کد خبر: 14696
روزنامه شنبه 5 آبان 1397
ترحم سهممان نیست - معلمی که با کمک دانشآموزانش داستانهای عامیانه را جمعآوری کرد - مترو سواری در سایه فناوری - گذر از باورهای غلط با مدد انگیزه هایی استوار - جدول حذفی

روزنامه «ایران سپید»

شنبه 5 آبان 1397

17 صفر 1440

27 اکتبر 2018

سال بیست و دوم شماره 5985

صاحب امتیاز:

خبرگزاری جمهوری اسلامی      

مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وبسایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

.........عناوین این شماره.......

ترحم سهممان نیست 2 

معلمی که با کمک دانشآموزانش داستانهای عامیانه را جمعآوری کرد 4

مترو سواری در سایه فناوری 7

گذر از باورهای غلط با مدد انگیزه هایی استوار 10

جدول حذفی 16

اطلاعرسانی

 

.........سخن هفته

* ترحم سهممان نیست. 

همه ما وقتی پای حرف به میان میآید بزرگتر و بهتر از هر فیلسوفی به اظهار نظر میپردازیم، همه ما یه سری داده های تئوری و اخلاقی داریم که در واقع مبنای همه اظهار نظرها و شاکله زندگیمان است مثلا همه ما از ترحم بیزاریم کسی را نمیتوانید پیدا کنید که بیایید و به شما بگوید من از نگاه ترحمآمیز لذت میبرم و اصلا دوست دارم طوری رفتار کنم که همه به من توجه کنند اما هیچ وقت با خودتان فکر کرده اید که ما یعنی رفتار من و شما چه قدر در نگاه دیگران به ما بستگی دارد بگذارید راحتتر بگویم خودتان چه قدر خودتان را میشناسید؟ چه قدر به کمبینایی یا نابیناییتان معترفید و ان را پذیرفته اید؟ حتما همه میگویید خیلی اما من معتقدم در میان ما هستند کسانی که هنوز نابینایی و کمبینایی خود را نپذیرفته اند در این میان هم فرد نقش دارد و هم جامعه، فرد نقش دارد چرا که باید اعتماد به نفس و خودباوری را در خود تقویت کند و جامعه نقش دارد چرا که باید با مناسبسازی فضاهای عمومی و ایجاد امکانات برابر شرایط حضور افراد نابینا و کمبینا را همانند سایر شهروندان در جامعه فراهم نماید. حضور اجتماعی و دیده شدن مقتدرانه من و شما می تواند از بار منفی نگاه ها یا همان نگاه های ترحمآمیز جلوگیری کند به شرطی که حضورمان آگاهانه و توام با اقتدار و خود باوری باشد باور کنید ما  نیاز به ترحم و دلسوزی نداریم  بلکه نیازمند مهر، محبت، نوع دوستی، همفکری و استفاده از توانمان در جامعه هستیم. باور کنید سهم ما  مدرسه است کار هست، عشق و احترام و  رعایت حقوق شهروندی است نه نگاه ترحمآمیز. باید به جامعه بقبولانیم نابینا روشن دل نیست نابینا هم فردی است همانند دیگران با همه نقاط قوت و ضعف ادمها. باید خودمان را در همانند همه انسانها در وهله اول و در مرحله بعد به عنوان شهروند بشناسانیم که میتواند زندگی کند عاشق باشد گناه کند و توبه نماید.

 

 

