جنایت هولناک برای اثبات عشقدختری که در ۱۳ سالگی و به اجبار خانوادهاش به عقد مردی جوان درآمده بود، در نهایت با ارتکاب جنایت به این زندگی مشترک پایان داد. |
به گزارش ایران سپید به نقل از همشهری آنلاین همدست او در این جنایت هولناک، جوانی بود که از سالها قبل به این دختر علاقه داشت.این پرونده جنایی بعدازظهر 12دیماه سال گذشته و با پیدا شدن جسد مردی در مسیر رودخانه کن به جریان افتاد. آثار ضربات جسمی سخت روی سر مقتول از این حکایت داشت که ماجرا نه حادثه، بلکه یک جنایت بوده و به این ترتیب تیمی از کارآگاهان اداره دهم آگاهی تهران مأمور رسیدگی به پرونده شدند.در بررسیهای اولیه هویت مقتول شناسایی شد؛ مردی به نام مرتضی که خانوادهاش با مراجعه به پلیس خبر از ناپدید شدنش داده بودند. به گفته آنها مرتضی از یک روز قبل که برای انجام کاری خانه را ترک کرده بود، دیگر بازنگشته و به طرز مرموزی ناپدید شده بود. همسر مرتضی در تحقیقات گفت: شوهرم مغازهدار است و صبح روز 11بهمن ماه برای رفتن به مغازه از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت.هر چند زن 18ساله اینطور وانمود میکرد که شوهرش احتمالا قربانی دزدان شده، اما در ادامه هیچ ردی از سرقت در این جنایت بهدست نیامد. این در حالی بود که مأموران در جریان تحقیقات به همسر مقتول به نام لیلا مشکوک شده بودند و به همین دلیل تحقیقاتشان را روی او متمرکز کردند.
- ازدواج در 13سالگی
بررسیها نشان میداد لیلا هرگز عاشق شوهرش نبوده است. او زمانی که 13سال داشته، به اصرار خانوادهاش و طبق سنتی قدیمی با مقتول ازدواج کرده بود و از آنجا که از این ازدواج رضایت نداشته، مدام با شوهرش درگیر بوده است. از سوی دیگر مأموران پلیس دریافتند لیلا پیش از ازدواج با مقتول خواستگار دیگری هم داشته است. جوانی به نام حسن که به او علاقه داشت و احتمال میرفت با همدستی او دست به این جنایت زده باشد. با این فرضیه زن جوان تحت بازجویی قرار گرفت و لحظاتی بعد پرده از قتل شوهرش برداشت. او گفت کسی که جنایت را مرتکب شد، حسن بود. شب حادثه من و همسرم در خانه بودیم که زنگ در به صدا درآمد.حسن پشت در بود و وقتی در را باز کردم، مرا کنار زد و وارد خانه شد. میلهای آهنی دستش بود که با آن سراغ شوهرم رفت و او را به قتل رساند. بعد هم مجبورم کرد در انتقال جسدش با او همکاری کنم.
- دروغی که فاش شد
اعترافات زن جوان کافی بود تا دستور بازداشت حسن صادر شود. دوشنبه، 15مرداد درحالیکه چند ساعت از بازداشت لیلا میگذشت، کارآگاهان با شناسایی مخفیگاه حسن راهی آنجا شدند و وی را که سوار بر یک خودروی پراید قصد فرار داشت، دستگیر کردند.مرد جوان وقتی فهمید لیلا همه تقصیر را به گردن او انداخته، راز جنایت را فاش کرد و گفت: «نقشه قتل را لیلا کشید. گفته بود اگر میخواهم عشقم را به او ثابت کنم، باید شوهرش را به قتل برسانم. برای همین ساعاتی پیش از نیمه شب به خانهشان رفتم و درحالیکه مقتول در خواب بود با چکشی که از قبل به لیلا داده بودم او را به قتل رساندم. همزمان لیلا هم با بالشی روی صورت مقتول فشار میداد تا صدایش درنیاید.بعد از جنایت، شوکه شده بودم. ترسیده بودم اما با این حال با کمک لیلا جسد مقتول را داخل ماشین گذاشتیم و با انتقال به رودخانه کن، همانجا رهایش کردیم.»سرهنگ مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: پس از اعترافات متهمان، برای هر دوی آنها قرار بازداشت صادر شد و پرونده در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت.