روزنامه «ایران سپید»
شنبه 30 شهریور 1398
21 محرم 1441
21 سپتامبر 2019
سال بیست و سوم شماره 6237
صاحب امتیاز:
خبرگزاری جمهوری اسلامی
مدیر مسئول: سهیل معینی
سامانه پیامکی: 3000465040
نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388
تلفن: 84711371
شماره انتشارات: 5-88548892
وبسایت: www.iransepid.ir
پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir
........عناوین این شماره......
جانی که میتواند حافظ جانها شود 2
هدیه ای استثنایی برای دوستداران هنر تئاتر 6
قبل از دادن تاوان سنگین به چاره مشکلات بیندیشیم 9
آخرین خبرها از شرکت NVAccess 12
هشتگهای داغ هفته هپکو، هفت تپه، آرامکو 15
* جانی که میتواند حافظ جانها شود: باز هم خبری تلخ، باز هم سوگی دلخراش، باز هم از دست دادن جان یک عزیز، باز هم شکی که موج شد و اذهان و قلبهای جامعه نابینایان را درنوردید. خلاصه خبر حادثه دلخراش برای جوانی تحصیلکرده و مؤثر در زندگی همنوعان خویش، درگذشت جانکاه جواد ایزدی، کارشناس نابینای اصفهانی که به علت حرکت بی موقع اتوبوس واحد شهر اصفهان قبل از پیاده شدن کامل از اتوبوس فقط ظرف چند ساعت جانش را از دست داد و آنچه ماند ماتم و آه و زاری خانواده و بستگان و نزدیکان و البته سوگ جامعه نابینایان کشور به ویژه همشهریان اصفهانی. مرگ، سرنوشت ناگزیر است؛ اما آیا این مرگها که متأسفانه به زنجیره ای بی انقطاع در زندگی شهروندان آسیبدیده بینایی کشورمان تبدیل شده است، سرنوشتی گریز ناپذیر و غیر قابل پیشگیریست؟ جواد ایزدی جوان شایسته نابینا از میان ما رفت، اما مرگی همچون درگذشت دلخراش او بار دیگر طنین کشنده نا امنی و عدم ایمنی در تردد نابینایان این مرز و بوم را در جان این گروه از هموطنانمان تکرار کرد. هنوز خاطره درگذشت هما بدر، جوان شایسته دیگری از جمع نابینایان توانمند کشورمان در 24 مهر 1389 بر اثر سقوط در ایستگاه مترو خزانه تهران زنده است که هر چند ماه یک بار نا امنی روحی نابینایان فعال کشور بر اثر شنیدن خبر انواع حوادث ناشی از تردد نا امن این عزیزان موجی دیگر از بیم از تردد امن را در جان و دل نابینایان کشور طنین افکن میشود. پرسش محوری آن است: تا کی باید شاهد از دست رفتن انسانی توانمند که فقط گناهش یا بهتر بگوییم، ویژگیش محدودیت در حواس آدمیست باشیم. حوادثی که چاره مهار آنها ایمن سازی محیطی و ایجاد بستر تردد امن در محیطهای شهری است؛ تجربه ای که دهها سال است در کشورهایی که شاید هزار کیلومتر با ما فاصله دارند در حال وقوع است. تا کی باید در شلوغی زندگی خود زندگی را از یاد ببریم؟ مرگ همنوعان را با تلخی تاب آوریم؟ تا کی چرخ گردون قرعه را به نام ما زند؟ سالهاست که از مناسبسازی، ایمنسازی معابر و سامانه های حمل و نقل گفته ایم و نوشته ایم و گاه گاه پروژه ای را در بوق کرده ایم که از شهر بزرگ یک خیابان یا میدانش مناسبسازی و ایمن شد؛ آن هم امری که معلوم نیست تا چند ماه بعد از افتتاح پروژه همچنان باقی باشد. رفتن جواد ایزدی بار دیگر دلهای نابینایان را خون کرد، اما باید از این خون و خونهای دیگر عزیزانی که قربانی نا امنی محیطهای شهریمان و عدم رعایت ضوابط ایمنسازی و دسترس پذیری معابر و اماکن شده اند، پرچمی برای تحولی امیدساز بر افرازیم تا حد اقل رفتن این جان، حافظ جانهایی دیگر شود و از این راه جوادهای ایزدی همیشه در میان ما زنده بمانند. پس از سوگواری و تخلیه عاطفی که البته در جای خود ضروریست، اکنون تشکلهای