printlogo


کد خبر: 20834تاریخ: 1399/2/30 00:00
روزنامه سه شنبه 30 اردیبهشت 1399
روزنامه سه شنبه 30 اردیبهشت 1399
بازگشایی مدارس استثنایی با نظر شورای مدرسه و با رویکرد رفع اشکال انفرادی - نشست رهبر انقلاب با تشکل های دانشجویی - نگرانی ها در بحث افزایش تعرفه های مراکز ارائه ی خدمات توانبخشی - امکان از بین رفتن کرونا پیش از ساخت واکسن - همایون شجریان، فرزند خلف نغمه و آواز - فرصت سفیر شدن را به ورزشکاران پارالمپیکی هم بدهید - فاش شدن راز همسر بعد از ۱۰ سال/ خوشحالم که هوویم بچه دار نمی شود

روزنامه «ایران سپید»

سه شنبه 30 اردیبهشت 1399

25 رمضان 1441

19 می 2020

سال بیست و چهارم شماره 6419

صاحب امتیاز:

خبرگزاری جمهوری اسلامی       مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وبسایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

........عناوین این شماره...

بازگشایی مدارس استثنایی با نظر شورای مدرسه و با رویکرد رفع اشکال انفرادی

نشست رهبر انقلاب با تشکل های دانشجویی

نگرانی ها در بحث افزایش تعرفه های مراکز ارائه ی خدمات توانبخشی

امکان از بین رفتن کرونا پیش از ساخت واکسن

همایون شجریان، فرزند خلف نغمه و آواز

فرصت سفیر شدن را به ورزشکاران پارالمپیکی هم بدهید

فاش شدن راز همسر بعد از ۱۰ سال/ خوشحالم که هوویم بچه دار نمی شود

 

 

.........ویژه

* بازگشایی مدارس استثنایی با نظر شورای مدرسه و با رویکرد رفع اشکال انفرادی: معاون وزیر و رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی گفت: با توجه به نیاز دانش آموزان آموزش و پرورش استثنایی به آموزش تکمیلی و رفع اشکال، بازگشایی مدارس استثنایی به شورای مدرسه واگذار شده است.

