دست از مبارزه برنداشت. او را به زور به جبهه فرستادند. از جبهه ایتالیا فرار کرد و از بخت مساعدش به دست آمریکاییها اسیر شد و از جنگ جان به در برد. در تاریخ ادبیات، هیچ موضوع و پدیده ای به اندازه «جنگ» مورد توجه نویسندگان نبوده است. بسیاری از آثار مشهور و بزرگ ادبی یا در دوران و بستر جنگ روایت میشوند یا در ترسِ از آغاز جنگ یا درباره پیامدهای جنگ. داستان درخشان «زنگبار» در شرایط ابتدای به قدرت رسیدن نازیها و هیتلر در یک بندرِ کوچکو خلوت به نام «رِریک» و در بازه یک شبانه روز اتفاق می افتد. داستان با مضمونی متفاوت، در فرمی خاص و از نگاه سوم شخص روایت میشود. با چند شخصیت مختلف رو به رو هستیم که در طول داستان به دلیل «ماجراجویی، ترس و یک مجسمه» سرنوشتشان به یکدیگر گره میخورد. کشیش پروتستانی که کهنه سرباز جنگ جهانی اول است و با وجودِ نازیها حضورِ خدا را در جهان احساس نمیکند، یک ماهیگیر بد دهن و بدخلق که میان مسائل سیاسی و زندگی شخصی سرگردان است؛ دختر یهودی و ثروتمندی که در برابر وضعیت جدید سیاسی گیج شده است؛ پسر جوان شجاع و کمونیستی که عشقِ کتاب و آزاد اندیشی است و در نهایت پسر نوجوانی که میل به کشف و جستجو در جهان دارد و تحت تأثیر «هکلبری فین و تام سایر» است. «زنگبار» با وجود حجم اندک، کتاب بسیار قابل توجهی است. فضای اختناق سیاسی در این داستان به بهترین وجهی به صورت غیر مستقیم و با استفاده از توصیف عناصر محیط طبیعی شکل میگیرد. کمتر دیالوگ مستقیم سیاسی در کتاب وجود دارد؛ در حالی که موقعیتهای پیچیده و سیاسی، همه شخصیتها را درگیر کرده است. حضور پسر نوجوان و دختر در جای جای کتاب، لحن و بارِ عاطفی داستان را متناسب میکند. زنگبار، داستانی است درباره شکل دادن به سرنوشت، وجدان انسانی، لزوم مبارزه با جباریت. این شاهکارِ آلفرد آندرش با ترجمه «سروش حبیبی» توسط نشر ماهی در سال ۱۳۹۷ به چاپ دوم رسید. این کتاب در ۱۶۰ صفحه و با قیمت ۲۱.۰۰۰ تومان در دسترس علاقمندان است.
* مخمل و جین تن خانواده ات کن، اثر دیوید سداریس: «دیوید ریِموند سِداریس» متولد ۱۹۵۶ در شهر نیویورک به دنیا آمد. وی در نقاط مختلفی از اروپا زندگی کرده است از جمله پاریس و اکنون ساکن لندن است. سداریس در حوزه اجرای کمدی و برنامه سازی در رادیو تجربه و شهرت بسیاری دارد. در واقع نویسندگی، پیامد شغل و تخصص وی در اجرا بود. «مخمل و جین تن خانواده ات کن» یکی از مشهورترین آثار سداریس است که وجوه جدید و نبوغآمیزی از ذهن وی را آشکار میسازد. داستانهای مجموعه «مخمل و جین تن خانواده ات کن» از تکان دهنده و تأثیرگذارترین داستانهای سداریس هستند که در عین بارِ طنزآمیز، در نوع خود بسیار غمگین نیز میتوانند به شمار روند. اکثر داستانها در این کتاب بسیار ساده و روان هستند و در فضاهای خانوادگی روایت میشوند. تعطیلات خانوادگی، برفبازی و سرگرمیهای جمعی، عروسی و محافل عمومی، مشاغل پَست و پارهوقت، پول و مشکلات مالی، دغدغههای مرتبط با سلامت، بخشی از مضامین ساده و فضاهایی هستند که در این مجموعه، سداریس به شکلی هنرمندانه و خلاقانه از آنها بهره برده است تا حواشی یک زندگی کاملاً معمولی را به تصویر بکشد و در عین نمایش پوچ بودن آن، وجوه لذت بخش زیستن را نیز متذکر شود. مجموعه داستان «مخمل و جین تن خانواده ات کن» اثر دیوید سداریس با ترجمه «پویان رجایی» در سال ۱۳۹۷ منتشر شد. چاپ نخست این کتاب در ۲۳۰ صفحه و با قیمت ۳۰.۰۰۰ تومان توسط نشر «کتاب پارسه» عرضه شده است. از متن کتاب: "در خشکشویی پشت زنی که تا آن موقع ندیده بودیمش ایستاده بودیم. مادرم بعداً درباره اش گفت: «زن خوش ظاهری بود، خوش ترکیب و باکلاس بود.» زن لباسی مناسب فصل پوشیده بود از جنس کتان سبک با نقش گلهای آفتابگردان بزرگ. کفشهایش همرنگ گلبرگها بود و کیف آویزان از شانه اش که راه راهِ سیاه و زرد بود، مثل زنبوری تنبل دورِ گلها میپلکید."