نابینایان باید دست در دست یک دیگر با ایجاد حساسیت در افکار عمومی و این بار در شهر اصفهان از مسئولان و مدیران خدمات شهری اتخاذ تدابیر و انجام اقداماتی را بخواهند که اگر جواد را به زندگی و دامان خانواده و یاران بر نمیگرداند، مانع قربانی شدن هم نوعان این عزیز شود. تشکلها باید به شورای شهر و شهردار اصفهان مراجعه کرده و با انعکاس وسیع مرگ این عزیز و چرایی آن خواهان مناسبسازی ایستگاهها و تأسیسات حمل و نقل شهری اصفهان با اولویت مراکز پر تردد نابینایان و نیز آموزش فوری رانندگان و کارکنان سامانه های حمل و نقل به منظور تعامل صحیح با شرایط شهروندان معلول شوند. مهمتر از این خواسته و اقدام مبتنی بر آن، اولویتی برای تشکلهای نابینایان و فعالین حقوق مدنی معلولان نیست. از تمام گروههای اجتماعی دارای دغدغه برای بهزیستی مردم نیز میخواهیم در این امر در کنار تشکلهای نابینایی قرار گیرند؛ زیرا امنیت محیطی خواست و نیاز همه شهروندان است. تنبیه یک راننده بی مبالات و پرداخت دیه، حد اقل حقوق متوفاست؛ اما ایمنسازی محیطی پاسخ به حقوق جمعی نابینایان.
* هدیه ای استثنایی برای دوستداران هنر تئاتر: در ستون حاضر تا به حال بارها درباره تجربیات کمنظیری سخن گفتیم که شاید در زندگی واقعی توان یا امکان تجربه آنها را نداشته باشیم و با مطالعه بعضی کتابها گویی آن تجربه های ناب را زندگی میکنیم. به آن سرزمینهای دور سفر میکنیم، با آن آدمهای استثنایی روزها و بلکه سالهایی را زندگی میکنیم و در زندگیها و تجربیاتی شریک میشویم که به واقع آنها را نزیسته ایم. شاید پرداختن به کتابی تقریباً تخصصی درباره هنر تئاتر با چنین مقدمه ای خیلی عجیب به نظر برسد. بله! کتابی که بنا داریم در این شماره خدمت همراهان گرامی معرفی کنیم، نه سفرنامه است و نه زندگینامه. به معنای دقیق کلمه کتاب خاطرات هم نیست. اما راستش را بخواهید من با کتاب «سه خواهر نقد اجرایی مهین اسکویی» از همین منظر مواجه شدم. نمایشنامه سه خواهر را آنتوان پائولویچ چخوف نوشته و ترجمه های متعددی از آن به فارسی موجود است. ترجمه ای هم در همان مجموعه آثار چخوف، که در یکی از شماره های پیشین معرفی کردیم، موجود است. اما کتاب «سه خواهر نقد اجرایی مهین اسکویی» علاوه بر متن سه خواهر، جزئیات جالبی را درباره تمرینهای متعدد و اجرای این نمایشنامه در سالهای 1356 و 57 شامل میشود. جلسات تمرین از سلام و احوالپرسی بازیگران و عوامل نمایش شروع میشود و گفتگوها، تمرینها، کشمکشها و اختلاف نظرها، آزمون و خطاها، نظریه پردازیها، شوخیها، کسب تجربه های جدید و کشف و دریافتهای جدید و.... را در بر میگیرد. همه اینها با نگاهی منتقدانه و تا حد توان نویسنده که خود در آن زمان یکی از بازیگران نمایش بوده، منصفانه نوشته شده اند تا درک و دریافتی واقعبینانه از مراحل و نتیجه کار در اختیار مخاطب علاقه مند قرار دهد. بیگمان مخاطبان اصلی آثاری از این دست دانشجویان تئاتر و سینما و به طور کل دانشجویان و هنرجویان و پژوهشگران هنرهای نمایشی هستند. اما آنها که دوست دارند با ابعاد عمیقتر و پیچیده تر تبدیل یک متن به اجرای سر صحنه آشنا شوند و کسانی که علاقه مند هستند بدانند در جلسات تمرین نمایشهایی که قرار است سر صحنه بروند چه جور اتفاقاتی می افتد و مهمتر از همه کسانی که دوست دارند به جنبه های درونیتر، پنهانتر و عمیقتر نمایشنامه ها و به ویژه آثار چخوف و رویکردهای متفاوتی که میتوان به متن نمایشی داشت آشنا شوند، از مطالعه