دکتر سید جواد حسینی اظهار داشت: با توجه به عدم دسترسی ۳۲ هزار از دانش آموزان با نیاز های ویژه ‌به امکانات شبکه ای و ارتباطی این  شیوه نامه با رویکرد پاسخگویی و رفع اشکالات دانش آموزان به صورت انفرادی تدوین شده است. وی افزود: حضور دانش آموزان با نیاز های ویژه در مدارس  اختیاری است و  آموزش به صورت انفرادی، با همراهی ولی دانش آموز صورت می گیرد و رعایت همه نکات بهداشتی در مدارس با نظارت شورای مدرسه خواهد بود. حسینی تصریح کرد: مراکز راهنمایی و مشاوره و مراکز  ویژه اختلالات یادگیری مطابق با بخشنامه وزارتی بازگشایی  خواهند شد. معاون وزیر با بیان اینکه جهان با پدیده ناخواسته کرونا مواجه شده است و این پدیده همه ابعاد زندگی را تحت تاثیر خود قرار داده است،  اظهار داشت: این پدیده  سلامت، اقتصاد و اشتغال، روابط اجتماعی و آموزش و پرورش را تحت تاثیر قرار داده است و دولت ها در این شرایط  در مربعی دنبال تعادل بین حوزه سلامت، روابط اجتماعی، اقتصاد و آموزش هستند. وی افزود: در کشور ما هم  تعادل بخشی  بین حوزه سلامت و آموزش و پرورش توسط وزارت آموزش و پرورش  در دستور کار  قرار گرفت. وی‌ با بیان اینکه باید به گونه ای آموزش و پرورش تنظیم می شد که سلامت آسیب نبیند و به همین منظور طولانی ترین تعطیلات ناخواسته  فیزیکی آموزش و پرورش ‌در دنیا شکل گرفت اظهار داشت: فضای مجازی  تعادل بخشی بین آموزش و سلامت را رقم زد. وی گفت: در راستای تعادل بخشی بین حوزه سلامت و آموزش، وزارت آموزش و پرورش سریع ترین واکنش را نشان داد و علیرغم تعطیلی فضای فیزیکی مدارس آموزش تعطیل نشد و صدا و سیما و فضای مجازی به کمک آموزش آمدند. حسینی افزود: حضور خلاقانه معلمان در بستر فضای مجازی و ادامه آموزش از این طریق دستاوردهای بزرگی را به همراه داشت و فقط در آموزش و پرورش استثنایی ۵ میلیون ساعت آموزش در بستر فضای مجازی تولید و ارائه شده است. معاون وزیر با بیان اینکه فضای مجازی مکان جدیدی برای عمق بخشی به تعلیم و تربیت است اظهار داشت: بستر مجازی و دنیای دیجیتال در عصر کرونا کارکرد بزرگی در آموزش داشت و این کارکرد  می تواند در بقیه ایام سال بویژه زمان تعطیلی مدارس بدلیل آلودگی هوا یا بلایای طبیعی ادامه داشته باشد. حسینی با بیان اینکه آموزش و پرورش  به دنبال شبکه ای مستقل، امن، با انعطاف، پر ظرفیت و اختصاصی بود و با این هدف شبکه شاد شکل گرفت افزود: ۴۸ درصد دانش آموزان آموزش و پرورش استثنایی، ۷۳ درصد معلمان، ۸۵ درصد کلاس ها  و صد درصد مدارس و مدیران مدارس استثنایی  به این شبکه متصل شده اند. حسینی با بیان اینکه ۴۰‌درصد دانش آموزان با نیازهای ویژه به هیچگونه امکانات ارتباطی و شبکه ای  دسترسی ندارند اظهار داشت: ارسال بسته های آموزشی و افزایش کمی و کیفی  آموزش های منزل محور ازجمله فعالیت  ویژه برای این دانش آموزان می باشد. معاون وزیر با بیان اینکه راه اندازی پایگاه جامع محتوی آموزشی  با هدف تحقق آموزش همه دانش آموزان در دستور کار قرار دارد اظهار داشت:  در راستای راه اندازی بانک جامع آموزش، بیش از هزار اثر آموزشی همکاران در سراسر کشور جمع آوری شده است که پس ارزیابی، محتواهای مفید در اختیار دانش آموزان هدف قرار خواهد گرفت. وی افزود: تولید محتوای استاندارد نیازمند استودیوی مناسب این کار است و با این هدف دو استودیوی تخصصی ویژه تولید محتوای آموزشی  نابینایان و ناشنوایان در استان تهران راه اندازی شده است. وی تصریح کرد:  یک استودیو در استان  سمنان با رویکرد ناتوانان ذهنی، استودیوی دیگری  با رویکرد طیف اتیسم در استان  خراسان رضوی و یک استودیو هم در سازمان  با هدف پوشش نیاز های آموزشی تمامی گروه ها راه اندازی خواهد شد. معاون وزیر با اشاره به محتوای آموزشی دانش آموزان با نیاز های ویژه گفت:در آموزش و پرورش استثنایی تاکنون ۵۵۶ عنوان کتاب از دوره پیش دبستان تا پایان متوسطه دوم وجود دارد که از این تعداد۲۴۷ کتاب بریل، ۸۴ کتاب درشت خط و  کتاب ۱۴۴ برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی است. وی افزود: قرار است محتوای همه این کتب در همه پایه ها در پایگاه جامع آموزش و با استفاده از ظرفیت استان ها و 5 استودیوی تخصصی تهیه و در اختیار دانش آموزان قرار گیرد. معاون وزیر در ادامه با اشاره به طرح ایجاد مجتمع های تفریحی آموزشی و پرورشی با هدف آموزش غیر مستقیم به کودکان با نیازهای ویژه اظهار داشت: اصل طرح که در راستای مناسب سازی فضاهای آموزشی نیز هست بسیار خوب تدوین شده است و  باید مدل کار طراحی شده و به شورای شهر کلانشهر ها ، سازمان نوسازی مدارس و مجمع خیرین مدرسه ساز ارائه شود.شایان ذکر است در این نشست دستورالعمل ویژه برگزاری امتحانات دانش آموزان با نیاز های ویژه به تصویب رسید

 

 

.......اخبار روز

* رهبر انقلاب  در نشست تصویری با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی:آمریکایی‌ها نه در عراق نه در سوریه ماندنی نیستند و بی‌تردید اخراج خواهند شد.

* گزارش مجلس درباره سانحه سقوط هواپیما: بر اساس گزارش کمیسیون اصل نود مجلس درباره بررسی سانحه سقوط هواپیمای ای‌تی‌آر شرکت هواپیمایی آسمان در مسیر تهران ــ یاسوج، شرکت آسمان و هواپیمایی کشوری مقصر شناخته شدند.

* تماس تلفنی روحانی با رئیس جمهور عراق

رئیس جمهور:

ثبات سیاسی در عراق برای منطقه حائز اهمیت است.

بر ضرورت تلاش برای توسعه و تقویت همه جانبه مناسبات و همکاری‌های تهران-بغداد  تاکید داریم.

سیاست اصولی ایران تقویت مناسبات و همکاری های همه جانبه با عراق است.

برهم صالح:

ثبات عراق نیازمند همکاری کشورهای همسایه بویژه جمهوری اسلامی ایران است.

دخالت بیگانگان در منطقه باید به سرعت پایان یابد.

* ربیعی: مناطق سفید کشور به  ۲۸۰ شهرستان افزایش پیدا کرد

سخنگوی دولت:

مناطق سفید ما به ۲۸۰ شهرستان افزایش پیدا کرده است و در زمینه روند بهبودی و درمان بیماران مبتلا به کرونا پس از کشور چین و سوییس در رتبه سوم جهانی قرار داریم.

تجربه نشان داد ما می‌توانیم با بودن کرونا مرگ‌ها و جان باختن کمتر را داشته باشیم و همینطور زندگی روزمره مردم در جریان باشد و اقتصاد کشور هم از کار نیافتد.