..........چوب الف

* معلمی که با کمک دانشآموزانش داستانهای عامیانه را جمعآوری کرد: در هفته گذشته، خبرگزاری کتاب ایران «ایبنا» گزارش و گفتگوی بسیار خواندنی و مفصلی را منتشر کرد که با توجه به خلاقیت و ایده پردازی و در عین حال تعهد به شناخت فرهنگ مردم که در این یادداشت دیده میشود، بخشی از آن را به اختصار خدمت دوستداران فرهنگ و هنر تقدیم میکنیم. یکم آبان ماه سال 1330 خورشیدی در محله پنار شهرستان استهبان از توابع استان فارس به دنیا آمد، 21 سال بعد از آن و پس از اخذ دیپلم، عشق به آموزگاری موجب شد تا به عنوان معلم کلاس اول ابتدایی وارد روستا شود و به مدت بیست سال در روستاهای مختلف و در میان ایلات و عشایر بیاموزد و بیاموزاند. محمدرضا آل ابراهیم، معلم استهبانی که عشق و علاقه به فرهنگ شفاهی مردم و زادگاهش موجب شد تا علاوه بر تدریس و تعلیم و تربیت، برای دانشآموزانش مشوقی دلسوز در راه تحقیق و گردآوری فرهنگ بومی سرزمینش باشد و گنجینه غنی و ارزشمندی از فرهنگ شهرستان نه چندان بزرگ استهبان ارائه دهد که نمونه آن در جایی دیگر دیده نمیشود. آل ابراهیم درباره چگونگی و شروع فرهنگ نویسی خود به ایبنا میگوید: «من معلم بودم و اولین کاری که در این زمینه انجام دادم این بود که به عنوان تکلیف دانشآموزان برای ساعتهای انشا، از آنها میخواستم که علاوه بر انشا، از پدرها و مادرها، پدربزرگها و مادربزرگها و دیگر سالخوردگان فامیل خود قصه ها، افسانه ها، دوبیتیها، لالاییها، متلها و حکایاتی را که از گذشته به یاد دارند و در زندگی خودشان گذشته، بپرسند، یادداشت کنند و بیاورند. این بخش عظیمی از کار بنده بود که روی دوش دانشآموزانم بود که محبت میکردند و میآوردند. البته پرونده های آن هنوز موجود است و خوشبختانه هر دفعه یک سری از این کارها را انجام میدهم و به صورت کتاب در میآورم.» آل ابراهیم سعی داشت استهبان و چهره مردمانش را به خواننده های شهرهای دیگر بشناساند و از همان ابتدا که دست به تأسیس انتشارات سته بان زد، نیتش همین بود که گرد و غبار فراموشی را از چهره تاریخ، طبیعت و بزرگان ادبی و مذهبی زادگاهش پاک کرده و شخصیت آنها را آنچنان که هستند، به جامعه معرفی کند. آل ابراهیم نزدیک به چهار دهه است که در حوزه های مختلف فرهنگ مردم شهرستان استهبان پژوهش و تحقیق دارد و بسیاری از صاحبنظران بر این عقیده اند که وجه تمایز این محقق در کارهای پژوهشی، تقدیر از همه ارائه دهندگان نظر در کارهای تحقیقی است. از سال 57 که نخستین اثر آل ابراهیم در مجله فردوسی به چاپ رسید، تا کنون بالغ بر 350 مطلب در زمینه های گوناگون تاریخ، فرهنگ مردم، معرفی نامآوران، داستان و افسانه در مجلات و روزنامه های استانی و کشوری به چاپ رسانده است و بیش از 60 الی 70 قصه در مجموعه 20 جلدی «فرهنگ افسانه های مردم ایران» به همت و تلاش علی اشرف درویشیان و رضا خندان (مهابادی) به چاپ رسیده است.

.........فناوریهای امیدبخش

* مترو سواری در سایه فناوری: ایرانیها تقریباً همزمان با مردم سایر کشورهای دنیا به استفاده از گوشیهای هوشمند رو آوردند، اما فناوریهای تسهیلگر زندگی روزمره کمی دیرتر از سایر کشورها در ایران رواج یافت. نمونه چنین ادعایی را میشود در اپلیکیشنهای مرتبط با حمل و نقل عمومی مشاهده کرد. در بیشتر کشورها سالها پیش اپلیکیشنهایی طراحی شده که سفر با وسایط حمل و نقل عمومی را برای مسافران تسهیل میکند. امکانات این اپلیکیشنها هم روز به روز در حال افزایش است و طراحان انواع و اقسام خلاقیتها را به خرج میدهند تا مشتریهای بیشتری جذب کنند. در ایران اما یکی دو سال بیشتر نیست که طراحان به فکر ساخت برنامه هایی از این دست افتاده اند. نیازی به یادآوری هم نیست که طبق معمول به خاطر عدم آگاهی توسعه دهندگان، در بسیاری مواقع این اپلیکیشنها برای استفاده کاربران خاص مثل نابینایان، مناسبسازی نشده اند و این گروه از کاربران راهی ندارند جز آنکه مسیر آزمون و خطا را پیش بگیرند و اپلیکیشنهای مختلف را یکی یکی نصب و امتحان کنند تا مگر در میان خیل نرم افزارها، یکی به صورت اتفاقی برای استفاده نابینایان متناسب باشد.

یکی از اپلیکیشنهایی که به همان روش مذکور در سترهای بالا پیدا شده، برنامه ای است با نام «مترو و بی آر تی جدید ۱۳۹۷». اپلیکیشنی که از نظر میزان دسترسی پذیری خیلی هم تکمیل به حساب نمیآید، اما کمابیش میشود با talkback از آن استفاده کرد. بسیاری از اطلاعات مورد نیاز مسافران نابینا از طریق این اپلیکیشن قابل دریافت است. صفحه اصلی این اپلیکیشن به معرفی خطوط مختلف و تقاطع هر خط با خطوط دیگر اختصاص یافته است. در پایین صفحه هم امکاناتی تعبیه شده که کاربران میتوانند به کمکشان از ایستگاههای اطراف خود و فاصله شان با آنها آگاه شوند. اپلیکیشن برای این کار از امکان مکانیاب گوشی استفاده میکند. مسیریابی هم از دیگر قابلیتهای این اپلیکیشن است که البته خیلی برای کاربران نابینا قابل دسترس نیست، اما به هر حال کاربران میتوانند به کمک این قابلیت، مبدأ و مقصدی را تعیین کنند تا اپلیکیشن راهنماییهایی جهت طی کردن مسیر مشخص شده به وسیله مترو و اتوبوس، ارائه کند.

بخش جذاب این اپلیکیشن البته اینهایی که گفتیم نیست. آنچه این برنامه را جذاب میکند، اطلاعاتی است که در باره هر ایستگاه بی آر تی یا مترو در اختیار کاربران میگذارد. کاربران میتوانند اطلاعاتی در خصوص محل دقیق قرار گیری ایستگاه، ساختمانهای مهم اطراف ایستگاه و ساعات حرکت قطار از آن ایستگاه را دریافت کنند. بخشی هم در نظر گرفته شده که وجود یا نبود امکانات ایستگاه را به اطلاع کاربران میرساند. امکاناتی مثل سرویس بهداشتی، پارکینگ، مرکز خرید، خودپرداز بانکهای مختلف، کافیشاپ و... البته متأسفانه این اطلاعات به شکل بصری طراحی شده اند و کاربران نابینا برای استفاده از این اطلاعات نیاز به کمک اطرافیان خواهند داشت.