این کتاب لذت زیادی خواهند برد و بسیار خواهند آموخت. این کتاب را ناصر حسینی مهر درباره تمرین و اجرای نمایش سه خواهر که قرار بوده به کارگردانی مهین اسکویی، از استادان به نام هنرهای نمایشی در دهه پنجاه اجرا شود نوشته است. این اثر به همت نشر نگاه به بازار نشر عرضه شده و در سال گذشته به چاپ مجدد رسیده است. نسخه گویای کتاب هم در مؤسسه رودکی تهیه شده است. مطالعه این اثر متفاوت و جذاب را به علاقه مندان به ادبیات و هنرهای نمایشی پیشنهاد میکنیم.
«پرستو ولدخان»
* قبل از دادن تاوان سنگین، به چاره مشکلات بیندیشیم: یکی دیگر از دوستانی که در بی آر تی و اتفاقاً در اصفهان دچار حادثه شده بود، صدیقه رفیعی است. او در دی 95 هنگامی که بعد از سوار شدن به اتوبوس قصد داشت بر روی صندلی انتهای اتوبوس بنشیند، در اثر حرکت زودهنگام اتوبوس تعادل خود را از دست میدهد و به شدت با لبه فلزی پله برخورد میکند. در این حادثه پیشانی او پاره شده و عینکش به صورتش کوبیده میشود؛ به طوری که کوفتگی حاشیه عینک بر روی صورت تا روزها بعد به صورت کبودی دیده میشود و خونریزی شدید، صورت او و کف اتوبوس را پر میکند. رفیعی که از این حادثه دچار شوک میشود، با کمک سایر مسافران خونریزی را تا حدی کنترل میکند و در انتهای خط موضوع را به راننده میگوید؛ اما او قضیه را انکار میکند. رفیعی بعد از آن به مسئول خط مراجعه میکند، اما در عین ناباوری میبیند مسئول خط بی آر تی نیز از راننده اش حمایت میکند؛ ولی مسئول خط اتوبوس عادی با پافشاری میخواهد که راننده او را به مرکز درمانی ببرد. سر انجام راننده قبول میکند که او را به درمانگاهی در نزدیکی برساند که با اصرار همان مسئول خط اتوبوسهای عادی به اورژانس اطلاع داده میشود. رفیعی میگوید: با اطلاع دادن تصادف به اورژانس ؛ کلانتری هم در جریان قرار گرفت و مامور کلانتری قبل از اورژانس به پایانه رسید و پیگیری موضوع را شروع کرد که در آنجا راننده با گفتن این جمله که این خانم نابیناست و پله را ندیده، خود به خود تقصیر را به سمت خود متوجه کرد. رفیعی می افزاید: هرچند کارشناسان بی آر تی افسر نیروی انتظامی را تحت فشار قرار داده بودند که حد اقل نیمی از تقصیر را به گردن من بیندازند، اما در دادگاه در شهریور 96 قاضی راننده را مقصر دانست. وقتی پدرم با راننده صحبت میکرد، او میگفت اصلاً به ما آموزش نمیدهند اگر مسافری نابینا یا سالمند یا باردار بود چه باید بکنیم. فقط سرعت حرکت و تعداد بیشتر مسافر جا به جا شده و بحثهای مالی مد نظر است و ما تحت فشاریم رکورد سرعت را در نظر داشته باشیم. رفیعی ادامه میدهد: در نهایت بی آر تی به پرداخت دیه محکوم شد و یک سال بعد بیمه دیه را پرداخت. نکته جالب توجه برای من این بود که در آمبولانس و بعد از آن کسی از مسئولان بی آر تی، سراغی از من نگرفت. من همان موقع مسئولان تشکلهای اصفهان را در جریان قرار دادم تا بی آر تی را تحت فشار قرار دهند که به رانندگان خود آموزشهای لازم را بدهند؛ ولی کسی به این حرفها اهمیت نداد؛ در حالی که تصادف من به گونه ای بود که میتوانست عوارض بسیار خطرناکتری داشته باشد یا منجر به مرگ شود. اگر همان وقت قضیه را جدی گرفته بودند و به این بهانه بی آر تی مجبور به آموزش رانندگان خود میشد، چه بسا از حادثه تلخی که برای آقای ایزدی پیش آمد جلوگیری میشد و بی آر تی میفهمید معلولان پشت و پناه دارند و ما نیز هر بار برای چاره جویی مشکلات خود تاوانی به این سنگینی نمیدادیم.
