شناسه خبر: 7366 منتشر شده در مورخ: 1394/7/19 ساعت: 12:02 گروه: اجتماعی  
نحوی نژاد: در سال جاری بیست درصد از بودجه توانبخشی به نابینایان اختصاص می یابد

نحوی نژاد: در سال جاری بیست درصد از بودجه توانبخشی به نابینایان اختصاص می یابد

دکتر حسین نحوی نژاد که در خرداد ماه امسال به سمت معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی کشور منسوب شد، در مصاحبه اختصاصی با وبسایت گوش کن محله نابینایان ایران، به موارد مختلفی از جمله، اهداف توانبخشی در ایران، آمار نابینایان در کشور، میزان مستمری نابینایان در قانون جامع، بودجه تجهیزات توانبخشی در سال جاری و سهم نابینایان در خرید تجهیزات، انجمن های نابینایان و مشکلات ساختاری در سازمان بهزیستی اشاره کردند.

به گزارش ایران سپید و به نقل از سایت گوش کن، متن کامل مصاحبه به شرح زیر است. همچنین در پایان، می توانید فایل صوتی و مصاحبه کامل با دکتر نحوی نژاد را به مدت 40 دقیقه دانلود کرده و گوش کنید.

سرمدی: در ابتدا از این که وقت خود را در اختیار بزرگترین سایت نابینایان ایران قرار دادید تا سؤالات زیادی که مخاطبان این سایت در حوزه ی توانبخشی از شما دارند را مطرح کنیم سپاسگزاریم.
به عنوان اولین سؤال، بفرمایید در کشور ما، حوزه ی توانبخشی چه اهدافی را دنبال میکند و دایره ی شمول آن کدام گروه از معلولین را در بر میگیرد؟

نحوی نژاد: در ابتدا به شما سلام میکنم و از این که این فرصت را در اختیار من قرار دادید از شما تشکر میکنم. چرا که به هر حال این تریبون، تریبون خوبیست که ما از طریق کانالهایی که شما ایجاد میکنید بتوانیم با جامعه ی هدف خودمان به طور مستقیم صحبت کنیم. به خصوص از آنجا که سایت شما یک سایت تخصصی است، اگر ما بتوانیم جمعیت هدف را تشویق کنیم که از طریق سایتهای تخصصی اخبار و رویدادهای مربوط به خودشان را پیگیری کنند، قطعاً در بالا بردن آگاهیشان و در جهت ارتقاع بینشی که میتوانند در رابطه با توانمندی هایشان پیدا کنند، مؤثر است.
در ثانی، خیلی خوب است این مسأله نه تنها برای نابینایان، بلکه برای تمام معلولین تشریح شود که وقتی این بخش نام خود را توانبخشی گذاشته، منظور از توانبخشی دقیقاً چیست؟
به زبان خیلی ساده، توانبخشی یعنی برگرداندن ناتوانیهایی که بر اثر عوامل مادرزادی یا اکتسابی در افراد ایجاد میشود، به نحوی که ما بتوانیم حد اکثر عملکرد را به لحاظ زندگی در اجتماع برای فردی که آسیب دیده است ایجاد کنیم و نهایت کار ما باید به خود اتکایی منجر شود. یعنی هرچه خود اتکایی در فردی که آسیب دیده است بیشتر شود، کار توانبخشی موفقتر صورت گرفته است.
حال باید این مسأله روشن شود که توانبخشی باید برای چه گروه و قشری کار کند؟ بعضیها توانبخشی را در لفاظی دایره ای وسیع میگیرند و معتقدند که مثلاً کسی که زندانی است، معلول اجتماعی است و نیاز به توانبخشی دارد و یا یک یتیم هم به همچنین. اما آنچه که در ایران به عنوان توانبخشی و به عنوان معلولین مطرح است، به این شکل است که معلولین، آن دسته از افرادی هستند که به لحاظی دچار آسیب ساختار یا عملکرد بدنشان به صورت مادرزادی یا اکتسابی شده اند که بر اثر ارتباط دو سویه ای که محیط زندگیشان با اختلالی که در آنها ایجاد شده ایجاد کرده، محدودیتهایی در زندگی برایشان به وجود می آید. این مفهوم میتواند شامل چند محور باشد:
اول، محور اختلال. یعنی باید ابتدا اختلالی باشد که در پی آن معلولیت به وجود بیاید. حال این اختلال یا از سطح سلولی و ژنتیکی آغاز میشود یا به صورت اکتسابی مثلاً بر اثر تصادف یا حوادث این چنینی ایجاد میشود.
دوم این که، ممکن است اختلالی که ایجاد شده، برای همه قابل درک نباشد. مثلاً امکان دارد که خیلی از مردم جامعه متوجه کمبینا بودن یک کمبینا نباشند. یا برای افراد کم شنوا و کسانی که معلولیت ذهنی خفیف دارند هم به همین شکل است. پس بر اساس محور دوم، همیشه معلولیت بارز نیست.
محور سوم که خیلی هم محور مهمی است، اثر متقابل محیط زندگی بر آن اختلال است. یعنی محیطی که ما در آن زندگی میکنیم و عوامل و تسهیلاتی که در زندگی داریم، بر شدت معلولیت ما تأثیرگذار است. به این معنی که ممکن است که من یک اختلال شدیدی  داشته باشم، اما چون محیطی که من در آن زندگی میکنم یک محیط مشوق، تسهیل کننده و غنی از امکانات است، شدت معلولیت من کمتر باشد. بالعکس ممکن است که من اختلال کوچکی داشته باشم و در محیطی عقب مانده و در خانواده ای که حمایتگر نیست حضور داشته باشم که باعث بالا رفتن شدت معلولیت من میشود.

