روزنامه «ایران سپید»
شنبه 18 فروردین 1397
20 رجب 1439
7 آوریل 2018
سال بیست و دوم شماره 5822
صاحب امتیاز:
خبرگزاری جمهوری اسلامی
مدیر مسئول: سهیل معینی
سامانه پیامکی: 3000465040
نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388
تلفن: 84711371
شماره انتشارات: 5-88548892
وبسایت: www.iransepid.ir
پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir
.........عناوین این شماره.......
97 را سالی کنیم که خود میخواهیم 2
نابینایان و اپلیکیشنهای تازه اندرویدی 10
* گلواژه: شکست بیش از موفقیت آموزنده است؛ کسی که هیچگاه اشتباه نمیکند، هرگز به جایی نمیرسد. راکفلر
* 97 را سالی کنیم که خود میخواهیم: سال 96 در یک نظر کلی دارای دو چهره متفاوت برای جامعه نابینایان کشور میتواند بوده باشد. نخست سالی سخت از نظر معیشتی به ویژه برای آن دسته از عزیزان که فاقد شغل هستند و با کمکهای مالی ناچیز سازمان بهزیستی و یارانه ها و شاید در مورد یک گروه که شانس بیشتری دارند با کمکهای خیرین یا بستگان خود گذران میکنند حتی برای دارندگان شغل نیز اگر حقوق بگیر عادی باشند سال گذشته سال پر فشاری بوده است اما چهره دیگر این سال بیشتر معطوف به دستاوردهای جمعی نابینایان، سال بدی نبوده است زیرا لایحه حمایت از حقوق افراد معلول که بشارت دهنده سطح زندگی بهتری برای کل افراد معلول از جمله نابینایان است در اواخر این سال به فرجام رسید و با تمام اینکه به زمان تصویب بودجه نرسید اما به هر حال از سال جاری شاهد اثرات آن خواهیم بود. با این مقدمه سال 97 چگونه سالی خواهد بود؟ بدون تعارف با توجه به شرایط بین المللی به ویژه وجود یک رئیس جمهور دسته راستی و نزدیک با اسرائیل پیشبینی اکثر کارشناسان افزایش فشار بر کشور و وضعیت اقتصادی ایران است که امیدواریم با تمهیدات صحیح مسئولان این وضعیت کمتر دامن گیر زندگی مردم شود اما از نگاه دستاوردهای جمعی نابینایان میتواند امسال سال متفاوتی باشد اگر برنامه داشته باشیم و اراده عمل. تحقق کاملتر لایحه حقوق معلولان در سال جاری قطعاً باید اولویت ما باشد. حل مشکل روی زمین مانده تأمین تجهیزات توانبخشی و کمک زیستی برای نابینایان که مستلزم به پیگیری از مسئولان سازمان بهزیستی و ایجاد شفافیت لازم در این بخش است اولویت دیگر نابینایان است. ایجاد ایمنی تردد در شهرها به ویژه ایمنسازی پیاده روها و نصب چراغهای راهنمای گویا هدفی است که امثال باید بیش از گذشته به آن بپردازیم. تخصیص و هزینه منابع کافی در بخش اشتغال نابینایان همچنان هدف جمعی نابینایان است منتها با ضرورت تدوین برنامه جامع اشتغال نابینایان که متأسفانه هنوز محقق نشده است. اما باید آن را قاطعانه از مسئولان وزارت تعاون پیگیری کنیم. هنوز الگوی جانشین مناسبی برای تأمین مسکن افراد معلول از جمله نابینایان ارائه نشده است که باید آنرا در دستور کار گذاشت. ضرورت این امر به ویژه برای جوانان نابینا و در آستانه تشکیل خانواده آن هم با وجود اجاره های سنگین منزل اولویت دیگر است. تصویب معاهده مراکش در مجلس برای ساماندهی تولید و توزیع منابع اطلاعاتی برای نابینایان هدفی است که فقط با تلاش تشکلهای نابینایان و پیگری مستمر از مجلس میسر است. در یک کلام اگر بخواهیم نه به همه این اهداف بلکه به برخی از آنها و در حد قابل قبول نیز دست یابیم باید با تجربه از گذشته بسیار فعالتر از سالهای گذشته و یک پارچه و هماهنگ عمل کنیم. به طور خلاصه منظور آن است که اگر سال 97 قرار سالی متفاوت باشد باید این تفاوت از عملکرد ما شروع شود و اگر نه باید منتظر شانس و اتفاق نشست که خود بهتر میدانید بهبود زندگی کمتر با شانس میسر است.