* آخرین خبرها از شرکت NVAccess: کاربران صفحه خوان NVDA به خبرهای خوشی که همواره از سوی این شرکت منتشر میشود، عادت کرده اند. اخباری که نشان از بهبود کیفیت این صفحه خوان در نسخه های تازه دارد. این بار هم NVAccess خبر از امکانات تازه در نسخه آینده صفحه خوان NVDA میدهد و به نظر میرسد برخی نیازها و درخواستهای قدیمی کاربران این صفحه خوان در نسخه پیش رو، سر انجام محقق خواهند شد.
NVAccess در گزارشی که در همین خصوص در وبسایت خود منتشر کرده، پیش از پرداختن به تغییرات این صفحه خوان در نسخه آتی جزئیات کنفرانس جهانی NVDA «NVDACon 2019» را منتشر کرده است. این شرکت اعلام کرده در تصمیمی که مسؤولین برگزاری این کنفرانس اتخاذ کرده اند، مقرر شده این کنفرانس آنلاین، از روز ۱۵ نوامبر سال میلادی جاری آغاز و در روز ۱۷ نوامبر پایان یابد. همچنین قرار است این کنفرانس در بستر نرم افزار رایگان و شناخته شده TeamTalk برگزار شود. NVDACcon نام کنفرانسی است که سالی یک بار برگزار میشود و هدف از آن این است که کاربران، علاقمندان، حامیان و توسعه دهندگان این صفحه خوان گرد هم بیایند و ایده ها و نظرات و راهبردهایشان در باره این اپلیکیشن را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. طبق اعلام عوامل اجرایی این کنفرانس، هنوز هم برای مشارکت در NVDACon 2019 دیر نشده و چنانچه موضوعی برای ارائه به ذهنتان میرسد و به قدر کافی به انگلیسی آشنایی دارید، موضوع را با info@nvdacon.org در میان بگذارید. در این گزارش همچنین توضیحاتی در خصوص مطابقت افزونه های قدیمی با نسخه های جدید صفحه خوان ارائه شده و به کاربران اطمینان داده شده که در این خصوص با مشکل خاصی مواجه نخواهند شد. از کاربران خواسته شده به شایعات توجه نکنند؛ چرا که در حال حاضر بیش از دو سوم افزونه ها با نسخه جدید سازگاری دارند و بقیه هم به زودی به جمع سازگارها خواهند پیوست. امکان استفاده از «پرده سیاه»، از جمله قابلیتهایی است که قرار است در نسخه پیش رو به صفحه خوان اضافه شود. به این ترتیب کاربران خواهند توانست با فشار یک کلید میانبر که خود انتخاب میکنند، پرده ای سیاه بر روی صفحه نمایشگر رایانه بکشند تا از تعرض احتمالی به حریم شخصیشان جلوگیری کنند. کاربرد این قابلیت زمانی مشخص میشود که کاربر نابینا بخواهد در محیطی شلوغ، از رایانه شخصی استفاده کند. طراحان NVDA البته تأکید کرده اند که فعال کردن پرده سیاه هیچ تأثیری در مصرف باطری لپتاپ نخواهد گذاشت. با فعال کردن پرده سیاه، نمایشگر لپتاپ خاموش نمیشود و فقط یک پرده سیاه، امکان دیده شدن متن روی نمایشگر را از دیگران سلب خواهد کرد. این قابلیت فقط برای کاربران ویندوزهای ۸ و بالاتر فعال خواهد بود. خبر خوش NVAccess برای کاربران ویندوز ۷ هم اینکه چنانچه در هنگام کار با موس دچار مشکل میشدند، این اشکال در نسخه جدید برطرف خواهد شد.
