تعداد نتایج یافت شده : 170 (صفحه 15 از 17)
آرام جعفری:
از آنجا که مردم کشور ما بیشتر گرایش به دیدن فیلم دارند وتصویری هستند باید بتوان جدا از کتاب های صوتی، کتاب های تصویری هم تولید کرد.
نمایشگاه کتاب جوابگوی همه سلیقه ها باشد
مدیر کمیته رفاهی بیست‌وهفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از ارائه خدمات ویژه به معلولان و جانبازان در ایام نمایشگاه خبر داد
ایجاد مسیر ویژه برای جانبازان و معلولان در نمایشگاه کتاب تهران
«سرزمین دزدهای یک چشم»، نام یکی از دو قصه کتابی با همین عنوان از عباس قدیرمحسنی است که از سوی انتشارات علمی- فرهنگی منتشر شده و از قالب قصه بهره برده است.
وقتی دزد یک چشم پادشاه می‎شود
رمان «پیرمرد صدساله‌ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد» نوشته یوناس یوناسن با ترجمه شادی حامدی برای چاپ توسط به‌نگار آماده شده و به زودی راهی بازار نشر می‌شود.
ترجمه ماجرای ناپدید شدن پیرمرد 100 ساله به ایران رسید
به قلم آشپز مخصوص ناصرالدین شاه؛
کتاب «سفره اطعمه» تألیف میرزا علی‌اکبر خان کاشانی، آشپز مخصوص ناصرالدین شاه قاجار که رساله‌ای جامع در شرح غذاها و اجزا و شیوه ترکیب مواد و همچنین تهیه آشامیدنی‌ها و خوراکی‌های معمول ایرانی است، منتشر شد.
کتاب آشپزی «سفره اطعمه» منتشر شد
حسن ذوالفقاری پیشنهاد می‌دهد با تألیف کتاب درسی «فرهنگ، هنر و ادبیات» برای هر استان، دانش‌آموزان مناطق مختلف با فرهنگ، هنر و ادبیات منطقه بومی خود آشنا شوند.
پیشنهاد تألیف یک کتاب درسی دیگر
مدیر بخش بین‌الملل نمایشگاه خبر داد؛
ه گفته مدیر بخش بین‌الملل بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، 55 ناشر کتب لاتین و 62 ناشر کتب عربی، ثبت نام خود را در این نمایشگاه قطعی کرده‌اند.
ثبت نام 55 ناشر لاتین و 62 ناشر عرب در نمایشگاه کتاب
در شب شعر طلوع مهر روشن دلان عشق را زمزمه کردند و از سه کتاب ترجمه شده شاعران به نام خراسانی به خط بریل رونمایی شد.
روشن دلانی که عشق را زمزمه کردند/ ترجمه سه کتاب از شاعران به نام خراسانی به خط بریل
مدیر مسئول نشریات«رشد» از انتشار مجله‌ای ویژه نابینایان و برای دانش‌آموزان دوره دبستان خبر داد و ابراز امیدواری کرد که وزارت ارشاد به این نشریه، هرچه زودتر مجوز دهد.
«رشد» برای کودکان نابینا هم منتشر می‌شود
گفتگو با دختر مولف نابینا
تعریف شما از نخبگی چیست؟ آیا داشتن تحصیلات بالا نشانه نخبه بودن است. امروز شما را با دختری آشنا می کنم که تعریف نخبگی را در ذهن من زیر و رو کرد. شاید برای ما که در شهرهای بزرگ زندگی می کنیم؛ به مدرسه و دانشگاه رفتن کار سختی نباشد. ما به راحتی در کوچه و خیابان عصا م یزنیم و نگران نگاه مردم نیستیم یا براحتی به تجهیزات و امکانات نابینایی دسترسی داریم. اما زندگی در شهری کوچک که عصا زدن به سرعت زیر ذره بین نگاهها می رود از طرف اجتماع پزیرفته نمی شود یا خانواده ها باتعصب فرزندانشان را از آن منع می کنند؛ از رفتن کودکان به مدرسه جلوگیری می کنند و .. سخت و دشوار است اما روحی بزرگ که به دنبال روزنه ای است تا از آن برون رود و کمال انسانی خود را بجوید این چیزها را نمی فهمد اینقدر می گردد و می گردد تا راهش را بیابد.
ماه پری، نخبه خودساخته در دانشگاه زندگی