وقتی آفتاب روز موعود کم کم سر از لاک خود بر میدارد، آن گاه که جمعی بسیار، به قصد ادای یک آیین نیکوی مانا که قد و قواره اش به قامت تاریخ برازنده است، شانه به شانه و قدم به قدم خود را به میعادگاه میرسانند، آن گاه که آسمان خود را برای تماشای صف طولانی منظم ارادت و عبودیت مهیا میسازد، آن گاه که صحرای زمین به عرش آسمان میزبانی میهمانان خداوند آسمانها و زمین را فخر میفروشد، حاضران جمع آمده از جای جای کره خاکی در میقات حضور، به یاد آن مرد که در راه اثبات حق، پاره تنش را به قربانگاه آورد تا عشق را قربانی معبودش کند، همچون «خسی در میقات»، هر آنچه از مظاهر زمینی بر جان و تن دارند، همراه با نفس خویش در پای یگانه دوست، قربانی میکنند تا رها شوند از هر نماد زمینی و این رهایی را با هم به تهنیت مینشینند و به مبارکی لحظه راندن اهریمن از خویشتن، کام خود را شیرین میکنند تا همآره آزاده بمانند.

........ویژه

* معلولان پناهی جز سازمان بهزیستی ندارند: معاون توانبخشی بهزیستی کشور با انتقاد از چند صدایی امور مربوط به حمایت از معلولان گفت: معلولان هیچ پناهی جز بهزیستی به عنوان یک سازمان دولتی ندارند و این یک ایراد است. حسین نحوینژاد عنوان کرد: «متولیان و مدعیان آسیبهای اجتماعی فراوان هستند؛ ولی معلولان هیچ پناهی جز بهزیستی به عنوان یک سازمان دولتی ندارند و این یک ایراد است.» وی با بیان اینکه بر اساس نیازها و مطالبات معلولین باید اقدام کرده و نیازهای معلولان را احصا کنیم، از کوچکسازی دولت در حوزه خدماترسانی به معلولان انتقاد کرد و افزود: «کوچکسازی دولت در حوزه خدمترسانی به معلولان اشتباه بود.» نحوینژاد در مصاحبه با رادیو گفتگو ادامه داد: «افرادی که به معلولان ارائه خدمت میدهند، با افراد معمولی تفاوت دارند که حوزه الکترونیک جوابگوی نبود آنها در سیستمهای دولتی است.» وی افزود: «در سال ۹۶ حدود ۳۰۰ درصد مستمری معلولین را رشد دادیم؛ ولی این میزان خود را نمایان نساخته است.» نحوینژاد گفت: «ما نمیتوانیم منتظر ارز دولتی بمانیم تا تجهیزات مورد نیاز معلولین تولید شود و از این رو هزینه را به حساب معلولین واریز کرده ایم تا اقلام مورد نیاز را از بازار تهیه کنند.»

در ادامه این گفتگوی رادیویی محمود کاری، مدیر عامل انجمن ندای معلولان ایران با بیان اینکه اساسیترین مشکل معلولان توانمند سازی در جامعه است، ابراز داشت: «پروتزها فوق العاده گران شده است. شرایط فعلی را درک میکنیم، اما افزایش گروههای هدف در سازمان بهزیستی وضعیت معلولان را تا سطح زیادی تقلیل داده است.» وی گفت: «وقتی متولیِ اراده خدمت به گروهی هستیم، باید ۵۰ درصد نیاز آنها را بر طرف کنیم.» کاری افزود: «یک بسته پوشک برای معلولان ۱۰۰ هزار تومان است و در کل ۱۰۰ هزار تومان هزینه در اختیار یک معلول قرار میگیرد.»

