شناسه خبر: 15368 منتشر شده در مورخ: 1397/9/25 ساعت: 09:07 گروه: اخبار روزنامه ایران سپید  
روزنامه یکشنبه 25 آذر 1397

روزنامه یکشنبه 25 آذر 1397

اعتبار آموزش و پرورش استثنایی 6 برابر شده است - توضیحات دادستانی درباره فوت یک زندانی - درمان با تشخیص به موقع سکته های مغزی - وادی شعر (عماد خراسانی) - عروسکا واسه نابیناها قصه میگن - فعالیتهای هیأت نابینایان البرز - قتل همسر 10 روز پس از تولد فرزند

روزنامه «ایران سپید»

یکشنبه 25 آذر 1397

8 ربیع الثانی 1440

16 دسامبر 2018

سال بیست و سوم شماره 6024

صاحب امتیاز:

خبرگزاری جمهوری اسلامی      

مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وبسایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

* اطلاعیه ایران سپید: به اطلاع خوانندگان محترم میرسانیم روزنامه پنجشنبه و شنبه به دلیل مشکلات فنی منتشر نشده است. خوانندگان میتوانند این روزنامه ها را در وب سایت ایران سپید بخوانند.

.........عناوین این شماره.......

اعتبار آموزش و پرورش استثنایی 6 برابر شده است 2

توضیحات دادستانی درباره فوت یک زندانی 5

درمان با تشخیص به موقع سکته های مغزی

وادی شعر (عماد خراسانی) 9

عروسکا واسه نابیناها قصه میگن 11

فعالیتهای هیأت نابینایان البرز 15

قتل همسر 10 روز پس از تولد فرزند

...........ویژه

* اعتبار آموزش و پرورش استثنایی 6 برابر شده است: معاون برنامه ریزی آموزشی و توانبخشی سازمان آموزش  و  پرورش استثنایی کشور گفت: اعتبارات این حوزه هم اکنون نسبت به ابتدای دولت تدبیر و امید بیش از 6 برابر شده است. محسن غفوریان اظهار داشت: سال 92 به آموزش و پرورش استثنایی کشور 200 میلیارد ریال اعتبار اختصاص داده شد. به همت دولت تدبیر و امید این میزان هم اکنون به یک هزار و 300 میلیارد ریال افزایش یافته که افزایش بیش از 6 برابری را نشان میدهد. وی افزود: همچنین در بخش خدماتی از جمله بیمارستانها، خرید سمعک، ویلچر و واکر 70 میلیارد ریال هزینه شده است. معاون برنامه  ریزی آموزشی و توانبخشی سازمان آموزش و پرورش استثنایی در خصوص سرویس ایاب و ذهاب مدارس استثنایی تأکید کرد: سالهای گذشته 20 میلیارد ریال اعتبار برای سرویس این مدارس در نظر گرفته شده بود که هم اکنون این میزان به 360 میلیارد ریال افزایش یافته است. غفوریان یادآور شد: خدمات توانبخشی از آموزش جدا نیست؛ حتی بر آن مقدم است و باید با همفکری معلمان، مربیان و اولیا، توانمندی این افراد به منصه ظهور برسد و با ایجاد اعتماد بنفس و انگیزه، همانند سایر مردم در جامعه حضوری فعال داشته باشند. وی اضافه کرد: توسعه، تقویت تعامل و جلب مشارکتهای تخصصی و حمایتی برای پشتیبانی از فعالیتهای توانبخشی، آموزشی و شناسایی، بهره گیری، هدایت و مشارکت همه نهادهای اجتماعی لازم است. غفوریان با بیان اینکه معلولیت تنها مشکل فرد نیست، بلکه به جامعه نیز مربوط است، گفت: افراد معلول باید برای حضور در جامعه از خدمات و فرصتهای برابر بهره مند شوند. وی تأکید کرد: بعنوان متولی برنامه ریزی در امور مردم، همچنین متولی اجرای امور معلولان باید بدانیم استفاده از حقوق برابر تنها امکانات نیست، بلکه باید حضوری مطمئن ایجاد کرد. غفوریان تصریح کرد: ایجاد فرصتهای برابر تنها از طریق مناسبسازی فضاها نیست، بلکه باید با نگرش به مقوله تغییر، بپذیریم معلولیت محدودیت نیست. وی به موفقیت معلولان در مراکز آموزش عالی اشاره کرد و گفت: 400 نفر از معلولان در دانشگاههای مختلف کشور پذیرفته شده اند و از این تعداد، 15 نفر حائز رتبه های اول تا سوم کنکور بوده و یک نفر نیز در رشته پزشکی پذیرفته شده است. غفوریان به میزان سختی کار معلمان مدارس استثنایی اشاره کرد و گفت: معلمان در این حوزه بسیار پرکار و فعال هستند و در مقایسه با معلمان مدارس عادی، علم بالاتری در حیطه آموزش و تربیت دانشآموز دارند. وی افزود: 151 هزار دانشآموز استثنایی در یک هزار و 600 مدرسه کشور در حال آموزش هستند.