* آشتی با هنر
پیشتر, در گفتگو درباره رمان, از اهمیت تقویت قوه تخیل و نقش مهم و مثبت این نیروی خلاقه الهی در رشد عاطفی و اخلاقی و دستیابی به لذت اصیل و پایدار در زندگی, سخن گفتیم. اکنون بدون تکرار آن مطلب, باز به سراغ یکی دیگر از راهکارهای دستیابی به این لذت اصیل میرویم. از آنجا که هنرها از جذابترین و مهمترین نمودهای خلاقیت در میان آدمیان به شمار میآیند, ارتباط نزدیک با هنر, چه به عنوان خالق اثر هنری و چه به عنوان مصرف کننده یا مخاطب این آثار, از مهمترین و لذتبخشترین راهکارهای خلاقتر شدن و تقویت نیروی خیال , و در واقع دریچه ای به دنیای حقایق و زیباییهای دست نایافتنی به حساب میآید. به این دلیل ساده که مخاطب اثر هنری در هنگام خواندن شعر و رمان و داستان, یا در هنگام شنیدن یک قطعه موسیقی یا تماشای یک فیلم, تئاتر یا حتی تابلوی نقاشی, در واقع به گونه ای در خلق آن اثر شریک میشود. شاید به نظرتان جالب یا حتی عجیب باشد که یک فرد نابینا در هنگام استفاده از یک فیلم سینمایی یا در سالن تئاتر, حتی بیش از افراد بینا در خلق اثر همکاری فعال دارد و از قوه تخیل خود یاری میجوید و در این فرایند, رشد و بلوغ نیروی تخیل و خلاقیت خود را موجب میشود. ما آن بخشهایی از فیلم را که نمیبینیم. در ذهن تصور میکنیم و لحظات و بزنگاههای دیداری را با قدرت خیال پر میکنیم. ظاهر شخصیتها, فضاها و اشیا و منظره ها و... این که ارتباط مستقیم و مستمر با هنر در جلوه های گوناگون آن دقیقاً با ذهن و روان و در نهایت با زندگی انسان چه میکند, بحث مفصل و دامنه داری است که مجالی مستقل میطلبد. هدف از اشاره به این مطلب در ستون حاضر, پیشنهاد جذاب آشتی با هنرهای ششم و هفتم از هنرهای هفتگانه, یعنی تئاتر و سینما, برای دوستداران فرهنگ و اندیشه و جویندگان لذت اصیل و بالنده است. بیتردید آشناترین رفتن به سالنهای سینما و تئاتر است که هرچند بسیاری از دوستان نابینا از آن حذر میکنند, اما هم شدنی است و هم بسیار لذتبخش. البته انکار نمیشود کرد که جنبه های بصری بسیاری در سالنهای نمایش برای مخاطبان نابینا دست نایافته باقی میماند. اما اولاً با بررسی درباره اثری که میخواهیم انتخاب کنیم, پیش از رفتن به سالن میتوان بیشتر به سراغ آثاری رفت که جنبه بصری محدودتر و زیباییهای شنیداری بیشتری داشته باشند. ثانیاً راههای دیگری برای لذت بردن از این آثار هنری وجود دارد که به اختصار خدمت همراهان گرامی معرفی میشود: 1- شنیدن رادیو فیلم یا فیلم گویا که خوشبختانه چند سالی است رواج و رونق خوبی داشته است، در این گونه آثار راوی به یاری مخاطبی میآید که میخواهد فیلم را بشنود و تا حد امکان صحنه ها را توضیح میدهد. این فیلمهای گویا شده در بعضی از کتابخانه های ویژه نابینایان و همچنین از طریق اینترنت قابل دسترس هستند. 