........سیاسی

* در پارلمان حاضر میشوم. مسعود کرباسیان، وزیر امور اقتصاد و دارایی در واکنش به اعلام وصول استیضاحش در مجلس نوشت: با وصول استیضاح هفته آینده باید در صحن پارلمان حاضر شوم. از صمیم قلب خوشحال شدم. حالا امکانی مهیا شده که در صحن پارلمان ضمن پاسخگویی به سؤالات در مورد چند دغدغه فراتر از موضوعات روزانه با نمایندگان ملت حرف بزنم. * اعتماد آنلاین مدعی صدور حکم جلب برای فرزند سفیر سابق ایران شد. در این خبر آمده است: حکم جلب ساشا سبحانى، آقازاده جنجالى سفیر اسبق ایران در ونزوئلا صادر شده است. هنوز هیچ مقام یا نهاد رسمی این خبر را تأیید یا تکذیب نکرده است. * کاظم جلالی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس با پیوستن به کمپین «فرزندت کجاست؟» اعلام کرد: دو فرزند دارم. یکی دانشجو و دیگری پیش دانشگاهی است. همسرم نیز علیرغم تحصیلات عالیه، خانه دار است.

.........گفتگوی ویژه

* سامانه الکترونیک سلامت؛ دسترسپذیری و بایدهای آن: سامانه الکترونیک سلامت "سپاس" زیر ساخت لازم و ضروری برای راه اندازی نظام ارجاع و پزشک خانواده در نظام سلامت کشور است. سامانه ای که سالهاست بر روی آن کار میشود و قصد دارد تمام داده های سلامت ایرانیان را جمعآوری و در اختیار پزشکان، پیراپزشکان، بیمارستانها و خود شهروندان قرار دهد. برای آشنایی بیشتر با این سامانه و امکاناتی که در اختیار شهروندان قرار میدهد، همچنین شرایط دسترسپذیری آن برای اقشار کم توان جامعه، گفتگویی را با آقای دکتر محمود تارا، رئیس دفتر مدیریت آمار و فنآوری اطلاعات وزارت بهداشت انجام داده ایم. دکتر تارا در ابتدا در مورد این سامانه میگوید: در کشور 170 هزار مرکز ارائه خدمات سلامت داریم که شامل بیمارستان، داروخانه، آزمایشگاه، مراکز بهداشتی، خانه بهداشت و مراکز جامع سلامت، مطبها، مراکز فیزیوتراپی و... هستند. همه این مراکز داده های سلامت مراجعان خود را ثبت میکنند. برای جمعآوری داده های سلامت همه مردم، باید این داده ها در سامانه الکترونیک سلامت "سپاس" گردآوری شوند، اما در عمل به مراکز و به عنوان مثال مطبهایی بر میخوریم که یا رایانه ندارند و کار ثبت داده های بیماران را انجام نمیدهند یا نهایتاً کار ثبت داده ها را به صورت دستی انجام میدهند. در صورتی که ما نیاز به داده های الکترونیک داریم و اینکه این اطلاعات برای سامانه سپاس فرستاده شود. برآورد ما این است که در حال حاضر تنها 5 تا 10 درصد پزشکان این امکان را دارند. هنگامی که برنامه تحول سلامت آغاز شد، 78 بیمارستان برای ثبت پرونده هایشان سیستم کامپیوتری داشتند، اما الآن همه بیمارستانهای دولتی و خصوصی مجهز به سیستم رایانه ای هستند. ما تک تک بیمارستانهای دولتی را به سامانه الکترونیک سلامت وصل کرده ایم که هر یک دو سه سال طول کشید. الآن در حال وصل کردن داروخانه ها به پرونده الکترونیک سلامت هستیم. س: در حال حاضر چه تعدادی از مراکز سلامت به این سامانه متصل شده اند؟ ج: در حال حاضر 1200 بیمارستان و سی هزار مرکز بهداشتی به این سامانه متصل شده اند و حدود دو سه هزار مرکز بهداشتی-درمانی داریم که در روستاهای صعب العبور قرار دارند و امکان اتصال به این شبکه را ندارند. بعلاوه همه داروخانه ها به این سامانه وصل شده اند و در مرحله بعد باید سراغ مراکز آزمایشگاهی و مراکز تصویربرداری برویم. س: چه اطلاعاتی در پرونده الکترونیک افراد قرار میگیرد؟ ج: وقتی داروخانه ها به این سامانه متصل باشند، نسخه ای که در داروخانه برای بیمار پیچیده میشود، بر روی سامانه هم مینشیند یا در بیمارستانها، سوابق بستری شدن بیمار، تشخیص، خلاصه پرونده و کارهایی که برای فرد انجام شده، بر روی پرونده دیده میشود. البته در مورد گرافیها چون حجم بالایی دارند، تنها نتیجه بر روی سامانه قرار میگیرد؛ همچنین با وصل شدن آزمایشگاهها به سامانه، نتایج آزمایشهای بیمار بر روی آن قابل دسترسی خواهد بود. س: در حال حاضر اگر کسی به پزشک مراجعه کند چقدر از سوابق پزشکیش را میتواند همراه ببرد؟ ج: با راه اندازی این سامانه، پزشک به عنوان مثال میتواند ببیند بیمار پنج بار آزمایشی را انجام داده است و میتواند وضعیت سلامتی فرد را ارزیابی کند یا داروخانه ها میتوانند نسخه هایی که پیشتر برای بیمار پیچیده شده را ببینند. پس وقتی سامانه راه اندازی شود، مراکزی که به آن وصل شده اند، داده هایشان روی سامانه مینشیند. س: آیا میتوان زمانی را برای این کار مشخص کرد؟ ج: خیر! نمیتوانیم بگوییم در این زمان کار پرونده سلامت تمام شده است؛ چون تا زمانی که همه 170 هزار مرکز به سامانه متصل شوند، کار ادامه خواهد داشت. البته ممکن است مراکزی که فردی به آنها مراجعه داشته است، همه اطلاعاتشان در سامانه موجود باشد. کار از نظر ما از موقعی شروع میشود که به شهروندان دسترسی بدهیم تا بتوانند پرونده شان را ببینند. س: آیا امکان دارد افراد دیگر نیز ب پرونده الکترونیک شهروندان دسترسی یابند؟ ج: این نگرانی برای ما هم وجود دارد؛ از این رو برای جلوگیری از این خطر، گفتگوهایی با سازمان ثبت احوال داشته ایم و گزینه هایی برای اطمینان بیشتر داریم. در کارتهای ملی جدید برای هر شهروند یک امضای الکترونیک قرار داده شده است و دیگر کسی نمیتواند آن را جعل کند. به عنوان مثال میتوان این شرط را قرار داد که فرد با کارت ملی خود و اثر انگشتش، به پرونده الکترونیک خود دسترسی یابد. مدل دیگر دسترسی میتواند این باشد که کارت با رمز به کار رود تا فرد بتواند پرونده اش را ببیند. البته باید در مورد اینکه این داده ها روی اینترنت گذاشته شود یا نه، بررسی کامل انجام شود. س: با راه اندازی سامانه چه راهکاری اندیشیده شده تا تنها پزشک خود فرد بتواند به اطلاعات سلامت او دسترسی یابد؟ ج: پزشک معالج بیمار هم باید کارت نظام پزشکی خود را به سامانه ارائه دهد. ادامه دارد...

