* قافله ای میآید: راهش حق، بارش ایمان و مقصدش ا... موجی از انسانها در دریای غدیر در تلاطم است. قافله سالاری چون محمد (ص) پیشاپیش, افق اسلام هنوز چشم انتظار طلوع خورشیدیست که با دمیدن آن بر طومار دین، مهر "اکمال" خواهد خورد. محمد (ص) پس از زیارت خانه توحید، با کاروانیان از حج برگشته، با چهره ای مطمئن، با دستانی پربار از فیض. دیدار، با رهتوشه ای از طاعت و توفیق زیارت بیت ا... الحرام، پیشوای این قافله نورانیست. میآید تا در تداوم "رسالت"، امت را به "امامت" دعوت کند و آنان را در کنار برکه ای به نام "غدیر خم" که در معنی، ژرفتر از دریا و گسترده تر از سینه اقیانوس است، با امام، پیوند ولایت بزند تا مبلغ بلوغ مکتب و اکمال دین گردد و مسلمانان را پس از خویش، به رهبری فرزند ابیطالب از سرگردانی و حیرت، نجات دهد. حلول عید ولایت و امامت را که به شکرانه تکمیل دین است، محضر شما و همه شیعیان تبریک و تهنیت عرض مینماییم.

........ویژه

* دولت الکترونیک در سازمان بهزیستی تقویت میشود: فریبا بریمانی، رئیس اداره فناوری اطلاعات بهزیستی با بیان اینکه به دنبال تحقق دولت الکترونیک در مجموعه سازمان بهزیستی هستیم تا بتوانیم از این طریق مراجعات مددجویان و هزینه رفت و آمد آنها را کاهش دهیم، ابراز داشت: اعتبار ۱۰ میلیارد تومانی در ستاد بهزیستی کشور پیشبینی شده است؛ لذا امیدواریم با بهره مندی از این اعتبارات بتوانیم زیرساختهای موجود را فراهم و دولت الکترونیک را در همه استانها تحقق بخشیم. وی افزود: قطعاً با توجه به رشد تکنولوژی و استفاده از فناوریهای روز در مجموعه بهزیستی میتوانیم خدمات درخور و شایسته تری به مددجویان ارائه کنیم؛ لذا بر این اساس راه اندازی سامانه ثبت الکترونیکی مددجویان در دستور کار قرار دارد تا مددجویان بتوانند بدون مراجعه حضوری کار خود را در منزل انجام دهند.

........سیاسی

* مجلس قانع نشد. رئیس جمهوری برای پاسخگویی به سؤالات پنجگانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی صبح روز سه شنبه در صحن علنی این نهاد قانونگذاری حاضر شد. ۸۲ نماینده از رئیس جمهوری درباره عدم موفقیت دولت در کنترل قاچاق کالا و ارز، استمرار تحریمهای بانکی، عدم اقدام شایسته دولت در خصوص کاهش نرخ بیکاری، رکود اقتصادی شدید چندین ساله و افزایش شتابان نرخ ارزهای خارجی و کاهش خرید ارزش پول ملی سؤال کرده بودند. دکتر روحانی که یک ساعت فرصت پاسخگویی داشت، در دو بخش به سؤالهای نمایندگان پاسخ داد. رئیس جمهوری در پاسخ به مجلس گفت: تنها راه برای جلوگیری از قاچاق، تولید با کیفیت داخلی است و باید کمک کنیم به تولید داخلی و خدمات با کیفیت در داخل. چطور از ۲۵ میلیارد دلار قاچاق توانستیم برسیم به ۱۲.۵ میلیارد دلار در مدت ۴.۵ سال؟ میدانید ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، فرا قوه ایست. مبارزه با قاچاق تنها کار دولت نیست. رئیس جمهوری در بخش دیگری از سخنانش به برجام اشاره کرد و افزود: برجام برای این بود که ما به دنیا ثابت کنیم فعالیت هسته ای ما صلحآمیز است. دستاوردهایی در برجام داشتیم که از بین نمیرود. تحریم تسلیحاتی کشور را تقلیل دادیم به ۵ سال که ۲.۵ سال دیگر تمام میشود. روحانی در خصوص بیکاری هم اظهار داشت: «در زمینه بیکاری، ببینید از سال ۸۴ تا ۹۱ چقدر بوده است؟ اشتغال خالص ما آن قدر کم بوده که نمیتوانم بگویم؛ ۱۰ هزار نفر بوده! اشتغال خالص ما دو میلیون و ۷۰۰ هزار نفر است. این افتخار بزرگ برای کشور است.» پس از رأی گیری درباره پنج سؤال از رئیس جمهوری نمایندگان تنها از یک پاسخ روحانی درباره استمرار تحریمهای بانکی قانع شدند و بقیه پاسخهای رئیس جمهوری را قانع کننده ندانستند. بر اساس قانون، سؤالها برای بررسی به قوه قضائیه ارسال خواهند شد و پس از بررسی دوباره در مجلس بررسی خواهند شد.