2- علاوه بر فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی, چند سالی است که بسیاری از تئاترها روی صحنه فیلمبرداری میشوند و در قالب لوحهای فشرده با عنوان فیلم-تئاتر در فروشگاههای محصولات فرهنگی عرضه میشوند. 3- مطالعه متن نمایشنامه ها و فیلمنامه ها علاوه بر این که تماشا و شنیدن فیلم و نمایش را لذتبخشتر میکند, خود به تنهایی تجربه بسیار دوست داشتنی و جالبی است. خوشبختانه متن بسیاری از نمایشنامه های مشهور دنیا به صورت گویا و بریل موجود و در دسترس است. از نمایشنامههای یونان باستان مانند آثار هومر و سوفوکل گرفته تا آثار نمایشی ویلیام شکسپیر, آنتوان چخوف, ساموئل بکت, اوژن یونسکو, هنریک ایبسن, ژان پل سارتر, تنسی ویلیامز, فدریکو گارسیا لورکا, هارولد پینتر و بسیاری دیگر. و همچنین آثار نمایشنامه نویسان برتر ایرانی همچون بهرام بیضایی اکبر رادی و... البته شکی نیست که هنوز در این زمینه بسیاری آثار درجه یک هنوز در دسترس ما نیست اما برای شروع اوضاع خیلی خوب است. توضیح اینکه در مورد نویسندگان یاد شده با نام نویسنده میتوانید از کتابخانه های نابینایان جویا شوید و آثار نمایشی را بخواهید تنها در مورد چخوف آثار نمایشی را در مجموعه آثار چخوف جلد پنجم و ششم خواهید یافت. در مورد فیلمنامه البته اوضاع به این خوبی نیست اما همچنان آثار گویا و بریل ارزشمندی را میتوان یافت. بسیاری از فیلمنامه های بهرام بیضایی, کتاب هفت فیلمنامه از اصغر فرهادی, فیلمنامه هایی از داریوش مهرجویی و... از آن جمله اند. البته با توجه به جوان بودن گونه ادبی فیلمنامه نسبت به نمایشنامه, و آثار بسیار کمتری که در بازار کالاهای فرهنگی در دسترس است, همین اندازه هم بد نیست. به امید آشتی دوستان و همراهان نابینا با این هنرهای ارزشمند و تجربه لذتی عمیق و و پاینده.
پرستو ولدخان
* پاراگراف کتاب: چه حقیست که به خود میدهیم و با زور و هر راه غیر قانونی وارد زندگی دیگران میشویم تا بعد با غرور و خودپسندیِ احمقانه مان خود را چون تیغ جراحی در کلیه ها و قلبهایشان فرو کنیم. در کافه جوانی گم شده | پاتریک مودیانو
* نابینایان و اپلیکیشنهای تازه اندرویدی: یکی از مشکلاتی که در طول عمر بیست و پنج ساله اینترنت در ایران همیشه گریبانگیر نابینایان بوده ماجرای کیفیت دسترسی این گروه از کاربران به محتوایی است که در قالبهای اینترنتی یا به صورت اپلیکیشنهای مبتنی بر اندروید، IOS یا ویندوز طراحی میشوند. به دلیل نبود قوانین و شیوه نامه های مدون در خصوص لزوم ایجاد دسترسی معلولین به محتوای تولید شده در این حوزه، در بسیاری از موارد تلاشی برای ایجاد این دسترسی صورت نگرفته یا تلاشهای صورت گرفته سلیقه ای و بدون وجود دانش کافی بوده که عملاً کارآمدی لازم را نداشته اند.