..........آهنگ و درنگ

* برای نخستین بار در ایران: چوب رهبری ارکستر ملی در دستان یک موسیقیدان زن: حتماً شما هم در مورد اجرای پیش روی ارکستر ملی ایران چیزهایی شنیده اید. اجرایی متفاوت با تمام اجراهای این ارکستر در عمر بیست ساله اش. تفاوتی که نه در محتوا، که در فرم اجرا به چشم مخاطبان موسیقی این ارکستر خواهد آمد. قرار است این ارکستر در اجرایی که هشت شهریور در تالار وحدت روی صحنه میرود، برای اولین بار از رهبری یک رهبر ارکستر زن بهره ببرد. خانم نزهت امیری، برای آنها که موسیقی کلاسیک را دنبال میکنند نام شناخته شده ای است. اما مخاطبانی که با جدیت کمتری موسیقی را دنبال میکنند شاید نامش را تا به حال نشنیده باشند. نزهت امیری متولد 22 آذر 1339، رهبر ارکستر و از موسیقیدانان معاصر ایران است. از او به عنوان تنها رهبر ارکستر زن ایرانی ساکن ایران و اولین زن ایرانی در زمینه رهبری ارکستر نام برده میشود. نزهت امیری، رهبر ارکستر ملی موسیقی ایران درباره انتخابش به این سمت به خبرنگاران گفت: «متأسفانه در زمینه رهبری ارکستر ملی ایران اولین زن هستم و تا این زمان هیچ زن دیگری این مسئولیت را بر عهده نداشته است. البته متأسفانه در تاریخ موسیقی ایران ما رهبر ارکستر زن نداشته ایم. سؤال من این است که چرا تا به امروز این ساز و کار فراهم نشده که زنان ما به اندازه مردان بتوانند در موسیقی تأثیرگذار باشند. من به عنوان رهبر مهمان این شانس را داشته ام که ارکستر ملی ایران را رهبری کنم. البته بحث اینکه ما زنانی داریم که میتوانند در این حوزه فعالیت کنند هم مهم است و باید به آن پرداخت. مسأله دوم، پاسخ به این سؤال است که آیا زنانی بوده اند که این استعداد را داشته اند، اما در انتخاب آنها کوتاهی شده است؟» امیری ادامه داد: «من سال 84 نیز کنسرت مضرابی استاد دهلوی را با 68 موزیسین رهبری کردم. من همواره سعی کرده ام که به صورت حرفه ای این کار را انجام دهم. جالب است که به غیر از رهبری ارکستر ملی هیچ گرایش دیگری را در موسیقی دنبال نکرده ام. به صورت تخصصی کار کرده ام تا کمبودهایی شبیه به عدم طی مدارج علمی و خروج از کشور «با استفاده از بورس» را جبران کنم. تمام چیزهایی را که باید زیر نظر استاد فرا میگرفتم، به تنهایی و با تمرین در خانه یاد گرفتم. تحصیلات آکادمی من آهنگسازی است، اما رهبری ارکستر را به صورت تجربی فرا گرفتم.» رهبر مهمان ارکستر ملی ایران در انتها گفت: «موسیقی سنتی را نزد استاد علیزاده یاد گرفتم، اما از ابتدا گرایش من به موسیقی کلاسیک بیشتر بوده تا موسیقی سنتی و این نوع موسیقی را ترجیح میدهم. ارکستر ملی ایران و رهبری آن بسیار مهم است، اما مهمتر از آن تأثیرگذاری بر روند موسیقی کلاسیک ایران و بعد از آن دنیاست. مایلم کمک کنم که در روند اجرای ارکستر تأثیر بگذارم و تغییراتی ایجاد کنم. 9 جلسه با ارکستر سمفونیک ملی ایران تمرین خواهم داشت و بعد از آن اجرا برگزار میشود.»