سرمدی: مشکلی که الآن وجود دارد این است که مشخص نیست دقیقاً چه تعداد معلول و به خصوص نابینا در ایران زندگی می کنند و چه تعداد از آنها تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند؟

نحوی نژاد: سؤال خوبی است. آمارهای گسترده ای در این زمینه داده میشود. اکثراً هم به آماری که سازمان بهداشت جهانی ارائه داده است، استناد می کنند. سازمان بهداشت جهانی قبلاً نظرش این بود که ده درصد جامعه ی انسانی دچار معلولیت هستند و سه درصد معلولیت بارز دارند. این سازمان در سال دو هزار و یازده، در آمار جدیدی که ارائه داده، متوسط معلولیت در جهان را پانزده درصد میداند. من به شما میگویم که هر کس چنین آماری میدهد، بیراهه ایجاد میکند. مسئولین را سر درگم، و مشکلات معلولین را بیشتر میکند. وقتی شما حجم یک مشکلی را خیلی زیاد اعلام کنید، قاعدتاً کسی که باید توجه به آن مشکل داشته باشد، بر اثر ترس از حجم آن مشکل خودش را کنار میکشد و الویت را به مسائل و مشکلات کوچکتر میدهد. ما بر اساس بررسیهای میدانی و مطالعات خوشه ای که داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که حدوداً یک و نیم تا دو درصد جامعه، یعنی جمعیتی در حدود یک ملیون و دویست تا یک ملیون و پانصد هزار نفر از افراد جامعه افرادی هستند که معلولیت متوسط به بالا دارند و نیازمند خدمات توانبخشی هستند. بنابر این اگر آمار درست وجود داشته باشد، میتوانیم برای رسیدگی و کمک به این افراد برنامه داشته باشیم. برای مثال، در بازنگری قانون جامع حمایت از معلولین که به مجلس رفته در صورت تصویب، پیشنهاد شده که به تمام معلولین شدید و خیلی شدید که بیکار هستند حد اقل دستمزد پرداخت شود. در اینجا وقتی پرسیده می شود که این افراد چند نفر هستند و شما یک آمار دقیق مثلا چهارصد هزار نفر را اعلام کنید، مجلس هم به راحتی آن را تصویب میکند.

سرمدی: از بین معلولینی که در بهزیستی پرونده دارند، چه تعداد از میان نابینایان و کم بینایان هستند؟

نحوی نژاد: حدود ده درصد از معلولین تحت پوشش ما، گروه نابینایان و کمبینایان هستند که حدود صد و ده هزار نفر می شوند. بر اساس طبقه بندی معلولین، نابینایان مطلق در دسته ی معلولین شدید طبقه بندی میشوند و بنابر این، در صورت تصویب مجلس، همه ی این افراد به جای دریافت مستمریهای ناچیز، از سال آینده حد اقل حقوق رسمی را دریافت خواهند کرد. این مبلغ به عنوان غرامت بیکاری معلولین محسوب می شود و دولت تا زمانی که برای آنها اشتغال ایجاد نکند باید آن را به معلولین بپردازد.
در کنار این، ما طبق مصوبه ای که از مجلس گرفتیم، در حال حاضر به معلولین ضایعه نخاعی حق پرستاری پرداخت میکنیم. ما به دنبال این هستیم که این حق پرستاری به همه ی معلولین شدید و خیلی شدید پرداخت شود. معلولین حرکتی که از دو پا مشکل دارند، نابینایان مطلق و ناشنوایان مطلق از جمله ی معلولیتهای شدید محسوب میشوند.