* همکاری دنباله دار میان FS و مایکروسافت: یکی از اتفاقات خوش یمن این سالها در حوزه فناوریهای ویژه نابینایان، همکاریها و تعاملاتی است که میان شرکتهای طراح صفحه خوانها و سایر کمپانیهای مطرح در عرصه فناوری است. پیشتر در همین ستون، مطالبی در باره همکاریهای مداوم و مؤثر NVAccess و mozilla منتشر شده و کاربران نابینا در سطح جهان از ثمراتش بهره برده اند. همکاری Freedom Scientific و Amazon هم از همین جنس است. همکاری مفیدی که پارسال شکل گرفت و در پی آن، اپلیکیشن تحت ویندوز Kindle برای استفاده کاربران JAWS دسترسی پذیر شد. حالا هم مدتی است شرکت Freedom Scientific، تعامل نزدیکی را با Microsoft شروع کرده است. تعاملی که به دنبال فراگیر شدن ویندوز ۱۰ در میان کاربران و در پی آن شروع شد که کاربران نابینا با انبوه اپلیکیشنهایی مواجه شدند که برای کاربران نابینا قابل استفاده نبود. FS، این تعامل را به منظور کمک به Microsoft برای مناسبسازی این اپلیکیشنها و فراهم کردن زیرساخت استفاده کاربران JAWS از آنها آغاز کرده است. «OneNote»، یکی از همین قبیل اپلیکیشنها است که FS از پارسال روند مناسبسازی آن را آغاز کرده است. به عنوان نمونه، تا پیش از این، کاربران نابینا وقتی با استفاده از جهتنمای پایین در انتهای یک یادداشت قرار میگرفتند، نمیتوانستند با استفاده از جهتنمای بالا، به ابتدای یادداشت بازگردند. آنها مجبور میشدند یک بار با فشردن ALT + Tab از صفحه خارج شده و دوباره به صفحه قبل برگردند. این مشکل در به روزرسانی جدید Onenote حل شده است.
«Windows Mail»، دیگر اپلیکیشنی است که با کمک کارشناسان FS و همراهی متخصصان Microsoft اصلاح شده است. نکته جالب توجه درباره این مناسبسازی آن است که اشکالی در برنامه وجود داشته که کاربران نابینا در هنگام حرکت به وسیله جهتنماهای بالا و پایین در صندوق پیامها، با Crash مواجه میشدند. کارشناسان FS مدتها تلاش میکردند تغییری در JAWS ایجاد کنند که کاربران با این مشکل مواجه نشوند؛ در حالی که به محض برقراری ارتباط مستقیم با متخصصان در Microsoft, این مشکل به سرعت برطرف شد. پشتیبانی JAWS از Microsoft Word همیشه زبانزد کاربران نابینا بوده است؛ اما این دلیل بر بی اشکال بودن این پشتیبانی نبوده است. قابلیت «Track Changes» که تاریخچه ای از تغییرات انجام شده بر روی اسناد را نمایش میدهد، از جمله بخشهایی بود که ورود به آن، JAWS را دچار Crash میکرد. جالب آنکه وکلا، اولین گروه از کاربران نابینا بودند که این مشکل را با FS در میان گذاشتند و با توجه به اهمیتی که وجود چنین قابلیتی برای وکلای نابینا داشت، FS به سرعت مسأله را با Microsoft در میان گذاشت و خوشبختانه به سادگی حل شد. همکاریهای FS با سایر کمپانیها، همچنان ادامه دارد. نتایج این تعاملات در همین ستون منعکس خواهد شد.
