کد خبر: 10427
20 سال با شما، عجب یار وفاداری
28 آبان سالروز تأسیس ایران سپید است

از جمعی که روزنامه را پایه گذاشته و منتشر کردند، متأسفانه فقط من در جمع ایران سپیدیان امروز هستم. اگر بخواهیم بگویم انگار همین دیروز بود که روزنامه منتشر شد. شاید بیش از حقیقت یک کلیشه باشد. زیرا 20 سال عمری است که اگر ایران سپید انسان بود اکنون جوانی برومند و 20 ساله بود. پس 20 سال عمر کمی نیست. بویژه در عرصه رسانه های مکتوب کشور.اگر بخواهم از گذشته یاد کنم. دو هدف بیشتر نمیتوانم داشته باشم. یادی از عزیزانی که ایران سپید را به امروز آن رساندند و دوم کارکرد روزنامه در این مدت و آینده پیش رو. اگر بخواهم از گذشتگان ایران سپید یاد کنم فهرستی طولانی در مقابل دارم که به دلایل مختلف نمیتوانم به تک تک آنها بپردازم. اما به حکم ادب و قدردانی باید از دو شخص یاد کنم. نخست: فریدون وردی نژاد مدیرعامل وقت خبرگزاری جهوری اسلامی و مؤسسه مطبوعاتی ایران که با وجود آنکه ذهنی آشنا به نیاز شهروندان معلول نداشت در پاسخ به درخواست نابینایان برای داشتن امکان خواندن روزنامه ایران که شعارش روزنامه ای برای همه بود ریسک انتشار روزنامه ای به خطر بریل که در جهان سابقه نداشت را پذیرفت. و به انجام آن همت کرد. دوم: اندیشه و اراده متعهد بهروز شهبازپور سردبیر و مدیر مسؤل اسبق ایران سپید که با تمام بضاعت فیزیکی و فکری خود از میزی کوچک در کنار سرویس شهرستانهای روزنامه ایران به انتشار روزنامه ای تمام عیار برای نابینایان همت گماشت. و تا سالها بی دریغ و بی چشم داشت در جهت غنای این روزنامه به افزایش کیفیت آن کوشید. جا دارد از دو درگذشته روزنامه یاد کنم. صحت عزیز که سیگار به لب و مستقل همواره به دنبال تدارک صفحات روزنامه بود و پرویز چاردولی عزیز که با غمی عمیق در صدا و نگاهش چندی به ایران سپیدیان پیوست. کمی بعد و در سالهای نه چندان دور شهید کیومرث صفدریان مسؤلیت هدایت روزنامه را پذیرفت و در همین روزنامه بود که به راستی جان باخت و از جاودانگان عرصه فرهنگ نابینایان و کمبینایان گفت. ایران سپید در این 20 ساله بسیاری از قلمهای نابینایان را بر پهنه پیکر خود آزمود و وسیله ای شد برای طرح اندیشه ها و دانش نخبگان نابینا برای خوانندگان تشنه آگاهی این روزنامه. کاری که هیچ رسانه دیگری در کشور تا آن زمان انجام نداده بود. ایران سپید صدایی شد برای طرح نیاز جامعه نابینایان و کمبینایان کشور در محافل مختلف دولتی و غیر دولتی، ایران سپید امکان داد نابینایان برای نخستین بار صدایی در مجلس شورای اسلامی داشته باشند. همان صدایی که زمینه ساز تصویب قانون جامع حمایت از حقوق معلولین شد. به این اعتبار ما نابینایان به گردن کل جامعه معلولین حق داریم. آوازه رسانه منحصر به فرد نابینایان تا سخنان رؤسای جهوری، نماز جمعه تهران، برنامه های گوناگون صدا و سیما، مصاحبه های همه رؤسای سازمان بهزیستی و حتی شبکه های ماهواره ای بین المللی رفت. پس ایران سپید کارکردهایی متفاوت داشت. گذشته از رساندن صدای جامعه نابینایان