* گلواژه: هر گاه دیدى که مؤمن خاموش و با وقار است به او نزدیک شو زیرا که او کلمات حکمت آمیز گوید. حضرت محمد (ص) - هیچ مؤمنی حق ندارد خود را ذلیل و پست نماید. حضرت محمد (ص)

 

.............سیاسی

* توضیحات دادستانی درباره فوت یک زندانی: رسانه های خارجی مدعی شدند، فردی به نام وحید صیادی نصیری به علت اعتصاب غذا در زندان قم فوت کرده است. در همین زمینه دادستان عمومی و انقلاب قم ضمن تکذیب فوت این فرد در زندان گفت: نصیری، زندانی زندان لنگرود که به جرم توهین به مقدسات در فضای مجازی در حال گذراندن محکومیت حبس خود بوده، لیکن به لحاظ بیماری کبدی دچار وخامت اوضاع جسمانی شده و به بیمارستان اعزام و بعد از هفت روز بستری در همان بیمارستان فوت میکند. وی خاطرنشان کرد: تشخیص علت تامه فوت توسط پزشکی قانونی در حال بررسی است.

* پرونده کشف امامزاده را یک جایی باید بست: نایب رئیس فراکسیون مستقلین ولایی با اشاره به اینکه «دنبال شجره نامه امامزاده ها نبودن» به معنای افزایش تولید امامزاده در کشور است، میگوید پرونده کشف امامزاده را یک جایی باید بست. به گزارش خانه ملت، غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی در خصوص اظهارات مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان مبنی بر اینکه دنبال شجره نامه امامزاده ها نباشید، گفت: اگر چنین رویه ای پیش گرفته شود، من قول میدهم امسال چند هزار امامزاده دیگر تولید شود. نماینده رشت در مجلس ادامه داد: این نگاه که مسئول محترم در مصاحبه خود به آن اشاره کرده، کاملاً اشتباه است و چنین رویه ای به دین خسارت وارد میکند.

* جریانی میخواهد متفکرین را خانه نشین کند: حجت الاسلام غرویان با اشاره به تأیید صلاحیت خود در انتخابات خبرگان رهبری سوم و رد صلاحیت در دوره پنجم گفت:  طی نامه ای سرگشاده به آقای جنتی بیان کردم که در روز قیامت جلو او را خواهم گرفت.  به گزارش ایسنا، وی افزود: جریانی ضد فلسفه در حوزه و دانشگاه کار میکند که میخواهد چهره های فلسفی و متفکر کشور را خانه نشین کند تا مقدسین کم خرد و کم دانش بر سر کار بیایند.

 

............بهداشت و سلامت

* درمان با تشخیص به موقع سکته های مغزی: معاون درمان وزیر بهداشت با بیان اینکه روزانه 250 تا 300 نفر در کشور دچار سکته مغزی میشوند، گفت: اگر درمان سکته حاد مغزی در سه ساعت اولیه صورت گیرد، 30 درصد بیماران بدون ایجاد عوارض و ناتوانی، بهبودی کامل خواهند یافت. قاسم جانبابایی افزود: 15 درصد سکته ها به مرگ منجر میشود که 30 درصد از این افراد زیر 50 سال سن دارند. با برنامه مدیریت درمان سکته های حاد مغزی، بسیاری از مشکلات جسمی، حرکتی و ذهنی بیماران حل شده و عمر بیمار هم افزایش پیدا میکند. در حال حاضر 75 بیمارستان در کشور با استفاده از مدیریت درمان سکته های مغزی به بیماران امداد میرساند. جانبابایی افزود: فشار خون بالا، دیابت، بیماریهای قلبی به ویژه اختلالات ریتم قلب، کلسترول خون بالا و تنگی عروق گردنی (کاروتید) از عواملی هستند که سبب سکته های مغزی میشوند. وی درباره علائم سکته مغزی گفت: فلج عمومی بدن از علائم بروز سکته مغزی است، اما مهمترین علامت این اختلال، اختلال بینایی گذرا در یک یا هر دو چشم، اختلال در راه رفتن، درد و سوزش در یک طرف بدن است. سکته مغزی معمولاً با بیحسی صورت و دست و پا، ضعف خفیف و اختلال تکلم همراه است. فرد مبتلا باید در کمتر از سه ساعت به بیمارستان دارای خدمات تخصصی برسد. بالا رفتن سن به علت پیری رگهای مغز، خطر سکته مغزی را افزایش میدهد. فشار و چربی خون بالا، بیماریهای قلبی، بیماریهای ارثی و... نیز از عوامل دیگر بروز سکته است.