سرمدی: در اینجا این سؤال پیش میآید افراد نابینایی که با تلاش و سختی تحصیل کرده و به اشتغال رسیده اند، چه حق و حقوقی دارند؟

نحوی نژاد: به این افراد هم حق پرستاری تعلق خواهد گرفت. مبلغ آن فعلاً بر اساس مصوبه، صد و سی و هفت هزار تومان است که با تغییرات تورمی، ممکن است مبلغ آن تغییر کند.

سرمدی: آیا در برنامه ی جامع توجهی به این مسأله شده است؟

نحوی نژاد: بله. در برنامه ی جامع این مسأله پیشنهاد شده و خوشبختانه دولت هم آن را تصویب کرده است.
الآن نقش انجمنها، گروههای حمایتی و فراکسیون معلولین خیلی مهم است. توپ الآن کاملاً در زمین مجلس است. مجلس لایحه را در تاریخ پانزده شهریور دریافت کرده است. ضمن این که مجلس میتواند در کمیسیونهای تخصصی خود در این لایحه تغییر و تحول هم ایجاد کند. الآن میبینیم که مجلس در مورد حقوق معلولین از وزیر سؤال میکند و این نشان میدهد این اراده در مجلس وجود دارد که این مسأله را بررسی کند. امیدواریم این اتفاق در همین مجلس صورت گیرد.

سرمدی: جناب دکتر نحوی نژاد. نوعی سردرگمی در بین معلولین و به طور خاصه نابینایان در مورد تجهیزات توانبخشی وجود دارد. بسیاری از همنوعان ما  وقتی به مددکاران در شعب مختلف بهزیستی مراجعه میکنند و میخواهند تجهیزات مورد نیاز خود را درخواست دهند، با این پاسخ مواجه میشوند که ما این اقلام را تحت پوشش نداریم و بودجه نداریم و پاسخهایی از این قبیل. اگر امکان دارد به عنوان معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کل کشور توضیح دهید که شما چه اقلامی را در حوزه ی توانبخشی به خصوص در ارتباط با نابینایان پشتیبانی میکنید؟

نحوی نژاد: وقتی من وارد این حوزه شدم، به چند نکته برخوردم. یکی این که نیاز ما با بودجه ای که در اختیار ما قرار میگیرد فاصله ی زیادی دارد. طبق برآوردی که داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که برای تأمین نیازهای اساسی و اولیه ی معلولین در حوزه ی توانبخشی و تجهیزات، بودجه ای که نیاز داریم حدود صد و چهل میلیارد تومان است. در صورتی که بودجه ای که امسال به ما اختصاص داده شده سی و چهار میلیارد تومان است. در کنار این، با توجه به تحریمها ما به بودجه ی انقباضی برخورد کردیم. بودجه به صورت انقباضی به ما پرداخت میشود. یعنی الآن که در ماه هفتم سال هستیم، تنها چهل و یک درصد از بودجه ای که باید به ما اختصاص داده میشده پرداخت شده است. بخش عمده ای از این بودجه اجتناب ناپذیر است. مثلاً مستمریها را نمیتوانیم متوقف کنیم. بنابر این آسیب به مواردی وارد میشود که میتوان در موردشان فعلاً دست نگه داشت تا ماههای آینده. از بودجه ی سی و چهار میلیارد تومانی در سال جاری، تا کنون تنها یازده میلیارد تومان به استانها اختصاص یافته است. اما با وجود تمام این مشکلات، نباید به معلول جواب سر بالا داده شود و مددکار باید معلول را متوجه مشکلات کند و پاسخ مناسب به او بدهد. نگاه ما به مناطق محروم و کم برخوردار قطعاً نسبت به مناطق دیگر متفاوت خواهد بود. ما حتی به مناطق حاشیه نشین شهرهای بزرگی مثل تهران هم نگاه ویژه ای در برنامه های خود داریم.
کار دومی که من میخواهم با همین بودجه ی کم انجام دهم و نیازها را برطرف کنم، این است که بتوانیم به تولیدات داخلی بها دهیم. در همین زمینه با مشارکت بخش خصوصی، نمایشگاهی را در روز بیست و سوم مهرماه در مصلای تهران برگذار خواهیم کرد. تلاش میکنیم که عرصه را برای ورود تولید کنندگان داخلی فراهم کنیم که تحریمها و تغییر نرخ دلار دیگر به ما آسیبی وارد نکند.
کار دیگری که قرار است صورت گیرد، این است که سهم هر گروه از معلولین را از بودجه ی توانبخشی مشخص کنیم.
سرمدی: مشکلی که در سال های اخیر با آن مواجه هستیم این است که گروه های مختلف معلولین نمیدانند چه سهمی از تجهیزات توانبخشی دارند. متأسفانه در چهار سال گذشته، فکر کنم خودتان هم تصدیق کنید که نابینایان کمترین سهم را در خرید تجهیزات توانبخشی داشته اند.
نحوی نژاد: من تصدیق میکنم که سهم کمی در سالهای اخیر از بودجه ی توانبخشی به نابینایان تعلق گرفته و خود من نیز به این مسأله واقفم. از این رو دستور دادم که امسال از بودجه ای که در اختیار داریم، حد اقل بیست درصد به گروه لو ویژن و نابینایان تعلق گیرد.
همچنین کلینیکهایی به عنوان کلینیکهای لو ویژن در همین فصل پاییز راه اندازی خواهیم کرد که کارشان آموزش و مهارت افزایی نابینایان است.