* هشتگهای داغ هفته هپکو، هفت تپه، آرامکو. در روزهای تاسوعا و عاشورا بیشتر کلمات محرم، عاشورا، عزاداری، هیأت و... را در فضای مجازی دیدیم. هشتگ محرم یکی از مهمترین هشتگها بود. هرچند بازپخش چند باره برنامه های مناسبتی در ایام محرم بحث کمبود تولید آثار در این زمینه را دوباره داغ کرد، فیلمها و سریالهایی که ارزشهایشان از فرط تکرار کمرنگ شده است. اکران چند باره «روز واقعه»، پخش مجدد «مختارنامه» برای چندمین بار و در نهایت بازپخش «معصومیت از دست رفته» باز هم برای چندمین بار از تلویزیون از چشم کاربران فضای مجازی دور نماند. احکام صادر شده برای کارگران هفت تپه خوزستان باعث اعتراض بسیاری از مردم و چهره ها شد که این اعتراضشان را با نوشتن در شبکه های اجتماعی و استفاده از هشتگ کارگران هفت تپه اعلام کردند. سالهای طولانی حبس مهمترین مسأله ای بود که بسیاری از آنها به آن اشاره میکردند و مینوشتند که در مجموع بیشتر ازیک قرن حبس برای متهمان این پرونده در نظر گرفته شده است. تقاضای دادخواهی و رسیدگی مجدد به پرونده تا زمانی که حجت الاسلام رئیسی، رئیس قوه قضائیه دستور تجدید نظر در احکام صادر شده از سوی دادگاه انقلاب را صادر کرد و قرار منع تعقیب برای همه ۴۱ نفر دستگیر شدگان اعتراضات کارگری خوزستان صادر شد ادامه داشت. سحر خدایاری، دختری که مقابل دادسرا خودسوزی کرد، با 90 درصد سوختگی به بیمارستان منتقل شد و درگذشت. خبری که با واکنشهای زیادی از سوی مردم، چهره های سیاسی و ورزشی و سینمایی رو به رو شد. برکناری جان بولتون، مشاور امنیت ملی دولت امریکا سوژه شبکه های اجتماعی شد. برکناری عجیب و غریبی که به شیوه ترامپ انجام شد و بعد بولتون تلاش کرد آن را استعفا جلوه دهد اتفاقی نبود که مورد توجه قرار نگیرد. بازار تحلیل این برکناری و تغییر سیاستهای امریکا هم داغ داغ بود. این روزها در شبکه های اجتماعی خیلیها به بهانه آغاز سال تحصیلی برای تهیه لوازمالتحریر و کیف وکفش و روپوش برای دانشآموزان بیبضاعت کمک جمع میکنند. کاری که از طرف خیلیها مورد قبول است اما بعضیها هم با این شیوه کمک کردن مخالفند. آتشسوزی تأسیسات نفتی وابسته به شرکت آرامکو در استانهای «بقیق» و «هجره خریص» در عربستان از اخبار داغ روزهای گذشته بود. وقتی هم که مایک پمپئو وزیر امور خارجه امریکا، ایران را به عنوان مسئول این آتش سوزی معرفی کرد واکنش ایرانیها به آن جدیتر شد و دربارهاش بیشتر در شبکههای اجتماعی نوشتند. عکسها و فیلمهای این آتشسوزی توسط بسیاری از آنها به اشتراک گذاشته میشد و خیلیها هم به عربستان کنایه میزدند و با این موضوع شوخی میکردند. اولین جلسه دادگاه شبنم نعمتزاده برگزار شد و با اتهاماتی که دادستان در دادگاه مطرح کرد بیشتر مورد توجه مردم قرار گرفت. البته پیش از این هم