به گزارش ایران سپید برخی از کاربران در مواقعی از این دست ترجیح میدهند از استفاده از برنامه صرف نظر کنند و منتظر بنشینند تا مگر روزی بالاخره یکی از کاربران کاربلد نابینا یا مؤسسات تولید کننده بسته های آموزشی، آموزش صوتی برنامه را ضبط کند تا آنها هم بتوانند از برنامه استفاده کنند. اما برای بسیاری از کاربران، این راهکار خیلی مناسب نیست و ترجیحشان این است که هر طور که شده برنامه را رام خود کنند. در نخستین قدم، وقتی با نرم افزار تازه ای مواجه میشویم، استفاده از کلید tab در محیط برنامه میتواند به یافتن گزینه های مورد نیاز کمک کند. اگر برنامه به گونه ای طراحی شده باشد که این کلید گزینه ای را در اختیار ما نگذارد، میتوان جهتنماهای چهارگانه را هم امتحان کرد. به علاوه، تقریباً همه صفحه خوانهای مورد استفاده نابینایان امکانی را برای کنترل موس در اختیار کاربر قرار میدهند که در شرایطی که نتوان با کمک کلیدهای مرسوم گزینه مورد نیاز را پید کرد، میشود به کمک این امکان این کار را انجام داد. به عنوان نمونه ابزاری تحت عنوان JAWS Cursor در صفحه خوان JAWS و «بازبینی اشیا» یا «بازبینی صفحه» در NVDA به نوعی همین امکان را در اختیارتان خواهد گذاشت. افزون بر اینها، دکمه Alt هم ما را وارد منوهای برنامه خواهد کرد که Help یا راهنما هم معمولاً یکی از گزینه های آن است. در بسیاری از مواقع میتوان راهنمای کار با صفحه کلید را از طریق بخش Help استخراج کرد. اگر برنامه ای که استفاده میکنید در بخش راهنما مجموعه ای از کلیدهای میانبر را در اختیارتان گذاشته، حتماً بلافاصله یک کپی از آن تهیه و در رایانه تان ذخیره کنید. نیازی نیست تمام میانبرها را حفظ کنید. یادگیری میانبرهای رایانه مثل به خاطر سپردن واژه های یک زبان خارجی است. باید به مرور و در اثر تکرار در ذهنتان ثبت شود. میتوانید در مواقع احتیاج به سراغ فهرست کلیدهای میانبر که در رایانه تان ذخیره کردید بروید. Google، در مواقع اضطرار میتواند بهترین راهنمای شما باشد. لذا، پیش از این که تلفن را بردارید و به دوست یا معلمتان زنگ بزنید و از او راهنمایی بخواهید، سعی کنید ابتدا این موتور جستجو را امتحان کنید. چه بسا پاسخ سؤالتان را سریعتر و راحتتر پیدا کنید. حتی اگر انگلیسی نمیدانید و قصد یادگیری این زبان را هم ندارید، دانستن املای درست اصطلاحات تخصصی نرم افزارهای مختلف به شما کمک میکند بتوانید علاوه بر فارسی، به انگلیسی هم در google جستجو کنید و به منابع دست اول هم دسترسی داشته باشید.
یکی از موقعیتهایی که برای هر کدام از ما ممکن است پیش بیاید این است که نیاز داشته باشیم با یک کاربر بینای رایانه بده و بستان رایانه ای داشته باشیم. مواقعی نظیر این که بخواهیم در یک کلاس رایانه در کنار کاربران بینا بنشینیم یا بخواهیم از یکی از سرویس دهنده ها یا پشتیبانهای اینترنت یا رایانه خدماتی دریافت کنیم. شیوه مواجهه ما در چنین موقعیتهایی تعیین میکند که ما تا چه اندازه میتوانیم از چنین فضاهایی بهره ببریم.
زمانی که قرار است با تلفن با پشتیبانی یکی از خدمات دهنده ها تماس بگیریم که قرار است در موضوعی ما را راهنمایی کند، ابتدا لازم است محیط برنامه ای را که میخواهیم در موردش پرسشی مطرح کنیم یا راهنمایی بگیریم وا بکاویم و از محل قرارگیری گزینه های مختلف آگاه شویم. به طور مثال، لازم است قبلاً بفهمیم که در محیط برنامه, بیشترِ گزینه ها با Tab قابل دسترس هستند یا لازم است از منوهای برنامه به کمک دکمه Alt استفاده کنیم. در گام بعدی، با توجه به این که عموماً کسانی که راهنمایی تلفنی ارائه میکنند این راهنماییها را مبتنی بر نشانه های تصویری در اختیار میگذارند، -مثلاً میگویند دکمه سبز را بزنید- قبل از شروع فرایند راهنمایی برای فردِ آن سوی خط توضیح دهید که نابینا هستید و ترجیح میدهید به جای شکل یا رنگ دکمه، نام دقیق آن را بدانید تا به کمک صفحه خوانتان بتوانید آن را پیدا کنید.
