شناسه خبر: 16930 منتشر شده در مورخ: 1398/2/5 ساعت: 10:47 گروه: اخبار روزنامه ایران سپید  
روزنامه پنجشنبه 5 اردیبهشت 1398

روزنامه پنجشنبه 5 اردیبهشت 1398

فروش نفت صفر نمیشود - نابینایان نیز عضو خانه ملت میشوند - برای دریافت رایگان "خدمات پایه سلامت" و تشکیل "پرونده الکترونیک" چه باید کرد؟ - بازار موسیقی کانتری در تسخیر موسیقیدان نابینا - رؤیای جنبش پارالمپیک آفریقا محقق شد - زن و شوهر گلفروش با کشاندن مردها به خانه خود و گرفتن فیلمهای غیر اخلاقی، اخاذی میکردند - چاردیواری

روزنامه ایران سپید

پنجشنبه 5 اردیبهشت 1398

19 شعبان 1440

25 آپریل 2019

سال بیست و سوم شماره 6119

صاحب امتیاز:

خبرگزاری جمهوری اسلامی      

مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وبسایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

.........عناوین این شماره.......

فروش نفت صفر نمیشود 2

نابینایان نیز عضو خانه ملت میشوند 3

برای دریافت رایگان "خدمات پایه سلامت" و تشکیل "پرونده الکترونیک" چه باید کرد؟ 7

بازار موسیقی کانتری در تسخیر موسیقیدان نابینا 9

رؤیای جنبش پارالمپیک آفریقا محقق شد 12

زن و شوهر گلفروش با کشاندن مردها به خانه خود و گرفتن فیلمهای غیر اخلاقی، اخاذی میکردند

چاردیواری

............سیاسی

* فروش نفت صفر نمیشود.  رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تأکید کرد که هیچ گاه فروش نفت ایران به کمتر از یک میلیون بشکه در روز نخواهد رسید. حشمت ا... فلاحتپیشه در مطلبی در صفحه توئیتر خود نوشت: «کف فروش نفت ایران را مناسبات دوجانبه تعیین میکند نه بلوفهای سیاسی ترامپ و پمپئو. هیچ گاه فروش نفت ما به کمتر از یک میلیون بشکه در روز نخواهد رسید.

* ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، آمریکا را مذاکره کننده معتبری ندانست و گفت: آنها قوانین بین المللی و حتی تصمیمهایی را که خودشان قبلاً گرفته اند، بی ارزش میدانند.

* محمدرضا درگاهی، رئیس سازمان حفظ نباتات با بیان اینکه فائو با اعزام نماینده خود به ایران احتمال عمدی بودن حمله ملخها به ایران را بررسی میکند، گفت: کشورهای همسایه در سالهای گذشته همکاری بیشتری برای مبارزه با ملخهای مهاجم داشتند.