سرمدی: آیا سامانه ای وجود دارد که با استفاده از آن نابینایان مطلع شوند که چه تجهیزاتی را میتوانند درخواست دهند؟

نحوی نژاد: این سامانه هنوز وجود ندارد. ولی ما این آگاهی و اطلاعات را به استانها اعلام خواهیم کرد و از آنها میخواهیم که نیاز سنجی کنند. ما سالها است که خرید متمرکز و کلی نمیکنیم و بودجه را در اختیار استانها قرار میدهیم تا خودشان اقلام مورد نیاز را تهیه کنند. ولی میتوانیم به آنها جهت دهیم. ارتباطی که انجمنها با بهزیستی استانها دارند برای تعیین نیازها و تهیه ی اقلام مورد نیاز خیلی مؤثر است.

سرمدی: آسیبی که این شکل توزیع به همراه دارد، این است که وقتی شما مثلا 500 میلیون تومان بودجه در اختیار استانی قرار میدهید و آن استان این بودجه را بین شهرستان های خود تقسیم می کند، در نهایت حدود 20 30 میلیون تومان بودجه به آن شهرستان تعلق می گیرد. در این صورت مسئولین شهرستان ها این استدلال را میآورند با این بودجه محدود، ما دیگر توانی برای خرید تجهیزات گرانقیمت نداریم. چه راهکاری برای رفع این مشکل در نظر دارید؟

نحوی نژاد: امسال قصد داریم اقلام گرانقیمت که بودجه ی زیادی را میخواهد به صورت کلی خریداری کنیم. من به استانها فرمهای نیاز سنجی فرستادم تا نیاز سنجی در این زمینه صورت گیرد. همچنین گزارش اقلامی که در چهار سال گذشته خریداری شده را از آنها خواسته ام. این هم دیدی به من خواهد داد که برای گروههای مختلف چه میزان بودجه صرف شده است، هم متوجه خواهم شد که خریدها در چارچوب بوده یا منحرف از معیارها بوده، هم این که نیاز واقعی گروههای مختلف را بشناسم. اقلامی مثل برجسته نگار را قبلاً هم کلی خرید میکردیم و در حال حاضر هم اقلامی در انبارها داشتیم که قرار شده که در بین استانها بر اساس نیازهایشان تقسیم شود. ما سالهاست که اعلام کردیم به نابینایان فوق لیسانس به بالا لپتاپ میدهیم.

سرمدی: جناب دکتر. متأسفانه در این زمینه هم در استانها سلیقه ای عمل میشود. آیا برای رفع این مشکل برنامه ای دارید؟

نحوی نژاد: این انتقادی است که من به انجمنها و n g o ها دارم. ما الآن هفتصد انجمن فعال در کشور داریم. یکی از کارهای این انجمنها این است که باید رصدگر باشند. در حالی که ما از این انجمنها چنین نقشی را نمیبینیم. حتی اگر معتقدند که بهزیستی پاسخگو نیست، میتوانند طرح مسأله کنند ولی این اتفاق نمیفتد. انجمنهای نابینایان میتوانند یک فرد را نماینده کنند و همه ی آنها مشکلات خود را به آن فرد انتقال دهند و آن فرد این مشکلات را به ما منعکس کند. همین انجمنهای تهران، هیچ وقت به صورت ریز و تخصصی مسائل را با من مطرح نکردند. این که معلولین مشکل دارند را ما خودمان میدانیم. این که مشکل اشتغال دارند را خودمان میدانیم. اینها کلیگویی است که انجمنها با ما در میان میگذارند. باید بحثهای تخصصی را مطرح کنند. مثلاً این که شما میگویید پول در بین استانها تقسیم میشود و استانها سلیقه ای عمل میکنند و میگویند پول نداریم یک بحث تخصصیست. ولی هرگز چنین بحثهایی از طرف انجمنها با من مطرح نمیشود. من به انجمنها چند ایراد را وارد میدانم.
اول این که عده ای از این انجمنها، تا زمانی که پول و امکانات و دفتر ندارند کلی انتقاد میکنند. ولی به محض این که این امکانات را به دست می آورند ساکت میشوند و میشوند کارمند دولت.
دوم این که از دل خودشان مرتب انشعاب میدهند. این کار در درجه ی اول اشکالی ندارد. ولی متأسفانه این انشعابات در ادامه، دشمن یکدیگر میشوند. روی همین صندلی که الان شما نشستید نمیدانید که چه قدر دوستان NGO دار می آیند و زیراب یکدیگر را میزنند. در صورتی که بارها من به آنها گفته ام که حالا که انشعاب دادید بگذارید آنها کار خودشان را بکنند و شما هم کار خودتان را انجام دهید.
سوم این که من به کشورهای دیگر که تا به حال رفتم، دیدم انجمنها به صورت تخصصی عمل میکنند. مثلاً یک انجمن تخصصی به حوزه ی عیاب و ذهاب نابینایان میپردازد، انجمنی به بحث آموزش میپردازد، ولی حرفهای انجمنهای ما همیشه کلی بوده است. اول از همه از ما ساختمان میخواهند و در ادامه هم مرتب میگویند که چرا وضع معلولین ما اینطور است؟ هیچ طرح عملی ارائه نمیکنند. مجلس فراکسیون معلولین دارد، باید بروند به مجلس و به فراکسیون طرح بدهند. همین اصلاحیه ی قانون جامع حمایت از معلولین را تنها دو سه معلول به نتیجه رساندند و متأسفانه بقیه کمک که نکردند هیچ، بلکه سنگ اندازی هم سر راه اینها کردند. دود این اقدامات و این اختلافات به چشمان معلولین خواهد رفت. یکی از کار های انجمنها در شهرها باید این باشد که چشمان بینای ما باشند. شاید کارمند من اگر در شهرستان چیزی ببیند از ترس من چیزی هم نگوید. ولی انجمن نباید از چیزی ترسی داشته باشد.

سرمدی: خیلی از این انجمنها وابسته به بهزیستی هستند و اگر انتقاد کنند ممکن است که بودجه ی آنها قطع شود.

نحوی نژاد: مشکل دقیقاً همینجا است. N g o ها باید فعال و خلاق باشند. N g o یعنی غیر وابسته. یکی از چیزهایی که همیشه در مراجعه به من میگویند این است که به ما جا بدهید. اگر هم از طریق بهزیستی و یا سازمان دیگر حمایت شوند میشوند g n g o یعنی n g o دولتی. در نتیجه هرچه رئیس آن شهرستان بگوید باید بپذیرند و بگویند چشم. در تمام دنیا n g o ها برای خود منابع مالی تعریف میکنند. برای نمونه، کارخانه ی فیروز یک تشکل توانا هست که هیچ نیازی به بودجه ی ناچیز بهزیستی ندارد. ولی ما تعداد زیادی انجمن داریم که با همین چند ملیون بودجه ی بهزیستی سر پا هستند. اگر توانش را ندارید، ادغام شوید. چرا انشعاب میدهید که در هر شهر ده انجمن باشد با ده دفتر که هیچ کارایی ندارند و همگی هم به بهزیستی وابسته هستند. اگر بهزیستی به آنها بودجه ندهد حتی اجاره ی دفتر خود را هم ندارند که بدهند. این یک عافت است. شاید من این مسأله را بدانم. ولی ممکن است فردا مسئولی پیدا شود و از همین مسأله سوء استفاده کند. بیاید به فلان انجمن بگوید من به جای ده ملیون بیست ملیون به شما میدهم و شما یک مقاله به نفع من در روزنامه بنویسید.

سرمدی: پیرو سؤال قبلی، اگر نابینایی مراجعه به بهزیستی داشته باشد و درخواست خود را مطرح کند و با پاسخهای تکراری مثل عدم بودجه مواجه شود، باید چه کار کند؟

نحوی نژاد: یکی از تحولاتی که آقای محسنی ریاست محترم بهزیستی کشور ایجاد کرده، این است که یکی از باسوادترین افراد بهزیستی را به عنوان مسئول عرضیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات انتخاب کرده است. در حال حاضر، آقای موسوی چلک، هم رئیس انجمن مددکاری هستند و هم بازرس سازمان شدند. ایشان هم در حال تشکیل یک شبکه ی بازرسی قوی در سراسر کشور هستند. من پیشنهاد میکنم اگر مددجویان به این نتیجه رسیدند که گوش شنوایی در مرکزی که مراجعه میکنند وجود ندارد، به واحد ارزیابی عملکرد مراجعه کنند و اگر به نتیجه نرسیدند به واحد ارزیابی عملکرد مرکزی مراجعه کنند. این مراکز سامانه ی پیامکی هم دارند که میتوانند با مراجعه به سایت سازمان بهزیستی این سامانه ها را هم ببینند.

سرمدی: البته سؤال من از شما این است که گاهی خود مددکارها هم نمیدانند که دقیقاً چه اقلامی را بهزیستی پشتیبانی میکند و نمیدانند چه جوابی باید به مددجویان بدهند. چرا که آنها هم لیست مشخصی از اقلام را در اختیار ندارند. در این ارتباط چه توضیحی دارید؟

نحوی نژاد: این ایراد هم تا حدی وارد است. ولی مددکار به هر حال باید به مراجع خود پاسخ شفاف بدهد. از طرفی طبق قانون ما نباید محدودیتی در اقلام ایجاد کنیم. شاید تجهیزاتی به صورت موردی نیاز باشد که برای افرادی خاص تهیه شود که اگر خودمان را محدود کنیم نمیتوانیم آن را تهیه کنیم. ولی این که نحوه ی خرید، نوع تجهیزات و این که درصد تخصیص به چه شکل باشد را داریم بررسی میکنیم که به زودی دستور العمل آن را ابلاغ خواهیم کرد.

سرمدی: در سال گذشته آقای دکتر سخنگویی معاون سابق توانبخشی سازمان بهزیستی، گفته بودند که در حوزه ی تجهیزات با فناوریهای نوین چون خیلی از استانها نمیتوانند واگذاری قطعی داشته باشند، این تجهیزات به صورت امانی در اختیار مددجویان قرار میگیرد. آیا شما نیز این سیاست را دنبال خواهید کرد؟

نحوی نژاد: اگر بودجه داشته باشیم قطعاً این کار را خواهیم کرد. اگر پول داشته باشیم و امکانات فراهم باشد، یکی از کار های من تعریف یک باکس مناسب برای معلولین برگزیده است. یعنی معلولینی که به لحاظ اجتماعی، ورزشی، تحصیلی و سایر عرصه ها برگزیده و نخبه هستند. به نظر من برای این گروه از معلولین باید تجهیزات و فناوریهای پیشرفته را فراهم کنیم. این واگذاری میتواند بسته به این که آن فرد کیست و چه شرایطی دارد به صورت امانی یا قطعی باشد.
نکته ی دیگر این است که باید در برخی افراد فرهنگ استفاده از فناوریهای نوین را ایجاد کنیم. باید فناوریهای نوین را به افراد معلول بشناسانیم و نقشی را که این فناوریها میتوانند در زندگی آنها در جلوگیری از تشدید آسیب دیدگی آنها و سهولت در انجام کارهای مختلف داشته باشند را به آنها بشناسانیم.

سرمدی: پیشنهاد ما از طرف سایت گوش کن این است که سامانه ای راه اندازی شود تا نابینایان و معلولین بتوانند به صورت آنلاین مشخصات خود را وارد کنند و تجهیزات مورد نیاز خود را ثبت کنند. در این صورت دیگر هیچ معلولی در آینده نمیتواند مدعی باشد که تجهیزات مورد نظرش را دریافت نکرده یا درخواستش ثبت نشده و همه چیز به صورت مکانیزه انجام میشود.

نحوی نژاد: در حال حاضر در سایت پیمنت سازمان، تمام مشخصات معلولینی که درخواست داده اند ثبت شده است. اگر قرار باشد درخواستها را هم خود معلولین ثبت کنند دیگر وجود مددکار لزومی ندارد. وجود مددکار برای همین است. در علم توانبخشی به این میگویند نیاز احساس شده. یعنی باید نیاز معلول را کار مددکاری کرد. حالا ممکن است که مددکاری در یک مرکز ضعیف عمل کند. ولی به این دلیل نباید اصل موضوع را زیر سؤال برد. در مقابل، ما نیز باید دستور العمل ها را شفاف کنیم و باز آموزیهای مددکارها را تکرار کنیم. از همه مهمتر باید تعامل انجمنها با بهزیستی شهرستانها قوی باشد و نیازها را برآورد کنند و به مدیر کل بهزیستی استان ارائه دهند. اگر سایت پیشنهاد شده توسط شما هم راه اندازی شود انکار نمیکنم که امکان بسیار خوبی است ولی زیرساختهای فناوری در کشور ما معمولاً ضعیف است.

سرمدی: سؤال دیگری که از شما داریم این است که با توجه به این که در کشورهای دیگر، علاوه بر نهادهای حمایتی، بیمه ها هم برای کمک کردن به جامعه ی هدف خیلی کمک کننده هستند، آیا شما برنامه ای دارید تا در حوزه ی تجهیزات توانبخشی با توجه به محدودیت بودجه و مشکلاتی که وجود دارد، از بیمه ها در این زمینه کمک بگیرید؟

نحوی نژاد: این مسأله بیست سال است که آرزوی ما هم هست. ما در این سالها همیشه به دنبال این بودیم که به جای نظام حمایتی نظام بیمه ای داشته باشیم. اما هر قلم جدیدی که قرار است  وارد نظام بیمه شود باید در شورای بیمه تصویب شود. ولی این مسأله جزء برنامه های ما است. حتی در احکام برنامه ی ششم توسعه هم این مسأله وجود دارد که ما داریم بر روی آن کار میکنیم. به این شکل که به جای آن که ما کمک مستقیم داشته باشیم، یارانه ها و تجهیزات توسط نظام بیمه ای تأمین شوند. نه تنها تجهیزات، بلکه نگهداری معلولین و آموزش معلولین در مراکز روزانه نیز توسط بیمه انجام شود.

سرمدی: چرا در قانون جامع به این مسأله پرداخته نشده است؟

نحوی نژاد: این مسأله فراتر از قانون جامع است. این مسأله باید در قالب برنامه های اجرایی ردیف بودجه برایش تصویب شود و در نظام بیمه ای کشور تصویب گردد. وزارتخانه و ما به این نتیجه رسیده ایم و داریم روی این مسأله کار میکنیم. شما هم باید با انعکاس این مسائل به ما کمک کنید تا بتوانیم به نتیجه برسیم. مطالب و مقالاتی در رابطه با ضرورت این مسأله و سایر موضوعات در این زمینه منتشر کنید. همانطور که میدانید نظام بیمه ای ما نیز مشکلاتی دارد. مثلاً باید ابتدا برای درمان هزینه کنیم و بعد برای دریافت هزینه ای که کردیم، تازه نه همه ی آن مدتها منتظر بمانیم. شما نیز با انعکاس این مسأله به وزارت تعاون، سازمان بهزیستی و دولت این فشار را وارد کنید تا به سمت نظام بیمه ای حرکت کنیم.

سرمدی: همینطور است. ما به عنوان سایتی که نزدیک به چهارصد عضو رسمی از سی و یک استان کشور داریم و چند هزار بازدید کننده در روز از سراسر کشور و حتی خارج از کشور، پتانسیل خوبی برای پیگیری این مسائل داریم. منتها مسئولین معمولاً با ما همکاری نمیکنند و بر خلاف شما، به ما وقت ملاقات و فرصت گفتگو مستقیم نمیدهند.
مشکل دیگری که در بهزیستی وجود دارد این است که به علت گستره ی افراد تحت پوشش و فعالیت های وسیع این سازمان، متناسب با این افراد کارشناس متخصص وجود ندارد. به طور خاص در حوزه ی نابینایان چند سالی است که کارشناسی به صورت تخصصی در استانها وجود ندارد و کسانی هم که بازنشسته شده اند، فردی جایگزین آنها نشده است. وقتی کارشناس اختصاصی برای گروههای مختلف معلولین وجود نداشته باشد، طبیعتاً مشکلات متعددی به همراه دارد که متأسفانه شاهد این مشکلات هستیم. در این زمینه چه توضیحاتی دارید؟

نحوی نژاد: این مشکلی است که من تأییدش میکنم. من خودم نیز به این نتیجه رسیده ام. از این رو ما در برنامه هایی که اعلام کردیم این را نیز لحاظ کرده ایم که ساختار دفاترمان را بر اساس نوع معلولیت برگردانیم. این مسأله را به سازمان پیشنهاد داده ام و در شورای استراتژیک سازمان بهزیستی در حال بررسی است و اگر تصویب شود به سازمان مدیریت فرستاده خواهد شد. اما تا آن زمان ما خودمان هم میتوانیم کارهایی انجام دهیم. من به دفاترمان ابلاغ کرده ام که به خصوص برای نابینایان، ناشنوایان و ضایعات نخاعی گروههایی تشکیل شود و دوره های آموزشی مشخص شود و ما بتوانیم تا پایان سال حد اقل یک دوره ی آموزشی برای کارشناسان استانی برگذار کنیم تا آنها نیز این دوره ها را برای سایر کارشناسان استان خود برگذار کنند. این مسأله حتی خود من را که معاون توانبخشی هستم دچار مشکل کرده است. چرا که نمیدانم اگر موضوعی مربوط به نابینایان است، آن را به چه کسی ارجاع دهم.

موحدزاده: سؤال دیگر ما از شما این است که بسیاری از نابینایان این خواسته را دارند که همه ی امورشان از بدو تولد تا مرگ در آنجا دیده شود. آیا ایجاد سازمانی مستقل و اختصاصی برای نابینایان وجود دارد؟

نحوی نژاد: خود این فکر که یک فرد جایی باشد که به آن تعلق داشته باشد نمیتواند فکر غیر منطقی و بدی باشد. اما باید با واقعیات جامعه به آن نگاه کرد. حد اقل تا نیم قرن آینده سازمان مدیریت و برنامه ریزی چنین تفکری نخواهد داشت. چرا که باید در کنار سازمان نابینایان، سازمان ناشنوایان، سازمان سالمندان و غیره نیز تشکیل شود. در ساختارهای اداری این نوع ساختارها پسندیده نمیشوند. چرا که ساختار اداری دولت دارد به این سمت میرود که n g o ها را تخصصی کند. یعنی تفکرات غیر دولتی را در این زمینه وارد کند و انجمنها در این زمینه به صورت تخصصی ورود کنند.

سرمدی: به عنوان سؤال پایانی، شما فرمودید که بودجه ای که برای خرید تجهیزات اساسی معلولین نیاز دارید صد و چهل میلیارد تومان است در حالی که بودجه ای که در اختیار دارید سی و چهار میلیارد تومان است. سال گذشته اعلام شد که به جز بودجه ی کلی سازمان بهزیستی، نزدیک چهار هزار میلیارد تومان کمک های مردمی و خیرین به سازمان تزریق شده است. آیا از این طریق نمیتوانید این کسری بودجه را جبران نمایید؟

نحوی نژاد: این اتفاق در حال حاضر دارد میفتد. یعنی در حال حاضر مدیران استانی همان مقداری که بودجه دریافت کرده اند، تقریباً همان مقدار نیز از کمکهای مردمی هزینه کرده اند. ولی بخشی از این کمکها به صورت نقدی نیست و به صورت ارائه ی خدمات است که در این محاسبات لحاظ شده اند. مثلاً به صورت مستقیم در ساخت مسکن ورود میکنند و به این شکل نیست که چهار هزار میلیارد پول نقد وجود داشته باشد و ما بخشی از آن را برای این کار صرف کنیم.

سرمدی: صحبتهای پایانی شما با مخاطبان سایت گوش کن را میشنویم؟

نحوی نژاد: من باز هم از شما تشکر میکنم. من هیچ اطلاعی نداشتم که این سایت دارد به صورت تخصصی فعالیت میکند. ما نیز از این به بعد بیشتر از این سایت استفاده خواهیم کرد. شما هم بیشتر با ما در تعامل باشید. ایراداتی که من از انجمنها میگیرم بیشتر جنبه ی اصلاح امور دارد و انشا الله شما نیز فرهنگسازی کنید که این کار به موقع انجام گیرد.

فایل صوتی مصاحبه با دکتر نحوی نژاد را به مدت 40 دقیقه و حجم 36 مگابایت از لینک زیر دانلود کنید.

 

 

فایل صوتی مصاحبه
  twitter linkedin google-buzz facebook digg afsaran
کلید واژه
 
نظرات بینندگان
نظر شما
لطفا جهت تسهیل ارتباط خود با ایران سپید، در هنگام ارسال پیام این نکات را در نظر داشته باشید:
1.ارسال پیام های توهین آمیز به هر شکل و با هر ادبیاتی با اخلاق و منش اسلامی ،ایرانی ما در تناقض است لذا از ارسال اینگونه پیام ها جدا خودداری فرمایید.
2.از تایپ جملات فارسی با حروف انگلیسی خودداری کنید.
3.از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری کنید.
4. ثبت نظرات در سايت ايران سپيد براي هر نظر حداکثر 400 واژه است.
نام:
ایمیل:
نظر: *