در چهار پنج سال اخیر اما ماجرا به کلی متفاوت شده و ورود استارتاپها یا شرکتهای نوپای خصوصی به عرصه ارائه خدمات در بستر اینترنت و رایانه و نیاز و تمایل این ارائه دهنده ها به جذب مشتری، به دفعات مشاهده شده که این شرکتهای نوپا به شرط اطلاع از استانداردهای دسترسپذیری، از اعمال آن بر اپلیکیشنها یا بسترهایی که طراحی میکنند، استقبال میکنند. به عنوان نمونه، در آخرین روزهای سال گذشته خبردار شدیم که اپلیکیشن تاکسی آنلاین اسنپ که حالا در سی و سه شهر ایران فعالیت دارد و از محبوبیت بالایی هم در میان کاربران برخوردار است، با تلاش گروهی از نابینایان و تعامل مستقیم جامعه هدف با توسعه دهندگان این اپلیکیشن، تغییراتی را در نسخه تازه اش اعمال کرده که آن را برای کاربران نابینا به میزان قابل توجهی دسترسپذیرتر کرده است. از جمله تغییرات اعمال شده میتوان به برچسبدار کردن تمامی دکمه های به کار رفته در بخشهای مختلف اپلیکیشن اشاره کرد. اپلیکیشن «علیبابا» هم از جمله نرم افزارهایی بود که در ماههای پایانی سال گذشته با انجام اصلاحاتی در طراحی برنامه، آن را برای استفاده نابینایان متناسب کرد. «علیبابا» نام اپلیکیشنی است که برای رزرو و خرید بلیت هواپیما و قطار قابل استفاده است. با توجه به اهمیتی که شرکتهای نوپا به کیفیت خدمات ارائه شده و رضایت مشتری قائلند و همچنین وجود مسیرهای نسبتاً آسان برای تعامل با تیمهای پشتیبانی و توسعه این اپلیکیشنها، به نظر میرسد نابینایانی که علاقه و دغدغه ای در این حوزه دارند میتوانند با پیگیری و تعامل با این استارتاپها، آنها را نسبت به مراتب و چگونگی اعمال فاکتورهای دسترسپذیری آگاه کنند. یقیناً دسترسپذیر نبودن اپلیکیشنهای ایرانی به مسائل فنی مرتبط نیست و از این نظر، تمامی امکانات برای داشتن فضایی متناسب برای کاربران نابینا و کمبینا وجود دارد. آنچه سر راه استفاده این گروه از کاربران از فضای مجازی و اپلیکیشنها مانع ایجاد میکند، عدم آگاهی دقیق در این خصوص از سوی توسعه دهندگان است. بنا بر این، شاید بد نباشد ما کاربران نابینا، به شرط داشتن اطلاعات فنی لازم، حتماً با تیمهای پشتیبانی و توسعه اپلیکیشنهای پر کاربرد وارد تعامل شویم و آنها را نسبت به کاستیهایی که مانع استفاده کاربران نابینا میشود، آگاه کنیم.
* جدول ترکیبی: برای بدست آوردن رمز باید به 23 سؤال که جوابهای شش حرفی دارند پاسخ دهید؛ همچنین برای پاسخهای شش حرفی سؤالات، سه واژه چهار حرفی ارائه کرده ایم که هر کدام از این واژه ها دو حرف از کلمه شش حرفی را در خود دارند. دقت کنید که این دو حرف حتماً در کنار هم قرار دارند. در انتها از بهم پیوستن حروف اول پاسخهای شش حرفی سؤالات، رمز جدول که اثری از "آنترو تارکی نیود کنتال" شاعر پرتغالی بدست میآید. سؤالات جدول: 1. فیلمی ساخته" مهدی کرمپور" با بازی " بهرام رادان" (پلاک-چوبک-بیمه) 2. محافظ جاده (عراق-هدهد-گاری) 3. شهری در "مازندران" (تنور-شکاف-بنان) 4. پایتخت آن هانوی است (طویل-بتنی-رسام) 5. نوعی انگور (عیار-قوری-تینر) 6. نامی دخترانه (سیاه-قاسم-آینه) 7. آشفتگی و نابسامانی (باخ-تلاش-هاله) 8. مرکز استان سیستان و بلوچستان (نزار-شاهد-خانه) 9. نام قدیم "ارومیه" (رضوی-سائل-میهن) 10. پدر و مادر (جواز-مولد-سینا) 11. پولی که داماد به پدر و مادر عروس میدهد (شیدا-مربی-نهاد) 12. شهری در جنوب همدان (بانه-تاول-سرند) 13. دور هم گرد آمدن (هاجر-تمیز-شاعر) 14. یادبود (یاسر-دگری-خارج) 15. مراسم حفظ خاطره (دیار-مدبر-روده)16. به رنگ خرما (خروس-عمار-دایی) 17. حالت خفگی (اخمو-تنها-باقر) 18. سرخوش و شاد(مسری-هتاک-کینه) 19. شل و بیحال (نوار-مفرح-لیته) 20. پرجمعیتترین شهرستان استان سمنان (نشاط-مهره-وداع) 21.آخرین ماه تابستان (شهید-عریض-شورا) 22. قصه (مداد-کاست-نانو) 23. دائماً (همدم-غواص-شهره). شما تا چهارشنبه هفته جاری فرصت دارید رمز جدول را با شماره پیامک 3000465040 به ما اعلام کنید.