* ماجرای سهمیه بندی بنزین. هشتگ این هفته شاید تا حدود زیادی خالی از سوژه های ناب باشد. همانطور که همه مستحضرید، از روزهای ابتدایی هفته شبکه اینترنت با اختلال مواجه شد و طبعاً دسترسی به شبکه های اجتماعی به صفر رسید. تا قبل از این اختلال مهمترین خبر رفع توقیف فیلم «خانه پدری» بود که سینماییها و سینمادوستان را خوشحال کرد. فیلمی که بعد از چند سال مدتی پیش به صورت محدود اکران و بعد از چند روز با دستور دادستانی توقیف شد. معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی خبر داد که نامه دادستانی تهران مبنی بر رفع توقیف این فیلم به دستشان رسیده است. در حالی که این خبر را کاربران زیادی بازنشر میکردند، کسانی هم با هشتگ خانه پدری میپرسیدند که این رفع توقیف به چه قیمتی انجام شده است؟ حذف و سانسور؟ کاهش سالنهای نمایش دهنده یا کاهش تعداد روزهای نمایش؟ به محمدحسین لطیفی که در برنامه «هفت» حسابی علیه خانه پدری حرف زد و سردبیر مجله همشهری جوان که در توئیتر هم در آن برنامه سینمایی موضع تندی علیه خانه پدری گرفت هم زیاد پرداخته میشد. البته کسانی هم بودند که از این رفع توقیف ناراحت بودند و این تصمیم را نقد میکردند. اما داستان سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین نگذاشت موضوع و خبر دیگری به چشم کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی مهم جلوه کند. از آخرین ساعات روز پنجشنبه (23 آبان) که جزئیات این خبر اعلام شد، با هشتگ بنزین و بنزین ۳ هزار تومانی درباره تصمیم دولت مینوشتند و مسائل مختلف مرتبط با آن را یادآوری میکردند. نحوه اطلاعرسانی مسأله ای بود که خیلیها به آن اشاره میکردند. نگرانی از افزایش نرخ کرایه تاکسی و قیمت اجناس مصرفی را هم بین نوشته های کاربران میدیدیم. البته کسانی بودند که میگفتند این افزایش قیمت، واقعیسازی قیمت بنزین و ضروری است. با اینکه از چند روز پیش هواشناسی پیشبینی و اعلام کرده بود که تهران هفته ای برفی در پیش دارد، همه از بارش برف غافلگیر شدند. مردم در ترافیک ماندند، مدرسه ها ناگهان تعطیل شدند و رفت و آمد در بسیاری از اتوبانها و خیابانها مختل شد. در حالی که مردم از شهرداری بابت شرایط پیش آمده در تهران با هشتگ برف انتقاد میکردند، معاون خدمات شهری شهرداری تهران در اظهار نظری عجیب گفت: «برای شرایط برفی تمرین نداریم. ما داریم سطح خیابانها را از برف پاک میکنیم، اما دوباره برفی میشود. نمیتوان برف را در هوا با تیر زد.» حرفهایی که تعجب و انتقاد بسیاری از کاربران را همراه داشت. البته در کنار اینها کاربرانی هم از حال و هوای برفی شهر و خیابانشان عکس و فیلم میگذاشتند. بعد از بارش برف و اعلام سهمیه شدن بنزین، اعتراضهایی نسبت به این سهمیه بندی در برخی شهرهای کشور صورت گرفت و شبکه های مجازی که با قطعی و اختلال رو به رو شده بودند، نتوانستند در انعکاس رویدادها موفق باشند. در این میان انعکاس اخبار غیر واقعی یا فیک نیوز بار دیگر از جمله مواردی بود که توجه کارشناسان عرصه رسانه را به خود جلب کرد. برای نمونه فیلمی که یکی از اساتید دانشگاه بابل را سوار بر الاغی نشان میدهد که استاد الاغ را در حیاط دانشگاه پارک میکند و به سر کلاس میرود، مربوط به گران شدن بنزین در دی 96 بود که بار دیگر و بدون ذکر تاریخ به عنوان خبر روز مطرح گردید یا در بسیاری مواقع فیلمهای مربوط به کشورهای عربی و راهپیمایی آنها در بهار عربی به عنوان فیلم راهپیمایی و اعتراض در فلان شهر کشورمان باز نشر میشد. وقوع رویدادهایی از این دست توجه جدی کارشناسان را به امر سواد رسانه ای و آموزش مردم برای پی بردن به خبرهای ناب، صریح و صحیح را میطلبد. به امید آن که به زودی اختلال اینترنت برطرف شود و دسترسی برای همگان امکانپذیر، هشتگ این هفته را به پایان میبریم.