دولت در بخش ارتباطات و اطلاع‌رسانی اقدامات بنیادی داشته که مهمترین آنها حول شفافیت عامل و پاسخگویی بوده است.

* آیت الله نوری همدانی میزان زکات فطره را اعلام کرد

میانگین قیمت گندم برای هر فرد ١٠٠٠٠ (ده هزار تومان) و قیمت برنج برای هر فرد حدود ۵۰۰۰۰ (پنجاه هزار تومان) است.

مقلدین باید طبق قیمت منطقه‌ای خود محاسبه کنند و اگر در بعضی از مناطق قیمت کمتر یا بیشتر بوده به همان عمل کنند.

 

 

........گفتگوی ویژه

* رئیس بخش بیماران روانی مزمن سازمان بهزیستی در گفت و گو با ایران سپید

نگرانی ها در بحث افزایش تعرفه های مراکز ارائه ی خدمات توانبخشی

مراکز باز توانی و کار درمانی, از جمله مراکزی هستند که ارزش و جایگاه خاصی در ارائه ی خدمات پزشکی به جامعه ی هدف دارند.

حدود دو هفته پیش اعلام شد که تعرفه های این مراکز افزایش می یابد. به دنبال این خبر, محمد رضا اسدی, رئیس بخش بیماران روانی مزمن سازمان بهزیستی در یک توئیت, از این اقدام انتقاد کرد.

همین جریان باعث شد تا از او بخواهیم پیرامون این اقدام و انتقاد های خود, نکاتی بیان کند: «دوستانی که در حوزه ی خدمات سلامت فعالیت می کنند, در جریانند که طی دو هفته ی اخیر, خبری مبنی بر افزایش تعرفه های خدمات پزشکی و سلامت منتشر شد. این موضوع نارضایتی هایی به دنبال داشت. از جمله اینکه بحران کرونا هزینه های زیادی بر مراکز ارائه دهنده ی خدمات پزشکی و سلامت وارد کرد وجه عمومی این نارضایتی ها از سوی بخش های سلامت کشور در همین خصوص است و نسبت تعرفه هایی که برای سال 99 اعلام شده, با هزینه هایی که بخش سلامت و حرفه های مرتبط با آن متحمل شده, ناعادلانه است؛ این ظلم مضاعف است؛ چرا که نسبت افزایش در بخش های حرفه ای و درمان های سرپایی رشد کمی یافته است. ما نگران این هستیم که سیاستگذاران سلامت اولویت های خدمات سلامت را بر خدمات کلینیکی و درمانی قرار دهند تا مداخلات توانبخشی.»

اسدی ادامه می دهد: «این ظلم در جای دیگری مضاعف می شود که ما در نظر بگیریم ارائه ی خدمات توانبخشی هزینه های بیشتری در بر می گیرد تا خدمات تشخیصی و درمانی. خدمات تشخیصی و درمانی افزایش 25 درصدی را داشت که شامل خدمات هتلینگ میشد که البته این هم نارضایتی های خودش را داشت. گرچه خدمات تشخیصی ابزار خاص خودش را دارد که جزو نیاز های آن بخش است؛ اما نه به شدت نیاز های بخش توانبخشی. از این بابت هم می توانیم بگوییم ایجاد ظلم شده.»

رئیس بخش بیماران روانی مزمن بهزیستی به این نکته اشاره می کند که جامعه هدف خدمات توانبخشی آسیب پذیرتر است: «رشته ی توانبخشی جامعه ی هدف آسیب پذیرتری در حوزه ی سلامت نسبت به جامعه ی هدف عمومی کشور دارد. خیلی از افراد به خاطر مسائل اقتصادی مشکلات عمیقی دارند. واقعاً خیلی از معلولان نمی توانند به علت همین مسائل اقتصادی پیگیر مشکلات توانبخشیشان شوند. ما نگران این هستیم بخش زیادی از این مؤسسات که خدمات توانبخشی ارائه می دهند؛ مخصوصاً آن دسته که در حاشیه ها هستند, ورشکسته شوند و کار متوقف شود. همین اتفاق آسیب بیشتری به جامعه ی هدفی می زند که نیاز به این خدمات دارند.»

وی برای حل این مشکل و رفع نگرانی ها راهکاری ارائه می دهد: «هم سازمان نظام پزشکی نامه ای به ریاست محترم جمهوری نوشت و هم انجمن های علمی گروه پزشکی که اتفاقاً ما هم جزو آن ها هستیم نامه ای به ایشان نوشتیم. خوشبختانه باخبر شدیم ریاست محترم جمهوری دستوری به منظور بازنگری این موضوع صادر کردند. خب اولین پیشنهاد همین است که بازنگری شود؛ بازنگری منطقی بر اساس نیاز های روز. امیدواریم این بازنگری به نحوی عالمانه, دقیق و با در نظر گرفتن همه ی جوانب بخش سلامت این اجتماع انجام بگیرد. علاوه بر این, تعرفه های بیمه هم می تواند در این زمینه کمک کننده باشد. اگر این تعرفه ها سامان دهی نشد, حمایت های بیمه ای مخصوصاً در حوزه ی توانبخشی می تواند جامعه هدف را از این بحران برهاند. این هم پیشنهاد دوم است و عملاً این دو می توانند مکمل هم باشند.»