.........گزارش ویژه

* دنیای مجازی ما را توانمند کرد: با گسترش روز افزون فناوریهای ارتباطات، امروز دیگر کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که زندگیش تحت تأثیر این فناوریها نباشد. بیشتر ما دیگر برای پرداخت قبضهای مختلف حاضر نیستیم ساعتهای متمادی در بانک منتظر بمانیم و وقتمان را تلف کنیم. حالا به راحتی از طریق موبایل و کامپیوتر و به مدد اینترنت، در ثانیه ای قبضها پرداخت میشوند. این تنها گوشه ای از خدمات متعدد این دنیای جدید بود، اما این دنیای جدید به زندگی افراد معلول هم رنگ و بوی دیگری داده است. معلولان فعال فضای مجازی از تأثیر اینترنت و فضای مجازی در زندگیشان میگویند. - اینجا از امید میگوییم: فرزانه حبوطی 39 ساله و دارای معلولیت شدید، چند سال قبل در روزگار رونق وبلاگها او هم وبلاگ نویسی را شروع کرده بود و امروز به تولید محتوا و مدیریت وبسایتها مشغول است. فرزانه میگوید: «من در رشته نرم افزار کامپیوتر درس خواندم و حدود ۱۰ الی ۱۲ سال است که در اینترنت فعالیت میکنم. از وبلاگ نویسی شروع کردم و امروز از این طریق امرار معاش میکنم و شاغل در فضای مجازی هستم.» فرزانه مادرزادی به بیماری «استئوژنزایمپرفکتا» یا همان استخوان شکننده مبتلاست؛ بیماری که منشأ ژنتیکی دارد و هنوز درمانی برایش کشف نشده؛ مبتلایان به این بیماری همان طور که از اسمش پیداست، استخوانهای بسیار شکننده ای دارند. «بدلیل معلولیت جسمی-حرکتی شدید که دارم، بیرون کار کردن برایم مقدور نیست و به نسبت توان جسمی که دارم، بصورت دورکاری فعالیت میکنم.» دقیقاً چه کاری انجام میدهی؟ «روی سایتهای وردپرس کار میکنم، اعم از تولید محتوا برای سایتها، خبر گذاشتن و قرار دادن محتوا در سایتها، مدیریت سایتهای جوملا و وردپرس، مدیریت شبکه های اجتماعی مانند کانالهای تلگرامی و اینستاگرام شرکتها یا افراد مختلف را بر عهده دارم؛ همچنین خودم وبسایتی دارم که اخبار معلولان را در آنجا قرار میدهم و اخبار و اطلاعات را به اطلاع دوستان و مخاطبانم میرسانم.» فرزانه معتقد است که توانسته از طریق فضای مجازی شغلی پیدا کند و از این راه ارتباطاتی به دست آورده که شاید در جامعه به راحتی نمیتوانست به دست بیاورد: «با توجه به شرایط جسمیم که گفتم، معلولیت شدید دارم و چند سال است بدلیل شدت معلولیت بیرون رفتن از خانه برایم خیلی دشوار شده؛ در نظر بگیرید با تنگی نفس و مشکلات ریوی، نشستن روی صندلی چرخدار و خروج از منزل برایم بسیار سخت و طاقتفرساست. به همین دلیل فضای مجازی بهترین فضایی است که توانستم ارتباطات کاری برقرار کنم. خیلی از شرکتها که برای همکاری میخواستند حتماً حضوری بروم و من را ببینند، وقتی شرایطم را توضیح میدادم حاضر شدند تا رزومه و عکس و مشخصاتم را به صورت اینترنتی دریافت کنند؛ بنا بر این، این نیاز برطرف شد و توانستم خیلی از کارهایی را که حضورم مهم بود، بصورت غیر حضوری و اینترنتی انجام بدهم. من حتی وقتی میخواستم کتابم را چاپ کنم، هیچ حضور فیزیکی نداشتم، بلکه با انتشارات بصورت اینترنتی قرارداد بستم و حتی فرم قرارداد چاپ کتابم را اینترنتی پر کردم و امضا کردم، بدون اینکه خودم حضور داشته باشم.» فرزانه استفاده از اینترنت و حضور در فضای مجازی را برای افراد دارای معلولیت یک امر حیاتی و بسیار با اهمیت بیان میکند: «من اگر اینترنت و فضای مجازی نبود، قطعاً حال و روز بدتری نسبت به الان داشتم. وقتی فرد معلول که معلولیت شدیدی دارد و توان بیرون رفتن به هیچ عنوان را ندارد، اگر هیچ گونه ارتباطی هم با فضای بیرون نداشته باشد، مطمئناً از لحاظ روحی دچار افسردگی خواهد شد، اما همین فضای مجازی باعث شده با همنوعان خودم که بیماری مرا دارند، یعنی بیماری ژنتیکی "استئوژنزایمپرفکتا" آشنا بشوم و از شرایط بیماری آنها نیز آگاه شوم و حتی با خیلی از دوستان همنوعم دوست شوم و تنها نباشم.» ادامه دارد (افشینفر)