...........گزارش ویژه

* نابینایان نیز عضو خانه ملت میشوند: روز گذشته گفتگوی ما با ناصر سرگران را خواندید. در ادامه میخوانید... - تصویب این ماده تا چه حد جایگاه ما را در کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت محکم میسازد و اگر این اتفاق نمی افتاد، وضعیت ما چه میشد؟ در آخرین گزارشی که ایران به دبیرخانه کمیته کنوانسیون داده بود، یکی از ایرادات همین بود که شما مشارکت سیاسی شهروندان با آسیب بینایی را نادیده گرفته اید. طبیعتاً در گزارش بعد که دو سال آن گذشته باید ایرادات وارده را اصلاح کنیم. اصلاح این بند قانون میتواند در گزارش بعدی ایران به کنوانسیون فشار را از روی ما بر دارد و امیدواریم به تدریج بقیه ایرادات نیز اصلاح شوند. به اعتقاد من این دستاورد در دبیرخانه کمیته کنوانسیون نشانه ای بر این ادعاست که ما داریم به تعهدات خود عمل میکنیم. این دستاورد پاسخی است در مقابل ایراداتی که نهادهای حقوق بشری و کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت و سایر نهادها به ما وارد میکنند. - فکر میکنید این دستاورد را در خصوص سایر جنبه های معلولیت مطروحه در این ماده شنوایی و گویایی نیز خواهیم داشت؟ من احساس میکنم جامعه آسیب بینایی، خود این مسئله را پیگیری کرد و به حق خود رسید. از آنجا که مسئله بینایی به همراه شنوایی و گویایی در یک بند آمده، جا داشت آن مسائل نیز اصلاح شود. البته از حیث حقوقی این مسئله صد درصد باید اتفاق بیفتد. این حق شهروندان با آسیب شنوایی هم هست که مشارکت سیاسی کامل داشته باشند؛ ولی واقعیت این است که این پروسه به تلاش جامعه هدف نیاز دارد و به صورت کلی همه افراد دارای معلولیت باید به دنبال این باشند که این قسمت از ماده هم اصلاح شود. متأسفانه شاید این مطالبه گری صورت نگرفته باشد؛ اما اینکه از حیث عملی اصلاح این موارد ممکن هست یا نه؟ من فکر میکنم بستگی به چند عامل دارد: اولاً شایستگی افراد خیلی تأثیرگذار است و دوماً بسترهای محیطی که فراهم شده تا این افراد در آن رشد کنند و سوماً مناسبسازی صحیح محیط مجلس است تا شهروند با آسیب شنوایی هم بتواند حق مشارکت سیاسی خود را به صورت کامل اعمال کند. اگر شورای نگهبان این مسئله را که در تعارض با قانون اساسی و شرع نیست تأیید کند، بعداً میتواند هنگام بررسی صلاحیت افراد، مورد به مورد پاسخگوی شایستگی افراد باشد. با رد این بند قانونی، ما جلوی همه افراد را به صورت کلی میگیریم؛ در حالی که ممکن است در میان جامعه افراد با آسیب بینایی، فردی بسیار توانمند وجود داشته باشد و ما با رد این قانون جلوی همه و از آن جمله آن فرد توانمند را هم میگیریم. ما یک تجربه تلخ دیگر داشتیم؛ امیدواریم این تجربه تلخ دوباره تکرار نشود. این مصوبه چند بار در مجلس طرح و رد شده است؛  حال که به اینجا رسیده ایم نباید فکر کنیم کار تمام است. همان طور که دو سال پیش قانون حمایت از معلولان در مجلس تأیید شد مورد تأیید شورا قرار نگرفت و گفتند باید اصلاح شود و ایراداتی گرفتند که به حق بود. ما باید با اعضای شورای نگهبان رایزنیهای خودمان را شروع کنیم؛ نه اینکه بخواهیم قانون را تحمیل کنیم و بخواهیم کار خلاف قانون اساسی و شرع انجام بدهند و این مصوبه را تصویب کنند، اما طبیعی است که تلاش کنیم آنها را توجیه کنیم که افراد با آسیب بینایی میتوانند مستقل از پس کار نمایندگی برآیند. این به نظرم تنها نکته ای است که ممکن است در شورا طرح شود که مغایر با قانون اساسی است. حال باید منتظر ماند و دید نظر شورای نگهبان در مورد این اصلاحیه اجازه اجرایی شدن آن را برای اولین دوره در زمستان امسال خواهد داد تا بخش قابل توجهی از مردم؛ یعنی قشر معلول که حدود 15 درصد جمعیت را تشکیل میدهند، این بار برای انتخاب نماینده ای از بین خود که دردآشنای آنهاست، پای صندوقهای رأی بروند. نماینده ای که مشکلات آنها را با گوشت و پوست خود حس کرده و از راستای تعامل با معلولان خواهد توانست راه حلهای مناسبی برای حل مشکلاتشان ارائه دهد و آیا از بین نابینایان کسی خواهد توانست اعتماد جمعی را جلب نماید؟