وی در پایان به نقش سازمان بهزیستی در حل این بحران هم اشاره می کند: «بعد از اینکه تعرفه ها اعلام شد, سازمان بهزیستی تعرفه  های ارائه ی خدمت خود در بخش مراکز شبانه روزی و روزانه را هم در دستور کار به صورت سالانه دارد. اتفاقاً امسال سازمان بهزیستی دقیقتر و با در نظر گرفتن شرایط این کار را انجام می دهد. ما انتظار داشتیم دستگاه های ذیربط در زمینه ی سلامت, این اقدامات را لحاظ کنند. سازمان بهزیستی در حال تدوین این دستور العمل هست که به زودی هم ابلاغ خواهد شد که می توان گفت شرایط این روز های جامعه در آن لحاظ شده است.»

 

.......بهداشت و سلامت

* امکان از بین رفتن کرونا پیش از ساخت واکسن: طبق ادعای یک دبیر سابق سازمان جهانی بهداشت، ممکن است کروناویروس "پیش از ساخت واکسن" به طور طبیعی از بین برود.

به نقل از ایسنا، پروفسور کارول سیکورا که پیش از این برنامه سرطان سازمان جهانی بهداشت را بر عهده داشت، با بیان این که همه جا شاهد یک الگوی تقریباً مشابه در شیوع کرونا هستیم، اظهار داشت که احتمالاََ ایمنی ایجاد شده در برابر این ویروس بیش از آن چیزی است که ما تخمین زده‌ایم.                                                                       

وی افزود: ما باید روند شیوع ویروس را کندتر کنیم اما در عین حال این ویروس ممکن است به خودی خود از بین برود. به نظر من این سناریو عملی است.                                   

اظهارات امیدوارکننده این همه‌گیرشناس انگلیسی چند روز پس از مطالعه جدید در مجله بین‌المللی Clinical Practice که تخمین زده بود حدود ۱۹ میلیون نفر احتمالاً در انگلیس به کروناویروس مبتلا شده‌اند، منتشر شد.                                                              

تلاش‌های همه‌گیرشناس‌ها در انگلیس برای کشف و کنترل روند شیوع واقعی ویروس توسط تصمیم دولت مبنی بر توقف آزمایش‌های گسترده و ردیابی از اواسط ماه مارس مختل شده است.

در حالی که امیدها برای بازگشت به وضعیتی که دولت انگلیس به آن لقب "عادی جدید" را داده‌اند، بر توسعه برنامه‌های گسترده آزمایش و ردیابی تماس متمرکز است، بسیاری اظهار داشتند که بازگشت کامل به شرایط پیش از شیوع این ویروس فقط با ساخت واکسن امکان‌پذیر خواهد بود.                                                                         

مت هانکوک، وزیر بهداشت انگلیس پیش از این گفته بود که دولت همه‌چیز را به "یافتن واکسن" واگذار کرده و برای دو پروژه برجسته ساخت واکسن، دو دانشگاه آکسفورد و امپریال کالج لندن حداقل ۴۲.۵ میلیون پوند برای حمایت از آزمایش‌های خود دریافت کرده‌اند.

بنا بر گزارش ایندیپندنت، سر جان بل، استاد آکسفورد و عضو کارگروه کروناویروس دولت انگلیس، این هفته اعلام کرد که نتایج اولیه این آزمایش‌ها احتمالاََ تا ژوئن آماده شود. این تیم تحقیقاتی امیدوار است در صورت موفقیت یک میلیون دوز واکسن حاصل از آن را تا سپتامبر تولید کند.

وزیر بهداشت:از مرحله کنترل کرونا عبور و به سمت مهار آن حرکت می کنیم:وزیر بهداشت گفت:  در حال حاضر از مرحله مدیریت و کنترل بیماری کرونا عبور کرده و به سمت مهار کرونا در اکثر نقاط کشور حرکت کرده‌ایم.

به نقل از مهر،دکتر نمکی افزود:  در عین حال در برخی نقاط کشور به دلیل عدم توجه به دستورالعمل‌های بهداشتی، وضعیت مناسبی وجود ندارد.

* تاثیر کرونا بر همه جوانب زندگی:رئیس دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت: کرونا بر همه جنبه‌های زندگی از جمله خانواده تاثیر گذاشته و سبب محدودتر شدن ارتباط با اقوام بیش از گذشته شده و افراد ناچارند تا به صورت مجازی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.به نقل از ایرنا، سید وحید شریعت افزود: این ویروس در خصوص خانواده هایی که در زیر یک سقف و در یک منزل زندگی می کند هم تفاوت هایی را ایجاد کرده و تاثیراتی گذاشته، در واقع شیوع کرونا میزان با هم بودن افراد را افزایش داده است.