........بهداشت و سلامت

* بازار دارویی فضای مجازی غیر قانونی است: رئیس سازمان غذا و دارو گفت: در یک سال گذشته حدود 2 هزار سایت و کانال مجازی در رابطه با فروش دارو تعطیل شده اند. غلامرضا اصغری افزود: این بازار غیر قانونی است. همه نوع دارو در این فضاها فروخته میشود؛ ارزیابی مشخصی درباره گردش مالی این نوع داروها وجود ندارد، اما معمولاً این موارد از طریق شبکه های ماهواره ای تبلیغ شده و در داخل کشور نیز زنجیره تأمین آن توسط برخی افراد شکل میگیرد و حتی میگویند دارو را در منزل تحویل میدهند. دکتر اصغری افزود: داروهای تاریخ گذشته یا تقلبی هیچ وقت به سیستم توزیع دارویی کشور وارد نمیشود. زیرا دارو یکی از منضبطترین سیستمهای توزیع را دارد. وقتی دارویی وارد یا تولید میشود، کد میگیرد و به سیستم توزیع رسمی وارد میشود. یعنی مشخص است چه میزان دارو وارد شده و به سیستم پخش داده شده و حتی چه کسی آن را مصرف کرده است. اگر دارویی خارج از سیستم توزیع مثل مرزها یا قاچاق وارد کشور شود، ممکن است از روشهای غیر رسمی مثل فضای مجازی توزیع شود. این داروها ممکن است در جاهایی مثل ناصرخسرو و حاشیه داروخانه ها فروخته شوند. البته این قبیل داروها معمولا در فهرست دارویی کشور قرار ندارند و اصولاً داروهای مخدر، جنسی، دوپینگ ورزشی و غیره هستند. در شرایط جنگ اقتصادی هستیم و یکی از جاهایی که دشمن میتواند به ما ضربه بزند، همین بحث دارو و تأمین آن است. برای تأمین دارو باید اولاً عرضه کنترل شود و دوم باید تقاضا را مد نظر قرار بدهیم. * مدیر عامل سازمان تأمین اجتماعی گفت: حدود 30 درصد تولید دارو در کشور از طریق هلدینگ دارویی این سازمان تأمین میشود. سازمان تأمین اجتماعی طبق قانون باید نه بیست و هفتم حق بیمه را برای درمان هزینه کند و در سال ٩٧ نیز این کار در حال انجام است. پرداخت آن هم وجود ندارد.