.........گزارش

* گذر از باورهای غلط با مدد انگیزه هایی استوار: روز پنجشنبه قسمت اول گفتگوی ما را با بهنام خلجی، قهرمان سنگنوردی معلولان را خواندید. در ادامه قسمت پایانی این گفتگو را میخوانید. قبول دارید که باید تلاش کرد و حق معلولان را گرفت؟ آخر برای من دیگر زمانی نمانده است. به اصطلاح اگر تلاشها هم به جایی برسد نوشدارو بعد از مرگ سهراب است. در ورزش سنگنوردی معلولانی که شرکت میکنند تا نهایت 44-45 سالگی حضور دارند و آن هم نه برای رقابت واقعی، بلکه بیشتر برای سرگرمی. به این ترتیب امثال من باید پاسوز این پیگیریها شویم تا شاید بعدیها سود آن را ببرند. وقتی این رشته پارالمپیکی بشود کشورهای دیگر هم روی آن سرمایه گذاری میکنند. آیا این ورزش از نظر جسمی به شما لطمه نمیزند؟ البته شوکهای ناگهانی روی ستون فقرات دردسرساز است. من تا حالا عضلاتم را در وضعیت خوبی نگه داشته ام و به مشکل خاصی برنخورده ام. آیا در مسابقات شرکت کننده نابینا هم حضور دارد؟ بله! به عنوان مثال تا دوره قبل تیم معلولان ژاپن را پنج نابینا تشکیل میدادند و امسال یک معلول ویلچری هم به آنها اضافه شد. مسابقات سنگنوردی نابینایان از جذابترین مسابقات است؛ زیرا همه سالن در سکوت محض فرو میرود تا راهنما از پایین دیوار مسیر و جای گیره ها را به فرد نابینا بگوید. همه سکوت را رعایت میکنند و وقتی سنگنورد پایین میآید، همه حضار در سالن می ایستند و مسابقه دهنده را تشویق میکنند. در این مسابقات معلولان در رده های مختلف سکوی قهرمانی دارند به عنوان مثال برای نابینایان، معلولان قطع نخاع، قطع دست یا هر معلولیتی  یک مسیر طراحی شده که مسیر معلول دست با معلول پا متفاوت است و مسیر معلولان بینایی راحتتر و گیره های درشتتری دارد. به این ترتیب طراحی مسیرها برای معلولان بسیار پرهزینه است و برندگان جایزه نقدی خاصی از میزبان دریافت نمیکنند. مگر اینکه کشور میزبان شرایط خوبی داشته باشد. قهرمانان ایرانی هم در پایان سال از طرف رئیس جمهوری تقدیر میشوند. بهنام قهرمان مدالآور کشورمان نا امید از عمری که بر روی ورزش گذرانده بود، در پایان میگوید: باید به دنبال کاری برای امرار معاش باشم به جای پیگیری وعده مسئولان. آرتیمس فرشاد یگانه، سرمربی تیم ملی سنگنوردی و مربی بهنام در مسابقات همراه او بوده است. او 6-7 سال از نزدیک شاهد تلاشهای بهنام بود. یگانه که خود از سال هشتاد مربی سنگنوردی است و عضویت تیمهای ملی نوجوانان تا بزرگسالان را در کارنامه خود دارد، میگوید: مسابقاتی که در اتریش برگزار شد، مسابقات قهرمانی جهان بود. بهنام برای این مسابقه خیلی زحمت کشید. مسابقه اش هم خیلی سنگین بود و بیشترین تعداد شرکت کننده در رده او حضور داشتند. رقیبهایش هم خیلی قوی بودند و شناختی روی آنها نداشتیم، ولی بهنام خیلی خوب در رقابتها ظاهر شد و در مرحله مقدماتی با اقتدار اول شد و در فینال هم تنها کسی که مسیر را تاپ کرد، بهنام بود. ویژگی کار با معلولان چیست؟ آیا سختتر است؟ میتوان گفت سختتر است، اما این افراد آن قدر انگیزه دارند که کار با آنها را راحت میکند. در ورزش قهرمانی انگیزه فرد خیلی مهم است. برای من هم جالب است؛ این افراد با وجود اینکه از لحاظ جسمی، توانایی خوبی ندارند، انگیزه و پشتکار بالایی دارند. ظاهراً قهرمانان معلول در سهمیه استخدام مدالآوران قرار نمیگیرند. من هم وقتی این را شنیدم، تعجب کردم. این به گونه ای بی احترامی به آنهاست یعنی شما تصور میکردید افراد معلول نمیتوانند قهرمان شوند؟ مسئولان باید دیدگاهشان را نسبت به معلولان عوض کنند. این بچه ها با وجود مشکلات فراوان زحمت میکشند تا پرچم ایران را بالا ببرند. آن وقت جواب میشنوند که این قانون برای معلولان نیست. پتانسیل معلولان ایران برای شرکت در این مسابقات را چگونه میبینید؟ معلولان ما پتانسیل خیلی خوبی دارند، ولی به آن اهمیت داده نمیشود. در اصل فدراسیون کوهنوردی نباید این بچه ها را حمایت کند؛ اینها باید زیر مجموعه فدراسیون معلولان و جانبازان باشند، ولی این اتفاق نیفتاده است. طلای قهرمانی جهان کم چیزی نیست. بعد از المپیک از لحاظ ارزش، دومین مدال جهان به حساب میآید. چگونه میتوان به کسی که این مدال را آورده اهمیت نداد! اما دبیر ستاد پارالمپیک و عضو صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان درباره سهمیه قانونی استخدام دولتی مدالآوران معلول میگوید: قانون استخدام دولتی قهرمانان مدالآور مصوبه دولت است، اما مشکل اینجاست که باید دولت ردیفی برای استخدام داشته باشد تا بتواند قهرمانی را استخدام کند.

