روزنامه «ایران سپید»

شنبه 20 خرداد 1396

15 رمضان 1438

10 جون 2017

سال بیست و یکم شماره 5588

صاحب امتیاز:

خبرگزاری جمهوری اسلامی      

مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وبسایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

ولادت باسعادت کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی (علیه السلام) مبارک باد

.........عناوین این شماره.......

طبقی از سوره نازعات 2

جای خالی دانشآموزان در کلاس زندگی 6

چرا رمان بخوانیم قسمت نه 8

نگاهی به WWDC "۲۰۱۷" 12

جدول حذفی/ نقاشی که نشان داد معلولیت محدودیت نمیآورد/ داستان دوستی دلقک و دانشمند 15

ضیافت

* طبقی از سوره نازعات: در اینجا بخش دوم ترجمه روان و تفسیری سوره نازعات را پی میگیریم. آنچه در آیات 6 تا 14 آمده، نشان دهنده نوعی پیچیدگی در این مراحل است. از آیه 6 تا 14، آهنگ آیات موجگونه است که تا آیه 6 این شدت و حرکت شدیدتر شده است. از آیه 6 تا 14، آیات کمی طولانیتر شده، لحن و حرکت آن آرامتر است و از اینجا داستان حضرت موسی آغاز میشود که در بیان این داستان آیات به الف  مقصوره ختم میشود و به نوعی بسط پیدا میکند؛ گویی برای آن پیچیدگیها توضیحی آمده. حکایت موسی را شنیده ای؟ هنگامی که "ربش" در آن سرزمین پر از پیچیدگیهای حتی ظاهری، او را ندا داد. گویا  موسی همینطور که در "طوی" پیچیده حرکت میکند، با خود هم کلنجارهایی میرود. آخر پروردگارش با یک ندای درونی او را میخواند. یکدله میشود و مصمم که برو به سوی فرعون که بر اثر طغیان طاغوت شده و بپرس بنا بر پاکی و تزکیه و پالایش دارد؟ بگو من تو را به سوی آن رب هدایت میکنم تا تو هم  دچار طغیان نشوی و متعادل گردی. هدایتت میکنم تا تو هم دغدغه "رب "داشته باشی. آن معجزه و آیه و نشانه بزرگ را نشانش داد. فرعون اما آن نشانه را دید و انکار کرد، مرتب دید و انکار کرد. باز هم عصیان کرد. سپس سعی وارونه کرده به جای اینکه در جهت خشیت و تعادل حرکت کند، در جهت طغیانش حرکت کرد تا جمع وجودش و حاصل طغیانش این شد که ندا سر دهد که، من رب اعلی شما هستم. یک رب همه جانبه و تربیت اخلاقی و جسمی و فرهنگی شما با من است.

* تو در روزی پای به جهان گذاشتی که قرص قمر درخشانتر از ماههای دیگر بود. تو در روزی پای به این جهان گذاشتی که شادی ورودت طعام سحر بود و نظر کردن در چشمانت، شیرینی افطار عشاق؛ چه، تو به کسی شبیه بودی که قافله سالار بیداریست؛ همو که جد توست و در نخستین گام ورودت به این جهان، تو را از آغوش مادر گرفت و دربر فشرد. آری تو شبیه او بودی، شباهتی که در تو جاودانه ماند. تو آمدی، آمدی تا مظهر صبر و استقامت شوی و بیاموزی صبوری را بر تمام کسانی که در تنگناها خود را میبازند. آمدی تا از دریای کرامتت، قطره های بخشش و کرم را بر لبهای تشنگان سخاوت بچشانی. آمدی تا نرمش را بیاموزی، نرمش را، اما نه به هر بها و نه در هر قامتی. نرمش را در مقابل مکر محیلان بیاموزی، چنان نرمشی که مدال قهرمانیش، برای همیشه در سینه تاریخ سنجاق شد. از همان دوران کودکی تواضع و داشتن پاس ادب را آموختی، نه بر هم سالانت، حتی بر آنانی که کبر سن دارند. آن روز که با برادر کوچکت در صحن مسجد نظاره گر پیرمردی بودی که وضو میگرفت، اما نه به قاعده. وقتی کار وضو را تمام کرد، با برادرت پیش رفتی و از آن پیرمرد خواستی تا نظاره گر شیوه وضو گرفتنت شود که اگر اشتباهی در کارت بود، او به حکم کبر سن و داشتن تجربه های بسیار، اصلاحش کند و آن گونه اشتباه آن مرد را اصلاح کردی که اشک در چشمانش حلقه زد و دستت بوسید. آمدی مهربانی را بیاموزی، حتی بر آنان که بر تو ظلم کردند. آمدی تا مظهر صبر شوی و پرچم استقامت را بر افرازی و بعد از خودت، به خواهرت بسپاری تا در روز موعود، تکیه گاه برادر کوچکت باشد. آری آمدی که بسیار بیاموزی از دریای لطفت. آمدی، خوش آمدی. - این چه شور است عزیزان که بهر انجمن است، شاد و خرم دل یاران و به دور از محن است؛ هر طرف میگذرم بانگ طرب میشنوم، زانکه میلاد حسن، نور دل بو الحسن است؛ دختر ختم رسولان پسری آورده است، که جمالش حسن و نام نکویش حسن است؛ سروی آزاد عیان گشته که از خرمیش، جلوه باغ بهشت است و صفای چمن است؛ شهر یثرب شده فرخنده ز میلاد حسن، وز تجلی رخ او بر مه و خور طعنه زن است؛ تهنیت گوی ملائک به زمین آمده اند، که فضا خوش نفس از مشک و عبیر ختن است؛ شیعیان شاد و فرحناک ز مولود حسن، شادمان خاطر سرگشته هر مرد و زن است؛ صبر ایوب فراموش شد از خاطره ها، دیده خلق جهان خیره به صبر حسن است.

سخن هفته

* جای خالی دانشآموزان در کلاس زندگی. پایان امتحانات سالانه دانشآموزان همواره زمان طرح پرسش چگونگی پر کردن اوقات فراغت دانشآموزان است. این پرسش در مورد دانشآموزان استثنایی هر سال بزرگتر هم شده است، زیرا کمتر شاهد ارائه برنامه جامعی برای تبدیل ایام تعطیلات تابستانه دانشآموزان استثنایی به اوقاتی مفرح و در عین حال، آموزنده برای این گروهیم. به عبارت دیگر، دانشآموزان استثنایی با محرومیت مضاعف در دسترسی به اردوهای تابستانی و برنامه های آموزشی ویژه دانشآموزان در محیطهای شهری رو برو هستند. هر سال برنامه هایی اعلام میشود که گذشته از کیفیت آنها در مراحل اجرایی، با ضعفهای بسیار جدی رو برو میشوند. چرا باید مدارس استثنایی در تابستانها خالی بمانند و دانشآموزان استثنایی نیز بی کار و سرگردان در خانه ها، مگر آنهایی که به یمن تمول و سطح فرهنگ خانواده به امکانات آموزشی یا ورزشی دسترسی دارند؟ بسیاری از آموزشها که دانشآموزان استثنایی به آنها نیاز دارند، عملاً در مدارس ارائه نمیشود. مهارتهای زندگی، مهارتهای اساسی ارتباط اجتماعی، دوره های رشد خلاقیتهای فردی، آموزشهای هنری، آموزشهای فنی مانند تحرک و جهتیابی برای نابینایان یا فناوریهای آی تی. تا کنون به این پرسشها پاسخی داده نشده است؛ البته هر گاه با مسئولان سازمان آموزش و پرورش استثنایی صحبت کنید، این نیازها را تأیید میکنند، اما در عمل گامی محسوس برای آن برداشته نمیشود. باید با هماهنگی میان مسئولان وزارت آموزش و پرورش، سازمان آموزش و پرورش استثنایی و تشکلهای علاقه مند افراد دارای معلولیت، برنامه های جامع برای آموزش و تفریح توأمان دانشآموزان استثنایی تدوین شود، دولت امکانات و بودجه بدهد و سازمانهای غیر دولتی و بخش خصوصی علاقمند، مجری برنامه های تصویب شده. امیدواریم با تغییرات در دولت جدید آموزش و پرورش نیز تکانی جدی در این خصوص بخورد.

چوب الف

* چرا رمان بخوانیم؟ قسمت نهم:

کسانی که با حساسیت و دقت خوراکیهای خود را انتخاب میکنند و برایشان مهم است که غذای خوب بخورند, کم کم ذائقه شان دقیق و حساس میشود و دیگر هر خوردنی با هر کیفیتی را تحمل نمیکنند. حتی دستگاه گوارششان هم به خوردنیهای ناسالم و مشکوک عکس العمل نشان میدهد. اما اگر دستگاه گوارش را به خوردنیهای ناسالم و بیکیفیت عادت دهیم, کم کم ذائقه ما هم سلامت و قدرت و صحت قضاوت خود را از دست میدهد. این امر در مورد استفاده از محصولات فرهنگی و آثار ادبی و هنری نیز کاملاً صادق است. بنا بر این خیلی مهم است که ذائقه هنری خود را تقویت کنیم و اگر براستی اهل مطالعه هستیم, به طبع لطیف خود تنها ارزشمندترینها را بخورانیم. البته خوشبختانه پس از زمان کوتاهی مطالعه کتابها و به ویژه آثار ادبی ارزشمند, طبع و ذائقه اهل مطالعه بیکیفیتها را به راحتی تشخیص داده و از آنها فاصله میگیرد.

برای شروع خوب است بدانیم که چطور میشود به این تشخیص رسید و آثار ارزشمند را از میان آنهایی که به اصطلاح آثار زرد, مبتذل یا سطحی نامیده میشوند, باز شناخت. تعریف دقیق رمانهای کم ارزش یا سطحی, به واقع بسیار دشوار است. چون تمامی این آثار از شیوه و نگرش واحدی تبعیت نمیکنند. مشکل جدی دیگر، به ویژه برای دوستان نوجوان و جوانی که قصد دارند به جرگه اهل مطالعه وارد شوند و از ابتدا به سراغ بهترینها بروند, این است که حتی در صورت شناخت شاخصها و مختصات این گونه آثار, یافتن آثار ارزشمند در میان انبوه آثاری که هر روزه روانه بازار نشر میشوند, بسیار وقتگیر و دشوار خواهد بود. بنا بر این پیش از پرداختن به تمایزهای مهم میان آثار ارزشمند و رمانهای زرد یا مبتذل, چند پیشنهاد کوچک, ساده و عملی را برای دوستداران کتاب، به ویژه دوستان جوان خود مطرح میکنیم تا با کمک آنها کمی از سر در گمی در میان توده کتابهای تلنبار شده در کتابفروشیها, خلاصی یابند. اول اینکه نویسندگان صاحبنام و به ویژه کلاسیکهای ادبیات ایران و جهان را بشناسیم و آثار آنها را برای خواندن انتخاب کنیم. خوشبختانه در این خصوص فهرستهای مفصل و قابل دفاعی وجود دارد که هم در کتابخانه و با کمک کتابداران و هم در فضاهای مجازی به سادگی میتوان به آنها دستیافت. دوم اینکه در صورت علاقه به ادبیات جهان، درباره مترجمان این آثار پرس و جو و تحقیق کنیم تا کم کم بهترین مترجمان را بشناسیم. گاه پیش میآید که نویسنده اثری برای ما شناخته شده نیست یا تنها یک اثر از او به فارسی ترجمه شده است. اما ما میدانیم که فلان مترجم به سراغ ترجمه کتابهای بی ارزش یا حتی کم ارزش نمیرود. بنا بر این نام برخی مترجمان مانند محمد قاضی, نجف دریابندری, عبد ا... کوثری, علی اصغر حداد, سروش حبیبی و بسیاری دیگر از این مترجمان صاحب ذوق و چیره دست, خود دلیلی بر ارزشمند بودن اثر میتواند به شمار آید. گذشته از اینها، برخی ناشران, ناشر تخصصی ادبیات داستانی هستند یا اساساً در هر زمینه موضوعی که کتاب منتشر کنند, به سراغ کتابهای کم ارزش نمیروند. در عوض ناشرینی هم هستند که فقط آثار بازاری و کم ارزش را منتشر میکنند. شناخت این ناشران در زمانی که نام نویسنده و مترجم ناآشناست، برای انتخاب رمان میتواند بسیار مفید واقع شود. برای مثال انتشارات نیلوفر، ناشر تخصصی ادبیات داستانی است و نشر چشمه, ققنوس, ماهی و... در زمینه ادبیات داستانی کارنامه بسیار ارزشمندی داشته اند. نشر آموت داستانهای عامه پسند و سرگرم کننده را منتشر میکند که اگرچه عموماً به جریانهای جدی و تأثیرگذار ادبیات داستانی تعلق ندارند, معمولاً زرد و مبتذل هم نیستند. در نهایت شناخت سایتها و نشریاتی که کتاب معرفی میکنند و مشورت با اهل مطالعه میتواند بسیار کارساز باشد. "ادامه دارد"

فناوریهای امیدبخش

* نگاهی به WWDC ۲۰۱۷: کنفرانس جهانی توسعه دهندگان Apple یا به طور اختصار «WWDC»، نام کنفرانسی است که همه ساله در همین روزهای سال برگزار میشود و طی آن، مدیران و توسعه دهندگان این کمپانی گرد هم میآیند تا ضمن رونمایی از پدیده های تازه، در مورد مسائل مختلف حول نوآوریهای کمپانی بحث و گفتگو کنند. امسال نیز این کنفرانس برگزار شد، اما یک تفاوت بزرگ با دوره های پیش داشت و آن هم این که تماشاچیان کنفرانس فقط محدود به حاضران نبودند و بخش اصلی برنامه از طریق شبکه های اینترنتی هم به شکل زنده برای مردم دنیا پخش میشد. در اینجا قصد نداریم به تمام آنچه که در کنفرانس گذشت بپردازیم و فقط نکاتی را مرور میکنیم که به هر دلیل ممکن است برای کاربر نابینا یا کمبینای محصولات Apple جذابیت داشته باشد. از مهمترین خبرهایی که در جریان WWDC 2017 مطرح شد، رونمایی از نسخه ۱۱ از سیستم عامل IOS بود. این نسخه تفاوتهای زیادی با نسخه های قبلی دارد؛ مثلاً این که دستیار صوتی Apple که با نام Siri شناخته میشود، بسیار هوشمندتر شده است؛ سیری هوشمندتر ویژگی برتر آی او اس 11 است. سیری به عنوان دستیار صوتی دیجیتال هر روز با غنی شدن هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، پیشرفتهتر از قبل میشود و آنچه در نسخه آی او اس 11 مشاهده میکنیم، تحول شگرف آن در مقایسه با قبل است. همچنین با سایر ابزارهای اپلی سازگاری پیدا کرده است و یک کلمه را با تُناژ مختلف شناسایی کرده و مانند انسان به آن پاسخ میدهد. اگر شما دنبال ایسلند بگردید و سپس بخش اخبار را بازکنید، سیری به شما اخبار ایسلند را نشان خواهد داد. ویژگی جالب دیگر در IOS 11، تحولی است که در اپلیکیشن پخش موسیقی در این سیستم عامل به وجود آمده؛ اپلیکیشن اپل موزیک هوشمندتر از قبل شده و مثلاً با کمک اپلیکیشن شازم میتوان به طور خودکار آهنگ را پیدا کرده و به فهرست خود افزود. اینکه دوستانتان به چه آهنگی گوش میدهند نیز بخشی از قابلیت جدید در اپل موزیک است. این امکان به وسیله ابزاری برایتان فراهم میشود که Apple برای کانال سازی و اشتراک گذاری موزیکهایی که گوش میکنید، برایتان فراهم شده است. اسپیکر خانگی Apple یا HomePod هم یکی از سخت افزارهایی بود که در این کنفرانس رونمایی شد. این سخت افزار در پی استقبال کاربران از ابزارهایی نظیر Google Home و Amazon Echo صورت گرفته است. این اسپیکرها در حقیقت دستگاههای پخش موسیقی هستند و موسیقی و فایلهای صوتی را با کیفیتی قابل توجه اجرا میکنند، اما علاوه بر این کار، از تکنولوژی تازه ای با نام «اینترنت اشیا» استفاده میکنند تا با اشیاء مختلف محیط اطراف شما ارتباط برقرار کنند و کارهای مختلفی برایتان انجام دهند. در این اسپیکرها از دستیار صوتی Apple «Siri» هم استفاده شده و شما میتوانید به کمک سیری، دستورات مختلف را به اسپیکر بدهید تا این دستگاه کارهای مختلفی برایتان انجام دهد.

کشکول

* جدول حذفی: در جدول حذفی 14 گروه سؤال ارائه شده که هر گروه شامل سه سؤال و سه پاسخ است. در هر گروه از سؤالات، اگر از پاسخ اول، یک حرف کم کنیم، حروف باقیمانده پاسخ دوم و اگر از پاسخ دوم، یک حرف کم کنیم، حروف باقیمانده پاسخ سوم را تشکیل میدهند. در انتها اگر حروف حذف شده پاسخهای اول را به ترتیب مرتب کنیم، رمز اول جدول و اگر حروف حذف شده پاسخهای دوم را به ترتیب بچینیم رمز جدول به ترتیب نام یکی از بازیگرهای خانم کشورمان و یکی از فیلمهایش بدست میآید. برای مثال سؤالات گروه اول به این صورت است: (1. کوهکن افسانه ای 2. نفع و فایده 3. از ابزار نجاری) پاسخها به ترتیب: (1. فرهاد 2. راده 3. اره) که اگر دقت کنید از کلمه اول حرف ف و از کلمه دوم حرف د حذف شده اند که ف حرف اول رمز اول و د حرف اول رمز دوم هستند. شما میتوانید بقیه حروف دو رمز را به صورتی که توضیح داده شد بدست آورید. سؤالات هر گروه: گروه اول: (1. کوهکن افسانه ای 2. نفع و فایده 3. از ابزار نجاری) گروه دوم: (1. بیرون کردن 2. مالیات در قدیم 3. همسایه) گروه سوم: (1. شادابی و تازگی 2. یکی از بزرگترین جنگها در اسطوره شناسی یونان 3. جایز) گروه چهارم: (1. بندر مشهور فرانسه 2. نوعی کفش 3. جاسوسخانه امریکا) گروه پنجم: (1. نام کوچک"حقیقت دوست" بازیگر مرد سریال "شاهگوش" 2. آهنگ نظامی 3. اهلی و سر به راه) گروه ششم: (1. ترازو 2. حزب هیتلر 3. از گناهان کبیره) گروه هفتم: (1. لخت و برهنه 2. مقابل ؛سیراب 3. لوله تنفسی) گروه هشتم: (1. رژ لب 2. سنگ طلق 3. دهان) گروه نهم: (1. هم صحبت 2. لباس زنانه 3. سلسله نخستین) گروه دهم: (1. کتاب شعر 2. پول چین 3. کشتی جنگی) گروه یازدهم: (1. مکانی بین بهشت و جهنم 2. حکیم ربانی 3. عیب و ننگ) گروه دوازدهم: (1. رازها 2. سرو کوهی 3. خمیازه) گروه سیزدهم: (1. جهانگشای لنگ 2. جوانمردی 3. خرمای هندی) گروه چهاردهم: (1. نمایان و پیدا 2. صید کردن 3. شغل و پیشه). شما فرصت دارید جواب را تا چهارشنبه هفته جاری با شماره پیامک 3000465040 به ما اعلام کنید. رمز جدول هفته گذشته: عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد، عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد، اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

* جدی نگیرید: تو رده بندی شادترین کشورهای جهان، ایران رتبه ۱۰۸ رو داره، باور کنید برنامه ماه عسل رو منحل کنن راحت چهل پنجاه پله صعود میکنیم. - گیاهخوارها با بچه شون نون بیار سالاد ببر بازی میکنن.

* نقاشی که نشان داد معلولیت محدودیت نمیآورد: «راکان عبد العزیز کوردی» یک هنرمند عربستانی است که دچار معلولیت جسمی مادرزادی است. اما این ناتوانی باعث نشده تا وی آرزوهای خود را دنبال نکند. کوردی علاوه بر اینکه دوران تحصیل خود را با موفقیت پشت سر گذاشته، نقاش بسیار خبره ای نیز هست که با کشیدن پرتره های فوق العاده زیبا و زنده، بیننده را دچار حیرت میکند. این پسر عربستانی در طراحی گرافیکی نیز دستی بر آتش دارد و از همه جالبتر اینکه متأهل نیز هست. وی با اعتقاد بر اینکه معلولیت برای وی محدودیتی نمیآورد، همیشه دنباله رو رؤیاها و خواسته هایش بوده و در راستای تحقق آنها از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.

* داستان دوستی دلقک و دانشمند: انیشتین گفته بود تنها فردی که آرزوی دیدار او را دارد، چارلی چاپلین است که او را ملاقات کرد. اما این دو اسطوره قبل از اولین ملاقات در نمایش فیلم "روشناییهای شهر" در بیستم ژانویه 1931 با هم دوستان نزدیک بودند. این دو نابغه که توسط "کارل لمله" رئیس "یونیورسال استودیو" به یکدیگر معرفی شده بودند، بلافاصله وجه اشتراک پیدا کرده و یکدیگر را ملاقات کردند. چارلی، آلبرت و همسرش "السا" را به شام دعوت کرد و این دیدار آغاز دوستی زیبای آنها بود. انیشتین مدام به خانه چارلی رفت و آمد میکرد. چاپلین گفت انیشتین انسانی بسیار آرام با انرژی فکری فوق العاده و خلق و خویی بسیار احساسی است. همچنین از السا گفت که درباره نحوه رسیدن آلبرت به نظریه نسبیت توضیح داده بود. ظاهراً یک روز صبح هنگام خوردن صبحانه رفتار عجیب و بی قراری داشت، گویی چیزی را گم کرده است. پس از اتمام صبحانه، پشت پیانو نشست و نیم ساعت پیانو نواخت. سپس برای مطالعه به اتاق خود رفت. نزدیک به دو هفته مشغول مطالعه بود و زمانی که از اتاق خارج شد، نظریه نسبیت را بر روی دو ورق کاغذ نوشته بود. در اولین دیدار، این دو نابغه که هر دو کراوات سیاه بر تن داشتند، وارد سالن نمایش فیلم شدند. دیگر حضار برایشان دست زدند و گفته میشود این مکالمه میان آنها رد و بدل شد: انیشتین: "بیش از هر چیز، جهانی بودن هنر تو را ستایش میکنم. در فیلمهایت یک کلمه هم نمیگویی، با این حال تمام دنیا حرف تو را میفهمند." چاپلین: "درست است. اما شهرتِ تو بیشتر است... کل دنیا تو را ستایش میکند، در حالی که هیچ کس نظریه تو را نمیفهمد." گرچه قرار بود نمایش فیلم مرکز اصلی توجه باشد، اما این دو نابغه موضوع اصلی بحث رسانه ها و مهمانها شدند. زندگینامه نویس انیشتین ورود مشترک آنها را "یکی از به یاد ماندنیترین صحنه ها در هالیوود" توصیف کرد. بسیاری تصور کردند انیشتین و همسرش به عنوان مهمانان عادی دعوت شده اند، اما چاپلین آنها را به عنوان دوستان نزدیکش دعوت کرده بود. چاپلین درباره تأثیر و موفقیت این فیلم بسیار نگران بود. اما روشناییهای شهر به یکی از معروفترین فیلمهای او تبدیل شد.

* پاسخ سؤالات جدول هفته گذشته: 1. خشخاش 2. مهر 3. اوستا 4. هایدی 5. خلاقیت 6. اعتیاد 7. کارگردان 8. کارکرده 9. عادل 10. کردکوی 11. درختکاری 12. داوود 13. تردید 14. علی 15. گردو 16. دیگ 17. خودی 18. یوش 19. اشتیاق.