شریعت ادامه داد: کرونا در روال معمول زندگی افراد، تغییراتی ایجاد کرده و نظم عمومی را بر هم زده، با توجه به اینکه عمدتا افراد در این دوران بیشتر در منزل هستند و بیشتر با هم تماس دارند در نتیجه تنش ها هم افزایش می یابد و مشکلاتی همچون استفاده از فضای مجازی و  نحوه درس خواندن بچه ها ایجاد می شود.

وی خاطر نشان کرد: تماس هایی که فرزندان با هم سن و سال های خود در فضای مجازی برقرار می کنند بر روی رفتارشان تاثیر می‌گذارد و همچنین رفتارهای زوجین هم از  این ایام تاثیر می پذیرد و تنش هایی در میان آنها  ایجاد می شود، در واقع کاهش تفریحات و سرگرمی‌ها و وجود مشکلات مالی در این دوران باعث بد خلق شدن افراد و افزایش اختلافات بین آنها می شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران تصریح کرد: حضور افراد کنار هم در یک خانواده دارای مزایایی هم است؛ آنها می‌توانند از حمایت‌های هم بهره‌مند شوند،   می‌توانند نگرانی هایشان را باهم به اشتراک بگذارند و همچنین در حل مشکلات و مسائل به همدیگر کمک کنند و  حضور اعضای خانواده در کنار هم باعث می شود تا آنها بتوانند راحت تر و بهتر سختی‌ها را تحمل کنند.

به گفته شریعت، علی رغم مشکلاتی که در بخش اول به آن اشاره شد، خانواده نقش مثبتی دارد و می‌تواند کمک نماید تا افراد از این دوران سخت عبور کند و در این دوران مراقب هم باشند، حتی مراقبت های بهداشتی را به  هم یاد دهند.

وی افزود: حس علاقه به خانواده و وجود نگرانی از ابتلا و سرایت بیماری به اعضای خانواده سبب می شود تا افراد مسائل بهداشتی را  بیشتر رعایت کنند، مطالعات نشان می‌دهد کادر درمانی که در این بحران با خانواده خود بیشتر تماس داشتند چه حضوری و چه به صورت آنلاین، دارای شرایط روحی بهتری هستند نسبت به افرادی که به دلایلی در این مدت از خانواده خود دور بودند. خانواده، نقش مهمی در تقسیم وظایف، حمایت از یکدیگر و تحمل شرایط دشوار دارد.

 

.......آهنگ و درنگ

* همایون شجریان، فرزند خلف نغمه و آواز: از نگاه کسانی که آدم‌ها را صفر و صد می‌بینند یا بی که کارنامه یا پرونده کاری افراد را کاویده باشند، در باره‌شان حکم کلی صادر می‌کنند، «همایون شجریان» که فردا ۴۵ سالگی را به پایان می‌رساند، تنها در سایه نام پرد بوده که به این جایگاه رسیده و از خودش هیچ چیزی برای افزودن به نام خسرو آواز ایران نداشته است. دنبال کننده دقیق و جدی موسیقی ایرانی اما احتمالاً نظر دیگری دارد.

همایون، حدود دو دهه است که در سطح اول آنچه که موسیقی ایرانیش می‌خوانند قرار گرفته سات. به همراه نام‌هایی همچون علی‌رضا قربانی و محمد معتمدی و دو سه نام دیگر. اما پر واضح است که نام شجریان، در مقایسه با چهار پنج نام دیگر فروغی خیره کننده‌تر دارد. بی‌شک نام فامیل شجریان در ورود پر سر و صدای همایون به عرصه موسیقی و به اصطلاح سری توی سر‌ها در آوردنش بی‌تأثیر که نبوده، اتفاقاً بیشترین تأثیر را هم داشته است اما از مدار انصاف خارج خواهیم شد اگر تصور کنیم همایون در صیانت از میراث پدر هیچ نقشی نداشته و تنها دلیل ماندگاریش در سطح اول موسیقی ایرانی نام فامیلش بوده است.

همایون سال‌ها به همراه پدر در گروه‌های مختلف تنبک می‌نواخته و در طول همان سال‌ها هم از کودکی به مدت دو دهه نزد پدر بی سر و صدا آواز فرا می‌گرفته است. بالاخره در سال‌های میانی دهه سوم زندگی، اجازه آواز خواندن را دریافت کرده و جوان محجوب و کم حرف و حاشیه آن روز‌ها، در پیشانیِ ارکستری از محمد جواد ضرابیان، دو سه آلبومِ به اصطلاح هیت را روانه بازار کرده است. آلبوم‌هایی که بر خلاف معمولِ آثار سنتی، نه فقط شنوندگان این ژانرِ خاص، که سایر علاقمندان موسیقی را هم به خود جذب کرده است. این شروع، سکوی محکم و قابل اطمینانی برای همایون شجریان بود تا بتواند به پشتوانه محبوبیت کسب شده، فضا‌های تازه‌ای را هم تجربه کند. در همین راستا، اتفاقاتی در پرونده کاری او رخ داده که به جرأت می‌توان آنها را در جهت عکس روند کاری پرد به حساب آورد.

