کد خبر: 10541
در مواجهه با معلولان, باید واقعبین بود
گفت و گوی ایران سپید با کارگردانی از کرمانشاه

به گزارش ایران سپید اقتباس از آثار معروف –خاصه آثار نمایشی-, جدا از رواجی که داشته و همچنان دارد, محل علاقه عده ای از کارگردان های سینما و تئاتر شده؛ به گونه ای که بعضی از آن کارگردان ها بر آنند, با اقتباس از یک اثر نمایشی معروف, کمک بزرگی به دوام ماندگاری آن اثر می کنند. صرف نظر از درستی یا نادرستی آن باور, یکی از مهمترین انتظارات در ساخت اثری نمایشیِ اقتباس شده از نمایشنامه معروف, مهارت کارگردان در عبور از آن اثر است که در موارد بسیاری این اتفاق نمی افتد؛ در واقع, ندرتاً پیش می آید که اثر اقتباس شده, روایت تازه ای از اصل اثر باشد. عموماً یا عین متن را اجرا می کنند یا حتی در مواردی به پیکره اصل متن لطمه وارد می کنند. نکته دوم که باز از انتظارات یک اثر اقتباسیست, تناسب انتخاب آن اثر با موقعیت, جامعه و تفکر بومی, موضوعیت و کیفیت از بعد ساخت و اجراست.

«باغ وحش شیشه ای», اثر تنسی ویلیامز, از جمله آثاریست که اقتباس های زیادی از آن شده و مخصوصاً در ایران جایگاه قابل توجهی پیدا کرده است؛ چنانکه هم بر روی صحنه اجرا شده و هم نسخه سینمایی از آن به روی پرده رفته است. این اثر معروف نمایشی, دست مایه یکی از گروه های شرکت کننده در چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر معلولان شد تا نمونه دیگری از اجرای آن به تعداد اجرا ها از اثر ویلیامز در ایران اضافه شود. این با! یک گروه نمایشی از گروه های تئاتر معلولان از کرمانشاه, ,در یکی از ایام جشنواره, این نمایش را به روی صحنه برد. اما چرا این اثر؟ اثری که قبلاً در ایران به روی صحنه رفته و مخصوصاً فیلم سینمایی «اینجا بدون من» ساخته بهرام توکلی که اقتباس مستقیم از این اثر بود, در ذهن اهالی تئاتر و سینما باقی مانده است؟ 
گلنار اکبری, کارگردان نمایش در گفت و گو با ایران سپید, موضوع پروژه پایان نامه خود را دلیل اصلی انتخاب این نمایش نامه بیان کرد: «این کار پرژه پایان نامه کارشناسی ارشد من (تئاتر درمانی؛ درمانگری تئاتر بر معلولان جسمی, ذهنی و حرکتی) بود. در واقع این بچه ها کیس استادی من بودند و من بخش تئوری و عملی را با این بچه ها انجام دادم و پس از آن بود که موفق شدیم در این جشنواره شرکت کنیم. با توجه به این که نمایش باغ وحش شیشه ای جذاب است, مخصوصاً انتخابش کردم.»
اکبری بر این باور است که باید در مواجهه با فرد معلول واقعبین بود: «پایان این نمایش تراژیک است؛ اما تراژدی زیباییست. من معتقدم باید همیشه واقعبین بود؛ مخصوصاً در مواجهه با یک فرد معلول. ما باید چشممان را به روی حقایق نبندیم؛ نباید با امید کاذب معلول را فریب دهیم تا آن قدر پیش برود که از آن طرف بام بیفتد.»
اکبری بخش پایانی نمایش را دلیل طولانی شدنش نسبت به دیگر نمایش ها عنوان کرد: «نمایش ما نسبت به سایر اجرا ها یک ربع بیشتر بود و دلیلش, پایان آن و صحبت های جیم بود. در حقیقت, آن چه جیم مطرح می کند, عقیده شخصی خودمن است.»
گلنار اکبری مدت زمان کار با بازیگران معلول در این نمایش را قابل توجه عنوان کرد: «کار با این ,بچه ها حدود دو سال زمان برد, اما مدت تمرینمان بین پنج تا شش ماه طول کشید. ضمن این که از اصل ترجمه استاد سمدریان استفاده کردیم, هیچ نوع الهامی از اجرا های قبلی این نمایش و فیلم سینمایی اینجا بدون من نگرفتیم.»   
Page Generated in 0/0056 sec