* 80 درصد بیماران نادر، ثمره ازدواج فامیلی: مدیر عامل بنیاد بیماریهای نادر گفت: شیوع ازدواجهای فامیلی میزان بیماریهای نادر را در ایران افزایش داده است و از هر 10 هزار نفر، یک نفر بیماری نادر دارد. حمیدرضا ادارکی افزود: تا کنون 238 بیماری نادر و 4 هزار و 800 نفر بیمار نیز در سامانه بیماران نادر ایران ثبت شده اند. بیماریهای ALS و EB در صدر بیماریهای نادر در ایران هستند.

..........وادی شعر

* عماد خراسانی: عماد الدین حسنی برقعی، معروف به عماد خراسانی، شاعر مشهور خراسانی است و از نامآوران شعر و غزل معاصر ایران به شمار میآید. عماد خراسانی به روایت مهدی اخوان ثالث، متولّد بهار ۱۳۰۰ خورشیدی در توس مشهد است؛ اما خود در مصاحبه ای گفته تولدش را بدون هیچ توضیح دیگری در ۱۲۹۹ ثبت کرده اند. پدرش «سید محمدتقی معین دفتر» (از صاحب منصبان آستان قدس رضوی) و مادرش «بی بی حرمت» نام داشتند. نسب عماد به احمد بن موسی برقع، امام محمدتقی میرسد و نام کاملش عماد الدین حسن برقعی است. عماد در ۳ سالگی مادرش را از دست داد و در ۶ سالگی پدرش را و از آن پس تحت سرپرستی پدربزرگش بود. عماد از ۹ سالگی با تشویق دایی خود، شعرخوانی و سرودن شعر را آغاز کرد. تخلص عماد خراسانی را فریدون مشیری برای او انتخاب کرد. عماد یک بار ازدواج کرد، اما همسرش هشت ماه بعد درگذشت. او از سال ۱۳۳۱ به تهران رفت. عماد خراسانی فرزندی نداشت و تا آخر عمر تنها زندگی کرد. وی پس از یک دوره بیماری در صبح روز شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۲ در تهران در ۸۲ سالگی درگذشت. این غزل زیبا و معروف از اوست: پیش ما سوختگان، مسجد و میخانه یکیست، حرم و دیر یکی، سبحه و پیمانه یکی است؛ اینهمه جنگ و جدل حاصل کوته نظریست، گر نظر پاک کنی، کعبه و بتخانه یکیست؛ هر کسی قصه شوقش به زبانی گوید، چون نکو مینگرم، حاصل افسانه یکیست؛ اینهمه قصه ز سودای گرفتاران است، ورنه از روز ازل، دام یکی، دانه یکیست؛ ره هر کس به فسونی زده آن شوخ ار نه، گریه نیمه شب و خنده مستانه یکیست؛ گر ز من پرسی از آن لطف که من میدانم، آشنا بر در این خانه و بیگانه یکیست؛ هیچ غم نیست که نسبت به جنونم دادند، بهر این یک دو نفس، عاقل و دیوانه یکیست؛ عشق آتش بود و خانه خرابی دارد، پیش آتش، دل شمع و پر پروانه یکیست؛ گر به سرحد جنونت ببرد عشق عماد، بی وفایی و وفاداری جانانه یکیست.