به مسؤلین رسانه عمده آگاهی رسان به جامعه نابینایان شد. رسانه ای سراسری و روزانه که در کمبود شدید رسانه های گروهی برای نابینایان آمد و متأسفانه هنوز هم در سایه این کمبود فعال عرصه اطلاعرسانی است. البته با این تفاوت که زمان انتشار ایران سپید هنوز عصر دیجیتال در کشورمان آغاز نشده بود و تنها رسانه های گروهی غیر از رسانه ملی رسانه های مکتوب بودند. اما حتی در شرایط امروز ایران سپید با بهره گیری از ابزارهای مدرن دیجیتال وسعت و نوع اطلاعرسانی خود را به روز کرده است. با آغوشی باز به روی رسانه های فضای مجازی نمیتوان شک کرد که روزنامه ایران سپید همچنان مهمترین منبع روز اطلاعرسانی جامع به نابینایان و کمبینایان است که اندیشه توسعه فعالیتهای خود را متناسب با گسترش و تنوع نیازهای اطلاعاتی خوانندگان در سر دارد. انتشار رسانه های فضای مجازی به شکل جنبی، توسعه فعالیتهای سایت ایران سپید، و تعقیب رسالت قدیمی روزنامه یعنی پیگیری نیازها و حقوق نابینایان در مجلس، شوراهای شهر، وزارتخانه ها و مصاحبه های اختصاصی با مسؤلان. قطعاً تنوع رسانه های گروهی برای نابینایان قابل مقایسه با 20 سال قبل نیست. و نباید هم باشد. اما برخورداری ایران سپید از حمایتهای دولتی برای تولید به روز خبر و گزارش با کادرهایی متمرکز روی حوزه های تخصصی مربوط به نابینایان همچنان تضمین کننده نقش بی بدیل این رسانه است که البته مانند هر رسانه مرتبط با جامعه باید همپای نیازهای مخاطبین خود پیش رود. به رسانه های دیگر نابینایان کمک کند، مجاری انتشار گزارشها و مطالب مفید آنها باشد تا بتوان ذهن تشنه هزاران نابینای تحصیل کرده و جوینده اطلاعات را سیراب کرد. باید به حقیقتی اعتراف کرد. بی آنکه بخواهیم با انگیزه های خودخواهانه آن را بیان کنیم. ایران سپید صرف نظر از شاغلین در آن یک سرمایه منحصر به فرد فرهنگی و معنوی برای جامعه نابینایان است. فقط نگاهی نه چندان عمیق به دور و برمان نشان میدهد بسیاری از سرمایه های جامعه نابینایان که ازلی و ابدی نشان میدادند امروز وجود ندارند. با تمام پیشرفتهای دیجیتال همچنان تولید منابع اطلاعاتی قابل دسترس نابینایان بسیار با جامعه فاصله دارد. هنوز تعداد شبکه های اجتماعی نابینایان به هیچ عنوان قابل مقایسه با جامعه نیست. هر چند نابینایان نیز اکنون وارد عصر دیجیتال شده اند. اما صرف نظر از اهمیت وجود مجاراهایی برای تبادل نظر و گفتگو آنچه هنوز بر اهمیت ایران سپید می افزاید موثق بودن منابع آن در نشر اطلاعات و دوری آن از نشر شایعات، اخبار بی پایه و حدس و گمانه هایی است که خود بهتر میدانید بسیار در رایجند. در گذشته گفته ایم و باز هم میگوییم ای کاش جامعه نابینایان امروز دهها روزنامه داشت. اما منحصر به فرد بودن ایران سپید مبین دشواری ایجاد و حفظ رسانه ای کارآمد به طور دائمی است. پس قدر این سرمایه را بدانیم و در جهت غنا و افزایش کارآمدی آن بکوشیم. راستی 20 سال بعد رسانه های نابینایان چگونه اند؟!

سهیل معینی مدیر مسئول روزنامه ایران سپید

Page Generated in 0/0044 sec