..............بهداشت و سلامت

* برای دریافت رایگان "خدمات پایه سلامت" و تشکیل "پرونده الکترونیک" چه باید کرد؟ مدیر کل سلامت جمعیت خانواده و مدارس وزارت بهداشت گفت: هر فرد میتواند به نزدیکترین مرکز جامع سلامت در محل زندگی، اعم از روستا یا شهر خود مراجعه کند. البته در شهر غیر از مراکز جامع سلامت محلهای دیگری به نام پایگاه سلامت فعالند و هر ۳ تا ۴ پایگاه سلامت زیر مجموعه یک مرکز جامع سلامت هستند. به این ترتیب در صورت مراجعه فرد به پایگاه سلامت محل زندگی، پرونده الکترونیک شکل میگیرد و بستگی به اینکه در کدام گروه سنی باشد (مادر باردار، نوزاد، کودک زیر ۵ سال، کودکان، نوجوان، جوانان و سالمندان) خدمات استاندارد تعریف شده را دریافت میکنند. دکتر برکاتی  افزود: البته مشکل عمده در این باره مربوط به کلانشهرهاست؛ چرا که مردم عموماً تمایل دارند خدمت را از بخش خصوصی دریافت کنند. اما در شهرستانهای کوچک و روستاها، عمده مردم مراجعه کرده اند و خدمت را دریافت میکنند. وی ادامه داد: به عنوان مثال در بسته خدمات کودکان مباحثی نظیر پایش رشد کودکان، آموزشهای تغذیه ای، مباحث مربوط به تغذیه با شیر مادر، آموزشهای پیشگیری از سوانح و حوادث، آموزش مراقبت از کودک، غربالگری بینایی، شنوایی، واکسیناسیون و... اهمیت زیادی دارد و در مجموع بر اساس سن کودک، به طور متوسط حدود ۱۰ تا ۱۵ خدمت بررسی میشود. برکاتی گفت: کلیه خدمات پایه سلامت در این مراکز رایگان است. در مورد معدودی از خدمات که در مراکزی خاص ارائه میشوند نیز مانند غربالگری و آموزشها و آزمایشهای ازدواج، بخشی از تعرفه از خانواده ها دریافت میشود. * احساس ضعف و بیحسی در صورت را جدی بگیرید: پزشکان نسبت به احساس ضعف و بی حسی در صورت و ارتباط آن با بالا بودن فشار خون هشدار دادند. سردرد شدید، درد قفسه سینه و وجود خون در ادرار از جمله علائم فشار خون بالا هستند.

.............از شش نقطه جهان

* بازار موسیقی کانتری در تسخیر موسیقیدان نابینا: اسمش «Ronnie Milsap» است. این نام را در اینترنت که جستجو کنی، به خیل قطعاتی بر میخوری که هر کدامشان روزی روزگاری جزو پر فروشترینهای بازار ژانر موسیقایی کانتری در آمریکا بوده اند. اما پشت این نام با چه جور شخصیتی مواجه میشویم؟ یک نابینای سر حال و شوخ و شنگ که کودکی عجیب و غریبی را پشت سر گذاشته و با فقر مطلق دست به گریبان بوده و با این وجود بر همه این سختیها غالب شده و حالا یک کشور و چه بسا میلیونها علاقمند به موسیقی کانتری در سر تا سر دنیا شیفته آثارش شده اند.

نخستین دشواری در زندگی Ronnie هم روز اول تولد، یعنی در ۱۶ ژانویه ۱۹۴۳ رخ نمود. ابتلا به نابینایی نه فقط یک فاجعه، بلکه پیامآور فجایع و دشواریهای بعدی در زندگی این نابغه کوچک بود. از آنجا که مادر خانواده همه چیز را بعد از تولد فرزند نابینایش رها کرده و رفته بود، Ronnie زندگی را در مزرعه ای در شهری کوچک از شهرهای کارولینای شمالی و نزد پدربزرگ و مادربزرگش پی میگیرد. زندگی دشواری که «فقر مطلق» تنها عبارتی است که شاید بتواند تا حدودی آن را توصیف کند.

«Ronnie» هم مثل بسیاری از نابینایان از همان سالهای آغازین زندگی شیفته موسیقی بود. رادیو تنها همدمش در شبهای طولانی خردسالی بوده و با موسیقی کانتری هم از همان طریق آشنا شده است. حضورش در مدرسه ای مخصوص نابینایان، نقطه عطفی در زندگی او محسوب میشود؛ چرا که در آنجا توانست موسیقی را جدی و حرفه ای دنبال کند. هنرآموز پیانو شد و شروع به یاد گرفتن موسیقی کلاسیک کرد. ۱۴ ساله بود که از یکی از مسؤولین خوابگاه مدرسه سیلی خورد و همان اندک باقیمانده بینایی هم که در چشم چپش بجا مانده بود از بین رفت. همین اتفاق او را سالیان درازی به انزوا و افسردگی کشاند تا اینکه ورود به دانشگاه و تحصیل در رشته حقوق باز تا حدودی او را به زندگی بازگرداند.