............گزارش فرهنگی

* آی قصه قصه قصه، نون و پنیر و پسه. یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا، هیچ کس نبود... دخترا و پسرا تو موزه عروسکا نشستن، تا قصه گوش کنن؛ قصه هایی که عروسکا براشون تعریف میکنن. قصه دختر شاه پریون، قصه شاماران، قصه هزار هزار دونه انار..... صبح جمعه، یه عده دختر و پسر نابینا از موزه عروسکا بازدید کردن و نشستن پای قصه های قشنقی که عروسکای اون قصه ها تو موزه بودن. قصه هایی که با شنیدنشون، سوار بال خیال شدن و واسه چند لحظه، از این دنیای جدی بزرگسالا دل کندن و به سرزمین رؤیاهای دوره کودکیشون رفتن و خلاصه دلی از عزا درآوردن. تازه بعد شنیدن قصه ها، بعضی از اشیای موزه مثل کلاههای محلی و سازای محلی رو تو دستشون گرفتن و لمس کردن و کلی کیف کردن. – رفتم تو دوره بچگی: پریسا یکی از اون دخترا بود که با شنیدن قصه ها و لمس کردن عروسکا، به قول خودش رفت تو روزای بچگیش؛ روزایی که عروسکاشو بغل میکرد و مثل اینکه بچه هاش هستن، براشون مادری میکرد و مواظبشون بود که شلوغ نکنن و مادرشونو اذیت نکنن: «قصه ها رو که گوش کردم و عروسکا رو دستم گرفتم، یاد بچگیام افتادم و که کلی عروسک داشتم و همدم من بودن.» سال سوم ادبیات داستانیه و عاشق قصه. کلی از اینکه اومده بود موزه عروسکا خوشحال بود و دوست داشت این برنامه ها تکرار بشه: «خیلی ایده خوبی بود. من خیلی خوشحالم که به جای موندن تو خونه، اونم روز تعطیلی، پا شدم و اومدم موزه عروسکا. خدا کنه بازم این برنامه ها تکرار بشه.» اما ناهید بیشتر از عروسکا و قصه ها، از اینکه همنوعاش با اشیای موزه ارتباط گرفته بودن کیف کرده بود: «من تا یه مدت بینایی داشتم و به علت آب مروارید و خونریزی، بیناییمو از دست دادم. بیشتر از عروسکا و قصه ها، از اینکه بچه ها با اشیای موزه ارتباط گرفته بودن کیف کردم.» ناهید با خواهرش که بیناست اومده بود تا از موزه دیدن کنه. به قول خودش چون قبلاً بینایی داشت، دیدن عروسکای موزه براش تازگی نداشت. – دوست دارم توریست بشم: سارا که از شنیدن قصه های مناطق مختلف ایران لذت برده، آرزو داره توریست بشه: «خیلی دوست دارم توریست بشم و برم همه جای ایران و از نزدیک با آدمای اون مناطق آشنا بشم.» میگه این قصه ها اونو بردن به جنوب و شمال ایران: «امروز که این قصه ها رو گوش کردم، تو دنیای خیالم رفتم به جنوب و شمال ایران.» میگه واسه توریست شدن حتماً باید یه همراه داشته باشه: «توریست شدن راحت نیست؛ حتماً کسی که علاقه مند سفره، باهات باید همراه باشه. البته همه توریستا باهم سفر میکنن.» سارا دنیای رنگا رو برا خودش به تیره و روشن تقسیم کرده: «من رنگای تیره رو همیشه نشونه تاریکی میدونم و رنگای روشنو نشونه سفیدی و روشنی. کلاً رنگا تو ذهن من دو دسته بزرگو تشکیل میدن: تیره و روشن.» سارا هم تو دوره بچگیش کلی عروسک داشته و با لمس کردن عروسکای موزه، یاد اونا افتاده و کلی هیجانزده شده و با شعف خاصی حرف میزد: «امروز که عروسکا رو لمس میکردم، یاد اون شبایی افتادم که قبل از خواب عروسکامو میخوابوندم.» - نابیناها ته انرژین: باعث و بانی این برنامه، پرویز شجاعیه که بچه ها عمو پرویز صداش میکنن. عمو پرویز این برنامه رو به پیشنهاد و همکاری علیرضا عالمنژاد که خودش تور لیدر حرفه ایه برگزار کرده و میگه از پارسال نابیناها رو میبره سفر: «از سفر گلابگیری تو اردیبهشت پارسال شروع شد که بچه های عصای سفیدو بردم کاشون.» میگه نابیناها خیلی پر انرژین: «واقعاً جوونای نابینا پر انرژین و تو این ۷-۸ سفری که باهم داشتیم، به همه مون خوش گذشته. احساس این جوونا از خیلیا بالاتره و من از اینکه کنارشونم، کیف میکنم.» بعد بازدید از موزه و یه برنامه شاد هنری، همه با انرژی زیاد راهی رستوران شدن تا بعد غذای روح، به غذای جسم برسن و همه اش از عروسکا و قصه ها واسه همدیگه بگن و فضای خلوت رستورانو با سر و صداشون شلوغ کنن. با این امید که از این برنامه ها بازم پیش بیاد و از خونه بیان بیرون.