اصرار شجریان پدر بر حفظ اصالت موسیقی سنتی، بر کسی پوشیده نیست. این در حالی است که همایون، در یکی از اولین تجربه‌های تازه خود، بر خلاف انتظار‌ها، به سراغ استفاده از ساز‌های غربی می‌رود. او نه تنها از گیتار، که حتی از برخی ساز‌های کمتر شناخته شده نظیر دیجیریدو در آثارش بهره می‌گیرد. از همان نقطه است که مخاطبان جدی موسیقی به او امید می‌بندند و تصورشان را بر مبنای چهره‌ای شکل می‌دهند که قرار نیست یک کپی شیک و تر و تمیز از پدر باشد.

تابو شکنی‌های شجریان به اجرای فضا‌های موسیقایی جدید خلاصه نمی‌شود و او حتی در مدیوم ارائه آوازش هم تجدید نظر می‌کند. بر خلاف رویه پدر، او در سال ۸۶ آوازش را به یکی از تهیه کنندگان سریال‌های تلویزیونی می‌سپارد تا به عنوان تیتراژ پایانی سریال خود، «رسم عاشقی»، از آن استفاده کند. کاری که بر همگان واضح است که شجریان پدر، در طول سال‌های فعالیت خود بار‌ها از آن اجتناب کرده بود. همایون حتی پا را از این هم فراتر می‌گذارد و برای فیلم‌های سینمایی آواز می‌خواند. آن هم نه به عنوان قطعه تیتراژ. «شهر‌آشوب»، نام فیلمی است که همایون در آن آواز خوانده و یک بازیگر بر روی آواز لب زده است. کاری که محمدرضا شجریان در طول سالیان دراز فعالیت خود بار‌ها از آن انتقاد و خوانندگان پیش از انقلاب را به خاطرش تقبیح کرده بود. او حتی حاضر نشده بود در فیلم فاخری همچون دل شدگان که با موضوع موسیقی ایرانی ساخته شده بود هم لب زدن بازیگر بر روی صدای خودش را بپذیرد. این بار اما پسر، در مسیر تازه‌ای که برای خود برگزیده بود، قدم در بازار سینما می‌گذاشت. همکاری موفقی که همچنان ادامه دارد و از جمله موفق‌ترین نمونه‌هایش هم آواز تیتراژ «آرایش غلیظ» است که محبوبیت قابل توجهی به دست آورده است.

مرور سنت‌شکنی‌های شجریانِ پسر، مجالی فراخ می‌طلبد اما با همان مواردی که در بالا گذاشت، به سادگی می‌توان نتیجه گرفت که همایون را می‌توان چهره‌ای مستقل از پدر به حساب آورد که زیر نام خسرو آواز نمانده و بنا دارد هر بار دنیای تازه‌ای را تجربه کند و با هر اثر، می‌کوشد جنبه‌های کشف نشده‌ای از قابلیت‌ها و هوشمندی‌اش در موسیقی را فراروی مخاطبانش بگذارد.

.......ورزشی

* فرصت سفیر شدن را به ورزشکاران پارالمپیکی هم بدهید

اعطای سفیر جنبش پارالمپیک به یک هنرپیشه معروف هیچ اشکالی ندارد، اما اگر قرار باشد کسانی در صف اول اعطای نماد های اینچنینی قرار بگیرند قهرمانان قدیمی و فعلی ورزش پارالمپیک هستند نه سلبریتی هایی که هم رسانه ها هوایشان را دارند و هم مسئولان کشور.

به گزارش ایران سپید: ماجرا از آنجا شروع شد که چند روز پیش بازیگر این شب های سریال «سرباز» در گفت‌وگویی، درباره بیماری اش که در کودکی اتفاق افتاده است، افشاگری کرد.

الیکا عبدالرزاقی که در یک برنامه تلویزیونی حاضر شده بود در پاسخ به مجری برنامه که پرسید در سریال «سرباز» پایتان ناراحت است، توضیح داد: من در یازده سالگی دچار یک بیماری به نام گیلن باره شدم و بدنم از کمر به پایین فلج شد. بعد از این اتفاق حس پای راستم آرام آرام برگشت اما پای چپم از قسمت مچ به پایین کاملا بی حرکت شد و از آن زمان تا کنون در همان حالت باقی مانده است.

او در ادامه گفت: می خواستم ورزشکار حرفه ای بشوم

اگر این اتفاق نمی افتاد و این معلولیت به وجود نمی آمد، قطعا امروز یک ورزشکار حرفه ای بودم.

گاهی فکر می کنم اگر ذهن الان را داشتم و اطلاع رسانی در خصوص ورزش افراد دارای معلولیت نیز مثل امروز بود، شاید همان مسیر ورزش را این بار در بخش پارالمپیک دنبال می کردم . اما به هر حال درآن زمان هنوز این قدرت را در خودم نمی دیدم که با شرایط جدیدم وارد ورزش هم بشوم و کمی جا زدم و عقب نشینی کردم.