* جدی نگیرید: شوهر عمهﺍم گفت هر جا آشغال میبینم انداﺯه یک سال پیر میشم، خلاصه ﺍینکه چشم ﺍمید یک فامیل به آشغال ﺭیختن شماست! - ما یه فامیل داریم یه سالی جلوش آجیل گرفته بودن، فقط نخودچی کشمش برداشته بود. از اون سال همه اسمش رو گذاشتن پهلوون! - یه جوری میگین لگاریتم و انتگرال هیچ جا به دردمون نخورد، انگار داریم از مضاف و مضاف الیه نفت استخراج میکنیم! - کالباس فقط اون قسمت سفتش که میره زیر دندون نمیدونی برا کجای گربه ست - اقا ما منچ بازی میکنیم نفس کم میاریم شما چجوری صبح جمعه میرین کوه - دوستم از کردستان تماس گرفت گفت سیزده به در دارم با خونواده میام تهران بهش گفتم شرمنده ما اومدیم مشهد و بعد از سیزده برمیگردیم تهران گفت نائب الزیاره باش اما من با خونتون تماس گرفتم - ولى بعد سیزده دیگه نیایید عید دیدنى، بهترین چیزى که ممکنه گیرتون بیاد تخمه ژاپنى و فحشه!
* افرادی که ثابت کردند هرچیزی را میتوانید تغییر دهید: در این مطلب ماجراهای باورنکردنی از افرادی را میخوانید که توانستند زندگی خودشان را در عرض یک سال تغییر دهند. سال پیش یک تتوکار اهل مسکو به نام رینات کریمف، یک صفحه اینستاگرام ایجاد کرد. صفحه او نام عجیبی داشت: «وبلاگ عکس من درباره مبتلا شدن به سرطان لنفوم و شکست دادن آن» او ۵۱ هفته با سرطان مبارزه کرد و دو ماه پیش به ۸۶ هزار فالوور خود گفت در مبارزه با این بیماری وحشتناک پیروز شده است. - سونیا ساگیتووا در ۵۵ سالگی بازنشسته شد و تصمیم گرفت سفر را آغاز کند. او به بزرگراه رفت، دستش را بالا گرفت و ماجرایش آغاز شد. سونیا به بیش از ۴۰ کشور و تقریبا همه مناطق روسیه سفر کرده است. او بیماریهای زیادی دارد، اما هیچ چیز مانع آرزوهایش نمیشود. - در مه ۱۹۹۶، زن موفقی به نام هایدماری شورمر همه پولهایش را به افراد نیازمند اهدا کرد و فقط یک چمدان و لوازم ضروری برای خودش نگه داشت. او تصمیم گرفت یک سال بدون پول زندگی کند. هایدماری از شستن پنجرهها، بیرون بردن سگها و نظافت خانهها در ازای غذا و جای خواب شروع کرد. اکنون او ۷۰ سال دارد و در مورد زندگی بدون داراییهای با ارزش مشاوره و سخنرانی میدهد. او ابتدا میخواست فقط یک سال بدون پول زندگی کند، اما زندگی جدیدش آنقدر جالب بود که تصمیم گرفت هرگز به قبل بازنگردد. - یک روز مادر ۴۰ سالهای به نام شری شمیلزر از فرزندانش پرسید که آیا دوست دارند یک کاردستی جالب درست کنند. همه آنها فکر میکردند فرو کردن چیزهای جالب و بامزه در سوراخهای کفش کراکس ایده خوبی است. همسر شری پیشنهاد کرد یک وبسایت درست کنند و طرحهای کوچکشان را در آن بفروشند؛ و همین جا بود که شرکت جیبیتز در سال ۲۰۰۵ به وجود آمد. تا آگوست ۲۰۰۶ فروش آنها به ۲.۲ میلیون دلار رسید. بعد از یک سال و نیم کسب و کار آنها با سرعت رشد کرد و شرکت کراکس، جیبیتز را ۱۰ میلیون دلار خرید. - اوکسانا کسب و کار خانوادگی و شغل خود به عنوان وکیل را رها کرد تا یک کارمند ساده اورژانس روی آب در مسکو باشد. همه چیز از وقتی شروع شد که به یک مدرسه شیرین کاری رفت و در آن سقوط آزاد، تیراندازی، اسب سواری و موتورسواری را یاد گرفت. بعد از آن تصمیم گرفت به صورت داوطلبانه به نجات افراد گمشده در جنگل کمک کند و خیلی زود این هدف زندگیش شد.