...........ورزشی

* محمود خسروی وفا رئیس کمیته ملی پارالمپیک باقی ماند: شانزدهمین مجمع عمومی و ششمین مجمع انتخاباتی کمیته ملی پارالمپیک با حضور سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان برگزار شد. ریاست، اولین پستی بود که رأیگیری برای آن انجام شد و طی آن محمود خسروی وفا از ٥٠ رأی مأخوذه برای انتخاب رئیس، ۴۶ رأی به دست آورد و برای چهار سال دیگر رئیس باقی ماند. غفور کارگری به عنوان نایب رئیس آقایان، سیما لیموچی به عنوان نایب رئیس بانوان، شهرام منکراسی به عنوان خزانه دار کمیته ملی پارالمپیک و مسعود اشرافی به عنوان بازرس کمیته ملی پارالمپیک انتخاب شدند. آقایان قاسم قاسمی، محمدرضا مظلومی، حمید علی صمیمی، هادی رضایی، علی کشفیا و غلامرضا نوروزی هم به عنوان اعضای هیئت اجرایی انتخاب شدند.

* فعالیتهای هیأت نابینایان البرز: روزبه زورقی، رئیس هیأت ورزشی نابینایان استان البرز گفت: این استان تلاش کرده با استفاده از ظرفیتهای موجود، خدماتدهی مناسبی را به جامعه نابینایان داشته باشد. هدف گذاری ما در فدراسیون، آگاهی بخشی و کمک به کاهش آسیبهای ناشی از فعالیتهای ورزشی معلولان با آسیب بینایی است. وی در خصوص فعالیتهای ورزشی هیأت نابینایان البرز گفت: در استان ما، بالغ بر 200 ورزشکار نابینا و کمبینا فعالیت میکنند. به جز گلبال بانوان، در تمامی رشته های تحت پوشش فدراسیون فعالیت داشته و برنامه ریزی شده عمل میکنیم. برای مثال، در رشته شنا در استخر آزادگان تمرینات شناگران در دو بخش آقایان و بانوان در طول هفته پا برجا است. همچنین پیست دو و میدانی شریعتی کرج در هفته سه روز در اختیار نابینایان قرار میگیرد. روزهای چهارشنبه، فوتبال b2-b3 در سالن مجموعه انقلاب برگزار میشود. گلبال آقایان نیز در سالن استقلال دو روز در هفته و دو چرخه سواری دو نفره هم هفته ای یک روز برگزار میگردد. زورقی با اشاره به خانه شطرنج نابینایان استان البرز گفت: دو مربی کمبینا دو روز در هفته به علاقمندان این رشته آموزش میدهند و در روزهای جمعه، شطرنج پیشرفته را در برنامه آموزشی خود داریم. در بخش همگانی نیز در رشته های کوهنوردی و شودان فعالیتهای مستمر داریم. وی بیان کرد: به نظر من، خدمات ورزشی برای جامعه نابینایان برای بسیاری از ورزشکاران شناخته شده نیست و باید رویکرد این هیأت، در کنار کار خدمات ورزشی، آگاهی بخشی و اطلاعرسانی مؤثرتر باشد. زورقی با تأکید بر اینکه ورزش کردن مانند رعایت بهداشت فردی یک وظیفه است، افزود: اگر به این باور برسیم که فعالیت ورزشی میتواند آثار خوبی در حفظ سلامت و دور ماندن از بیماریها داشته باشد، قطعاً آن را جدی میگیریم و به آن عمل خواهیم کرد؛ همچنان که شاهد پیروزیهای معلولان ورزشکار جامعه در عرصه های بین المللی هستیم.