عبدالرزاقی که در مصاحبه ای از تمایلش برای آشنایی با ورزش های پارالمپیکی کشورمان گفته بود، به سرعت به پیشنهاد روابط عمومی و دعوت دبیر اجرایی کمیته ملی پارالمپیک، با حضور در کمیته پارالمپیک با فعالیت های مختلف آشنا شد و در این بازدید عنوان سفیر جنبش پارالمپیک به او اعطا شد.

وی در این ارتباط و بازدیدش از کمیته پارالمپیک گفت: سفیری جنبش پارالمپیک برایم افتخار است و تلاش می کنم در حد بضاعتم نشر دهنده افتخار آفرینی ورزشکاران پارالمپیکی کشورمان باشم.

فکر نمی کردم به سرعت دعوت شوم

ابتدا از دعوت دبیر اجرایی کمیته ملی پارالمپیک، آقای هادی رضایی قدردانی می کنم. راستش از این دعوت خیلی هیجان زده شدم و اصلا فکر نمی کردم کمتر از ۲۴ ساعت بعد از مصاحبه من و اعلام تمایلم برای آشنایی بیشتر با ورزش افراد دارای معلولیت، این اتفاق بیفتد و به کمیته ملی پارالمپیک دعوت شوم.

با توجه به مشغله هایی که می دانم در این کمیته وجود دارد، این مساله برایم بسیار ارزشمند است که یکی از مسئولین کمیته ملی پارالمپیک این دعوت را انجام داد و واقعا از حضورم در این مکان انرژی خوبی گرفتم و این اتفاق را به فال نیک می گیرم و از بازدید موزه ملی ورزش، المپیک و پارالمپیک هم لذت بردم.

می خواهم سفیر جنبش پارالمپیک باشم

من زیاد اهل خبر نیستم اما موفقیت های ورزشکاران پارالمپیکی کشورمان آنقدر پررنگ است که کم و بیش از آنها مطلع هستم. این بازدید اما برای من بسیار خوشایند بود و خوشحالم که اطلاعات خوبی در این زمینه بدست آوردم. آمادگی خودم را برای سفیر بودن در جنبش پارالمپیک اعلام می کنم و تلاش می کنم در حد بضاعت و توانم منعکس کننده این رخدادهای شیرین باشم.

امیدوارم به زودی و با عادی شدن شرایط و از سرگیری اردوهای ورزشکاران پارالمپیکی بتوانم در کنار ورزشکاران حضور پیدا کنم و مشتاقانه منتظرم تا خودم نیز بتوانم رشته های پارالمپیکی را امتحان کنم و تلاش می کنم روزی در این زمینه هم به آنچه همیشه در ذهنم بود برسم.

حال این سؤال مطرح می شود که آیا اعطای نماد های اینچنینی به یک هنرپیشه سینما به صرف اینکه معلولیت جزئی دارد کار درستی است؟ آیا این فرصت به همین راحتی در اختیار پیشکسوتان ورزش پارالمپیکی هم قرار می گیرد یا بیشتر مصرف تبلیغات رسانه ای دارد؟

نگارنده معتقد است اعطای سفیر جنبش پارالمپیک به یک هنرپیشه تئاتر و سینما به خودی خود هیچ ایرادی ندارد اما پارالمپیک نباید طوری رفتار کند که استخوان خورد کرده های ورزش جانبازان و معلولان و قهرمانان فعلی احساس کنند که توجه این کمیته به سلبریتی ها بیشتر از جامعه ورزش معلولان است.

آیا زمانی که جواد فلفلی سرمربی تیم ملی فوتبال پنج نفره نابینایان و بازیکنان این رشته که برای عدم اعزام به پارالمپیک قصد دیدار با دبیر و رئیس این کمیته را داشتند این فرصت به سرعت به آنها داده شد؟

آیا کمیته به پیشکسوتان ورزش پارالمپیک هم تا همین اندازه بها می دهد و آنها را به عنوان سفیر جنبش پارالمپیک انتخاب می کند؟

بی تردید اگر قرار باشد کسانی در صف اول اعطای نماد های اینچنینی قرار بگیرند، قهرمانان قدیمی و فعلی ورزش پارالمپیک هستند نه سلبریتی هایی که هم رسانه ها هوایشان را دارند و هم مسئولان کشور.