..........گزارش فرهنگی

* تجدید خاطرات جمعه ها، با صبح جمعه با شما «بخش دوم»: (ادامه صحبتهای علیرضا جاویدنیا): «وقتی قرار شد این برنامه با عنوان صبح جمعه با شما تولید شود، سؤالات زیادی مطرح شد که آیا بافت برنامه وفادار به ۲۶-۲۷ سال پیش است؟ طبیعیست آن روزگار زبان خودش را داشت و امروز بعد از دو دهه و نیم، زبان خودش را دارد و نمی توانیم انتظار داشته باشیم بافت برنامه مخصوصاً در بحث محتوا مثل دهه ۷۰ باشد.» جاویدنیا درباره به روز بودن محتوای سری جدید صبح جمعه با شما بیشتر توضیح میدهد: «سعی میکنیم در آیتمهایی مثل اخبار یا بخشهای نمایشی، مطابق مسائل روز عمل کنیم. در مواردی کمی گزنده میشود که طبیعیست و شاید به مذاق عده ای خوش نیاید. این غیر قابل انکار است که امروز با مشکلات زیادی مواجهیم. بنا بر این، نویسندگان ما سوژه های روز را در قالبهای مختلف مینویسند و به ما منتقل میکنند و ما هم بر اساس چارچوبهایی که سازمان مشخص کرده، آن سوژه ها را غربال و پالایش میکنیم. قطعاً در تأمین سلائق جامعه با ضعفهایی مواجهیم، اما با تمام این موارد، نه من و نه همکارانم هیچ ادعایی با این مفهوم که کارمان بی نقص است، نداریم.» بازیگر تیپ معروف «پرویزی» در سری قدیمی صبح جمعه با شما، در پایان از عدم حضور بعضی چهره های مطرح دوران گذشته این برنامه در سری جدید میگوید: «زمانی که این برنامه را با عنوان صبح جمعه با شما شروع کردیم، با کس خاصی از قدیمیها تماس نگرفتیم؛ هر کس از دوستان آن روزگار در این سری برنامه شرکت کرده، به خواست و با تماس خودش بوده؛ منظورم این است که ما گزینش خاصی نکردیم. هنوز هم در این برنامه به روی دوستانش باز است. همه ما باهم دوستیم و هیچ اتفاقی از قدر و قیمت این دوستی نکاسته است.» - همه مردم ایران ملاتآبادیند: عباس محبی که ایفاگر تیپ خاطره انگیز «جانعلی» است، قبل از شروع ضبط برنامه فرصت می کند تا گپ کوتاهی بزنیم؛ گرچه در طول این گپ و گفت، با اشارات جاوید نیا مواجه است که: «آماده ضبط باش!» دو دلیل محکم برای حضورش در سری جدید صبح جمعه با شما را بیان میکند: «مرحوم نوذری همیشه به ما توصیه میکرد که تحت هر شرایطی نگذاریم این برنامه متوقف شود؛ از دیگر سو، مطالعات خودم درباره قدمت برنامه های صبح جمعه رادیو بود. تصور میکردم این برنامه ها از اواخر دهه ۴۰ تولید میشده، اما با تحقیقاتی که کردم متوجه شدم برنامه ای مثل شما و رادیو