* گلواژه: تا مرد خاموش است، بر او خطری نیست، زیرا سرنوشت او به زبانش بسته است. گوته

...........حوادث

* قتل همسر 10 روز پس از تولد فرزند: راز جسد سوخته یک زن در دامنه یکی از کوههای جنوبی مشهد، با اعترافات همسرش فاش شد. بازپرس ویژه قتل دادسرای مشهد گفت: این جسد شامگاه چهارشنبه 21 آذر پیدا شد. بررسیهای مقدماتی نشان داد جسد متعلق به زنی حدود 35 ساله است که آثار سوختگی بر پشت و لباسهایش مشهود است و ژل آتشزا نیز کنار جسد افتاده بود. با توجه به اینکه این زن چسب پانسمان و گن داشت، کارشناسان تشخیص دادند او بتازگی عمل سزارین یا جراحی رحمی داشته است. تحقیقات آغاز شد و کارآگاهان دریافتند 48 ساعت پیش از کشف جسد گزارش ناپدید شدن زنی با مشخصات مقتول به پلیس اعلام شده است. وی افزود: با شناسایی هویت این زن و تحقیق از خانواده اش، کارآگاهان به همسر او مظنون شدند. این مرد نیز که منکر جنایت بود، ادعا میکرد همسرش که 10 روز قبل زایمان کرده، پس از جر و بحث خودرو را ترک کرده و دیگر خبری از او ندارد. با ادامه بازجوییها، او سر انجام لب به اعتراف گشود و با اقرار به قتل گفت در حال بردن فرزندش به آزمایشگاه، با مقتول جر و بحث کرده و با قفل پدال به سر و صورت او زده و جسدش را در کوه انداخته است. او سپس با خریدن ژل آتشزا قصد سوزاندن جسد را داشته که تنها پشت و لباس مقتول سوخته بود.

* آزار و اذیت دختر نوجوان با وعده ازدواج: پسر 19 ساله که با وعده های واهی به دختر نوجوانی او را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، به اتهام تجاوز پای میز محاکمه ایستاد. رسیدگی به این پرونده از تیر ماه سال جاری و با شکایت دختر 14 ساله به نام «سحر» در دستور بررسی قرار گرفت. این دختر مدعی بود پسر سربازی به نام «فرید» او را فریب داده و از آنجا که این دختر جایی برای ماندن نداشته، با انتقال او به خانه دوستش، به زور وی را مورد آزار و اذیت قرار داده است. با این ادعا «سحر» به پزشکی قانونی معرفی شد و پس از تأیید ادعایش توسط کارشناسان پزشکی قانونی، حکم بازداشت فرید صادر شد. با دستگیری «فرید»، او که چاره ای جز اعتراف نداشت، به مأموران گفت: یک روز که در پارک قدم میزدم، با دختر نوجوانی آشنا شدم. از او خوشم آمد. به همین دلیل شماره ام را به او دادم و رابطه مان شروع شد. بعد از چند وقت او گفت پدرش او را از خانه بیرون کرده و از من کمک خواست. وقتی پیش او رفتم، دیدم لباسهایش مناسب نیست و به درخواست خودش طلاهایش را فروختم و لباس خریدیم. شب تا صبح بیرون بودیم، اما روز بعد او را به خانه دوستم بردم که آن اتفاق افتاد. با این اعترافات پرونده به شعبه دوازدهم دادگاه کیفری تهران انتقال یافت. در شروع جلسه، متهم اظهارات قبلیش را تکرار کرد و سپس «سحر» در جایگاه ایستاد و گفت: «بعد از آن اتفاق، من از خانه دوست فرید فرار کردم و به خانه مان رفتم، اما نمیدانستم چه بلایی سرم آمده است. فرید به من گفت مرا دوست دارد و میخواهد با من ازدواج کند. نمیخواستم شکایت کنم تا اینکه فهمیدم او زندگیم را تباه کرده است و پیش پلیس رفتم.»

 

  twitter linkedin google-buzz facebook digg afsaran
کلید واژه
 
نظرات بینندگان
نظر شما
لطفا جهت تسهیل ارتباط خود با ایران سپید، در هنگام ارسال پیام این نکات را در نظر داشته باشید:
1.ارسال پیام های توهین آمیز به هر شکل و با هر ادبیاتی با اخلاق و منش اسلامی ،ایرانی ما در تناقض است لذا از ارسال اینگونه پیام ها جدا خودداری فرمایید.
2.از تایپ جملات فارسی با حروف انگلیسی خودداری کنید.
3.از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری کنید.
4. ثبت نظرات در سايت ايران سپيد براي هر نظر حداکثر 400 واژه است.
نام:
ایمیل:
نظر: *