درست مانند قانون استخدام 3 درصد معلولان در ردیفهای استخدامی دولت که در صورت وجود استخدام دولتی، این سهمیه به معلولان تعلق میگیرد. از این رو می بینید که بازار کار کنونی و با نبود شرایط استخدام دولتی، قهرمانان غیر معلول نیز امکان استخدام ندارند. علی اصغر هادیزاده می افزاید: به نظر من اشتباهی که در تدوین این قانون رخ داده این است که برای قهرمانان معلول، ردیف استخدام به فرزندان آنها تعلق گرفته است؛ در حالی که مشکل وضعیت خود فرد معلول است، نه فرزندی که اگر وجود هم داشته باشد. برای کسی که در سطح قهرمانی فعالیت دارد، آن فرزند در سن و سال استخدام نیست. نمیدانم علت بروز این اشتباه چیست، اما خیلی واضح است که این اشتباه صورت گرفته؛ شاید هم تصور میشده امکان ایجاد شرایط کاری برای خود معلول نباشد و سهمیه به فرزند او اختصاص یابد. به نظرم سازمانهای متولی امور معلولان مانند بهزیستی و مسئولان خود وزارت ورزش و کمیته پارالمپیک باید در صدد رفع این مشکلات برآیند.

* گلواژه: هر که به نشستن در جاهای معمولی مجلس بسنده کند، خدا و فرشتگان بر او رحمت میفرستند تا برخیزد. امام حسن عسکری (ع) - نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید. امام حسین (ع) - بهترین کارها در پیش خدا نگهداری زبان است. حضرت محمد (ص)

.............کشکول

* جدول حذفی: در جدول حذفی 16 گروه سؤال ارائه شده که هر گروه شامل سه سؤال و سه پاسخ است. پاسخها به ترتیب پنج، چهار، سه حرفی هستند. در هر گروه از سؤالات، اگر از پاسخ اول یک حرف کم کنیم، حروف باقیمانده پاسخ دوم و اگر از پاسخ دوم یک حرف کم کنیم، حروف باقیمانده پاسخ سوم را تشکیل میدهند. در انتها اگر حروف حذف شده پاسخهای اول را به ترتیب مرتب کنیم، رمز اول جدول و اگر حروف حذف شده پاسخهای دوم را به ترتیب بچینیم رمز دوم به دست میآید. رمز جدول نام دو فیلم به ترتیب اولی از "کیمبرلی پرس" و دومی از "تاکشی کیتانو" است. برای مثال سؤالات گروه اول به این صورت است: (1. ردیفی از پله های پشت سر هم 2. بلند و رفیع 3. نی میان تهی) پاسخها به ترتیب: (1. پلکان 2. کلان 3. نال) که اگر دقت کنید, از کلمه اول حرف پ و از کلمه دوم حرف ک حذف شده اند که پ حرف اول رمز اول و ک حرف اول رمز دوم هستند. شما میتوانید بقیه حروف دو رمز را به صورتی که توضیح داده شد بدست آورید. سؤالات هر گروه: گروه اول: (1. ردیفی از پله های پشت سر هم 2. بلند و رفیع 3. نی میان تهی) گروه دوم: (1. کاخ مشهور فرانسه 2. روایت کننده 3. عقیده انتخاباتی) گروه سوم: (1. از ماههای شمسی 2. نوشت افزار مدرسه 3. تله و بند) گروه چهارم: (1. سردار مقتدر مغولی 2. تغار بزرگ که آن را از چوب میتراشند 3. نوعی ماهی بزرگ) گروه پنجم: (1. شهری در استان فارس 2. سرد و خنک 3. پارچه معروف یمانی) گروه ششم: (1. رنگارنگ 2. فریاد ناله و زاری کردن 3. درخشان و تابان) گروه هفتم: (1. خداشناس و عارف 2. مؤسس 3. پدر بزرگ) گروه هشتم: (1. جدار 2. قاضی ورزشی 3. نهر) گروه نهم: (1. شکست در جنگ 2. پاک و پاکیزه 3. اکیپ و گروه) گروه دهم: (1. پایتخت بحرین 2. پادشاه دلیر 3. قمر) گروه یازدهم: (1. زن گندمگون 2. مرکز مازندران 3. واحد شمارش چهارپایان) گروه دوازدهم: (1. از وسایل درس هندسه 2. سالن قطار 3. دریاچه ترکیه) گروه سیزدهم: (1. بزرگواریها 2. در هر صورت 3. خداحافظ انگلیسی) گروه چهاردهم: (1. هر یک از استخوانهای ریز در دهان 2. چیزی به دست کسی سپردن 3. از قله های زاگرس) گروه پانزدهم: (1. قطعه فولادی سنگینی که آهن گداخته را روی آن میکوبند و شکل میدهند 2. خادم خانه کعبه 3. از وسایل کشاورزی) گروه شانزدهم: (۱. ملاقات 2. از واحدهای طول در انگلستان 3. دوست و رفیق). شما تا چهارشنبه هفته جاری فرصت دارید رمز جدول را با شماره پیامک 3000465040 به ما اعلام کنید. رمز جدول هفته گذشته: به انتظار نبودی ز انتظار چه دانی. برنده این هفته آقای علی سلطانی از کرمان است.