........ورزشی

* اعلام لیست نهایی ورزشکاران نابینا و کمبینای اعزامی به مسابقات پارا آسیایی: لیست رشته های اعزامی ایران به بازیهای پارا آسیایی جاکارتا در بخش نابینایان مشخص شد. اسامی نهایی مسئولین و رشته هایی که ورزشکاران نابینا در آن شرکت میکنند، به شرح زیر است: مسئولین و داوران: مظلومی رئیس فدراسیون نابینایان، کاوه عزیزی همراه، رضا دهقان (داور)، نادیا جعفری (داور). رشته های ورزشی: دو و میدانی: هادیزاده سرپرست دو و میدانی، سهراب اسدی، مهدی موسوی، محسن پاکباز، مهرداد بیابانی و لیلا صفری مربی. ورزشکاران: حمید اسلامی، دونده همراه وی، حسین صالحی منش. وحید علی نجیمی، محمد مشهدیان خوزانی، آریان لطفی، علی الهی، هاجر صفرزاده، راضیه محمودی، مهدی اولاد، هاجر تکتاز، حکیمه گودرزی، عذرا مهدویکیا، ناصر حسنپور، علی شمشیری، سید عرفان حسینی لیراوی، امیر خسروانی، سامان پاکباز، نورمحمد آرخی، امید ظریف، علیرضا فرح و میکائیل دیانی. گلبال آقایان: ورزشکاران، محمد سرنجی استرکی، مصطفی شهبازی یاجلو، محمد منصوری حسنآبادی، محسن جلیلوند شیرخانی تبار، حسن جعفری و مجید فلاح. کادر فنی: مهدی نباتی (سرمربی)، محمد ابراهیمزاده مطلق (مربی)، کاوه عزیزی (همراه) سرپرست: محمدرضا مظلومی. گلبال بانوان: ورزشکاران، سمیرا جلیلوند شیرخانی تبار، زینب قنبری، مریم جعفرزاده طرهانی، طیبه استکی اورگانی، مریم حسامآبادی و فاطمه قمصری جونیانی. کادر فنی: لیلا نعیمآبادی (سرمربی)، زهره ابراهیمی (مربی) سرپرست: فاطمه رخشانی. شنا: ورزشکاران، محمدحسین کریمی جهانآبادی و سید مهدی میردهقان بنادکی. کادر فنی: حمید شریفیان (سرمربی)، محمد اسماعیل فرحبخشی (مربی)، عباس صادقیان (پرستار) سرپرست: احمد ارشدی خزاقی. شطرنج: ورزشکاران بخش بانوان، ملیحه صفایی، زهرا محمدی راد، لیلا زارعزاده شهرک، فریبا زنده بودی، عاطفه نقویمندی و فاطمه برقول. ورزشکاران بخش آقایان، حسنعلی قدیری بیدهندی، مهدی رومیفرد، عرفان محمد علیزاده لشکری، علیرضا قورچیبیگی، امید کریمی و مجید باقری. کادر فنی: هدهدی (سرمربی آقایان)، مرادی (مربی)، پریدر (سرمربی بانوان)، ماهینی (مربی) سرپرست: صفارزاده. دوچرخه سواری دونفره: ورزشکاران، طاهر مقدم و دوچرخه سوار جلوران وی، سینا امیر علائی. کادر فنی: عصفوری (سرمربی)، سرپرست: باغستانی. جودو: ورزشکاران، خیر اللهزاده ورزی، احسان موسینژاد کارمزدی، نوری جعفری، بنیطبا خرمآبادی، رضا غلامی، علیرضا خجسته و وحید نوری. کادر فنی: حاجی یوسفزاده (سرمربی)، معابی نوروزآبادی (مربی) سرپرست: محمودخانی. کاروان اعزامی کشورمان دهم مهر ماه تهران را برای شرکت در سومین دوره بازیهای پارا آسیایی به مقصد جاکارتا ترک میکند و رقابتها از ۱۴ تا ۲۳ مهر برگزار خواهد شد.

