اعتماد نوشت: حالا قرعه به نام بندرعباس و کرج افتاده است و خبرهایی هم از خرمآباد به گوش میرسد. پیش از آنکه از ذهن بگذرانیم که در چه ماهی به سر میبریم و حرمت این ماه به لحاظ شرعی چیست باید درباره واقعیتهایی از خودمان سوال بپرسیم.
سالهایی که فیلمهایی سینمایی خارجی را دوبله میکردیم و هرجا نامی از مشروبات الکی بود را با عناوینی چون «چای» به سبب شباهت در رنگ آن یا «نوشابه» جایگزین میکردیم در حال اقدامی فرهنگی و اخلاقساز بودیم یا ناخواسته در حال پنهان کردن؟
همه آنهایی که به سبب مصرف یا سوءمصرف مشروبات الکلی این روزها کارشان به پزشکی قانونی کشیده و جان باختهاند میتوانستند به این پرسش جواب دهند چه میگفتند؟ آیا آنها از فیلمهای سینمایی که در آن چای یا نوشابه صرف میشد آموختند و الگو گرفتند که مشروبات الکلی بنوشند؟ اگر از مسمومشدگان مشروبات الکلی دستساز بپرسیم چه خواهند گفت؟ ما کجا نتوانستیم درس اخلاقیمان را درست به جامعه منتقل کنیم؟
فعالان و کارشناسان عرصه آسیبهای اجتماعی و مدیران کنترل بحران عموما براین نکته اتفاق نظر دارند؛ تا زمانی که واقعیت را نپذیریم ولو واقعیتی تلخ، نمیتوانیم بر آن اثر بگذاریم.
ما سالها از رانندگی به هنگام مستی و حوادث ناشی از آن بهویژه در جادههای منتهی به تفریحگاهها و مقاصد گردشگری کشور غفلت کردیم. سالها به سبب ندادن اطلاعات صحیح و پیشگیرانه درباره آثار مصرف الکل و آثار ناشی از سوءمصرف الکل هموطنانمان را در موقعیتی قرار دادیم که آسیب بیشتری دیدند و ما کمکی به نجات آنها نکردیم. طبیعتا به سبب آنکه مبادا بگوییم در کشورمان هستند کسانی که الکل مصرف میکنند درباره آسیبهای آن نیز حرفی نزدیم و پژوهشی انجام ندادیم.
رفتهرفته موضوع آسیبهای ناشی از این رفتار بیشتر و بیشتر شد تا آنجا که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرد که ۴ درصد از جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله کشورمان حداقل یک بار مصرف الکل داشتهاند و دستکم ۲۰۰ هزارنفر در کشور وابستگی دایمی به الکل یا اعتیاد به الکل دارند.
این در حالی است که اگر یک فرد معتاد به الکل به یکباره مصرفش را قطع کند دچار تشنج شده و احتمال سکته قلبی او افزایش مییابد.