* جدی نگیرید: بی پول که باشی برنامه ات برای ادامه زندگی از برنامه های آی فیلم هم خسته کننده تر از آب درمیاد. - مرده میرسه خونه. به زنش میگه: سلام "زندگیم". زنش خوشحال میشه میگه: عزیزم چه اسم قشنگی روم گذاشتی. مرده میگه: عزیزم این اسمت نیست فامیلیته. اسمت "اشتباهه" میشه "اشتباه زندگیم". - من واقعاً دلم به حال نسل آینده و کتاب تاریخی که باس حفظ کنن میسوزه. توافق ژنو، توافق وین،

توافق لوزان، تفاوت تعلیق و توافق و توقف! تفاوت فرجام و برجام و قطعنامه! زمان ورود و خروج برجام و رسیدن به فرجام! تفاوت خاشقچی و عراقچی با سانچی و کرانچییی!

والا ما یه کاپیتولاسیون داشتیم هنوزم دقیق یادم نیس چی بود!

* حرفهای تکان دهنده: در دنیا دو چیز از همه زیباتر است؛ آسمان پرستاره و وجدان آسوده. کانت - تا مرد خاموش است بر او خطری نیست، زیرا سرنوشت او به زبانش بسته است. گوته - ترس باعث میشود تا بسیاری از مردم به رؤیاهایشان نرسند. مارک فیشر

* پاسخ سؤالات جدول هفته گذشته: 1. بادامه 2. هیتر 3. آهار 4. ناسیونالیسم 5. تیمم 6. ظالم 7. ایلیا 8. روزبه 9. ننر 10. بازاریاب 11. وج 12. درهم 13. یارد 14. زگیل 15. احزاب 16. نقشه کشی 17. تکنوگرافی 18. ظلمات 19. آذربان 20. زربان 21. چگالی 22. هامان 23. داروین 24. ارسباران 25. ناقه 26. یاشماق.

..........اطلاعرسانی

* فراخوانی برای یک خاطره بازی 22 ساله: با توجه به نزدیک شدن به سالروز تأسیس تنها روزنامه به خط بریل، میخواهیم گزارشی از خاطرات و داستانهای مخاطبانمان بنویسیم. به همین جهت از تمامی مخاطبان روزنامه درخواست میکنیم در صورت تمایل خاطراتی که از این روزنامه یا ستونها و گزارشهایش دارند، با ما در میان بگذارند. اگر با ستونی از گذشته تا به امروز ارتباط بیشتری بر قرار کردید برایمان از نقطه نظرهایتان بنویسید تا در نگارش این گزارش سهمی بزرگ را شما ایفا کنید. دوستانی که تمایل دارند خاطراتشان را برای تحریریه ارسال کنند، میتوانند مطالب خود را به آدرس تهران خیابان خرمشهر پلاک 208 کد پستی 15875-5388 ارسال نمایند یا به آدرس jafarimohadeseh@yahoo.com  ایمیل کنند. گفتنیست، فقط تا 23 آبان فرصت دارید. باشد که با همکاری هم گزارش خواندنی را تهیه کنیم.

 

 

Page Generated in 0/0055 sec