از میانه دهه ۳۰ به عنوان برنامه صبح جمعه روی آنتن می رفته؛ همین دو دلیل، حس تعهدی در من ایجاد کرد که در سری جدید برنامه حضور داشته باشم.» محبی درباره ماندگاری تیپ «جانعلی» و روستای «ملاتآباد نوروزلو» با نقل قولی از زنده یاد مرتضی احمدی میگوید: «درست است که در طول صد سال اخیر، میزان زیادی از روستاییان به شهر ها مهاجرت کردند، اما در اصل به نظر من همه مردم ایران ملاتآبادی هستند. مرحوم مرتضی احمدی که من افتخار شاگردی ایشان را داشتم، همیشه به من میگفت که شما دهاتیها ما رو از تهرون بیرون کردید و تو دهاتتون هم راه نمیدین. به همین اعتبار، تیپ جانعلی هم از بطن جامعه گرفته شده و به شخصیت نزدیک است. همین نزدیکی باعث شده تا جانعلی از ذهن مردم بیرون نرود. اسم ملاتآباد هم ابتکار آقای صادق عبد اللهی بود با این تعبیر که ایران دارای معادن و ذخایر زیادی است؛ از نفت بگیر تا کشاورزی و صنعت، یعنی سرزمین پر ملاتیست؛ به همین دلیل اسم آن روستا هم ملاتآباد نام گذاری شد.» - به احترام آقای شیشه گران آمدم: در گوشه ای از استودیو، بیوک میرزایی به عنوان یکی از قدیمیهای صبح جمعه با شما منتظر نشسته تا نوبت آیتمش برسد. از این فرصت استفاده میکنم و از او درباره حضور مجددش در سری جدید صبح جمعه با شما میپرسم: «من سی سال است که از بازیگران این برنامه هستم. با فوت مرحوم نوذری حقیقتاً من هم کنار کشیدم. وقتی صحبت از تولید مجدد این برنامه مطرح شد، آقای شیشه گران که به نظر من بانی اجرای درست این برنامه بعد از انقلاب بوده اند و انسان شریفی هستند، پیشنهاد کردند تا با این ترکیب همکاری کنم و من هم به احترام ایشان آمدم.» میرزایی در خصوص تجدید خاطره سری جدید صبح جمعه با شما میگوید: «به نظر من نباید این انتظار را داشته باشیم که سری جدید این برنامه مثل آن روزگار عمل کند. در آن دوران ما مقبلیها را داشتیم، تاجبخشها را داشتیم، نوذریها و قنبریها و تابشها را داشتیم. من الآن جزو پیرمردهای این برنامه هستم، اما در آن روزگار جزو جوانترین بازیگران این برنامه بودم، آن هم در مقابل بزرگان رادیو. بنا بر این نمی توانیم انتظار داشته باشیم سری جدید این برنامه همان بافت گذشته را داشته باشد؛ گرچه بازیگران این سری هم از بچه های خوب و توانا هستند.» گفتنیست فایل صوتی مشروح گزارش ایران سپید از ضبط برنامه صبح جمعه با شما در وب سایت روزنامه قابل دریافت است. «مجید سرایی»