وقتی قرار باشد در کلاسی شرکت کنید، بهترین کار این است که فرایند یادگیری را پیش از کلاس و در خانه آغاز کنید. در گام نخست، یک نسخه از نرم افزاری که قرار است آموزش ببینید پیدا و نصب کنید. با محیط برنامه آشنا شوید. شرایطتان را برای آموزشگاه تشریح کنید و از آنها بخواهید تا شماره تلفن استاد مربوطه را در اختیار شما قرار دهند. با اطلاعاتی که از محیط برنامه به دست آورده اید، احتمالاً میتوانید تصوری از مشکلاتی را که ممکن است در کلاس با آنها مواجه شوید به دست آورید. شرایط و نحوه استفاده تان از رایانه را برای استاد توضیح دهید تا استاد بتواند قبل از ورود به کلاس و آغاز جلسه نخست، ذهنیتی از شما داشته باشد و اگر قرار است مواد آموزشی را برای کلاسش آماده کند، در روند تولید و تهیه مطالب، شما را هم در نظر بگیرد. یکی از مواردی که همه ما با آن دچار مشکل میشویم، استفاده از تخته است که البته این روزها جایش را به نمایشگر ویدئویی داده و اطلاعات به شکل اسلایدهایی روی این نمایشگرها نشان داده میشوند.
همانطور که گفته شد، یکی از مهمترین کارهایی که باید پیش از کلاس انجام دهیم، تماس با مدرس کلاس و تشریح وضعیتمان به عنوان یک کارآموز نابینا است. یکی از مواردی که میتوان از مدرس تقاضا کرد این است که در صورت امکان اسلایدهای پاورپوینتی را که قرار است در کلاس استفاده کند، پیش از کلاس در اختیار ما بگذارد. در صورت موافقت مدرس، به این ترتیب ما این امکان را خواهیم داشت که هم پیش از ورود به کلاس ذهنیتی از آنچه که قرار است بر صفحه نمایش نشان داده شود به دست آوریم و هم در متن کلاس به کمک یک لپتاپ و گوشی که فقط بر یک گوشمان میگذاریم تا بتوانیم کلاس را هم دنبال کنیم، همراه مدرس پیش برویم و به متن اسلایدها هم همزمان دسترسی داشته باشیم.
موقعیت دیگری وجود دارد که ما ممکن است به کمک یک کاربر بینا احتیاج داشته باشیم. تصور کنید صفحه وبسایتی را باز کرده اید و در این وبسایت به دنبال چیزی میگردید یا به هر دلیل میخواهید چیزی را به کاربر بینا نشان بدهید تا از او راهنمایی بگیرید. بسیاری از کاربران نابینا تصور میکنند آنچه را که صفحه خوان میخواند برای کاربر بینا بازگو کنند، به این معنا است که کاربر بینا هم در لحظه همان را بر روی صفحه مشاهده میکند. در حالی که ماجرا کاملاً متفاوت است و هیچ تضمینی نیست که دقیقاً آنچه که صفحه خوان برای ما میخواند، همان باشد که کاربر بینا هم در حال دیدنش است. ممکن است ما در حال خواندن چیزی در پایین صفحه باشیم, اما مکان نمای موس در بالای صفحه قرار داشته باشد یا به عنوان مثال صفحه خوان دو گزینه را زیر هم به ما نشان دهد, در حالی که در واقع کنار هم قرار دارند. در چنین مواقعی بهتر است از ابزارهایی که صفحه خوانها برای نشان دادن موقعیت دقیق ما بر روی صفحه طراحی کرده اند، استفاده کنیم.
اگر کاربر NVDA هستید، لازم است افزونه ای به نام Focus Highlight را از صفحه رسمی افزونه های این صفحه خوان دانلود و نصب کنید و اگر کاربر صفحه خوان JAWS هستید حتماً میدانید که از نسخه ۱۸ به این سو، امکانی در این صفحه خوان گنجانده شده با نام Visual tracking که دقیقاً به همین منظور میتوانید از آن بهره ببرید. کاربران لپتاپهای MAC و صفحه خوان Voice over هم میتوانند از ترکیب کلیدهای CTRL + Option + Command + F10 برای این کار استفاده کنند.
احتمالاً تصور بسیاری از نابینایان در مورد کلاسهای تک نفره و خصوصی این است که اگر آموزگار بینا باشد, به مشکل بر خواهند خورد و مدرس بینا نمیتواند مفاهیم را آن طور که باید به کارآموز نابینا منتقل کند. البته این تصور پر هم بیراه نیست؛ چرا که بسیاری از متخصصان حوزه رایانه و سیستم عاملهای هوشمند، هیچ اطلاعی از چگونگی کار با رایانه از سوی کاربران نابینا ندارند و به همین دلیل هم نمیتوانند مفاهیم را آن طور که بایسته است به کارآموز نابینایشان منتقل کنند. برای این که حضورمان در کلاسهای خصوصی قرین موفقیت باشد، ابتدا لازم است مدرس دوره را به بهترین شکل، از نحوه کار نابینایان با رایانه آگاه کنیم. بهترین روش این است که صفحه خوانها را به او معرفی کرده و در مورد روش کارشان توضیح دهیم و تشریح کنیم که ما چگونه فقط با استفاده از صفحه کلید، میتوانیم از پس انجام کارهایمان در محیط سیستم عامل برآییم. بهتر است اگر فکر میکنید دانش کافی برای ارائه توضیحات مستند در این زمینه ندارید، از کمک نابینایان آگاه در این زمینه استفاده کنید یا با جستجو در اینترنت، مطالب کوتاه و مفیدی را پیدا کرده و در اختیار آموزگارتان قرار دهید.