* گلواژه: زمانی که پول حاکم باشد، عدالت و آزادی وجود نخواهد داشت. آلبر کامو
* گلواژه: آزادی چیزی نیست، مگر مجال بهتر شدن. آلبر کامو
* جدول کلاسیک: برای پیدا کردن رمز 25 حرفی ما باید به 25 سؤال پاسخ دهید و حروف اول پاسخها را پشت هم بچینید تا رمز جدول که مصرعی از سلمان ساوجی است، بدست آید. سؤالات: 1. نام مادر شاه اسماعیل صفوی (پنج) 2. مترجم کلیله و دمنه به زبان عربی (هفت) 3. مرد سنگ انداز (چهار) 4. مردگان (پنج) 5. ویزیتور (هشت) 6. مرغ سعادت (سه) 7. میرغضب (چهار) 8. پانتول (هشت) 9. مستشرق (هشت) 10. مسابقات اسکی مارپیچ (هفت) 11. جوهر نشادر (هفت) 12. جای بند کمر (چهار) 13. مشهورترین بنای هند (شش) 14. ظرفیت الکتریکی (پنج) 15. ملکه مصر در زمان سزار (نه) 16. جوی خون (دو) 17. مادر جنوبی (چهار) 18. بوروکراسی (یازده) 19. حیوان سورتمه کش (چهار) 20. داروی بیش فعالی کودکان (هفت) 21. شتر مرغ آمریکایی (پنج) 22. تضمین خسارت (چهار) 23. مرکز اتیوپی (هشت) 24. داربی (هفت) 25. تصدیق روسی (دو). شما تا چهارشنبه هفته جاری فرصت دارید رمز جدول را با شماره پیامک 3000465040 به ما اعلام کنید. رمز جدول هفته گذشته: گاهی زندگی کردن، یعنی سختکوشی و تلاش برای رؤیایی که هیچ کس جز شما قادر به دیدنش نیست. برنده این هفته آقای مهدی ایهامی از اصفهان است.
* جدی نگیرید: سفر با خانواده مثل رفتن به کماست. زنده ای، ولی نمیتونی هیچ غلطی کنی. - شما پیگیر سال 1401 هستید که قراره تاریخ 01/01/01 توش باشه!؟ اینا رو بیخیال! سال 1411 رو بگو که قرار تو بهمنش 11/11/11 باشه. اووووف چه انسانهای مهمی قراره در اون تاریخ زاده بشن! - برای منی که وقتی چپ و راست رو ازم میپرسن، با ۱۰ ثانیه تأخیر جواب میدم، از ریاضی حرف نزنید. –
با این وضعیتی که قیمت گاو و گوسفند پیدا کرده، تا چند وقت دیگه جلوی پای عروس و داماد
«تن ماهی» باز میکنن. - معلم ریاضی: چرا ریاضی نخوندین؟ بچه ها: امتحان عربی داشتیم. معلم عربی: چرا عربی نخوندین؟ بچه ها: امتحان ریاضی داشتیم و این گونه بود که ما دیپلم گرفتیم.
* حقایق تکان دهنده درباره زباله: هر فرد روزانه ۲۰ گالن فاضلاب تولید میکند که معادل ۵۶۷۵۷۵ گالن در طول عمر است. - هر فرد در طول عمرش ۶۴ تن زباله به محل دفن زباله میفرستد. - آمریکا سالانه ۲۴۶ میلیون تن زباله جامد تولید میکند. - آمریکاییها سالانه ۱۱ میلیون تن بطری شیشهای دور می اندازند که ۴۴۰ برابر وزن تایتانیک است. - هر ثانیه ۶۹۴ بطری پلاستیکی دور ریخته میشود که معادل ۶۰ میلیون بطری در روز است. - هر روز ۱۰۰ میلیون قوطی فلزی دور ریخته میشود که این مقدار برای ساخت یک شهر کافی است. - ما حدود ۲۲۰ میلیون تن زباله در سال تولید میکنیم که با آن میتوان ۸۲۰۰۰ زمین فوتبال را به ضخامت ۱.۸ متر با زباله پوشاند. - کشورهای توسعه یافته بیش از ۵۰ درصد زباله جهان را تولید میکنند. در حال حاضر هیچ آماری درباره زباله کل جهان وجود ندارد. اما اگر فرض کنیم آمریکا ۴ درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهد، زباله تولیدی این سیاره ۴ تا ۵ میلیارد تن در سال است. - بیشتر زبالههایی که تولید میکنیم به محلهای دفن زباله برده میشوند که دومین منبع بزرگ تولید گاز متان در جهان هستند. مقدار گاز متان منتشر شده از آنها به مرور زمان بیشتر و برای محیط زیست خطرناکتر میشود. چون متان ۲۵ برابر کربن دی اکسید گرما را در اتمسفر زمین به دام می اندازد؛ بنا بر این سؤال اینجاست: بعد از دور ریختن زباله ها، چقدر طول میکشد آنها تجزیه شوند؟ - تجزیه کیسه های پلاستیکی که هر روز استفاده میکنیم، ۱۰ تا ۱۰۰۰ روز سال طول میکشد. - تجزیه بطریهای پلاستیکی ۵۰۰ سال طول میکشد. - تجزیه قوطیهای پلاستیکی فیلم ۲۰-۳۰ سال طول میکشد. - تجزیه فومهای پلاستیکی ۸۰-۹۰ سال طول میکشد. * پاسخ سؤالات جدول هفته گذشته: 1. علاقه 2. جشنواره 3. چنگک 4. دیدن 5. سی سی 6. گرایش 7. کیوی 8. شیراز 9. سخت 10. کوک 11. زینب 12. عیادت 13. چیدن 14. بامیه 15. تلاش 16. بهمن 17. رند.