«Ronnie» در ۱۹۶۳ به ممفیس نقل مکان کرد و آنجا گروهی از نوازندگان را گرد خود جمع کرد و نخستین آهنگش را ضبط کرد. آهنگی که سکوی پرتابش شد و سال بعد از آن، کمپانی برادران وارنر قراردادی را برای ضبط یک آلبوم با او امضا کرد. از آن سال تا به حال ۴۰ تا از آهنگهایی که به بازار داده در جدول پرفروشترینهای موسیقی کانتری در آمریکا حائز جایگاه نخست شده اند و با بزرگترین و شناخته شده ترین خواننده ها و آهنگسازان آمریکایی به عنوان خواننده یا آهنگساز کار کرده است. «Ronnie Milsap» شش بار هم توانسته جایزه Grammy را که معادل اسکار در موسیقی است از آن خود کند. Milsap در طول ۵۵ سال فعالیتش در عرصه موسیقی کانتری هشت بار هم توانسته جایزه انجمن موسیقی کانتری در آمریکا را به دست آورد. قصه زندگی Milsap در ۱۹۹۰ و به قلم خود او در قالب کتابی به نام «تقریباً شبیه یک ترانه» منتشر شده است.

.............ورزشی

* رؤیای جنبش پارالمپیک آفریقا محقق شد: برگزاری نخستین دوره بازیهای پارا آفریقا در مراکش، با واکنشهای متفاوتی همراه شد که میتوان آن را در تبدیل رؤیای این قاره به واقعیت تعبیر کرد. شهر رباط مراکش، به عنوان میزبان نخستین دوره بازیهای پارا آفریقا که ژانویه سال 2020 برگزار میشود، انتخاب شد. حدود 1200 ورزشکار از این قاره در هفت رشته به رقابت خواهند پرداخت که بیشتر این رقابتها، سهمیه پارالمپیک 2020 توکیو نیز به شمار میرود. دو و میدانی، فوتبال نابینایان، گلبال، پاورلیفتینگ، والیبال نشسته، تکواندو و بسکتبال با ویلچر، ورزشهایی هستند که در این دوره بازیها حضور دارند. در این رویداد، کلاسبندی ورزشکاران این قاره، دوره های مبارزه با دوپینگ و کلاسهایی با محوریت ترویج جنبش پارالمپیک برگزار خواهد شد. اندرو پارسونز، رئیس کمیته بین المللی پارالمپیک در این باره گفت: این یک لحظه تاریخی برای جنبش پارالمپیک است. بسیار خوشحالم و از مقامات مراکشی نیز ممنونم که این فرصت را فراهم کردند تا نخستین دوره این بازیها ساماندهی شود. اکنون ورزشکاران آفریقایی فرصتی برای کسب سهمیه بازیهای پارالمپیک 2020 را دارند تا توانمندیهای خود را نشان دهند. لئونل داروچا پینتو، رئیس کمیته آفریقایی پارالمپیک نیز عنوان کرد: این گام مهم دیگری برای به رسمیت شناختن ورزش برای افراد دارای معلولیت در این قاره است. این رؤیا در حال واقعیت پیدا کردن است. از پادشاهی مراکش و وزارت ورزش این کشور تشکر میکنم که این زمینه را فراهم کرد تا ورزشکاران این قاره بتوانند استعداد خود را بروز دهند. حمید الائونی، رئیس کمیته ملی پارالمپیک مراکش نیز گفت: بسیار مفتخرم که شهر من، رباط، میزبان اولین دوره این رقابتها خواهد بود. ما امکانات خوبی داریم که با متخصصین و نیروهای کارکشته، بازیهای بزرگی را برگزار خواهیم کرد. دولت و حامیان مالی، ما را در این مسیر حمایت میکنند.