..........ورزشی

* تغییر موانع قوانین دو و میدانی: مصطفی بهرامی گفت: لازم است برخی قوانین و مقررات دو و میدانی نابینایان تغییر کند، چرا که دست و پاگیر هستند. رئیس کمیته جهانی دو و میدانی نابینایان اظهار کرد: فدراسیون جهانی نابینایان متشکل از چندین کمیته، از جمله دو و میدانی، جودو، شنا، گلبال و... است که ۱۴ رشته را در بر میگیرد. یکی از این کمیته ها، کمیته دو و میدانی است. حدوداً مهر ماه 96 از طریق فدراسیون جهانی به فدراسیونهای کشورهای مختلف نامه ای ارسال شد که افرادی که توانایی و شرایط ویژه ای دارند، میتوانند به عنوان کاندیدای ریاست کمیته دو و میدانی، خود را معرفی کنند. من هم دی ماه 96 به عنوان کاندیدا معرفی شدم. پس از آن طی مسابقاتی که انجام گرفت، طرحها و برنامه هایی را تحویل دادم که خوشبختانه بر اساس این طرحها، بنده را به عنوان مسئول کمیته دو و میدانی IBSA معرفی کردند. مدت این پست ۴ سال است که پس از این زمان، مجدداً رأیگیری میکنند تا فرد جدیدی انتخاب شود. بهرامی تصریح کرد: مسئول کمیته دو و میدانی وظایف مختلفی دارد. ما سه طرح پیش رو داریم. در ابتدا باید چارت این کمیته را تهیه کنیم. پس از آن، باید از افراد با تجربه و شایسته ای که در کشورمان یا در دنیا وجود دارد، بهره ببریم. این افراد از طریق ایمیل معرفی میشوند تا سازماندهی شوند. برگزاری مسابقات بین المللی در کشور، در رده های سنی مختلف نیز از جمله کارهای مهم است. رئیس کمیته جهانی دو و میدانی نابینایان و کمبینایان ادامه داد: علاوه بر این، برخی از مقررات باید تغییر کنند. زیرا دست و پا گیر هستند. ما به دنبال تغییر برخی قوانین و به دنبال آن مذاکره با کمیته بین المللی پارا المپیک و مشاهده این تغییرات در ماده های مختلف دو و میدانی در سطح جهان هستیم. تمام تلاش ما بر این است که موانع پیش رو قوانین دو و میدانی را اصلاح کنیم که مشارکت سایر کشورها را میطلبد.

...........حوادث

* جنایت به خاطر آینه بغل: پرونده راننده خودروی «بی ام دبلیو» که در یک رقابت خیابانی مرتکب قتل شده بود، در حالی به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران آمد که توانسته با جلب رضایت خانواده مقتول، از مجازات قصاص رهایی یابد. نخستین ساعات بامداد 9 دی سال 91 بود که مأموران کلانتری 134 شهرک غرب در جریان یک درگیری در سعادتآباد قرار گرفتند. در تحقیقات مشخص شد راننده خودروی «بی ام دبلیو» با دو سرنشین خودروی بنز درگیر شده و یکی از سرنشینان بنز از سوی راننده بی ام دبلیو زیر گرفته شده است. پس از دستگیری راننده فراری، وی گفت: خودرو را از یکی از دوستانم امانت گرفته بودم و در خیابانهای سعادتآباد حرکات نمایشی انجام میدادم که یک دفعه با آینه بغل خودروی بنز برخورد کردم و درگیری ایجاد شد. مقتول از خودرو پیاده شد و با قمه به طرف ما حمله و حتی یک نفر را هم مجروح کرد. دوست او که پشت فرمان بنز نشسته بود، با دیدن این صحنه و با توجه به ازدحام جمعیت پا به فرار گذاشت. در همین هنگام متوجه شدم پسر قمه به دست در یک لحظه روی زمین افتاد. من نیز از فرصت استفاده کردم و سوار ماشین شدم و وی را زیر گرفتم. با اعتراف پسر جوان به جنایت، او به بازسازی صحنه قتل پرداخت و با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد. اما هنگامی که تحقیقات در این رابطه ادامه داشت، با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران، آنها موفق به گرفتن رضایت از خانواده مقتول شدند.

بدین ترتیب پرونده او برای محاکمه از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و قضات دادگاه کیفری او را به 36 ماه حبس محکوم کردند. اما از آنجا که متهم در پرونده دیگری نیز به حبس محکوم شده بود، همچنان در زندان به سر میبرد. سر انجام پرونده وی برای تعیین تکلیف به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.