بهدلیل اینکه او دختر محمدرضا نعمتزاده وزیر اسبق صنعت و معدن و تجارت است خبرهای بازداشت و تاریخ دادگاهش بازتاب زیادی پیدا کرد. در شبکههای اجتماعی کاربران هم درباره اتهامات نعمتزاده مینوشتند و هم درباره پوشش او در دادگاه. بهدلیل اینکه او با چادر در دادگاه حاضر شد. کارگران هپکوی اراک چند روزی است بهدلیل به تعویق افتادن حقوقشان معترض هستند. اعتراضها ادامه داشت و اخباری درباره درگیری پلیس با این کارگران منتشر شد. تصاویر این درگیری در شبکههای اجتماعی بازنشر میشد و کاربران از شرایط این کارگران و لزوم توجه به آنها و خواسته هایشان با هشتگ هپکو مینوشتند. و باز هم حادثه ای تلخ ورزشگاه آزادی. خبری که درباره مرگ یک پسر 6 ساله براثر برقگرفتگی در حاشیه دیدار پرسپولیس و صنعت نفت آبادان در ورزشگاه آزادی منتشر شد خیلیها را متأثر کرد. خبری که بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. کاربران به شرایط نامناسب ورزشگاه علیرغم قولهای مدیران اشاره میکردند.
* جدول ترکیبی: برای بدست آوردن رمز باید به 23 سؤال پاسخ دهید؛ برای پاسخهای شش حرفی سؤالات، سه واژه چهار حرفی داده ایم که هر کدام از این واژه ها دو حرف از پاسخ را در خود دارند. دقت کنید که این دو حرف حتماً در کنار هم قرار دارند. در انتها از بهم پیوستن حروف اول پاسخها، رمز بدست میآید. رمز این جدول اثری از "آنترو تارکی نیودکنتال" است. سؤالات جدول: 1. کشتیگیر با اخلاق (پهنا-سلوک-انار) 2. یومیه (رویا-زالو-نهاد) 3. خوردن غذای اندک برای رفع گرسنگی (لیته-بنده-دیلم) 4. نوعی لوسیون بدن (جواد-زلال-آینه) 5. ناگهانی (پیکر-باله-تیره) 6. به خاطر آورنده (یاسر-مداد-وراج) 7. هنرپیشه زن (شاکر-ترور-یسار) 8. نوعی شنا کردن (زیبا-عراق-کبیر) 9. نام سابق ارومیه (رضوی-سایز-سایه) 10. پدر و مادر (جواز-تولد-سینی) 11. به مرغ حق گفته میشود. (شبکه-تاول-پریز) 12. نامی دخترانه (قنات-زنده-دینی) 13. بهره گرفتن از هنر دیگران (باقر-مرتب-قاسم) 14. یاریرسان (یانی-فرید-گردو) 15. ظرف غذاخوری سربازان (صیغه-هلاک-ویلا) 16. یکی از استانهای کشورمان (خراش-آسان-نانو) 17. تنپوش خیابان (ماسه-سفال-پالت) 18. اصطلاحی در مورد تعجب زیاد (میله-سرخک-طوبی) 19. کلمه برای بیان بدبختی (آواز-طویل-لایه) 20. تبریک (شاهد-دبیر-واشر). 21. منطقه تفریحی در مشهد (شالی-کمند-ویزا) 22. محل قضاوت (دارا-دگنک-راهب) 23. شهری در آذربایجان شرقی (هشتی-کتری-سودا). رمز جدول هفته گذشته: بگذار هیزمشکن بیدار شود. برنده این هفته جدول آقای اشنویی از کاشان است. * پاسخ سؤالات جدول هفته گذشته: بیرجند، گلدوزی، ذره بین، افشانه، رازدار، همبرگر، یادبود، زود رنج، ماسوله، شترمرغ، کاردان، نورهان، بازیگر، یکرنگ، داربست، اسلیمی، ریسمان، شاهرود، ویرانه، دریافت.