امیر سرمدی

........حوادث

* فاش شدن راز همسر بعد از ۱۰ سال/ خوشحالم که هوویم بچه دار نمی شود

خراسان نوشت:زن ۴۰ ساله‌ای که دادخواست شکایت از هوویش را در دست می‌فشرد،درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری توضیحاتی ارائه کرد. او در حالی که مدعی بود مورد توهین، فحاشی و مزاحمت قرار گرفته است، به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: بعد از آن که تحصیلاتم در مقطع راهنمایی به پایان رسید، دیگر درس و مدرسه را رها کردم و در کنار مادرم به خانه داری مشغول شدم، اما طولی نکشید که خواستگاران در منزلمان را به صدا در آوردند تا این که در میان آن‌ها «میثم» توجهم را به خودش جلب کرد. او با پوششی به خواستگاری ام آمده بود که شغلش را نشان می‌داد. جوانی مودب و آراسته بود و طوری با طمانینه سخن می‌گفت که در همان برخورد اول عاشقش شدم. اگرچه ثروت و سرمایه‌ای نداشت، اما جذبه و مردانگی اش غافل گیرم کرد. خلاصه، با لبخند من قول و قرارها گذاشته شد و در حالی که ۱۷ سال بیشتر نداشتم پای سفره عقد نشستم و زندگی عاشقانه‌ای را آغاز کردم. سختی‌های این زندگی مشترک از همان روزهای اول خودنمایی کرد چرا که به خاطر شغل همسرم باید در یکی از روستاهای دوردست و با حداقل امکانات زندگی می‌کردم. برای آن که پول بیشتری پس انداز کنم، در همه چیز قناعت می‌کردم، حتی لباس هایمان را با آب سرد می‌شستم تا کپسول گاز برای روشن کردن آبگرمکن مصرف نشود. با آن که چند روز بیشتر از تولد اولین دخترم نمی‌گذشت، ولی مجبور بودم در سوز و سرمای زمستان، بسیاری از امور مربوط به بیرون از منزل را انجام بدهم و از فرزندم هم مراقبت کنم تا دچار بیماری نشود. آن زمان جوان بودم و درد استخوان هایم را جدی نمی‌گرفتم چرا که فقط به فراهم کردن محیطی امن و آرام برای همسرم و فرزندانم می‌اندیشیدم.

 در همین شرایط یک دختر و پسر دیگر هم به دنیا آوردم و با همه کاستی‌ها و سختی‌های زندگی ساختم تا این که بعد از ۲۳ سال گذران زندگی در روستا، بالاخره بار و بندیلمان را بستیم و راهی مشهد شدیم. از این که دیگر همه امکانات رفاهی و درمانی برایم مهیا بود، در پوست خودم نمی‌گنجیدم و تنها به سر و سامان دادن فرزندانم فکر می‌کردم. با وجود این، بیماری آرتروز درد را به اعماق استخوان هایم می‌کشاند به طوری که به راحتی نمی‌توانستم از پله‌ها بالا بروم یا پیاده روی کنم. در همین روزها متوجه شدم زن غریبه‌ای مدام با «میثم» تماس می‌گیرد و همسرم به طرز مشکوکی با او صحبت می‌کند. وقتی موضوع را جویا شدم، به من گفت که آن زن مشکلات خانوادگی دارد و از من مشاوره و راهنمایی می‌خواهد، ولی خیلی زود راز پنهان همسرم بعد از ۱۰ سال فاش شد. تازه فهمیدم سال‌ها قبل زمانی که من با آب سرد رخت و لباس می‌شستم، همسرم با زنی که شوهری معتاد داشته آشنا می‌شود، اما بالاخره اختلافات آن زن با شوهرش شدت می‌یابد که فرجامی جز طلاق ندارد. میثم بعد از این ماجرا آن زن مطلقه را به عقد موقت خودش در می‌آورد و این راز را پنهان می‌کند. از آن روز به بعد زندگی برایم جهنم شد. کاش حداقل با زنی ازدواج می‌کرد که یک سر و گردن از من بالاتر بود. او نه تنها ظاهری زیبا ندارد بلکه بسیار بد دهن و بی حیاست به طوری که هر بار با همسرم تلفنی صحبت می‌کند صدای فحاشی و بی احترامی هایش را به راحتی می‌شنوم.  چاره‌ای نداشتم جز آن که از مادرشوهرم کمک بخواهم. با این تصور به سراغ مادرشوهرم رفتم. فکر می‌کردم او که زنی مومن و دنیا دیده است، پسرش را نصیحت می‌کند که این گونه پا روی قلب من نگذارد، ولی برخلاف تصورم او نه تنها اشتباه پسرش را تایید کرد بلکه بیماری مرا بهانه‌ای برای ازدواج میثم قرار داد و گفت: یک همسر بیمار نمی‌تواند خواسته‌های همسرش را برآورده کند! به همین دلیل میثم نیز ازدواج کرده است. با شنیدن حرف‌هایی که انتظارش را نداشتم دیگر از مادرشوهرم نیز متنفر شدم چرا که من همسرم را عاشقانه دوست داشتم، اما او پاسخ سال‌ها دلسوزی و قناعتم را این گونه داد. حالا هم اگرچه پشیمان است، ولی توان پرداخت مهریه او را ندارد. با وجود این، من حاضرم خانه و خودرو را بفروشیم تا شر این زن از زندگی ام کم شود. از سوی دیگر نیز خوشحالم که هوویم به خاطر یک بیماری خاص نمی‌تواند باردار شود و در صورت بارداری خطر مرگ او را تهدید می‌کند...

اکنون نیز که این ماجرا لو رفته، هوویم که «شوکت» نام دارد مدام مزاحم زندگی ام می‌شود و به من فحاشی می‌کند.

 


لینک مطلب: http://iransepid.ir/News/20834.html
Page Generated in 0/0060 sec