........حوادث

* جنایت هولناکی که پسر قمارباز رقم زد: مرد قمارباز که برای پرداخت بدهی 400 میلیون تومانیش سناریوی سه قتل را طراحی و اجرا کرده بود با تیزهوشی بازپرس جنایی تهران لو رفت. در این جنایت هولناک، پدر این مرد به قتل رسید، اما دو مرد دیگر جان سالم به در بردند. به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، عصر 21 مرداد مأموران کلانتری 107 فلسطین در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ مشکوک مرد میانسالی در بیمارستان امام حسین (ع) خبر دادند. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات از سوی بازپرس جنایی آغاز شد. بررسیها نشان میداد که دو مرد میانسال و پسر جوانی بر اثر مسمومیت غذایی به بیمارستان منتقل شده اند، اما ساعتی بعد یکی از مردان میانسال به نام پرویز فوت کرده است. مسمومیت با غذا/ کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی بلافاصله از پدر و پسر که بهبود یافته بودند تحقیق کردند. مرد میانسال گفت: سالهاست که با پرویز شریک هستم و در خیابان بهار یک مغازه فروش لوازم خودرو داریم. روز حادثه به همراه پرویز و پسرش شایان داخل مغازه بودیم. آن روز هر کدام از ما از خانه هایمان غذا آورده بودیم و مشغول خوردن ناهار شدیم. غذاهایمان مزه عجیبی میداد و به همین دلیل من بعد از خوردن چند قاشق دیگر نتوانستم غذا بخورم. پسرم همین طور، اما شایان -پسر پرویز- گفت دندانش درد میکند و نمیتواند غذا بخورد. پرویز اما چون گرسنه بود، غذایش را کامل خورد. بعد از خوردن غذا شایان مغازه را ترک کرد و ما حالمان بد شد. با سر و صدای ما همسایه ها به کمکمان آمدند و ما را به بیمارستان رساندند. من و پسرم چون غذای کمی خورده بودیم، با شستشوی معده نجات پیدا کردیم، اما پرویز فوت کرد. سرنخی از جنایت/ گرچه در بررسیها به نظر میرسید که این حادثه مسمومیت غذایی بوده است و اورژانس نیز این موضوع را تأیید کرد، اما چند سؤال ذهن بازپرس را به خود مشغول کرده بود؛ از جمله اینکه چرا روز حادثه پسر پرویز از خوردن غذا خودداری کرده بود. از سوی دیگر، افرادی که مسموم شده بودند، از سه نوع غذای متفاوت خورده بودند، اما هر سه نفر مسموم شده بودند و همین موضوع شک بازپرس جنایی را بیشتر بر انگیخت. رد پای یک مرد/ بدین ترتیب به دستور بازپرس دشتبان، پسر پرویز به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد. در تحقیقات اولیه مرد جوان که شایان نام داشت منکر دخالتی در این ماجرا شد، اما زمانی که در مقابل مدارک پلیسی قرار گرفت، به طراحی نقشه قتل پدرش، شریک او و پسر وی اعتراف کرد. گفتگو با متهم/ 35 سال دارد، متأهل و صاحب یک فرزند پسر است. او چند وقتی است که به دام قمار افتاده و همین مسأله باعث شده که نقشه سه جنایت را طراحی کند. انگیزه ات برای کشیدن این نقشه چه بود؟ وضع مالیمان خوب بود، اما با وسوسه دوستانم شبها برای تفریح به خانه یکی از دوستانم میرفتیم و قمار میکردیم. اوایل تفریح بود، اما پولهای مفتی که در این قمارها به دست میآوردم و هیجانش، مرا معتاد کرد. اوایل فقط میبردم، اما بعد از مدتی باختها شروع شد. وقتی به خودم آمدم 400 میلیون تومان باخته بودم. باید این پول را پرداخت میکردم، وگرنه اتفاقات بدی برایم می افتاد و برای همین نقشه کشیدم. نقشه ات چه بود؟ اول میخواستم خودکشی کنم؛ برای همین سیانور خریدم. اما همان روز پشیمان شدم و تصمیم گرفتم با به قتل رساندن پدرم ارثیه ای را که بعد از مرگ او به دستم میرسد تصاحب کنم و بدهیهایم را پرداخت کنم. چرا شریک پدرت و پسرش را هم مسموم کردی؟ اگر آنها میمردند میتوانستم تمام وسایل مغازه و حتی دخل مغازه را که پول خوبی داخل آن بود، سرقت کنم. بعد از مرگ آنها کسی نبود که شکایت کند؛ اگر هم شکایت میکرد رد و سرنخی از من به دست نمیآمد. فکر میکردی راز این جنایت برملا شود؟ حتی یک درصد. من تمام سرنخها را از بین برده بودم و قبل از آنکه آنها حالشان بد شود، مغازه را ترک کردم تا بعد از این اتفاق ردی از من به جا نماند.