نکته دیگری که شاید بسیاری از ما در کلاسهای خصوصی به آن توجه نکنیم، سرعت خواندن متن توسط صفحه خوانمان است. شاید هر کدام از شما آن قدر با صدای صفحه خوان خودتان مأنوس شده باشید که با سرعتی معادل ۳۰۰ لغت در دقیقه هم با رایانه کار کنید. اما تصور کنید صدایی ماشینی نظیر Espeak را که با چنین سرعتی در حال خواندن متن است. حق بدهید که آموزگاری که برای اولین بار این صدا را میشنود، بعد از دقایق کوتاهی دچار سرگیجه و بهم ریختگی اعصاب شود. بنا بر این، بهتر است سرعتی معقول برای صفحه خوانتان در کلاسهای خصوصی انتخاب کنید. همچنین در مواقعی که آموزگارتان ناخودآگاه دست به موس میشود، برایش توضیح دهید که به هیچ وجه نمیتوانید از موس استفاده کنید و فقط باید به کمک فرمانهای صفحه کلید کار کنید. همین تذکرها آموزگارتان را وا خواهد داشت که فرمانهای صفحه کلید را یافته و در اختیار شما قرار دهد. اگر احساس میکنید که آموزگار مسؤولیتپذیری دارید، حتماً نسخه ای Demo از صفحه خوانی که استفاده میکنید را در اختیارش قرار دهید تا با فوت و فنهایش آشنا شود و خود را با قابلیتهایش تطبیق دهد.
مکن است در مواقعی دوستان، همکاران یا بستگانمان به ما مراجعه کنند و با توجه به دانشمان در زمینه رایانه از ما کمک بخواهند. اولین و مهمترین نکته که باید در نظر بگیریم این است که کاربران بینا صفحه را به آن مدلی که ما مشاهده میکنیم نمیبینند. ممکن است در تصور ما، فلان گزینه در فلان وبسایت در پایینترین نقطه از صفحه قرار داشته باشد, اما در واقع کاربر بینا آن را به طور مثال در بالاترین نقطه و در سمت راست صفحه با رنگی متفاوت ببیند. بنا بر این، وقتی قرار است از کاربری بخواهیم که گزینه ای را پیدا کند، از ارائه نشانی غلط پرهیز کنیم و به جای آدرس دادن، نام آن کنترل یا گزینه را به کار ببریم تا خودِ کاربر آن را پیدا کند.
در دیگر سو، بسیاری از کاربران نابینا هستند که تصور میکنند آنچه JAWS یا NVDA به عنوان نام یک گزینه برایشان میخواند، لزوماً بر روی صفحه هم نوشته شده است. در حالی که در واقع همیشه اینطور نیست و اگر هم اینطور باشد، بسیاری از کاربران بینا کاری با آن نوشته ها ندارند و کارشان را به کمک صورتکها، علائم راهنما و تصاویر و نمادهای گرافیکی پیش میبرند. پس، این توضیح که مثلاً گزینه cut یا گزینه copy را انتخاب کن، بسیار بیمعنا است. همچنین بیشتر کاربران بینا نمیدانند میتوان با کلیدهای میانبر هم خیلی از کارها را انجام داد. بنا بر این، از گفتن جملاتی نظیر این که «فلان جا ctrl+s بزن، خودداری کنید.»
نکته دیگری که میتواند در کمک به دیگران بسیار مؤثر باشد این است که اگر کسی که قرار است به او کمک کنیم از نزدیکان ما است و قرار است این کمک به طور متناوب تکرار شود، بهتر است به آنها بیاموزیم که چطور میتوانند ابزارهای کمکی نظیر Narrator یا voice over یا talkback را روشن کنند تا گزینه های مورد نیاز را برایمان بخواند. همچنین لازم است نکاتی را به آنها بیاموزیم که میتواند روند دریافت کمک را تسهیل کند. مثلاً خوب است برایشان توضیح دهیم که با نگهداشتن موس بر روی یک گزینه علاوه بر نام گزینه، پیغام راهنمای ویندوز در مورد آن هم برای ما خوانده میشود و به این ترتیب ما میتوانیم بر اساس آن محتوا راهنمایی بهتری به عمل آوریم. در مجموع اگر از جمله افرادی هستیم که زیاد در زمینه رایانه به ما مراجعه میشود، خوب است کمی در روش استفاده کاربران بینا از رایانه دقیق شویم تا بتوانیم راهنمایی مؤثرتری ارائه کنیم.
امید هاشمی