.............حوادث

* زن و شوهر گلفروش با کشاندن مردها به خانه خود و گرفتن فیلمهای غیر اخلاقی، اخاذی میکردند: مردی اواخر سال گذشته نزد پلیس رفت و از ماجرای اخاذی یک زن پرده برداشت. او گفت: من کارگاه تولیدی کانکسهای گلخانه ای دارم. مدتی قبل زنی با من تماس گرفت و گفت در زمینه پرورش گل فعالیت دارد و کانکس قسطی میخواهد. به او توضیح دادم فروش اقساط ندارم، اما میتوانم در ازای کانکس چک بگیرم. آن زن مدتی بعد زنگ زد و نشانیش را به من داد تا برای اندازه گیری و کارهای دیگر به آنجا بروم و سپس کانکس را بسازم. به خانه ای در جنوب تهران رفتم، اما در آنجا ناگهان دو مرد به من حمله ور شدند و من را به ستونی که در خانه بود بستند. آنها لباسهایم را درآوردند و از من فیلم غیر اخلاقی گرفتند. مردان غریبه سپس کارت عابربانکم را گرفتند و با آن 62 میلیون تومان خرج کردند. آنها من را تهدید کردند که اگر درباره این موضوع به کسی چیزی بگویم، فیلم من را منتشر میکنند. من هم از ترس آبرویم قصد نداشتم شکایت کنم تا اینکه مدتی بعد آن زن دوباره تلفن زد و گفت این دفعه باید صد میلیون تومان بپردازم. در غیر این صورت فیلم پخش خواهد شد. بعد از این تماس بود که تصمیم گرفتم شکایت کنم؛ چون میدانم آنها دست بردار نیستند و میخواهند به باجخواهی از من ادامه دهند. کارآگاهان بعد از اطلاع از وقوع این جرم، به دستور بازپرس وارد عمل شدند. از آنجا که شاکی نشانی خانه متهمان را داشت، مأموران چند روز پیش به آنجا رفتند و توانستند زن جوان را دستگیر کنند. این زن وقتی به پایگاه پنجم پلیس آگاهی منتقل شد، در بازجوییها بخشی از اتهام خود را قبول کرد و گفت: شاکی مزاحم من میشد، به همین دلیل موضوع را به شوهرم گفتم و نقشه کشیدیم او را به خانه بکشانیم و درس عبرتی به او بدهیم. مأموران وقتی با این ادعا مواجه شدند، شاکی و متهم را با هم رو در رو کردند که در این مرحله زن جوان اظهارات خود را تغییر داد و واقعیت را گفت. این زن توضیح داد: من و شوهرم در دماوند مزرعه پرورش گل داشتیم، اما شوهرم به شیشه معتاد شد و همین باعث شد نتوانیم خوب کار کنیم و بعد از مدتی ورشکسته شدیم. بعد از آن بود که شوهرم نقشه اخاذی از مردان را طراحی کرد و من به خواسته او با این مرد تماس گرفتم. قبل از آن شاکی را نمیشناختم و هیچ رابطه ای میان ما وجود نداشت. ما فکر میکردیم با تهیه فیلم او را وادار به سکوت خواهیم کرد. کارآگاهان در ادامه، شوهر این زن را نیز بازداشت کردند. او پذیرفت با کمک همسر و دوستش این اخاذی را انجام داده است. او در ادامه به جرم مشابه دیگری نیز اعتراف کرد و گفت: وقتی گلفروشی داشتیم، مردی دو بار از ما خرید کرد و در مرحله سوم تعداد بیشتری گل سفارش داد. این بار زنم با نقشه قبلی او را به خانه کشاند. سپس دست و پایش را بستیم تا از او اخاذی کنیم، اما آن مرد پولی نداشت؛ به همین دلیل با دوستانش تماس گرفتیم و گفتیم او تصادف کرده و برای بستری شدن به پول نیاز دارد. به این ترتیب، 30 میلیون تومان به دست آوردیم، اما این مبلغ کم بود و ما پول بیشتری میخواستیم. به همین دلیل او را دو روز نگه داشتیم تا اینکه روز سوم آن مرد توانست پنجره را باز کند و داد و فریاد راه بیندازد. این گونه بود که یکی از همسایه ها موضوع را به پلیس 110 اطلاع داد، اما وقتی مأموران آمدند، همسرم جلوی در رفت و با بیان اینکه یک موضوع خانوادگی پیش آمده بود و حالا حل شده است، توانست به ماجرا فیصله دهد. بعد از آن ما آن مرد را رها کردیم؛ چون نگه داشتنش ممکن بود برایمان خطرناک باشد. البته تهدید کردیم اگر شکایت کند، فیلمش را منتشر خواهیم کرد. متهم در ادامه گفت: در این جرم یک کارگر افغانستانی با آنها همدستی کرده است. بنا بر این گزارش، این زن و شوهر اکنون در بازداشت هستند و تحقیقات برای دستگیری دو همدست آنها ادامه دارد.

...........چاردیواری

* سلام عزیزان. هرچند در پنجشنبه آینده فرصتی برای تبریک روز معلم خواهم داشت، اما ترجیح دادم پیشاپیش این روز را به معلمین، چه در مراکز استثنایی و چه در مراکز آموزش عادی تبریک بگویم. البته این تبریک را میتوان به اساتید نابینا و کمبینای دانشگاهها و مراکز عالی آموزشی نیز تعمیم داد و همچنین آن دسته از آموزشگرانی که مهارتها و فنون مختلف را به نابینایان و کمبینایان آموزش میدهند. در مقدمه جای آن است که در پاسخ به گروهی از دوستان منتقد دال بر آنکه چرا هر هفته به پرسشهای آنها پاسخ نمیدهیم توضیحی را ارائه دهم. برخی دوستان هستند که به شکل ثابت و هفتگی مثلاً در مورد مستمریها میپرسند. حق دهید که هر هفته نمیتوان به تک تک این افراد توضیح داد؛ زیرا هر هفته خبر جدیدی در مورد مستمری نداریم که بخواهیم پاسخ دهیم و دوم آنکه با توجه به فضای محدود چاردیواری نمیتوان به یک پرسش واحد، اما به چند نفر پاسخ داد؛ زیرا برای بقیه خوانندگان خسته کننده خواهد بود. با این توضیح به سراغ تماسها و پیامکهای شما میروم. آقای هاشم رحمانی خواهان چاپ مطالبی آموزشی در مورد انواع بیمه و صندوقهای بازنشستگی شدند. پیشنهاد خوبی است؛ با یک گلگی و یادآوری تلخ به این معنا که ما یا از دوستان پیشنهادهایی برای محتوای روزنامه نداریم یا اگر پیشنهاد خوبی مطرح شد و ستونی مخصوص آن پیشنهاد پیشبینی شد، در ادامه کمتر بازخورد مناسبی از خوانندگان دریافت میکنیم. برخی اوقات ستونی تمام شده است و بعد از چند هفته خوانندگان واکنش نشان داده و از قطع آن ستون گله کردند؛ مثلاً در گذشته آموزشهایی زنجیره ای در مورد فواید انواع بیمه منتشر کردیم اما کمتر بازخورد داشتیم تا پس از پایان آن پرسشهایی از جانب دوستان داشتیم. به هر حال قطعاً بررسی میکنیم. آقای محمدهادی جعفری پرسیده اند -البته با لحنی گلایه آمیز- که چرا بانک رفاه برای پرداخت حقوق بازنشستگان خواهان دریافت حقوق از خودپردازها میشوند؟ از دوستان خواهش میکنم هنگام طرح چنین پرسشهایی به طور دقیق توضیح دهند. مثلاً مگر دریافت حقوق از خودپرداز مشکلی دارد؟ این امر میتواند برای مردم به نوعی تسهیل در کار باشد؛ مگر آنکه شما منظور خاصی داشتید که توضیح ندادید؛ چون مراجعه نابینا به بانک و پر کردن فیش برای دریافت پول به مراتب مشکلتر است نسبت به برداشت پول از خودپردازها تا از بانکها. بیرون نیامده ایم به گلایه نسرین ماهدشتیان بپردازم که گلایه کردند به هر بانکی که مراجعه کردند، از ایشان امین میخواهند؛ البته مصادیقی را نیز ذکر کردند. از خانم ماهدشتیان میخواهیم که هنگام مراجعه به بانکها شماره بخشنامه بانک مرکزی را در خصوص شرایط گشایش حساب برای نابینایان که با الزامی بودن پر کردن فرم مخصوص تعهد فردی، وجود امین را منتقی میکند به بانکها ارائه دهند. متأسفانه مجالی برای پاسخ به بقیه دوستان نیست. تا هفته آینده بدرود.

 

 

 

  twitter linkedin google-buzz facebook digg afsaran
کلید واژه
 
نظرات بینندگان
نظر شما
لطفا جهت تسهیل ارتباط خود با ایران سپید، در هنگام ارسال پیام این نکات را در نظر داشته باشید:
1.ارسال پیام های توهین آمیز به هر شکل و با هر ادبیاتی با اخلاق و منش اسلامی ،ایرانی ما در تناقض است لذا از ارسال اینگونه پیام ها جدا خودداری فرمایید.
2.از تایپ جملات فارسی با حروف انگلیسی خودداری کنید.
3.از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری کنید.
4. ثبت نظرات در سايت ايران سپيد براي هر نظر حداکثر 400 واژه است.
نام:
ایمیل:
نظر: *