* حقایقی درباره مردان که از دیگران پنهان میکنند: مردها کابوس فجایع و بلایای طبیعی میبینند؛ مرگ، بیماری و تهدیدهای شخصی موضوعات مشترک کابوسهای همه افراد هستند. اما دانشمندان دانشگاه مونترآل پس از بررسی ۱۰ هزار خواب دریافتند که تفاوتهایی بین کابوسهای مردان و زنان وجود دارد. مردان از دیدن کابوسهایی بیدار میشوند که در آن فجایع بزرگ مثل سیل، زلزله و جنگ اتفاق میافتد. درگیریهای بین فردی در کابوسهای زنان دو برابر بیشتر از مردان است. - مردها برای جلب توجه زنان شستشان را روی کمربند میگذارند؛ وقتی مردی میخواهد علاقه خود را به یک زن نشان دهد، به طور ناخودآگاه ژست یک آدم شجاع و قوی را میگیرد. معمولاً مردان شست خود را روی کمربند شان قلاب میکنند. مشابه این رفتار در دوران باستان هم مشاهده میشد. - مردان ترجیح میدهند سایر مردان از آنها تعریف کنند؛ مردان از تعریف و تحسین شدن از سوی جنس مخالف لذت میبرند. اما در واقع ترجیح میدهند مردان دیگر از آنها تعریف کنند و خوشحالتر میشوند و گرایش جنسی در اینجا مطرح نیست. تحقیقات نشان میدهد که تنها در ۳۰% مواقع افراد تعریف و تحسین را به نرمی میپذیرند و به خاطر آن تشکر میکنند؛ و اگر یک مرد از سوی مرد دیگری تعریف و تمجید شود، برایش خوشایندتر است و اعتماد به نفسش بیشتر میشود. - مردان بر اساس علایقشان دوست میشوند؛ در تحقیقاتی که روابط دوستی زنان را با مردان مقایسه کرده بود این نتیجه به دست آمد که دوستی بین مردان عمدتاً بر اساس علایق مشترک شکل میگیرد. آنها ترجیح میدهند فوتبال، گلف یا تنیس بازی کنند یا مسابقه تیم دلخواهشان را با دوستشان تماشا کنند. اما دوستیهای زنان عمدتاً بر اساس احساسات و حمایت است. زنان دوستانی را انتخاب میکنند که از نظر احساسی به آنها نزدیکتر است. - مردان وقتی با زنان هستند دو برابر میخورند؛ عجیب به نظر میرسد، اما مردان وقتی با زنان ناهار یا شام میخورند، بیشتر غذا میخورند. به طور مثال آنها نسبت به مواقعی که با مردان غذا میخورند، ۹۳% پیتزا و ۸۶% سالاد بیشتری میخورند. طبق تحقیقات مردان این کار را برای تحت تاثیر قرار دادن زنان انجام میدهند. شاید احمقانه به نظر برسد، اما غریزی است. - سبک زندگی مردان تا حد زیادی به ضریب هوشی آنها بستگی دارد؛ طبق تحقیقات، ضریب هوشی روی سبک زندگی مردان تاثیر میگذارد. به ویژه روی مصرف سوء نوشیدنیهای الکی. آنها ۵۰ هزار مرد سوئدی که بین سالهای ۱۹۴۹ و ۱۹۵۱ متولد شده بودند را بررسی کردند. طبق تحقیقات مردانی که ضریب هوشی پایینتری دارند بیشتر از مردان با هوش الکل مصرف میکنند. به طور کلی ضریب هوشی بالاتر منجر به سبک زندگی سالمتری میشود. - مردان دو برابر زنان دروغ میگویند: به طور متوسط مردان ۶ بار در روز به همکاران، رئیس و همسر خود دروغ میگویند در حالی که زنان فقط ۳ بار در روز دروغ میگویند. رایجترین دروغ «همه چی خوبه. من خوبم» است.